رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۹ خرداد ۱۳۸۷
حادثه‌ی دانشگاه زنجان در گفت و گو با کارشناسان:

«تعرض به دانشجو، مساله خصوصی نیست»

مریم محمدی

همان‌طور که مطلع هستید فیلمی توسط دانشجویان دانشگاه زنجان که از ارتباطات خصوصی یک استاد دانشگاه در محل کارش با یک دانشجوی دختر تهیه شده بود، در اینترنت منتشر شد و حاصل آن اعتراض دانشجویان و تحصن در صحن دانشگاه زنجان بوده است.

برای مطلع شدن از چگونگی وقوع این حادثه، با آقای افشین ابراهیمی جم، عضو شورای متحصنین دانشگاه زنجان گفت و گو کرده‌ام و همین‌طور با آقای عباس عبدی، تحلیل‌گر و پژوهش‌گر مسایل سیاسی و اجتماعی و همچنین جنبه‌های حقوقی آن را با آقای ‌عبدالکریم لاهیجی، حقوق دان ساکن پاریس مطرح کردم.

شرح ماجرا را آقای ابراهیمی جم، دانشجوی متحصن این‌گونه می‌گویند:

Download it Here!

اصل قضیه این بوده که معاون فرهنگی - دانشجویی دانشگاه زنجان در صدد تجاوز به یکی از دختران دانشگاه بوده که با هوشیاری دانشجویان و گرفتن تصاویری که ثابت کرد این قضیه دارد در جایی که به قول خدشان ساحت مقدسی است، اتفاق می‌افتد؛ جلوی حادثه گرفته شد.

درحالی که مجوز انجمن اسلامی دانشجویی دانشگاه زنجان که سه ماه قبل تایید شده بود، سه روز قبل این قضیه لغو شد. ما برای رسیدگی به این موضوع رفتیم دفتر ایشان، چون ایشان هم اجازه صدور حکم انجمن اسلامی را دارند.

رفتیم دفتر ایشان و با دفتر قفل شده ایشان مواجه شدیم و پس از پیگیری فهمیدیم که خود این شخص داخل دفتر هست. از ایشان خواستیم که در را باز کنند ولی مخالفت کردند و ما در اتاق را باز کردیم و با صحنه زننده‌ای مواجه شدیم.

آیا شما از قبل مطلع بودید که قرار است چنین اتفاقی در اتاق ایشان بیفتد؟ چون در ساعت غیر اداری خواستید که وارد اتاق کار ایشان بشوید.

ما از قبل اطلاع نداشتیم که این قضیه دارد اتفاق می‌افتد. ما برای پیگیری انجمن اسلامی که حکم لغو به آن خورده بود، رفتیم پیش ایشان.

چون ایشان هیچ‌وقت در دفترشان حضور نداشتند. ما هر ساعت مجبور بودیم که سر بزنیم. هیچ ساعت دقیقی برای رفت و آمد ما تعیین نشده بود و هر ساعتی از کلاس بیرون می‌آمدیم، می‌رفتیم پیش ایشان، ببینیم رسیدگی کنیم که ماجرا از چه قرار است و معاون فرهنگی - دانشجویی چه حکمی می‌خواهد راجع به انجمن اسلامی بدهد که با این قضیه مواجه شدیم.

شما قبلاً از طریق آن دختر خانم دانشجو در جریان قرار نگرفته بودید؟

تا آن‌جا که من عضو شورای متحصنین بودم و در جریان این موضوع قرار گرفتم، این قضیه صحت ندارد و ساختگی است. ما تصادفی متوجه این قضیه شدیم. این شایعات را می‌سازند برای این‌که اصل قضیه را زیر سوال ببرند و به یک سمت دیگر بچرخانند.

تعداد متحصنین چقدر است و دقیقاً چه خواسته‌هایی را مطرح کرده‌اید‌؟

از جمعیت هفت هزار نفری دانشگاه، سه هزار نفر تحصن کردند و یک شورایی تشکیل دادند به اسم شورای متحصنین که خواسته‌های اساسی ما مبنی بر ۹ بند است. ولی اولین خواسته ما برخورد شدید با معاون فرهنگی - دانشجویی است. ما از مدت‌ها قبل به فساد اخلاقی ایشان پی برده بودیم و خواسته بودیم که با ایشان برخورد شود و نشده بود.

