رادیو زمانه > خارج از سیاست > حقوق بشر > شیرین عبادی: من محافظ شخصی نمیخواهم | ||
شیرین عبادی: من محافظ شخصی نمیخواهممریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comآیا اتفاقاتی که طی یکی، دو هفتهی اخیر تنها در برخورد با فعالان این رشته در ایران صورت گرفته است، نمیتواند گویای وضعیت حقوق بشر در ایران باشد؟ نخستین اقدام در این رشته از فشارها، حضور غیرقانونی در کانون مدافعان حقوق بشر در تهران بود که روز اول دیماه سال جاری اتفاق افتاد و دفتر «کانون مدافعان حقوق بشر» ساعتی قبل از برگزاری مراسم در گرامیداشت روز جهانی حقوق بشر، محاصره و سپس پلمب شد. کمتر از ۱۰ روز بعد از این اقدام که مورد اعتراض همهی نهادهای حقوق بشری در سراسر جهان قرار گرفت، روز نهم دیماه بار دیگر مأموران انتظامی در دفتر وکالت خانم شیرین عبادی که رییس کانون مدافعان حقوق بشر نیز هست، حاضر شده و کامپیوترهای او را که محتوی همهی مدارک و پروندههای موکلین او نیز بود، ضبط کردند. تنها سه روز بعد از این حرکت که باز هم با اعتراض جامعهی جهانی حقوق بشر مواجه شده بود، گروهی از جوانان کفنپوش و برانگیخته، تحت عنوان بسیجی و به نام دفاع از مردم غزه در برابر بمبارانهای اسرائیل در اطراف منزل خانم عبادی اجتماع کرده و با فریاد و شعارنویسی بر در و دیوار و کندن تابلوی دفتر وکالت او، به ایجاد ناامنی و خرابی پرداختند. سخنگوی قوهی قضاییه کانون مدافعان را بدون مجوز خوانده بود و ضبط اموال دفتر خانم عبادی را نتیجهی مشکلات مالیاتی او عنوان کرده بود. همچنین حسن قشقاوی، سخنگوی وزارت خارجهی ایران ضمن تکرار این موارد، اعلام کرده بود: خانم عبادی میتواند تقاضای گارد محافظ شخصی داشته باشد و دولت این امکان را در اختیار وی خواهد گذاشت. در مورد برخی از این ادعاها با خانم شیرین عبادی، و دربارهی برخی امور حقوقی دیگر با آقای نعمت احمدی، وکیل دادگستری در تهران گفت و گو کردهام.
از خانم عبادی در مورد آخرین اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه مبنی بر اینکه ایشان میتواند گارد محافظ شخصی داشته باشد، میپرسم. خانم عبادی در این باره میگویند: هدفم این است که همهی مدافعان حقوق بشر در ایران، از جمله من و همهی شهروندان ایرانی، بایستی امنیت داشته باشند. هدفم این نیست که من محافظ شخصی داشته باشم. از سوی دیگر، محافظ من اگر قرار است نیروی انتظامی باشد، عملکرد نیروی انتظامی را روز پنجشنبه، هنگامی که عدهای به دفترم یورش آوردند و تابلوی وکالت مرا شکستند و در و دیوار خانهام را شعار نوشتند، دیدیم. خواهش میکنم به جای اینکه برای من از نیروی انتظامی محافظ بگذارند، نیروی انتظامی را متوجه وظایف قانونیاش بکنند و حفاظت از جان کلیهی شهروندان، از جمله من را بر عهدهی پلیس بگذارند. این در صورتی امکانپذیر است که پلیس فقط نظارهگر نباشد و به کسانی که به منازل افراد و یا اجتماعات حمله میکنند، برخورد کند.
