داریوش رجبیان


گفت و گو با رییس بخش جهانی آسیا و اقیانوسیه بی‌بی‌سی درباره تعطیلی مجله آسیای میانه رادیو بی‌بی‌سی
مجله آسیای میانه بی‌بی‌سی «دیگر به صرفه نبود»

مجله‌ی آسیای میانه‌ی رادیو بی‌بی‌سی که ماه نوامبر سال ۲۰۰۳ تا کنون برای شنونده‌های بخش فارسی در تاجیکستان پخش می‌شد، روز سی‌ام ژوئن گذشته، آخرین برنامه‌اش را پخش کرد و بسته شد. بهروز آفاق، رییس بخش جهانی آسیا و اقیانوسیه بی‌بی‌سی در گفت و گو با رادیو زمانه، دلیل این تصمیم را کاهش تعداد شنوندگان رادیو بی‌بی‌سی در تاجیکستان، پس از قطع پخش برنامه‌های این رادیو بر روی موج FM در این کشور اعلام می‌کند.



تاجيکان ازبکستان - بخش چهارم
موج سرکوب‌ها

آنانی که تلاش کردند صدای خود را به گوش جهانيان برسانند، قيمت گزافی پرداختند. سفير تنها به شکايت‌های پروفسور ميرسعيدف در باره وضعيت تاجيکان ازبکستان گوش داد. روز بعدی پيکر بيجان نوه نوجوان جمال ميرسعيدف را کشف کردند که روی آن نشانه‌های شکنجه با ميله‌های آهنين هويدا بود و بخش‌هايی از بدن او را در آب جوشانده بودند.



تاجيکان ازبکستان - بخش سوم
پذيرش ازبک‌سازی

جنبش تاجيکان در دامان سمرقند پروريده شد و دو سازمان تاجيکان همان جا شکل گرفتند: انجمن اجتماعی و فرهنگی «صيقل» به رياست اوکتم بيک‌محمدف (۱۹۸۹) و مرکز فرهنگی تاجيکان و تاجيک‌زبانان جمال ميرسعيدف (۱۹۹۰). ديرتر اين دو سازمان ائتلاف واحدی را تشکيل کردند که با نام «سمرقند» شناخته شد.



ستاره‌های پاپ تاجيک در لندن

نخستين کنسرت شبنم ثريا و جانی‌بيک مراد، ستاره‌های موسيقی پاپ تاجيکستان، برگزار شد. اين دو را نجيم نوابی، آوازخوان افغانستانی همراهی می‌کرد. پيش از آغاز کنسرت لندن همراه با روزنامه‌نگاران ديگر با این سه هنرمند گفتگویی انجام داديم.



تاجيکستان درون ازبکستان

مسکو به عنوان داور کل، روز سوم فوريه سال ١٩٣٠حکم خود را صادر کرد. اين حکم پيوستن سمرقند و بخارا به تاجيکستان را مردود می‌دانست و چرايی آن را توضيح نمی‌داد. ازبکستان حاضر نبود اين باخت خود را بپذيرد. تاشکند بی‌درنگ به اين تصميم مسکو اعتراض کرد. بابشکو و کلاينر، از رهبران ازبکستان (با اصالت اسلاوی و آلمانی) از مسکو خواستند که در نهايی کردن قطعنامه خود شتاب نکند.



تاجیکان ازبکستان، بخش یکم
بر تاجیکان ازبکستان چه گذشته است

روند بیداری ملی تاجیکان را جنگ داخلی خونین تاجیکستان در سال ۱۹۹۲ متوقف کرد و روند وارونه آن همراه با تدبیرهای سرکوبگرانه تاشکند هم‌چنان ادامه دارد. سال‌های پسابازسازی (پس از پروسترویکا) پر از گفت‌وگوها درباره شووینیسم ازبکی و الحاق‌گرایی تاجیکی بود که بر روابط تاجیکستان و ازبکستان سایه افکند. خیزش خودشناسی ملی میان تاجیکان هر دو جمهوری همسایه، نقشه ازبکستان برای بنیاد یک کشور تک‌قومی، تک‌فرهنگی و تک‌فرقه‌ای را شدیداً تهدید می‌کرد.



بخش چهارم
محل‌گرايی، عامل جنگ در تاجیکستان

در پی فروپاشی اتحاد شوروی و گسستگی ارتباطات اقتصادی پيوسته که تاجيکستان در آن پايين‌ترين رده‌ی اهميت را اشغال می‌کرد، جامعه به حالت آشفتگی رسيد. اما برخی از ناظران بر اين باورند که همانا انواع محل‌گرايی تاجيکی بود که باعث بروز جنگ شد. در برابر اين ادعا می‌توان استدلال کرد که در اواخر دهه‌ی ۱۹۸۰ گروه‌های مخالف دولت (دست‌کم بيشتر آن‌ها) تعلقات محلی نداشتند.



