خانه > فرنگیس محبی > خبر و نظر > «حالت درگیری بین ایران و آمریکا عوض نشده است» | |||
«حالت درگیری بین ایران و آمریکا عوض نشده است»فرنگیس محبیmohebbi@radiozamaneh.comباراک اوباما، رییس جمهور آمریکا روز پنجشنبهی گذشته تحریمهای ایالت متحده علیه ایران را تمدید کرد. تحریمهای مالی و بازرگانی آمریکا علیه ایران که از سال ۱۹۹۵ برقرار شده هر ساله توسط رییس جمهورهای مختلف آن کشور تمدید شده است. این موضوع را از جنبه سیاسی با دکتر مهرداد خوانساری، کارشناس مسایل سیاسی خاورمیانه در لندن در میان گذاشته و نخست پرسیدهام به چه دلیل رییس جمهور آمریکا در این مقطع زمانی تصمیم به تمدید تحریمها کرده است.
بررسی این مسأله این موضوع را نشان میدهد که دولت آمریکا علیرغم تمام اشارههایی که آقای اوباما نسبت به اتخاذ یک روش تازه در ارتباط با ایران گرفته است تا زمانی که در اصل، مذاکرات مستقیم شروع نشود و زمینهای برای اینکه شرایط موجود تغییر پیدا بکند فراهم بیاید، قصد ندارد که سیاستهای موجود در ارتباط با ایران را عوض بکند. البته بعضی از ناظران معتقدند اگر دولت آمریکا میخواست حسن نیت بیش از حد نشان بدهد آقای اوباما میتوانست نسبت به تجدید تحریمهای موجود که الان مدت ۱۴ سال است که اجرا شده، تأمل به خرج بدهد. ولی از طرف دیگر خیلی دیگر از ناظران سیاسی معتقدند این حرکت یک حرکت زودرس و بیموردی بود که سیگنال غلطی را به ایران میداد. از این لحاظ به عقیده من یک تعبیر واقعبینانه و درست از ماجرا این است که این حرکت تفاوت فاحشی در شرایط موجود نمیدهد. عکسالعمل آقای احمدینژاد نسبت به این موضوع یک عکسالعمل شعاری است که برای مصرف داخلی به کار گرفته شده است و مقامات آمریکایی و اروپایی به طور کلی توجه زیادی به آن حرف ندارند. آقای خوانساری اشارهای به نظر بعضی از ناظران به تأمل در مورد این تمدید از سوی اوباما کردید. آیا فکر نمیکنید آقای اوباما برای نشان دادن همان حسن نیت و برداشتن قدم اول به سوی بهبود روابط، این تحریمات را حتی برای مدت خیلی کوتاهی تمدید نمیکرد تا بتواند واکنش ایران را ارزیابی بکند و ببیند ایران چه قدمی در این مورد برمیدارد؟ این به این مسأله که تاکتیکی که در مورد ایران میخواهد به کار گرفته باشد چه تاکتیکی باید باشد، برمیگردد. در این مورد توافق نظر میان صاحب نظران وجود ندارد. در هفتهای که گذشت در کمیسیون خارجی سنای آمریکا خیلی از کارشناسان و دولتمردان قبلی آمریکایی آمدند و در ارتباط با همین موضوعی که شما به آن اشاره کردید، نقطه نظرهای خودشان را ارایه دادند. بعضیها معتقدند که باید به طور مثال حسن نیت تازهای نشان داد که میتواند به نوعی این باشد که در این رابطه به خصوص، تحریمها را تا زمانی که مذاکرات آغاز نشده و نتیجهای روشن نشده، تمدید نکرد. بعضیها معتقدند اگر شما این کار را بکنید این دال بر این است یا ممکن است دولت ایران این تصور را بکند که به هر قیمتی میخواهید با اینها کنار بیایید و این موقعیت مذاکراتی شما را تضعیف میکند. به این لحاظ نباید این کار را کرد. اینها نکاتی است که مطرح شده است. فکر میکنم دولت اوباما برای اینکه حداکثر پشتیبانی را از تمام سکوهای مختلف سیاسی داشته باشد به این نتیجه رسید که بهترین شیوه عمل این است که دولت ایران به طور جدی بداند تغییری در روش و سیاست آمریکا در قبال ایران پدید نخواهد آمد تا زمانی که ایران نشان بدهد این آمادگی را دارد که رفتار و اعمال خودش را در قبال با مسایل مهمی که برای آمریکا و غرب مهم است تغییر بدهد.
