تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

شبهای بخارا؛ شب فردریش دورنمات

شصت و یكمین شب از شب های مجله بخارا به فردریش دورنمات، نمایشنامه نویس و رمان‌نویس برجسته سوئیسی اختصاص داشت. این مراسم عصر روز سه شنبه بیست و چهارم اردیبهشت‌ماه در مركز هنر پژوهی نقش جهان در تهران برگزار شد . برنامه‌ی این هفته‌ی رادیو همایش به این مراسم اختصاص دارد.

این برنامه را از اینجا دریافت کنید. (مدت:‌1 ساعت)

Download it Here!

علی دهباشی، مدیر مجله بخارا در ابتدای این مراسم گفت: «فردریش دورنمات كه در 1921 در دهكده ای از ایالت برن سوئیس به دنیا آمد و پدرش كشیش بود و سخت گیر، در خانواده ای كاملا مذهبی رشد یافت. سرزمینی كه دورنمات در آن متولد شد در هر دو جنگ بزرگ جهانی بی‌طرف باقی ماند و ظاهرا با آرامش از كنار خشونت‌ها، ددمنشی‌ها و كشتارهای وحشیانه آن گذشت. دورنمات كه در خانواده‌ای مذهبی بالیده بود، گرچه در ادامه راه خود از پدر فاصله گرفت و سبك و سیاق او را نپسندید اما روحیه كاملا مذهبی در او باقی ماند و شاید همین روحیه دیدگاه او را به جهان و آدمیان سمت و سو داد.


علی دهباشی

دهباشی در ادامه افزود: فردریش دورنمات كه خود پس از پایان تحصیلات متوسطه به تحصیل فلسفه ادبیات در برن و سوئیس روی آورد، همواره دل‌مشغول و دلبسته فلسفه باقی ماند و خواننده آثار دورنمات، خواه در نمایشنامه‌ها و خواه در رمان‌های او، رد پای فلسفه را به وضوح در آثار او می‌یابد. دورنمات باور دارد كه آنچه در عالم رخ می‌دهد در دایره فهم انسان نمی‌گنجد و هر آن كه بخواهد حوادث بی‌منطق و غیرقابل درك را تابع اراده‌ی خود كند بی‌تردید نابود می‌شود.
سپس فیلیپ ولتی، سفیر كشور سوئیس در ایران در گفتاری با عنوان «فریدریش دورنمات نویسنده و سرآغاز کار او در مقام نقاش» ضمن نمایش برخی از نقاشی‌های این نویسنده نامدار سوئیسی از وی سخن گفت: «پس از جنگ جهانی دوم فریدریش دورنمات سوئیسی همراه ماکس فریش طی مدت بیست سال مطرح‌ترین نویسندۀ ادبی در سرزمین‌های آلمانی زبان بود. دو سوئیسی که در مقام نویسندگان آلمانی، یعنی آلمانی‌ زبان، از مهم‌ترین نویسندگان مدرن و مطرح هستند.


فیلیپ ولتی، سفیر سوئیس در تهران

نمایشنامه‌های دورنمات مشهور است و مشهورترین نمایشنامه «ملاقات بانوی سالخورده» متعلق به سال 1956 که در بسیاری از تئاترهای بزرگ اروپا و حتی در تئاتر برادوی نیویورک به نمایش درآمده است. این نمایشنامه که ترجمۀ انگلیسی آن عنوان کوتاه «ملاقات» «The Visit» را دارد، در ژانویه و مارس گذشته با کارگردانی حمید سمندریان بسیار عزیز در تهران نیز هفته¬ها اجرا شد و با موفقیت بسیار همراه بود.
سپس عزت‌الله فولادوند با موضوع «ویژگی‌های فلسفی آثار دورنمات» به سخنرانی پرداخت. وی در سخنان خود گفت: « در سالهای اخیر آثار بیشتری از بزرگان فرهنگی سوئیس ـ مانند بوركهارت و یونگ و ماكس فریش و فریدریش دورنمات ـ به فارسی درآمده است كه مسلما در ایجاد تفاهم بیشتر میان فرهیختگان دو ملت مؤثر خواهد بود.


عزت‌الله فولادوند

نمایش بخشی از فیلم قول به كارگردانی شان پن و بازی جك نیكلسون بخش دیگری از این مراسم بود. آن گاه حمید سمندریان، در سخنانی تحت عنوان «دورنمات آنگونه كه من شناختم» مخاطبین را با جنبه های دیگری از وی آشنا ساخت.
وی گفت: «دورنمات، نویسنده‌ای است كه من نسبت به طرز فكر، جهان‌بینی و تكنیك نمایشنامه‌نویسی او علاقمند هستم و تجربه دارم. دورنمات شاید تنها نویسنده‌ای باشد كه تاكنون تقریباً بیش‌ از نیمی كارهایش را به روی صحنه برده‌ام».

