خانه > فرنگیس محبی > خبر و نظر > شب همبستگى با دانشجويان در بند | |||
شب همبستگى با دانشجويان در بندفرنگیس محبیmohebbi@radiozamaneh.com
پنجشنبه شب هنرمندان در لندن سیاسی شدند و برای اعلام حمایت خود از دانشجویانی که در ایران زندانی هستند، گرد هم آمدند. آنان به فراخوان ایرج جنتی عطایی، ترانه سرا مقیم لندن پاسخ مثبت دادند که چندی قبل با دانشجویان دربند، اعلام همبستگی کرده بود و از سایر هنرمندان ایرانی نیز خواسته بود به او بپیوندند.
ایرج جنتی عطائی: «شتاب کردم که با یارانم، با همکارانم، با هم ترانهگانم سخن بگویم و حمایت آنها را جلب بکنم به سمت و سوی فریادهای به خون کشیده شده دانشجویان دانشگاههای زادگاهمان. آنچه که در دانشگاههای ما اتفاق افتاده، خون آلوده کردن نگاه ما به زادگاه آینده است. دانشگاه که قرار بود آغوش امنی برای جهانسازان آینده باشد، تبدیل شده به چهار راه هجوم نیروهای امنیتی رژیم اسلامی. دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب را دستگیر کردند و در زندانها زیر شدیدترین شکنجهها، آنها را وادار به خودکشی، خودستیزی، خودگریزی و از خود بیگانگی کردند. من از کسانی که در خارج از ایران، بیهراس دستگیری و شکنجه میتوانند بازتاب پرخاش دانشجویان ما باشند، میتوانند بخواهند از نیروهای مترقی، از ارگانها، از منابع قانونی و حقوقی که برای آزادی دانشجویان دستگیر شده تلاش بکنند، نیروهای خود را یکی بکنند و اگر نیروهایی هستند که برای این کار سازماندهی شدند به آنها بپیوندند. از آنها که در داخل ایران هستند این انتظار هست که از خانوادههای این دانشجویان زندانی پشتیبانی بکنند و از هر وسیلهای برای آزادی آنها استفاده کنند.» در شب همبستگی لندن، پیامهای متعددی از سوی گروههای مختلف ادبی و هنری در حمایت از دانشجویان خوانده شد. و هنرمندان و شاعران، هر یک قطعهای را که درحمایت از دانشجویان، ساخته یا سروده بودند اجرا کردند. اسماعیل خویی، شاعر پیشکسوت، اولین شاعری بود که به روی صحنه رفت. در میان شاعران نسل جوان هم، زیبا کرباسی، چند قطعه شعر خود را خواند که یکی از این شعرها به نام شاهین را به دانشجویان اهدا کرد.
از سوی دانشجویان نیز کاوه حیدری، یکی از دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب که توانسته بود قبل از دستگیریها از ایران خارج شود؛ ضمن تشکر از هنرمندان که از دانشجویان حمایت کرده بودند، خواستهای دانشجویان همفکر خود را مطرح کرد. کاوه حیدری در پاسخ به این سوال که چرا پس از چند سال فعالیت، امسال بازداشت همفکران او شدت گرفته، چنین گفت: کاوه حیدری: عامل اول این بود که رژیم فهمید که دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب، یک جنبش قدرتمند است. امسال اولین سالی بود که توانست بدون مجوز و بدون اشتراک با بقیه نیروها، دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب به فراخوان خودشان، تجمع قدرتمند شانزده آذر را با همه محدودیتهای پلیسی که بود، برگزار کردند و نشان دادند که چنین قدرتی هستند که نه فقط در تهران بلکه در بقیه دانشگاهها مثل مشهد، مازندران، اصفهان هم حضور داشته باشند. دلیل دوم فکر میکنم برمیگردد به اتفاقات سیاسی ایران. اتفاق سیاسی که رخ داد، به گل نشستن آمریکا در عراق است که باعث شده بخش زیادی از نیروهای سیاسی، افق خودشان را از دست بدهند. نیروهایی که دل به فاکتور آمریکا بسته بودند، حالا چه تحریم، چه حمله نظامی و غیره از صحنه سیاسی ایران کنار گذاشته شدند و منزوی شدند و چنین نیرویی بود که فقط و فقط به نیروی خودش و به مردم خودش، روی پای خودش ایستاده ورژیم قدرت اینها را دید و میخواست اینها را سرکوب کند. زدند، گرفتند، شکنجه کردند؛ درباره جزییات شکنجهها حرف نمیزنم فقط چند نمونه را میگویم. استخوان کتف و پای پیمان پیران را زیر شکنجه میشکنند. استخوان قفسه سینه علی کانطوری را زیر شکنجه میشکنند. یکی از گوشهای بهروز کریم زاده، شنوایی خودش را از دست داده است. و در سنندج، ابراهیم لطف اللهی را زیر شکنجه به قتل میرسانند و حتی نمیگذارند جنازه او را خانوادهاش تحویل بگیرد. این شکنجهها را کردند تا اعترافات تلویزیونی بگیرند و آدمها را زیر شکنجه داغان کردند. بهطوری که یکی از بچهها در سلول انفرادی مجبور شد که دست به خودکشی بزند که البته نگهش داشتند. با فشارهای بینالمللی از عفو بین الملل گرفته تا ایرانیان آزادیخواهی که در خارج از کشور هستند، فعالین داخل کشور و خانوادههای آنها، رژیم مجبور شده تعدادی از آنها را موقتا با قید وثیقه تا دادگاه آنها را آزاد بکند. مملکتی که حقوق کارگر آن روزی ده هزارتومان است، وثیقهها حدود 100 میلیون تومان میانگینیش بود. من حرفم را خلاصه میکنم و فقط میخواهم در یک جمله این جنبش را توصیف بکنم،. میخواهم بگویم که در سال هزیمت نیروهای سیاسی، این نیرو یک نیروی امید است. نیرویی است که فقط قدرت خودش و روی پای خودش ایستاده و دارد رشد میکند وپرچمی را بلند کرده که فکر میکنم همه باید بردارند و میتواند جنبشهای اجتماعی از کارگری تا زنان واز کارگران تا زنان را به هم ببافد ومتحد کند".