علیرغم موضوعات کلی که گفتید و درست است، با توجه به مسایلی که برای شما پیش میآید، چه اشکالی دارد که شما محافظ داشته باشید. در صورتی که دولت بخواهد آن را در اختیار شما بگذارد؟ آیا میشود برای تمامی مدافعان حقوق بشر یک محافظ گذاشت و اساساً چه کسانی با مدافعان حقوق بشر مسأله دارند و مخالف هستند. پلیس باید با هرگونه برخورد غیرقانونی مقابله کند که متأسفانه این عمل تاکنون اتفاق نیفتاده است. همانقدر که پلیس به وظایف قانونی خود عمل کند، امنیت همهی ما تضمین خواهد شد. به این ترتیب شما مخالف صد درصد داشتن محافظ شخصی هستید. مسألهی دیگر که سخنگوی وزارت امور خارجه اظهار کردند و قبلاً هم از جانب مسئولین دیگر ابراز شده، این بوده که در رابطه با ضبط اموال دفترتان، مشکلی که با شما داشتهاند، مشکل مالیاتی بوده. ممکن است در این مورد توضیحاتی بدهید؟ باید بگویم مالیات وکلا بر اساس دفترچهی تمبر مالیاتی آنها محاسبه و اخذ میشود. محاسبهی آن هم خیلی راحت است. از سوی دیگر، وکلا باید هر سال پروانهی وکالتشان را تمدید کنند و تمدید پروانهی وکالت، موکول به ارائهی مفاصا حساب مالیاتی است. بنابراین نه من و نه هیچ وکیل دیگری نمیتواند برای سالها از مالیات فرار کند. چون پروانهی وکالتش را باید تمدید کند. آنچه در دفترم اتفاق افتاد، این بود که تمامی پروندههای محاکماتیام ـ جاری و مختومه ـ تمامی مکاتبات موکلینم و تمامی مکاتبات اداری و شخصیام و کامیپیوترهایم را ضبط کردند و بردند. از سوی دیگر، بایستی پاسخگو باشند آیا افراد به این دلیل به دفتر وکالتم مراجعه کردند و در مقابل چشمان پلیس، تابلوی وکالتم را شکستند و با رنگ به در و دیوار منزلم شعار نوشتند و تهدید کردند،چون بدهی مالیاتی داشتم؟ به این دلیل که بدهی مالیاتی داشتم، من را نویسندهی مزدور خطاب کردند و پلیس نظارهگر بود؟ اینها نشان میدهد که مسأله چیز دیگری است. اگر فرض کنیم، حتی بخواهند مشکل مالیاتی را بررسی کنند، آیا به لحاظ حقوقی این مجوز را داشتهاند که قبل از رسیدگی، شما را در جامعه به عنوان بدهکار مالیاتی معرفی کنند؟ آیا شما میتوانید به این مسأله هم اعتراض کنید؟ البته که عنوان کردن این مسأله، خلاف قانون است و این کاری است که قانون اجازه نمیدهد و در قانون پیشبینی نشده است. متأسفانه تمامی کارهایی که صورت گرفته خلاف قانون بوده و ما نیز بر همین مبنا شکایت کردیم.
در مورد این مسایل، یعنی ادعای بدهی مالیاتی در مورد خانم عبادی و فاقد مجوز کار بودن کانون مدافعان حقوق بشر، با یکی از وکلای دادگستری ایران، آقای دکتر نعمت احمدی که عضو این کانون نیستند، گفت و گو کردهام. نظر آقای احمدی را در این مورد که کانون مدافعان حقوق بشر احتیاج به مجوز داشته و آن را دریافت نکرده است، میپرسم: این نه جمعیت است و نه حزب که برابر قانون نیاز به مجوز داشته باشد. هرچند قانون اساسی، احزاب و جمعیتها را آزاد گذاشته و مجوز را برای آنها لحاظ نکرده است. اگر فرض را بر این بگیریم که قانون احزاب بخواهد حاکم باشد، برای جمعیتها حاکم است. این نیازی به مجوز از وزارت کشور ندارد. این یک کانون حقوقی است و کارهای حقوق بشری میکند. کما اینکه در دفتر من هم چهار نفر وکیل دارند کار میکنند، آیا ما باید برای انجام فعالیتهایمان از جایی مجوز بگیریم. از طرفی، از همکارانم در کانون مدافعان حقوق بشر تعجب میکنم که چرا به