خواسته دوم ما برکناری ‌ریاست دانشگاه است. خواسته سوم رسیدگی به تمام پرونده‌هایی است که در دوره دبیری ایشان حکم صادر شده بود.


تحصن دانشجویان دانشگاه زنجان (عکس: خبرنامه امیرکبیر)

برخورد مقامات با تحصن شما تا الان به چه شکلی بوده است‌؟

امروز ما را به اخراج، تعلیق و تبعید تهدید کردند که ما مجبور شدیم جلسات فوری برگزار و تصمیماتی را اتخاذ کنیم.

روزنامه‌ها و رسانه‌ها اصلاح‌طلب یا اصول‌گرا به سراغ شما نیامدند؟

روزنامه اعتماد در صفحه ۱۸، مساله دانشگاه را مطرح کرده و خواستار پیگیری این مساله در وزارت علوم شدند. از طرف روزنامه جمهوری اسلامی امروز که یک‌سری سوالات مسخره از ما پرسیدند. یک‌سری از رسانه‌های خارجی و شما و سایت خبرنامه امیرکبیر ماجرا را پوشش خبری دادند.

از آقای عباس عبدی می‌پرسم با توجه به کنترل و نظارت شدیدی که در جامعه وجود دارد، وقوع چنین اتفاقاتی را چگونه ارزیابی می‌کند؟

دلیلش همین کنترل‌هایی است که وجود دارد. این کنترل‌ها، بیشتر دولتی و امنیتی است و نه کنترل‌های اجتماعی؛ و اگر چنانچه این کنترل‌های دولتی و امنیتی این نوع نظارت‌های تبلیغاتی بیشتر بشود، ولی واقعیت قضیه در جامعه تغییر نکند، خب این اتفاقات رخ می‌دهند.

دلیل دیگر این است که وقتی سیستم اداری ایران، در این موارد دست مدیران را باز می‌گذارد نظارتی هم بر آن نیست؛ این‌جور سوء استفاده‌ها به‌وجود می‌آید. این‌که می‌شود یک دانشجو را اخراج کرد‌، به دلیل این‌که نمره‌ای کم دارد یا خلافی مرتکب شده، و نظارتی هم در آن نیست، توازن این آدم‌ها را به هم می‌زند و آن‌ها را می‌کشاند به جایی که، این نوع سوء استفاده‌ها به میان بیاید.

یک بحث هم مساله رابطه جنسی است که وقتی در ایران به شکل خیلی تابو درمی‌آید‌، این‌طوری آثار خودش را نشان می‌دهد.

آقای عبدی، در غرب هم ایجاد چنین رابطه‌ای بین استاد و دانشجو و موارد مشابه محکوم و شاید مذموم است. اما آیا وجه تفاوتی بین این نوع برخورد در ایران و غرب دیده می‌شود؟

ببینید، در غرب ایجاد چنین رابطه‌ای، نباید بر مبنای سلطه باشد. مثلاً پزشک، استاد، معلم یا حتی رییس یک اداره، نسبت به مرئوس‌شان، بیمارشان، دانشجوی‌شان و دانش آموزشان سلطه دارند. به همین دلیل است که آن‌جا با این چیزها برخورد می‌کنند. اما در عین حال خارج از این محیط آزادی وجود دارد و هرکسی می‌خواهد با هرکسی ارتباطی برقرار کند که قانونی باشد، مشکلی ندارد.

در ایران این اتفاق برعکس می‌افتد، وقتی که در حوزه بیرونی محدودیت‌ها زیاد می‌شود، آن‌جاهایی که حوزه سلطه وجود دارد، این آثارِ خودش را نشان می‌دهد.