میهمان اصلی این گردهم آیی داریوش اقبالی، هنرمند ایرانی بود که برای اعلام همبستگی با دانشجویان، دعوت جنتی عطایی را پذیرفته و از لسآنجلس به لندن آمده بود. داریوش قبل از آنکه برای حاضران که به شدت او را تشویق میکردند بخواند از دانشجویان گفت: «باعث افتخار من است که من هم عضوی از این مجموعه ای هستم که در یک راستای ملی دور هم جمع شدیم و من هم خوشحالم که قطرهای از این حرکت میتوانم باشم که حمایت از دانشجویان مبارز و دانشجویان دربندمان است. امیدوارم این حرکتها، این گردهم آییها و این همبستگیهای ما بتواند راهگشایی باشد برای در کنار هم بودن. ما 28 سال تجربه کردیم. از هم انتقاد کردیم. همدیگر را تایید کردیم. از هم تعریف کردیم. ولی دیدگاه من این است که همه ما به آزادی بیان و آزادی اندیشه اعتقاد داریم، هنوز در یک نقطهای داریم تجربه میکنیم. امیدوارم به آن نقطه هرچه زودتر دست پیدا کنیم. به عقاید همدیگر احترام بگذاریم. بتوانیم مثل جوامع مترقی، زیر یک چتر و با عقاید مختلف و با تفکرهای مختلف و با مذاهب مختلف، همدیگر را بپذیریم و در کنار هم باشیم. چراکه دشمنان ملت و سرزمین ما همیشه توانستند از این نقطه، نقطه ضعف ملت را شناسایی کنند و نفوذ کنند و تفرقه بیندازند. چون همیشه دانشجو و دانشگاه، قلب تپنده جامعه بوده؛ فکر میکنم که آقایان محترم تایید میکنند که باید آنها را حمایت کرد.» داریوش از جنتی عطایی خواست که به یاد روزهای قبل از انقلاب ایران که با هم همکاری داشتند به روی صحنه به او بپیوندد. برنامه مشترک این دو، اوج برنامه هنری در پایان این گردهم آیی بود. (اجراها و شعرخوانی های برنامه را از فایل صوتی ابتدای مطلب بشنوید)
Farangis Mohebbi
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
با سپاس از آقای جنتی عطایی، داریوش اقبالی و سایر هنرمندان متعهد به خاطر تشکیل این برنامه.
-- فرهاد ، Mar 18, 2008امیدوارم کنشگری ایرانیان خارج از کشور در بازتاب صدای آزادی خواهی دانشجویان دلیر ایران هرچه دامنه دارتر ادامه یابد.
با تو آسان می شود از دست سیاهی ها گریخت
-- رضا. ل از مشهد ، Mar 19, 2008رو به سوی ظلمت شبهای بی فردا گریخت
بی تو ای ازادی ای والا کلام
گر نباشی در میان باید که از دنیا گریخت.
پاینده ایران
امید است که همه هنرمندان در داخل و خارج این راه را ادامه دهند و فرزندانمان را در زندانها و سیاهچالها که تحت شکنجه های غیر انسانی هستند حمایت کنند.
-- داریوش ، Mar 19, 2008کاوه حیدری امیدوارم موفق باشی
-- دوست ، Apr 3, 2008نسل مااولین جرقه های موسیقی اعتراض رابا صدای گرم داریوش وترانه های زیبای آقای عطایی تجربه کرده.خوشحالم که قلبهای این عزیزان هنوزبرای ایران می تپدوهنرآنهامثل بسیاری ازخوانندگان ایرانی به ابتذال روزمرگی دچارنشده.باآرزوی سلامتی برای این دوستان.
-- فاطمه احمدی ، May 19, 2008داریوش عزیز
-- مصی ، Jul 24, 2008ایرج عزیز
متشکریم