تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با کاپیتان سابق تیم ملی

نادر محمدخانی:‌ مشکل تیم ملی، انتخاب علی دایی است

فرنگیس محبی
mohebbi@radiozamaneh.com

فوتبال ایران هفته‌ای موفق، اما پرسر و صدا را پشت سر گذاشت. تیم ملی فوتبال ایران تحت سرمربی‌گری علی دایی در دمشق تیم ملی سوریه را دو بر صفر شکست داد و با ۹ امتیاز از پنج بازی، به مرحله‌ی دوم رقابت‌های مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی رسید.

Download it Here!

بازی بعدی تیم ملی روز یکشنبه در برابر کویت خواهد بود که تاثیری در سرنوشت ایران نخواهد داشت، اما نتیجه‌ی خوب در برابر کویت می‌تواند ایران را سرگروه کند.

تیم استقلال تهران هم با سرمربی‌ جدید خود امیر قلعه‌نویی با عبور از سد تیم پگاه قهرمان جام حذفی ایران شد و به همراه پرسپولیس به جام قهرمانی باشگاه‌های آسیا راه یافت.

اما حاشیه‌های اطراف فوتبال بیش از این پیروزی‌ها صفحات رسانه‌های ورزشی ایران را به خود اختصاص داده‌اند. اعضای هیات مدیره‌ی باشگاه پرسپولیس یکشبه استعفا دادند و روز بعد استعفای خود را پس گرفتند. هنوز مشخص نیست حبیب کاشانی، مدیرعامل این باشگاه که گفته می‌شود دوبار استعفایش مورد قبول محمد علی‌آبادی رییس سازمان تربیت بدنی قرار نگرفته است، بار دیگر به پرسپولیس بازمی‌گردد یا خیر.

در همین حال گفته می‌شود که این سردرگمی‌ها ناشی از دخالت‌های مستقیم دولت و دولتمردان است و پای جنگ قدرت محمدباقر قالیباف شهردار تهران و محمود احمدی‌نژاد رییس جمهوری اسلامی، که هر یک متحدان خود را در پرسپولیس دارند، به آن باشگاه هم کشیده شده است.

از سوی دیگر گویا امیر قلعه‌نویی هنوز به استقلال نرفته و با وجود پیروزی در جام حذفی استعفا داده و گفته است «در اینجا شب که می‌خوابیم معلوم نیست که صبح چه کاره هستی و من خودم استعفا دادم که کارم مشخص شود».

از طرف دیگر با صعود تیم ملی ایران به مرحله‌ی بعدی رقابت‌های مقدماتی جام جهانی، مسایل حاشیه‌ای اطراف تیم و علی دایی بیش از پیش مسایل اصلی فوتبال را تحت‌الشعاع قرار داده و صحبت از اختلافات شدید چند تن از بازیکنان برجسته‌ی تیم ملی با علی دایی است.

علی کریمی بازیکن برجسته‌ی ایران مسایل خود با سرمربی را در نامه‌ای سرگشاده که در رسانه‌های ایران به چاپ رسید بیان کرد. رحمان رضایی مدافع پرتجربه‌ی تیم ملی از تیم ملی کنار گذاشته شد، وحید هاشمیان و مهدی مهدوی‌کیا هم گویا گفته‌اند که به علت آسیب‌دیدگی نمی‌توانند در کنار تیم باشند.

▪ ▪ ▪

اما مهم‌تر از همه مسابقات مقدماتی تیم ملی برای راهیابی به جام جهانی ۲۰۱۰ است که وارد مرحله‌ی جدی‌تری شده است. درباره‌ی سرمربی‌گری علی دایی و تیم ملی کشور با نادر محمدخانی، کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی ۹۸ فرانسه گفت‌و‌گو کردم:

آقای محمدخانی، بر فرض آن که اختلافات بعضی از بازیکنان برجسته و شناخته‌شده‌ی ایران با علی دایی تا حدی که گفته می‌شود درست باشد، آیا با این شرایط و جو حاضر میان علی دایی و بازیکنان امکان موفقیت برای تیم ملی ایران وجود دارد؟