عنوان یک کانون در «ثبت شرکتها» ثبتش نکردند. ما «کانون فارغالتحصیلان دانشکدهی حقوق» را ثبت دادهایم و دانشکدهی حقوق دانشگاه تهران، صاحب یک کانون شده است، هیأت مدیره، هیأت اجرایی و هیأت امنا داریم. هیچ نیازی هم به این موضوعات نداشت. از این مسأله تعجب میکنم. ولی آنچه سخنگوی دولت گفته، صحیح نیست. در مورد نکتهی اخیری که اشاره کردید، بلافاصله پس از این حادثه با آقای سلطانی، سخنگوی کانون و همینطور با آقای لاهیجی در پاریس گفت و گو کردم. هردو ضمن اینکه بر همین موضوعی که گفتید تأکید داشتند ـ عدم نیاز قانونی به مجوز ـ در عین حال اطلاع دادند سالها است که کانون مدافعان حقوق بشر این تقاضا را از وزارت کشور کرده و تا کنون پاسخ نگرفته است. در ثبت شرکتها به عنوان یک کانون ثبتش میکردند. به نظر من، نباید حتماً به وزارت کشور میرفتند. میتوانیم هم از ادارهی کار و هم از ثبت شرکتها مجوز بگیریم. با توجه به اینکه به کانون مدافعان حقوق بشر وابستگی ندارید و به عنوان یک حقوقدان از شما در این مورد سوال دارم که گفته شده خانم عبادی بدهی مالیاتی دارند، آیا اساساً چنین شیوهی برخورد با احتمال بدهی مالیاتی یک وکیل در قانون پیشبینی شده است؟ اول بهتر است مسىلهی مالیات وکلا را روشن کنم، چنین اتفاقی نخواهد افتاد. شصت سال است برای هیچ وکیلی چنین اتفاقی نیفتاده است. ممیزهای مالیاتی هم نسبت به وکلا مقرراتی دارند. ما یک دفترچهی الصاق تمبر داریم، باید برای هر پروندهای که میگیریم در کانون وکلا تمبر بزنیم و به این شکل ابتدا مالیات را بپردازیم. بعد از آن، ادارهی دارایی، جمع میزان تمبرهایی را که الصاق شدهاند، در آخر سال به عنوان درآمدمان احتساب میکند و بر آن اساس از ما مالیات میگیرد و اگر آن مالیات سالانه را ندهیم، پروانهمان را تمدید نمیکند. مسألهی مالیات وکالت در مورد خانم عبادی نمیتواند به این شکل مصداق داشته باشد. به خاطر اینکه شیوهی اخذ مالیات از وکلا، قانون و رویهی خاص خود را دارد. هر وکیل مکلف است بدون استثنا، پروانهی وکالتش را هر سال تمدید کند و برای تمدید آن، اولین سند و مستندی که میخواهند گواهی تصفیهی مالیاتی است. در همین رابطه: • «ایران از شیرین عبادی محافظت میکند» • نگرانی بان کیمون از فشارها علیه عبادی • تجمع مقابل منزل شیرین عبادی • حضور پنج مامور در دفتر کار شیرین عبادی • دفتر کانون مدافعان حقوقبشر پلمب شد |
نظرهای خوانندگان
Tasfiye maliati----------------------Tasviyeh Maliati
-- بدون نام ، Jan 7, 2009 در ساعت 02:30 PMیا باید همه تابلوی وکالت بزنند، یا هیچکس!
-- بدون نام ، Jan 8, 2009 در ساعت 02:30 PMراستین
جرا شما خودتان را به بیراهه می زنید. شما خبر ندارید که اوضاع در ایران چطور است؟ می خواهید پاسبانی گوشت را به گربه بسپارید؟ بر عالم و ادم مشخص شده است که بسیجی و لباس شخصی ها و آنها که برایشان تظاهرات به راه می اندازند چه کسانی هستند و از کجا تغذیه می شوند و شما هنوز خبر ندارید. خوب بهتر است که از هلند به ایران نقل مکان کنید و در بطن جامعه ایران خبر تهیه کنید بعد ضابطه ها را در ایران خواهید شناخت و معادلات قدرت در ایران را یاد می گیرید. اما حقیقتش شک دارم که شما واقعا آنقدر هالو باشید. به هر حال این مصاحبه اصلا حالب نبود و من اگر جای شما بودم حذفش می کردم.
-- داریوش ، Jan 8, 2009 در ساعت 02:30 PM