او در ادامه افرود: از طریق «انستیتو گوته» با خود دورنمات ارتباط برقرار كردم و او برایم توضیح داد كه چه چیزهایی در نمایشنامه «ملاقات بانوی سالخورده» نهفته است و اینكه فقر هم می‌تواند در آن دیده شود، اما نكته قوی‌تر آن آز و طمع است. هر پیسی كه از او كار می‌كردم با او تماس می‌گرفتم و او هم هیچ ابایی نداشت كه توضیحات مفصلی دربارة نمایشنامه خود بدهد. من از گفته‌های ا و استفاده می‌‌كردم تا خود اجرا را به خود نویسنده متن نزدیك كنم. او از من سوال كرد كه می‌خواهم «ملاقات بانوی سالخورده» را به عنوان یك نمایش سیاسی اجرا كنم؟ من ایده خودم را در مورد صحنه مرگ «ایل» توضیح دادم. او می‌گفت چرا نمی‌گذاری ورزشكار او را بكشد و همه مردم او را می‌كشند؟ او می‌گفت نظرم این بوده كه نشان دهم مردمی كه هر كدام‌شان گناه می‌كنند دنبال شخصی می‌گردند تا گناه‌ها را سر او بریزند و بنابراین ورزشكار را تطمیع می‌كنند كه «ایل» را بكشد. دلیل‌شان هم این بود كه بعد از قتل این مرد بتوانند در چشم‌های یكدیگر نگاه كنند و بگویند ما نبودیم كه او را كشتیم، ورزشكار بود كه او كشت،‌یعنی یك عضله پی‌مغز، این برای من نكته جالبی بود. اما به او گفتم كه اگر من ایده خودم را پیاده كنم اشكالی خواهد داشت؟ او اشكالی در این كار نمی‌دید و گفت كه می‌خوستم بگویم نمایشنامه بعدهای مختلفی دارد و شما كه كارگر دانش هستید می‌توانید از هر بعدی كه دوست دارید آن را كار كنید. چیزی كه شما می‌گویید هم در نمایشنامه وجود دارد و بنابراین همین كار را انجام بدهید.


حمید سمندریان

سخنران آخر این مراسم دكتر محمود حسینی زاد، مترجم رمان‌های پلیسی دورنمات به زبان فارسی بود كه این وجه از آثار دورنمات را توصیف نمود. آقای حسینی زاد در سخنان خود گفت: «من در آغاز درباره دو سه موضوع در آثار دورنمات اشاره می‌كنم كه خواننده را در هنگام خواندن آثارش یاری می‌رساند. یكی روش كارش است. دورنمات در نوشتن وسواس زیاد داشت، بارها و بارها دوباره نویسی می‌كرد. با مداد می‌نوشت كه بتواند پاك كند و دوباره بنویسد. او معتقد بود كه فتوكپی بزرگترین اختراع بشر است. طرح‌ها را با خودكار می‌نوشت. نوشته‌هایش را فتوكپی می‌كرد و روی فتوكپی‌ها تغییر می‌داد. بسیار دقیق بود و دوره‌ای كه از دست‌نویس‌هایش دور می‌شود خودخواسته است. متن ها را بلند می‌خواند، مدام كلمات را تغییر می‌داد. زبان دورنمات بی‌نهایت والا بود و بین زبان گفتاری و نوشتاری فرق می‌گذاشت.
آقای حسینی‌زاد افزود: دورنمات در ساخت بنای رمان‌های پلیسی خود، از اصلی شناخته شده نزد پلیسی‌نویسان صاحب‌نام (ژورژ سیمنون، رایموند، چندلر، داشیل هامت، آگاتا كریستی، آلن پو و دیگران) پیروی كرده است: ‌مبارزه‌ی بین خیر و شر، بین نیك و بد؛ و معمولاً هم فردی علیه فردی دیگر یا فردی علیه جمعی این سو كاراگاهی و پلیسی، آن‌سو تبهكارانی.

مانند اكثر رمان‌های پلیسی، در آثار دورنمات نیز مبارزه‌ بین خیر و شر موضوع اصلی است؛ اما دورنمات عمقی مذهبی- اسطوره‌ای به این مبارزه می‌بخشد: مبارزه برلاخ با گاستمان (در قاضی و جلادش) و با امن برگر(در سوء ظن)، مبارزه‌ای است یادآور فاوست و مفیستوفلس (می‌دانیم كه فاوست و برلاخ هر دو اسمشان هانس است)؛ مبارزه‌ی او با چانتس(در قاضی و جلادش)، و تراپس (در پنچری) یادآور اودیپ هستند كه پس از وقوف به جنایت‌های خود، خواسته یا ناخواسته، خود را مجازات می‌كند.»

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)