خب مشکل... متاسفانه برخوردها همین‌طور است، ولی من اگه بخواهم مشکل اصلی را به شما بگویم، مشکل انتخاب همین آقای علی دایی است. وقتی شخصی که هنوز مربی‌گری نکرده، آموخته ندارد، مدارک مربی‌گری ندارد، چرا می‌آید فوتبال ملی مملکت را رهبری می‌کند؟

در کنارش وقتی آقای دایی می‌آید و «فیفا» به او سمت می‌دهد، ارزشش را بالا می‌برد، به جای این که تو مملکت‌مان بیایند ارزش آقای دایی را بالا ببرند و او را بیاورند تو هیات رییسه‌ی فدراسیون فوتبال در مدارج بالا از او استفاده کنند، به خاطر نفوذی که تو فیفا پیدا کرده، به خاطر ارزشی که فیفا برایش قائل شده است.


متاسفانه او را می‌کنند سرمربی، در موقعیت حساسی که یک سال مدیر فدراسیون نداشتیم، رییس نداشتیم... متاسفانه این آقای دایی خودش به ذهنش نرسید و متاسفانه کسانی هم که دوروبرش هستند به او گوشزد نکردند. این راه اشتباهی که با آقای قلعه‌نویی پیمودیم و در جای حساس حذف شدیم. در دوره‌ی جام ملت‌ها، این دوره هم من نظرم این است که در مقدمات جام جهانی هم در دوره‌ی دوم به همان مصیبتی که با آقای قلعه‌نویی برخوردیم، با آقای دایی هم برمی‌خوریم و حذف می‌شویم.

طبیعتا شاید همین‌طور خواهد بود. خب بازیکن‌هایی هستند که بسیار شناخته ‌شده‌اند و اینها با آقای دایی مخالف‌اند. چطور می‌شود اینها را در تیم ملی آورد و اگر آنها در تیم ملی آمدند، با این شرایط چطور می‌توانند با تیم یا با ایشان همکاری کنند؟ یعنی راه چاره الان چیست؟ ایشان سرمربی هستند؟

راه چاره گفتم، آن کسانی که... همان‌هایی که آقای علی‌ دایی را می‌گذارند راس کار... شما ببینید مربی بزرگ اگر بخواهد بازیکن را طرد کند، خیلی راحت است. حتا بازیکنی که گستاخ یا تندخو است یا اخلاق تند دارد را نباید بیرون بگذارد. شما ببینید آقای کریمی، آقای هاشمیان، آقای مهدوی‌کیا، حالا با این که اینها عنوان کرده‌اند صدمه دیده‌اند، اینها جای خودش، ولی بازیکنی مثل رحمان رضایی را که به این راحتی از او می‌گذرند... متاسفانه این به خاطر ضعف مربی‌گری و ضعف مدیریت خود آقای دایی است که به این روز تیم را انداخته است.

او اگر تجربه‌ی مربی‌گری داشت، می‌توانست خیلی راحت این بازیکن‌ها را دورهم جمع کند و مربی‌‌های بزرگ‌اند که فقط می‌توانند این کار را انجام بدهند که متاسفانه من فکر نکنم به آن مراحل آقای دایی رسیده باشد.

شما خودتان مدت‌ها با آقای دایی کار می‌کردید، کاپیتان تیم ملی بودید. شما در آن زمانی که در تیم ملی بودید و آقای دایی هم حضور داشت، همکاری با ایشان را چطور می‌دیدید، اصولا ایشان را چه شخصیتی می‌شناختید؟

من چندین جا هم گفته‌ام، آقای دایی بسیار شخصیت بالایی دارد. بسیار بچه‌ی خوبی‌ست. حتا آن زمان که بایرمونیخ بود و آمد تیم ملی، احترام بزرگ‌تر را نگه می‌داشت. خیلی مسایلی که به اسم آقای دایی می‌گویند، من قبول ندارم که تو تیم دخالت می‌کند یا اینجوری می‌کند. هیچ‌کدام از اینها را من ندیدم، به عنوان کاپیتان تیم، به عنوان بزرگ‌تر تیم این مسایل را من هیچ‌کدام ندیدم.

