خانه > فرنگیس محبی > خبر و نظر > کاوه میگفت: وقتی بازنشسته شدم، نمایشگاه میگذارم | |||
کاوه میگفت: وقتی بازنشسته شدم، نمایشگاه میگذارمفرنگیس محبیmohebbi@radiozamaneh.com
دانشگاه سنت اندروز اسکاتلند نمایشگاهی از کاوه گلستان، خبرنگار عکاس و مستندساز معروف ایرانی که در زمان تهیه گزارشی برای رادیو بیبیسی در شمال عراق در اثر انفجار مین کشته شد برگزار کرد. این نمایشگاه که در آن کارهای سیاه و سفید کاوه به نمایش گذاشته شده با همکاری همسر او هنگامه که خود نیز عکاس است مدیریت شده است. از او اخیرا کتابی هم با عنوان «کاوه گلستان، ثبت واقعیتها» منتشر شده است. عنوان این کتاب نام فیلمی است که کاوه برای کانال چهار تلویزیون بریتانیا تهیه کرد و پس از آن دو سال مجبور به خانه نشینی شد. نمایشگاه کاوه گلستان و کنفرانس معرفی بصری ایران و جشنواره فیلم که با همت دانشکده مردم شناسی اجتماعی و انستیتوی مطالعات ایرانی و مرکز مطالعات سینمایی دانشگاه سنت اندروز و بنیاد میراث ایران برگزار شده؛ ۵ ژوئن افتتاح شد و تا ۱۷ ژوئن ادامه دارد. عکسهایی که در این نمایشگاه به نمایش درآمده مربوط به سالهای ۱۹۷۵ تا اواخر دهه ۱۹۹۰ است. سالهایی که کاوه شاهد انقلاب ایران، شورشهای کردستان و جنگ ایران و عراق بود. او نه تنها تحولات سیاسی ایران بلکه تغییرات اجتماعی را در این عکسها نشان میدهد. کاوه در سال ۱۹۹۹ به دفتر رادیو بیبیسی در تهران پیوست و در آوریل ۲۰۰۳ در عراق کشته شد. هنگامه گلستان، چنین میگوید:
اینها روز سیزده بدر رفته بودند میخواستند یک گزارش زنده تهیه کنند، یک جا توقف کردند که تمام زمین آنجا مین گذاری شده بود و چون یک هفته قبل از آن مین گذاری شده بود و هیچکدام از راهنماهایی هم که با آنها بودند خبر نداشتند اینها درست بهطور اتفاقی در آن قسمتی که مینگذاری شده بود توقف میکنند و یکی از آنها پیاده میشود، آنکه تهیهکننده برنامه آنها بود و میرود روی یک مین یک نفره که یک پایش را از دست میدهد. اینها فکر میکنند حمله هوایی شده همهی آنها میپرند از ماشین بیرون، اول هم کاوه میپرد چون خیلی همیشه عجله داشت؛ کاوه میرود روی یک مین که مال تک نفر بوده که برمیخورد به یک مین ضد تانک، در دو تا مین میرود که جابجا کشته میشود. این برای اولین بار است که عکسهای کاوه به نمایش گذاشته میشود که با استقبال زیادی از دانشجویان آن شهر هم روبرو شده. هنگامه گلستان همسر کاوه میگوید که چرا تاکنون این عکسها به نمایش گذاشته نشده بود؟ عکسهای مستند او اولین بار است که در اروپا نشان داده می شود. در ایران خیلی نمایش داده شده و همه جا چاپ کرده بودیم، ولی کاوه خودش همیشه میگفت: «من الان وقت ندارم که نمایشگاه بگذارم، کار میکنم و هر وقت که بازنشسته شدم و دیگر نتوانستم بدوم و عکس بگیرم آن وقت نمایشگاهم را میگذارم.» این است که دیگر چنین موقعیتی پیش نیامد و حالا فکر میکنم من باید این کار را بکنم. کدام سری از عکسهای کاوه در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شده؟ عکسهای انقلاب و جنگ. برای اینکه موضوعات روز ایران بود و من فکر کردم که این عکسها جدیدتر است. در اصل این را از آن کتابی که چند وقت پیش برای کاوه منتشر کردیم انتخاب کرده بود من فکر کردم آن عکسها آخرین عکسهایی بوده که گرفته بود. شما خودتان هم عکاس هستید. وقتی به عکسهای کاوه نگاه میکنید از آنها چه درکی دارید؟ مثلا کاوه میخواسته چه بگوید با عکسهایش؟ خیلی خوب فکر میکنم میتوانیم بگیریم که چه میخواهد بگوید. برای اینکه عکسهای او مشخص است که چه میگوید. در عکسهای مختلف فرق دارد دیگر. هر کدامش یک چیزی را توضیح میدهد. خود کاوه از آثارش، کدام اثر را بیشتر از بقیه دوست داشت؟ نمیشود اینطوری گفت که کدام را بیشتر دوست داشت. برای اینکه هر کدام مربوط به یک دورهای است برای یک داستانی است و هر کدام یک چیزی را به آدم منتقل میکند. این است که خیلی اینکه کدام را بیشتر دوست داشت نمیدانم نظر او کدام بود. آن مدتی هم که به هرحال کاوه اجازه عکس گرفتن از او گرفته شده بود مثل اینکه در دانشگاه درس عکاسی میدادند. عکاسهای خبرهای هم تربیت کردند. آن دوره چه دورانی برای کاوه بود و چقدر برای او مشکل بود که نمیتوانست عکس بگیرد؟ خب آن دوره برای او البته اولش مشکل بود ولی بعدا که شروع کرد به درس دادن خیلی هم دورهی خوبی در زندگی او بود. یعنی خودش میگفت دورهی سازندهای در زندگیاش بود و کلی با شاگردهایش کار میکرد. بعد هم خودش میگفت وقتی من نمیتوانم کار بکنم، عکس بگیرم، هزار نفردیگه را میفرستم عکس بگیرند. کلا شیوه کار کاوه در عکاسی را چطور توصیف میکنید و چه تفاوتی با دیگر عکاسهای هم دوره او شما میتوانید ببینید؟ کاوه یک آدمی بود که از صبح تا شب کار میکرد و خیلی قاطی میشد با موضوعی که داشت کار میکرد. خیلی احساساتی بود نسبت به موضوع کارش و همیشه هم موضوعات اجتماعی کار میکرد..
جیم میور خبرنگار امور خارجه بیبیسی که هنگام مرگ کاوه در کنار او بود ازبیروت به اسکاتلند سفر کرد تا در میزگردی در این کنفرانس تحت عنوان ایران در رسانهها شرکت کند. در این میزگرد که از سوی انستیتوی مطالعات ایرانی دانشگاه برگزار شد و ریاست آن با پرفسور علی انصاری رییس این انستیتو بود، جان اسنو، گوینده خبر کانال چهار تلویزیون بریتانیا، تقی امیرانی، فیلمساز و دکتر پدرام خسرونژاد از دانشکده مردمشناسی اجتماعی دانشگاه سنت اندروز شرکت داشتند. دکتر علی انصاری در توضیح چگونگی این همایش میگوید: البته صحبتهایی که دیروز داشتیم، من رییس جلسه بودم. قرار شد که سخنرانان بیشتر از ۵ دقیقه صحبت نکنند. آقای جان اسنوهم بیشتر از همین ۵-۱۰ دقیقه صحبت نکردند. بیشتر سوال و جواب بود. عنوان جلسه هم ایران در رسانهها بود و شرکتکنندگان درباره آقای جیم میور سؤال کردند. چون ایشان برای بیبیسی هم کار میکنند خیلی از ایرانیها فکر میکنند این یک همایش مشکوک است و ایراد گرفته بودند و سوال میکردند از جیم میور که چقدر خودش در باره ایران سانسور میکند؟ البته جیم میور هم جواب مردم را دادند و از رادیو بیبیسی هم دفاع کردند و داستانی هم از زندگی کاوه و خودش در عراق تعریف کردند. درمورد اثرات کاوه که در نمایشگاه به نمایش گذاشتید چه فکر میکنید؟ عکسهایی که گذاشتند عکسهای خیلی جالبی است. یعنی عکسهای زمان انقلاب و جنگ که در دو دپارتمان مطالعات خاورمیانه و یکی هم در مدرسه روابط بینالمللی به نمایش در آمد. آنهایی که عکسها را دیدهاند همه تعریف کردهاند. واقعا بینظیر هستند این عکسها. به خانم گلستان هم گفتم. وقتی انتخاب میکردیم، این عکسها کوچک بودند در یک صفحه آ4. نگاه کردیم و خیلی سریع هم انتخاب کردیم. در واقع میخواستیم چک کنیم آیا برای دانشگاه مناسب هستند. ولی وقتی اینها را بزرگ کردند و چسباندند به دیوار واقعا یک دید دیگری داشتیم They were really really powerful به انگلیسی بخواهم بگویم یعنی عکسها خیلی گیرا بود. این انستیتوهای مطالعات ایرانی دانشگاه که شما هم در آنجا هستید، غیر از این دیگر چه برنامههایی در پیش دارد؟ اصل کار موسسه برنامه فوق لیسانس است. فوق لیسانس را ما سال پیش تاسیس کردیم و امسال هم ادامه خواهد داشت. دانشجوها قبول میکنیم و دارد کمکم پیشرفت میکند. به غیر از برنامه فوق لیسانس، دو سه کنفرانس هم داریم برای سال آینده. ما امیدواریم یک کنفرانس بزرگ بینالمللی درباره تاریخنگاری در ایران تاسیس کنیم و بعد هم یک کنفرانس کمی کوچکتر درباره شاهنامه و هویت در ایران که آنهم مهم است. فکر میکنم این انستیتوی مطالعات ایرانی دانشگاه را یکی دو سال پیش توسط آقای خاتمی افتتاح شد. آیا ایشان رابطهی مستقیم کاری با این انستیتو دارند یا فقط آنرا افتتاح کردند؟ نه فقط افتتاح کردند و هیچ کار دیگری ندارند. ایشان چون برای دریافت دکترای افتخاری آمده بودند اینجا. موقعیت خوبی بود که این انستیتو را هم افتتاح کنند. Recording the Truth in Iran- is the recently published book of works by Kaveh Golestan. Farangis Mohebbi Exhibition of work by Iranian Photojournalist & Film Maker Kaveh Golestan (St.Andrews University)
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
کاوه گلستان افتخار ایران و ایرانی است. او جان خودش را بر سر حرفه مقدسش از دست داد و نامش همیشه باقی خواهد بود. همین هفته ستون نورانی یادبودی در لندن بر فراز یکی از ساختمانهای بی بی سی برای تمام خبرنگارانی که جانشان را بر سر کارشان گذاشته اند توسط بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد افتتاح شد که نام کاوه هم در میان نام این شهیدان به چشم میخورد. صد حیف که او در کشور خودش چون حقایق را به تصویر می کشید با اذیت و آزار روبرو بود.
-- مرضیه ، Jun 17, 2008درود بر كاوه مرد هميشه ماندگار عرصه فيلم و عكس كسي كه با دوربينش هميشه حامي انسانيت بود و زبان گوياي انسانهاي بي پناه
-- عبدالرحمان ، Jun 18, 2008یادش گرامی
-- خاطرهها ، Jun 18, 2008آنچه در ايشان بسيار دلچسب بود؛ گشاده دستي و مهرباني ايشان بود. آقاي گلستان براي آموزش ما جوان ها آن چه از دستش بر مي آمد دريغ نميكرد و سخاوتمندانه آن چه ميدانست ميگفت. روحش شاد
-- يك مستند ساز ، Jun 18, 2008خیلی مایل هستم که بدانم چرا ایشان اجازه عکاسی نداشتند؟ کسی میتواند من را راهنمایی کند؟
-- ساناز ازهند ، Jun 18, 2008دوست عزیز خانم ساناز
-- فرنگیس- زمانه ، Jun 18, 2008گفته شده کاوه گلستان بدلیل فیلم مستندی که برای کانال 4 تلویزیون بریتانیا تهیه کرد مدتی جلو عکاسی او گرفته شد. البته درقسمت بالای مطلب جواب سوال شما داده شده.
فرنگیس- زمانه
خدا رحمتتت کنه کاوه گلستان عزیز
-- علی لرستانی ، Jul 18, 2008