طبیعت و درستی آن هم همین است که در این‌جایی که رابطه بین مرد و زن، یک رابطه برتری‌جویانه است و بین بیمار نسبت به پزشک، دانشجو نسبت به استاد، رابطه از موضع بالا است‌؛ این‌طور جاها باید احتیاط کرد و در واقع اجازه نداد که از این رابطه، سوء‌استفاده جنسی بشود.

ولی خب، در ایران به دلیل این‌که فضای بیرونی جامعه بسته است، در این‌جاها هم کسی نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد یا نمی‌تواند ثابت بکند. یعنی اگر آن دختر می‌رفت یک جایی می‌گفت که این آقا از من یک چنین درخواستی دارد، کسی حرف او را باور نمی‌کرد، گوش نمی‌کرد و قانونی هم نبود که از او دفاع بکند.

بنابراین می‌بینیم که یک پیچیدگی‌هایی وجود دارد که بر‌اساس مجموعه‌ی آن شرایط هست که این اتفاقات در ایران رخ می‌دهد.


عباس عبدی، تحلیل‌گر سیاسی

اما آیا شیوه انتشار این خبر توسط دانشجویان را شما قابل انتقاد نمی‌بینید؟

خب، وقتی دانشجوها این کار را می‌کنند در واقع نوعی پاسخ‌ به محدودیت‌هایی است که در زمینه رسیدگی به این ادعاها وجود دارد. شاید کار دانشجوها در یک جامعه عادی خیلی هم قابل دفاع نباشد.

من البته نمی‌دانم جزییات آن چطوری بوده و آیا با همکاری و هماهنگی این خانم، این کار را کردند با نه. چون جزییاتش را نمی‌دانم، نمی‌توانم اظهار‌نظر کنم. اما اگر فرض کنیم که این بوده، خب این، یک کار جالبی نیست و از نظر اخلاقی هم مورد سوال است.

اما این قضاوت‌ها در یک جامعه عادی، اعتبار دارد. جامعه‌ای که در آن نهادهای نظارتی و قانونی و مطبوعاتی بتوانند به نحو شایسته‌ای بر دستگاه‌های دیگر نظارت داشته باشند.

اما واقعیت این است که دانشجوها وقتی می‌بینند فرضاً در دانشگاه کرمانشاه، آن اتفاق افتاد و خیلی نتیجه خاصی نداشت و در دانشگاه‌های دیگر هم اتفاقات دیگری می‌افتد و نتیجه به‌خصوصی نمی‌دهد؛ آن‌ها هم درواقع تحریک می‌شوند که خودشان مستند کنند و قبل از این هم که به مراجع قضایی و این‌ها کشیده بشود‌ ـ چون به مراجع رسمی چون اعتماد ندارند ـ می‌فرستند در سایت‌ها و اینترنت.

واقعیت این است که خیلی هم گناهکار نیستند. چرا؟ چون چنانچه آن‌ها این اسناد را بدهند، معلوم نیست نتیجه چه می‌شود. دانشگاه و جاهای دیگر فشار می‌آورند و او را تبرئه می‌کنند و آزاد می‌کنند و دست این‌ها خالی می‌ماند و چه بسا متهم هم بشوند.

از آقای لاهیجی سوال می‌کنم که در جامعه غربی ما می‌بینیم که وقتی رابطه استاد و دانشجو در این شکل خودش را نشان می‌دهد، حتی اگر رضایت دانشجو هم مطرح بوده باشد؛ برای استاد هزینه دارد. با توجه به این مساله، شما به اتفاقی که در دانشگاه زنجان افتاده چطور نگاه می‌کنید؟

شما از قضیه ارتباط رییس جمهور سابق امریکا کلینتون با یک دختر کارآموز بگیرید تا در تمام موارد دیگر. ما وکلای دادگستری، همین رابطه را با موکلان خودمان داریم. پزشک با مریض خودش هم همین‌طور. موارد زیادی در دادگاه‌های امریکا و اروپا مطرح شده است.

در آن‌جا حتی اگر پزشک، با رضایت مریض با او رابطه داشته باشد، پروانه پزشکی‌اش را از دست می‌دهد. همچنان که وکیل پروانه وکالتش را از دست می‌دهد.