من فقط تنها ایرادی که به آقای دایی می‌گیرم، این که چرا ارزش خودش را خودش نگه نداشت. در این موقعیتی که هنوز تجربه ندارد، چرا آمد مسئولیت تیم ملی را گرفت که ۷۵ میلیون جمعیت، چه جوری بگویم... مسئولیت خیلی سنگینی‌ست.

او آمده قبول کرده و اگر خدای ناکرده تیم به مشکلی بربخورد، با این مسایلی که بازی تدارکاتی نبود، نمی‌دانم بودجه نبود و فلان نبود، اینها را هیچ ایرانی‌یی قبول نمی‌کند. مملکت ما یک فوتبال مخصوص خودش را دارد. مردم اصلا با آن زندگی می‌کنند. خیلی‌ها هستند که درآمد روزانه‌شان شاید زیر خط فقر است، ولی به خاطر فوتبال پا می‌شوند می‌روند استادیوم گریه می‌کنند، شب‌شان را به صبح می‌رسانند.

حالا علی دایی نباید توی این شرایط قبول می‌کرد، وگرنه او شخصیت بزرگی دارد، زحمت کشیده‌، دانش فوتبال هم دارد، ولی دانش مربی‌گری چیز دیگری است. آدم باید کار بکند. مثل همین‌طوری که وقتی فوتبال را شروع می‌کنید، شما می‌آیید نوجوانان، جوانان و بعد می‌آیید بزرگسال. هیچ‌ وقت از بچگی نمی‌روید در تیم ملی بزرگسال بازی بکنید. خب پس این سلسله مراتب برای او نبوده دیگر...


ولی خب همچنان بی‌حساب هم نبوده، چون به هرحال ایشان سایپا را قهرمان لیگ کردند...

نه، نه. من قبول ندارم. آدم اگر واقع‌بین باشد، بهتر است تا این که... سایپا خارج از مسایل فوتبالی که دارد... شما نگاه کنید استقلال اهواز وقتی گل برگشته، داور می‌گوید گل نشده. همه دیدند، تماشاچی‌ها دیدند. یعنی در اصل باید استقلال اهواز اول می‌شد. حالا سوای آن آقای آلمانی که مربی‌شان بود، قبل از آقای دایی، به خاطر کار ایشان به ثمر رسید.

گفتم، یک‌سری مسایل هست که من نمی‌گذارم روی حساب تجربه‌ی آقای دایی در مربی‌گری. چون اگر می‌خواست آقای دایی نتیجه بگیرد، امسال فقط باید نتیجه‌اش را برآورد می‌کرد.

ولی تو باشگاه‌های آسیا بد پیش نرفتند.

آخر در چه گروهی؟ در چه گروه باید می‌رفته بالا؟ شما سپاهان را ببیند! تو این گروهش از سایپا سخت‌تر بود به نظر من. سایپا با تیم الاتحاد عربستان بازی می‌کرد، درست است؟ شما نگاه کنید...

سایپا با سوریه بود، مثل اینکه.

بله.

ببینید، در شرایطی که الان ما داریم و وارد مرحله‌ی دوم مقدماتی جام جهانی شدیم، شما خودتان یک زمانی در کنار بعضی از این بازیکنان بودید و روابط نستبا خوبی هم با آنها داشتید. الان به نظر شما وظایف اینها در قبال تیم ملی چیست و چه پندی برای آنها و آقای دایی دارید؟

برای بازیکن‌ها نظرم این است که سعی کنند دل مردم را شاد کنند. چون مردم خیلی احتیاج به شادی دارند. سعی کنند به خاطر مملکت‌شان یک کار مثبت حداقل تو زندگی‌شان کرده باشند که در آینده افسوس آن را نخورند. حداقل بگویند، آقا در طول عمرم من چه خدمتی به مملکت‌ام کردم. امیدوارم بچه‌ها طوری بشود که حداقل افسوس این روز را نخورند. چون این عمر فوتبال خیلی زود می‌گذرد. تلاش‌شان را بکنند. پشت سر، حالا هر کسی که هست، بازیکن مقابل بازیکن، من کاری ندارم که آقای دایی هست یا هر کس دیگری. بچه‌ها باید تابع باشند. امیدوارم برای بچه‌ها این حالت به وجود بیاید. برای آقای دایی هم امیدوارم که نتیجه‌ی خوبی بگیرد، چیز دیگری نمی‌توانم بگویم. همین.

