خانه > سی سال حقوق بشر > یک پرونده در عدلیه > بیمهری به افراد دوجنسیتی | |||
بیمهری به افراد دوجنسیتیمحمد مصطفایییکی از گروههایی که در جامعهی ایران با مشکلات فراوانی روبرو میشوند، افراد دوجنسیتی هستند. این افراد از زمانی که خود را میشناسند، به شدت این احساس را دارند که به جنسی مخالف تعلق دارند و در قالب جسمی اشتباه به دنیا آمدهاند. این در حالی است که خانواده و جامعه از این افراد انتظار دارند نقشهای متناسب با جنسیت ظاهریاشان را بپذیرند و آنها را به خاطر انجام حرکات و رفتارهای جنسی مخالف، مورد سرزنش و فشار قرار میدهند. محمد مصطفایی، وکیل دادگستری و از فعالان حقوق بشر، به مشکلات افراد دوجنسیتی در جامعهی ایران پرداخته است.
محمد مصطفایی: گاهی اوقات دست تقدیر از ابتدای تولد انسان، سرنوشت عجیبی را برای نوزادان رقم میزند. روال بر این است که انسان یا پسر بهدنیا میآید، یا دختر. ولی بر این روال طبیعی، استثنایی هم وجود دارد که به ندرت هم پیش میآید. این استثنا بهدنیا آمدن نوازادان دوجنسیتی است. طفلانی که تا چشم به جهان باز میکنند، با اطلاع اطرافیان از وضعیت خاصشان، از سوی آنها مورد بیمهری قرار میگیرند و در بسیاری مواقع رانده میشوند. افراد دوجنسیتی از زمانی که متوجه وضعیت خاص خودشان میشوند، سردرگم میشوند و فشارهای روحی روانی زیادی در ذهنشان بهوجود میآید. تا زمانی هم که تکلیفشان روشن نشود، همچنان این فشارها را تحمل میکنند. چرا که در کشور ما، متاسفانه، جایگاهی برای این افراد وجود ندارد. در کشور ما معمول است که افراد یا پسر هستند و در جمع پسران و یا دخترند و میتوانند در جمع دختران باشند. برای این که این افراد بتوانند به جایگاه خودشان دست پیدا کنند، بعضی وقتها نیاز به عمل پیدا میکنند و گاهی هزینههای عمل را نمیتوانند پرداخت کنند.
سال گذشته با جوانی دوجنسیتی در زندان اوین روبرو شدم که ایشان به این دلیل که در واقعهای، شخصی را چون میخواسته به او تعرض کند، مجروح کرده بود، در زندان بود. این جوان دوجنسیتی را به این امید که بتواند از طرف مقابل پولی بگیرد، امرار معاش کند و از شرایطی که دارد خارج شود، فریب میدهند، به منزل میبرند و میخواهند به او تجاوز کنند که ایشان از خودش دفاع میکند. بعد از تشکیل پرونده، متاسفانه این جوان نمیتواند از خود دفاع کند، دفاعی که قابل پذیرش دادگاه باشد، و به پرداخت دیه و دو سال حبس محکوم میشود. بعد از این که متوجه مشکل این شخص شدم، بسیار ناراحت شدم. چرا که وضعیت او در زندان بسیار اسفبار بود، مورد بیمهری زندانیان قرار میگرفت و به دلیل وضعیت خاصی که داشت، در زندان انفرادی محبوس بود و نمیتوانست با بیرون ارتباط برقرار کند. خانوادهاش هم او را رانده بودند و دچار مشکلات اینچنینی شده بود و نمیتوانست آن طور که باید و شاید از حق خودش دفاع کند. بعد از این که پروندهی او را خواندم، نیاز دیدم که باید نسبت به حکم صادر، اعتراض بشود. اعتراض کردم و دادگاه دو سال حبس را به یک سال تبدیل کرد. در نهایت هم با توجه به این که ایشان هزینهی دیه را نمیتوانست پرداخت کند، از مردم و خیرین کمک خواستیم که به دلیل وضعیت خاص او کمک کنند تا از زندان آزاد شود و همینطور هم شد. طبق مادهی یک میثاق بینالملل حقوق مدنی و سیاسی که ما هم در سال ۱۳۵۴ به این میثاق پیوستهایم، زندگی کردن حق ذاتی اشخاص است و این حق باید به موجب قانون حمایت شود. هیچ فردی را