مورد دوم، مساله مربوط به محل کار است. اگر رضایت طرف هم حتی وجود داشته باشد، رابطه در آن محل نباید صورت بگیرد. آن محل اجازه‌ی چنین رابطه‌ای را نمی‌دهد. به‌خصوص که رفتار آقای معاون دانشگاه‌، صرف نظر از وجه قانونی قضیه، رفتاری برخلاف اصول و مقررات قانونی در تمام کشورها. من مطمئن هستم که در ایران هم صرف نظر از وجه شرعی حکومت ایران، در چارچوب قوانین هم وضع به همین است.

آقای لاهیجی، خارج از ابعاد اجتماعی و فرهنگی‌، آیا نوع اطلاع‌رسانی این حادثه‌، به لحاظ حقوقی می‌تواند مورد سوال باشد یا خیر؟ فیلم‌برداری مخفی از یک حادثه و قرار دادن آن در اینترنت. با توجه به اینکه در جامعه ما به نظر می‌آید این دارد تبدیل به یک رسم می‌شود، آیا اشکال حقوقی ندارد؟

این فقط در جامعه ما باب نشده، این‌جاها هم هست. منتها این‌جا چون دادگاه و دادگستری هست، می‌توانند بروند شکایت کنند‌ و دادگاه می‌تواند کسی را که به‌خصوص از رابطه با زندگی خصوصی مردم، به‌صورت غیرمجاز فیلم بگیرد و بعد آن را منتشر کند، محکوم کند. به شرطی که مربوط به زندگی خصوصی باشد. ولی اگر طرف یک رهبر سیاسی باشد، نه.

‌چند وقت پیش وقتی رییس جمهور سارکوزی رفته بود از نمایشگاه محصولات کشاورزی در فرانسه بازدید بکند، برای این‌که خودش را بیشتر در دل مردم جا بکند، با همه دست داد. یک آدم معمولی که رییس جمهور دستش را دراز کرده بود تا با او دست بدهد، گفت: «به من دست نزن» رئیس جمهور هم به او گفت: «‌برو گم‌شو!» بعد او به رییس جمهور گفت: « تو اگر به من دست بزنی، کثیفم می‌کنی.» رییس جمهور هم گفت: «برو بدبخت خر»

خب، این را با دو سه تا از همین تلفن‌های موبایل ضبط کردند و از همان شب، اولین خبر رادیو و تلویزیون، و بعد تمام روزنامه‌های فرانسه بود.

کار به جایی رسید که تمام رسانه‌های خبری این‌جا، رییس جمهور را مورد بازخواست قرار دادند که‌ رییس جمهور چه حقی دارد به یک شهروند معمولی، فقط چون نخواسته به او دست بدهد، توهین بکند.

یعنی دیگر نرفتند بگویند‌ ‌او که با تلفن رفته ضبط کرده، چرا آمده منتشر کرده. برای این‌که این مساله خصوصی رییس جمهور نبود. این مساله‌ای بود در مورد رابطه رییس جمهور با یک شهروند عادی.

قضیه دانشگاه زنجان هم همین‌طور است. از یازده سپتامبر به بعد، الان در اکثر ادارات اروپا، در بیشتر اتاق‌ها و به خصوص راهروها و کریدورها، دوربین‌های مخفی گذاشتند. حتا مخفی هم نیست، خیلی مواقع هم کاملاً مشخص می‌شود. یعنی ‌آن‌جا دیگر محل خصوصی نیست، محل عمومی است. اگر هم در اتاق بسته است، در حکم محل عمومی است.


در همین زمینه:
تجمع در دانشگاه زنجان در اعتراض به «تعرض به یک دختر دانشجو»

تحصن دانشجویی برای پیشنهاد بی‌شرمانه

برکناری معاون دانشجویی دانشگاه زنجان

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

vaghean daste masolan dard nakone ke nemitonan joloe khodeshono begiran cheshmeshon be do ta dokhtar mirese hol mishan

-- دانشجو ، Jun 18, 2008 در ساعت 08:05 PM