فکر می‌کنید که علی دایی در این راه می‌سوزد یا موفق می‌شود؟

انشااله که قسمت دومش باشد. اما این راه انتخاب خودش است و خودش هم تا آخرش را باید برود. به قول معروف او آدم بزرگی است. آقای دایی را می‌توانستند در آینده رییس سازمان تربیت بدنی‌ بکنند. تحصیلاتش را دارد و در فیفا پست و مقام گرفته است. ولی آقای دایی را خواستند کوچکش کنند، آوردند او را سرمربی کردند. تو این همه مشکلات... خود آقای دایی هم متاسفانه، ببخشید اینجوری می‌گویم، عقلش نرسید که چه تصمیمی بگیرد.


Farangis Mohebbi
Interview, Nader Mohammadkhani

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

آن چیزی که باعث عقب ماندگی ما ایرانی ها در اکثر زمینه ها و حتی فوتبال شده "حسادت" است. پیشنهاد می کنم متن گزارش را دوباره بخوانید تا گوشه ای از مشکلاتی را که فوتبال ما با آن دست به گریبان است ببینید. واقعا از کسی که زمانی کاپیتان تیم ملی ما بوده گفتن چنین سخنانی بعید بود. دعوت نکردن و یا خط زدن چند بازیکن مسن و بی انگیزه که به انتهای خط رسیده اند شهامت خاصی نیاز دارد که البته آقای دایی دارد. اگر بجای آقای دایی یک مربی دست چندم خارجی آورده بودند لابد ایشان به به و چه چه می کردند اما چون یک ایرانی مربی تیم شده حسادت آقایان دوباره گل کرده است. این بیماری مزمن در تمام طول زندگی اکثریت ایرانی ها آنها را عذاب داده و می دهد و متاسفانه ظاهرا علاجی بر آن متصور نیست. (این را به نقل از یک متخصص رفتار شناسی در برنامه ای تلویزیونی درباره بیماری حسادت در ایرانی ها که به گفته ایشان زمینه ژنتیک هم دارد، نقل کردم). اگر بخواهیم دلایل عدم سعود تیم ایران به جام جهانی 2002 را بیان کنم قطعا آقای علی کریمی یکی از آن دلایل است. ایشان با تکروی های بی مورد و عدم تمایل به بازی گروهی همواره با اعصاب بازیکنان و البته تماشاچیان فوتبال بازی می کردند و باعث می شدند که تمرکز گروهی تیم و اعتماد به نفس بازیکنان بخاطر اشتباهات مکرر و تکراری ایشان از دست برود و تیم ما نتیجه نگیرد. حال چگونه انتظار دارید که آقای دایی که به رک بودن مشهور است از چنین کسانی که البته دیگر حتی انگیزه ای هم ندارند در تیم ملی استفاده کند؟

-- شهرام ، Jun 22, 2008

به نظرم دايي مردي است كه هميشه دنبال جنگيدن بوده است. و اين در ذات اوست.

-- ماني جاوبد ، Jun 22, 2008

علی دایی بهترین انتخاب برای مربیگری تیم ایران بود.

-- علی ، Jun 22, 2008

salam
nader mohammadkhani kiloii chand ast ali daii ra eshg ast .....

-- amir ، Jun 22, 2008

با توجه به اين‌كه نسخه‌ي راديويي اين گفت‌وگو را در اين‌جا لحاظ نكرديد،جا داشت اين گپ كمي ويرايش مي‌شد.‌
متن پياده شده از روي نوار را كار كرديد كه اين اصلا حرفه‌اي نيست...
ضمن احترام براي سركار خانم «فرنگیس محبی» كه زجمت اين گفت‌وگو را كشيده‌اند،ولي به‌تر نبود تا يك‌نفر ورزشي‌نويس با كاپيتان دوم و اسبق تيم ملي ايران مصاحبه كارشناسانه مي‌كرد تا از دل آن،چيزي نصيب مخاطب مي‌شد؟
نكته:به عكس بالا هم كه نگاه بفرماييد،به‌وضوح درمي‌يابيد كه بازوبند كاپيتاني به‌دست «احمد رضا عابدزاده» بسته شده است و نه «نادر محمدخاني»!

