خانه > محمدرضا نیکفر > Aug 2010 | |
Aug 2010در نقد آرامش دوستدار - ۴ فلسفهی آگاهیمحمدرضا نیکفر: ریشهی همگرایی دوستدار با ایدئولوژی ایرانی را بایستی در اساس اندیشهی او جست که فلسفهی آگاهی است. همین فلسفه است که وی را بر آن میدارد از بحث پرسش بیاغازد و دستاوردهای شناختی را سنجهی ارزشگذاریهای خود قرار دهد. فلسفهی آگاهی دوستدار یک فلسفهی خودیابی است، البته به قصد اعلامشدهی انتقاد از آن خود. او همه چیز را در نهادی که با خوی دینیاش مشخص میشود، حل میکند. تفاوتها از میان میروند. ما همه سرو ته یک کرباسیم و سر و ته تاریخ ما یکی است. در نقد آرامش دوستدار - ٣ دین، علم، فلسفهمحمدرضا نیکفر: در تاریخ در همه حال و در همهجا دین در این سو و علم و فلسفه در آن سوی مقابلِ آن قرار ندارند. بخشِ بزرگی از تاریخِ اینها درهمآمیخته است. علم و فلسفه در همهجا و در همه حال نه علیرغمِ دین، بلکه با انگیزههایی پا میگیرند که در آغاز تفکیکناپذیر از دین هستند. در نقد آرامش دوستدار - بخش دوم روزمرگی و نخبهگراییمحمدرضا نیکفر: گزارشِ دوستدار از فرهنگ خلاصه میشود به گزارشی از بینشِ عدهای از نخبگانِ آن. او تلاش میکند ثابت کند که این نخبگان دینخویند، دینخو هم که نباشند بیمایهاند، فکرِ بدیعی ندارند، یا اگر دارند درخششهایی هستند که به هم نمیپیوندند تا ظلمتِ دین را بزدایند. در نقد آرامش دوستدار - بخش نخست ایدئولوژی ایرانیمحمدرضا نیکفر: از این هفته در «زمانه» به نقد آرامش دوستدار میپردازم. در این یادداشتها به نظر دوستدار به عنوان یکی از شکلهای «ایدئولوژی ایرانی» نگریستهام که به عنوان یک ایدئولوژی انتقادی، نوعی نقد ملتباورانهی عقبماندگی ملی است. هرگونه تلاشِ جامعِ فرهنگی و سیاسی در ایران با مضمونِ احیاگری، به بازتولیدِ نادانی و سرگشتگی میانجامد. این، مهمترین دستاورد فکری آرامش دوستدار است. |
لینکدونی
موضوعات
آرشیو ماهانه
|