نمیتوانیم خودسرانه از زندگی محروم کنیم. استنباط از این مقرره این است که دولتها باید برای هر فرد زمینهی مساعدی را جهت زندگی کردن مهیا کنند. حتا افراد دوجنسیتی باید به موجب قانون، توسط دولت حمایت شوند و امکانات زندگی برای آنها فراهم شود. قانون اساسی ما هم در اصل چهل و سوم، حمایتهایی را برای افراد جامعه قائل شده که هرچند تا کنون بسیاری از اینها متروک مانده، لااقل توقع این است که این حمایتها نسبت به افراد خاص اعمال و اجرا شود. در بسیاری از مواقع میبینیم که بیمهریهایی، حتا از جانب شهروندانمان، نسبت به این افراد میشود. در همین رابطه: • چهارده سال برای زندان کمی زود است • مردی که با یک بطری نفت همسرش را به آتش کشید • «باید موهایت مانند دندانهایت سفید شود تا بروی» • اقرار به زنا برای نجات همسر و برادر • قانون مجازات اسلامی و فرزندکشی • محکومیت با علم قاضی |
نظرهای خوانندگان
تا فرهنگ حقوق جای فرهنگ تکلیف را نگیرد و انسان ها هر گونه تبعیضی را مردود ندانند،آنهایی که وضعیت نادری را دارند از ظلم مضاعفی بر خودار
-- بدون نام ، Mar 5, 2009می گردند.بنظر من در این موارد غمخواری و دلسوزی انسانهای خوب درمان موقتی و مرهمی بر زخم آنان می تواند باشد.نقش رسانه ها نیز در برسی
و جویا شدن نظر متخصصان پزشکی و روانی حائز اهمیت می باشد.صندوق کمکهای نقدی برای معالجات احتمالی و تحقیقات علمی، حداقل کمکی است که دولت و مردم می توانند بوجود آورند
نیکی
پس ما همجنسگرا ها رو چی میگید که با وجود رضایت از جنسیتمون جرئت نداریم خودمون رو نشون بدیم چون پاداش این گرایش که خودمون هم انتخابش نکردیم نه تنها مطرود شدن ازجامعه و خانوادس بلکه مرگ هم هست
-- homo ، Mar 6, 2009لطفا در این زمینه هم اطلاع رسانی کنید
با تشکر از شما خوبان
khanevadeha!khanevadeha!khanevadeha
-- بدون نام ، Mar 6, 2009rooye oonha kar konıd
ma unwanted mahsoob mıshım va ıno ba poosto gooshtemoon too khoonevadeh lams mıkonım va gahı khod koshı va gahı darbedarıe vahshtnako entekhab mıkonım
ma ke nemıkhastım ın vazıate dardnako dashte bashım
naghse zhenetıke pesar madaremoon ın balaro saremoon dar ovord amma oonha mıkhan khodeshoono az zıre ın
vaghe eeyat dar bıaran va shoone khalı konand
bekhoda gar ba mesle kheylı az bache hashoon ke ke ye moshgelı daran
ba maha mehraboon boodan feshare jame e enghadr roo ma vahshatnak nabood
mıdoonam ke baraye oonha ham joloye famılo ashna vojoode ma baes beshe ehsase nakhoshayandı dashte bashand amma bayad bepazıran ke ın sarnevesht va taghdıre yekkı az farzandashoone pas be jaye jang ba ın taghdır oono bepazıran
oonvaght mıbınan che ghadr ehsase aramesh mıkonand
man ye doost ba hamchın sharayetı dashtam ke khoonevadeye open mın ı dasht va dıdam ke oon che ghadr oj gereft vaghtı raft kharej baad az amal ba ye almanı ezdevaj kard tamame khoonevadash too alman too marsemesh sherkat kardand
alaan dolat ıran trans haro be rasmıat shenakhte moshgel bıshtar jame e va khoonevadehan
bayad vaghe eeyato bepazıran va mesle ye ensane tabı ee ba oonha raftar konand .then they feel how much ıt
gıve them relax
agar fınglısh neveshtam bekhtere ın ke kharej az ıranam