-- ح.ش ، Jun 22, 2008

با تشکر از تذکر شما در مورد فایل صوتی که فراموش شده بود. به متن گفتگو هم که از صحبتهای ایشان پیاده شده نمیشه دست برد. در مورد عکس متاسفانه عکس ایشان را با بازوبند بدست نیاوردیم اما ایشان هم در مسابقات جام جهانی 98 فرانسه کاپیتان بودند و نه کاپیتان دوم که شما میگویید.
فرنگیس - زمانه

-- بدون نام ، Jun 22, 2008

حرفهای محمدخانی همه احساسی و با تعصب است.
مربی شدن دایی شاید حداقل شروع یک کار
برای پرورش مربی ایرانی باشد حتی به قیمت
راه نیافتن به جام جهانی. آنچه مهم است پرورش روحیه ورزشی در بین جوانان است نه گرفتن این مدال و آن مدال. علی دایی اسطوره
افتخار ایرانی در فوتبال است و همه ایرنیان
دوستش دارند. پس برایش موفقیت آرزو کنیم .
او با همان غیرت در زدن گلها به موفقیت
تیم ملی کمک خواهد کرد.

-- بهلول دربدر ، Jun 23, 2008

جناب محمد خانی با همه احترامی که براتون قائلم مشخصه احساسی برخورد کردین!سخت کوشی علی دایی برای موفقیت تیم ملی کافیه.همه میدونیم که علی دایی با این پشتکارش هرکاری خواسته کرده.

-- فرهاد ، Jun 23, 2008

Daei Mafia jadid Football IRAN hact!

-- Javad ، Jun 23, 2008

آیا هر فرد موفقی یک مدیر خوب است.
چرا ما مدیزانمان را به فردی مستبد انتقاد ناپذیر و خودرای تبدیل میکنیم.
لابی هایی که از چنین مدیرانی حمایت میکنند چه سهمی از قرارداد این فرد را میبرند
راستی با تمام این انتقاد ها فکر میکنید جایگزین او از هر جا که بیاید چه خواهد کرد.

-- سیم ، Jun 23, 2008

صداقت علي دايي هنگامي كه گفت ديگران با بنده خدا لابي كردند و من با خدا بر من معلوم شد ...ضمنا بر من ثابت شد ما خداهاي چندگانه اي داريم در اين جهان از جمله خداي علي دايي كه علي آبادي است و او با او لاب كرد.

-- امير علي ، Jun 23, 2008

اقای دایی بهترین کیس واسه تیم ملی هستش. مرد اهنین فوتبال ایران. اخر همت و تلاش و پشت کار. ارزو میکنم انشاالله کشورم رو سربلند کنه. مطمئنم که این کارو میتونه بکنه.

-- مهدی ترابی ، Jun 23, 2008

با سلام من خیلی نمی خوام چیزی بگم اما اینجا یه سایت که اومده یه بحثی ایجاد کرده و کلاً من متاسفم واسه خودمون که به عنوان ایرانی ادعامون می شه،هم اون عزیزانی که از حسادت آقای محمد خوانی و موارد مشابه صحبت کردند خودشون کاری جز بی احترامی و خرد کردن یه هموطن از محمد خانی گرفته تا خانم فرنگیس نکردد،آره منم قبول دارم دایی جسوره اما همه کارشناسان گفتند که زود بود دایی بدون داشتن مدرک معتبر و تجربه کافی مربی تیم ملی بشه و این در علم فوتبال ثابت شده است و ربطی به نظر شخصی کسی نداره و خب منم دوست دارم دایی و تیم ملی نتیجه بگیره و ناراحت نمی شم که چرا پیش بینی من درست از آب در نیومد و امیدوارم شگفتی ساز شه اما این عادت بد ما ایرانی ها در همه زمینه ها نیست؟که به جای منطق و بکار گیری عقل همیشه در همه عرصه ها تنها امیدمون شگفتیه!!!ری میدییم الکی،نمی دیم از رو جو زدگی،تجمعاتمون بی بزنامه ،خواسته هامون بی منطق خب نتیجه این خرد کردن ها و صحبت و نقد محترمانه همون طور که در یه جامعه کوچیک مثل این سایت می بینیم شده همین که از دنیا عقب موندیم،به امید روزی که به هم احترام بگذاریم و با فکر عمل کنیم