به نظر میرسد این همان ادامه روشی است که آقای جورج بوش در قبال ایران داشت و آقای اوباما هم بارها هشدار داده است که اگر ایران به فعالیتهای غنیسازی اورانیوم ادامه بدهد این تحریمها بیشتر هم خواهند شد. ولی آقای خوانساری درنهایت اگر این تحریمها بیشتر هم بشود هیچ تأثیری بر جمهوری اسلامی ایران در تجدید نظر موضع خودش خواهد گذاشت؟ بستگی به آن دارد که تحریمها تا چه اندازه اضافه بشوند و یا آن حالت تهاجمی تا چه اندازه افزایش پیدا بکند. اگر به طور مثال افزایش فشارها روی ایران به همان میزانی باشد که تا به حال بوده، که در اصل دولتمردان جمهوری اسلامی و حاکمیت در جمهوری اسلامی آسیب ندیده و اگر آسیبی بوده است دامنگیر اقتصاد مملکت و مردم عادی شده است، بدیهی است که آن تأثیر واقعی را نمیگذارد. ولی اگر این فشارها طوری باشد که مستقیماً روی حاکمیت اثر بگذارد باید دید آنها چه عکسالعملی نشان میدهند. مسأله این است که آن روش و آن حالت درگیری که بین ایران و آمریکا در این سی سال وجود داشته، عوض نشده است. اگر هدف آمریکا این باشد که مقاصدی که در منطقه دارد و به طور کلی به امنیت جهان خودش برسد، اولاً ایران باید غنیسازی را متوقف بکند، سیاست اتمی خودش را به طور ملموسی تغییر بدهد و ثانیاً باید رفتار و عملکرد خودش را در قبال مسایل حاد منطقه از جمله تقویت حماس و حزبالله و دیگر تحریکاتی که در افغانستان، عراق و در منطقه خلیج فارس میکند تغییر بدهد. اگر ایران در این راستا نخواهد اقدام مثبتی از دید آمریکا انجام بدهد بدیهی است که تحریمها اضافه خواهند شد. مسایلی از قبیل خرید نفت از ایران و یا عدم فروش بنزین به ایران و اینها نکاتی است که مطرح شده است و فشارهایی روی مقامهای جمهوری اسلامی اعمال خواهد شد که مانع از مسافرتهای آنها بشوند. یا در صحبتهایی که میشود این است که پرونده میکونوس مجدداً باز شود و ممنوعیتهایی را که دولت آلمان در قبال تعقیب رهبران ایران اعمال کرده بود، به جریان بیاندازد. دادگاهی که مقامات ایرانی متهم به جنایت علیه تعدادی از ایرانیان بودند. با عملی شدن این موضوع وضعیتی مشابه آنچه برای آقای عمر بشیر در سودان پیش آمده است برای رهبران جمهوری اسلامی پیش میآید. اینها فشارهایی است که نه مردم ایران بلکه حاکمیت و مسئولان حکومت ایران را تهدید میکند. به عنوان آخرین سوال، در جلسه اخیر سران اوپک قیمت نفت به ۴۷ دلار کاهش پیدا کرد. این کاهش نفت و این تحریمها مجموعاً در وضع اقتصادی ایران تأثیری خواهد داشت؟ تمام صاحب نظران اقتصادی معتقدند که در چند ماه آینده ممکلت ما با یک سونامی اقتصادی وخیمی روبهرو خواهد شد. این پیشبینی میشود و وخامت خودش را تا پاییز امسال نشان خواهد داد. به طوری که ناظران میگویند هنوز شرایط آن وجود داد ولی آنطور که باید و شاید خودش را در درون به صورت آشکار و قبل از انتخابات نشان نخواهد داد. ولی تردیدی نیست که مدیریت اقتصادی مملکت نه تنها در زمان احمدینژاد که به ابعاد تازهای از نادانی و سوء مدیریت رسیده، بلکه در طول سی سال گذشته شاهد آن بودهایم که روز به روز وضع اقتصادی ما وخیم و وخیمتر شده است. آقای احمدی نژاد در این چهار سال گذشته در شرایط ممتازی بوده است برای اینکه مثلاً نفت قیمت خیلی بالایی داشته است. نگاه کنید ابتکارات سیاسی که ایران در عرصه بینالمللی کرده است وابستگی خیلی زیادی به قیمت نفت داشته است. مثلاً موقعی که قیمت نفت در حدود ۱۲ دلار بوده است، آقای خاتمی صحبت از گفت و گوی تمدنها میکرده است ولی موقعی که قیمت نفت ۸۰ دلار بود آقای احمدینژاد هولوکاست را انکار میکرده است. اینها بیارتباط به هم نیستند. ولی اثرات آن در اقتصادی که درست اداره نشده است، نشان داده میشود. دولت آن بودجهی اضافی را نداده است که کمبودها را جبران بکند. لذا آینده خوبی برای ایران در زمینه اقتصاد دیده نمیشود، فشارهای بینالمللی روی ایران بیشتر خواهد شد. اگر ایران به طور مثال حتی موفق بشود که در عرصهی اتمی به آن خواستههایی که دارد برسد، این فقط و فقط شرایط و خطرات را برای مملکت و مردم ما بیشتر خواهد کرد. این میتواند زمینهی حمله به ایران را هموار بکند و از همه چیز بیشتر انزوای دیپلماتیک و امنیتی ایران را در دنیا به دنبال دارد که نمیتواند برای مردم و آینده مملکت یک چیز مثبت باشد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|