-- پیمان ، Jun 23, 2008

دوستی در بالا تذکر داد که در این عکس نادر محمدخانی کاپیتان نیست و احمدرضا عابدزاده مشخصا بازوبند کاپیتانی را بر بازو بسته است. که کاملا تذکر درستی بود، متاسفانه خانم فرنگیس (با اینکه احترام زیادی برایشان قائل هستم) مجددا اشتباه خودشان رو تکرار کردند و در زیر همین اظهار نظر نوشتند که خیر من عکس کاپیتانی ایشان رو پیدا نکردم و ایشان در جام جهانی 98 کاپیتان ایران بودند. اتفاقا همین عکس خودش ضد فرمایشات شما هست، این عکس مربوط به حواشی پایانی بازی دوم ایران در جام جهانی و مقابل آمریکا هست و احمدرضا عابدزاده کاپیتان تیم ملی بوده است. کلا سه بازی در جام جهانی انجام شد و در بازی اول مقابل یوگسلاوی چون عابدزاده مصدوم بود، نیما نکیسا درون دورازه ایستاد و لاجرم در نبود عابدزاده، آقای محمدخانی کاپیتان تیم شدند و در هر دو بازی بعدی که عابدزاده برگشت (آمریکا و آلمان) ایشان کاپیتان تیم ملی بودند. در همه مسابقات تدارکاتی پیش از جام جهانی و مقدمانی جام جهانی هم عابدزاده کاپیتان تیم ملی بود. و به کسی که در غیاب کاپیتان اصلی تیم بازوبند کاپیتانی را بر بازو می بندد، کاپیتان دوم یا کاپیتان رزرو تیم می گویند، همانطور که دوستمان در بالا تذکر دادند. این خیلی مسله برگی نیست ولی در حوزه خبر رسانی این نکته مهم و حیاتی هست.

-- دوید ، Jun 23, 2008

آقاي علي دايي بازيچه دست علي آبادي شد و بخاطر همين ايران يك سرمايه را از دست خواهد داد چون فدراسيونهاي قبلي روي علي دايي سرمايه گذاري كردند ولي علي آبادي خرجش كرد اما الان وقتش نبود . تاريخ قضاوت خواهد كرد

-- رضا ، Jun 23, 2008

دوست عزیز اقای دوید
لازم شد که هم پاسخی داده باشم به شما و هم دفاعی از آقای محمد خانی بکنم که در بعضی کامنتها عدالت در مورد ایشان و صحبت هاشون رعایت نشده. نادر محمدخانی تنها یک نظریه را در مورد سرمربیگری علی دایی عنوان کردند که صرفا از دید ایشان شاید سرمربیگری اقای دایی زود بوده. ولی دوستان نظرگذار نکات ایشان را در مورد بزرگی علی دایی و شخصیت خارق العاده او و یا دانش فوتبال و اینکه آقای دایی را در جای بزرگتری از سرمربیگری مییپندارند از جمله ریاست سازمان تربیت بدنی، نادیده گرفتند.
در مورد کاپیتانی آقای محمدخانی اگر توجه کنید در بالا نوشته ام آقای محمد خانی "هم" کاپیتان بودند. من مسابقات جام جهانی فرانسه را پوشش دادم و در هر سه مسابقه ایران هم حضور داشتم بنابراین کاملا واقف هستم که چه نفراتی کاپیتان بودند. در ضمن در فوتبال واژه " کاپیتان دوم" ویا "رزرو" اصلا معمول نیست. یعنی در مسابقات فوتبال بازیکنهای رزرو و یا دروازه بان رزرو همانطور که میدونید اعلام میشوند اما هیچوقت رسم بر این نیست که کاپیتان رزروی هم داشته باشیم یا اعلام بشه. بنابراین نادر محمدخانی حتی اگر در یک بازی هم کاپیتان تیم ملی بودند الان میشود کاپیتان سابق تیم ملی.

فرنگیس - زمانه

-- فرنگیس - زمانه ، Jun 23, 2008

دوست عزیزی که درباره عدم تحمل نظر مخالف صحبت کردند، من با شما موافقم اما آیا نحوه صحبت کردن آقای محمدخانی به اصطلاح کمی "تابلو" نیست؟ در ضمن آن کارشناسانی که شما درباره آنها صحبت می کنید از کدام دانشگاه و یا مرجع بین المللی مدرک گرفته اند که کارشناس شده اند و کی نظرات دلسوزانه آنها برای تیم ملی ما فایده داشته که اینبار داشته باشد؟! در ضمن حداقل همه ما علی دایی را می شناسیم و می دانیم که با وجود تمکن مالی و امکاناتی که در اختیار دارد و می تواند براحتی در هر جای دنیا زندگی کند اما قلبش برای ایران می تپد و آدم سیاسی هم نیست و این تهمتها شایسته و سزاوار ایشان نیست.

-- شهرام ، Jun 23, 2008

بحث خوبی درگرفته ولی اصل موضوع فراموش شده. بیخود نیست که در چند سال اخیراصطلاح حاشیه در ایران باب شده. همینجا معلوم است که همه دوستان به حاشیه چسبیده اند و با شدت و حدت به موضوعاتی می پردازند که ربطی به مشکل اصلی فوتبال ندارد. اینکه آقای محمدخانی کاپیتان تیم ملی بوده یا نبوده یا بازوبند به دست اوست یا عابدزاده چه ربطی به حرفهای او درباره تیم ملی و علی دائی دارد. واقعیت این است که نادر محمدخانی از پیشکسوتان فوتبال ایران است و حق دارد در باره انتصابات تیم ملی فوتبال نظر بدهد. حرف بدی هم در باره علی دائی نزده، از او تعریف کرده و شخصیت و بزرگیش را ستوده اما گفته قبول مربیگری تیم ملی از سوی او اشتباه بوده چون شخصیت و بزرگی خودش از بین میرود. این حرف کجایش بد است که ما بیایئیم او را از نظر روانشناسی آنالیز کنیم و بگوئیم دچار بیماری حسادت است یا احساسی برخورد کرده. تازه اگر هم انتقاد شدید کرده بود هم حقش بود. بهتر بود دوستان عزیز با دلیل و منطق ثابت میکردند که آقای محمدخانی اشتباه میکند نه اینکه شخصیتی را که سالها برای فوتبال ایران توپ زده و چه بخواهید و چه نخواهید زمانی هرچند کوتاه کاپیتان تیم ملی فوتبال هم بوده کوچک کنند. معلوم نیست ما کی قرار است بزرگ شویم و سر عقل بیائیم.

-- سعید ثابتی ، Jun 23, 2008

bravo " Said Sabeti" ! Behtar az in nemishod nevesht!

-- Javad ، Jun 23, 2008

Daei darad az hame montagedane khod ( WM 2006) va az hame mordome Iran bekhatere Jokha entegham migird!

-- Javad ، Jun 23, 2008

soal az ductane tarfdare Ali Daei: Agar Daei Irani nabud kasi footbalesh ro gabol dasht? Acaln kasi football Daei ro tamasha mikard?????

-- Javad ، Jun 23, 2008

آقای محمدخانی در بازی اول تیم ملی در جام جهانی مقابل یوگسلاوی در غیاب عابدزاده کاپیتان بودند

-- آزاد ، Jul 5, 2008

كسايي كه به حرفهاي نادر محمدخاني اعتراض ميكنن مرشد هاي علي دائين.مرد حسابي علي دائي گند زد به فوتبال ما باز شما ازش دفاع ميكنين؟ شما خودت خيلي تابلويي

-- rasool ، Mar 30, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)