بخش سوم
محل‌گرايی در قبال ملی‌گرايی تاجيکی

همه اين تحولات و معاملات محل‌گرايان پشت پرده صورت می‌گرفت و مردم عادی با وظيفه سنگين تشکل حس ملی غريب شوروی دست و پنجه نرم می‌کردند. هم‌قومان آنها در ازبکستان هدف موج تازه ازبک‌سازی واقع شدند که يک طرح فراگير دولت شووينيست شراف رشيدف (رهبر حزب کمونيست ازبک) بود. آنانی که مايل بودند در ازبکستان بمانند، وادار می‌شدند خود را «ازبک» نام‌نويس کنند، وگرنه امکان داشت به تاجيکستان تبعيد شوند، چون بنا به تعريف دولت رشيدف از «ازبکستان»، آن جمهوری، خانه ازبک‌ها بود و بس.



بخش دوم
روایت حس معيوب مليت در تاجیکستان

در نتيجه مرزبندی‌ها و سرشماری‌های نامنصفانه برنامه‌ريزان شوروی که بر ازبک‌ها رجحان می‌نهادند، پارسی‌گويان آسيای ميانه از امکان پرورش و توسعه‌ی حس وحدت ملی محروم ماندند. بی‌گمان ايجاد جمهوری شوروی سوسياليستی تاجيکستان پيروزی‌ای برای تاجيک‌ها به شمار می‌آمد، اما نحوه‌ی ايجاد آن، حس مليت و ملی‌گرايی را در ميان تاجيک‌ها ناقص و معيوب کرد. در آغاز سده‌ی بيستم ميلادی ملی‌گرايی تاجيکی در حال تشکل بود، اما به زودی توسط ماموران استالينيست شوروی در نطفه خفه شد.



بخش نخست
محل‌گرايی در قبال ملی‌گرايی تاجيکی

در پی استقلال غيرمنتظره تاجيکستان از روسيه اين کشور شاهد صعود ناگهانی محل‌گرايی به شکل هم ايدئولوژی نانوشته دولتی و هم بحث‌های بی‌پرده مطبوعاتی روشنفکران تاجيک از مناطق مختلف کشور شده است. در اين جستار می‌کوشيم به معمای محل‌گرايی در تاجيکستان روشنی بيندازيم و خطرات ناشی از آن برای همبستگی ملی را بررسی کنيم.



تبر تقسيم هويت پارسی، بخش سوم
پشتون‌سازی به شيوه استالينی

پشتون‌سازی افغانستان بازتاب مو به موی ازبک‌سازی در مناطق وسيعی از آسيای ميانه است؛ با اين تفاوت که سردمداران اين دو جريان از اقوام مختلف بودند. ازبک‌سازی همراه با عنصر قوی روس‌‌سازی برای تضعيف زبان پارسی در آسيای ميانه و دور کردن آن از پارسی برون‌مرزی طرح‌ريزی شده بود؛ در حالی که پشتون‌سازی را گويندگان يک زبان ضعيف ايرانی شرقی (پشتو) به زيان ديگر زبان‌های رايج در افغانستان راه انداخته‌اند. هدف عمده آن‌ها هم پارسی است؛ چون آن همچنان زبان معاشرت بين اقوام افغانستان است و در سراسر کشور، به جز از شهرک‌های بسيار دوردست، قابل فهم و تکلم است.



تبر تقسيم هويت پارسی، بخش دوم
انترناسيوناليسم زبانی

عبارت «ما، فارسيان» در يکی از نوشته‌های صدرالدين عينی نگرانی مقامات را برانگيخت. کتاب «نمونه‌های ادبيات تاجيک» عينی به بحث‌های شديد و گسترده دامن زد و برخی از «دانشوران» روس منکر حق تاجيکان به هر نوع ادبيات پيش از دوره شوروی شدند. تذکره عينی آثاری از رودکی، فردوسی، حافظ، سعدی، نظامی، کمال خجندی، سيف اسفرنگی و چندی ديگر از شاعران پارسی را دربر داشت.



تبر تقسيم هويت پارسی، بخش نخست
فارسی، تاجیکی و دری؛ سه گانه‌ی پارسی‌گو

نشست اخیر وزیران خارجه تاجیکستان، ایران و افغانستان در شهر دوشنبه که با امضای قراردادهای همکاری در زمینه‌های علمی، فرهنگی و اقتصادی پایان یافت، بار دیگر موضوع هویت را در مطبوعات تاجیکستان مطرح کرده است. علی‌رغم تلاش‌های فراوان جنبش‌های سیاسی مشخص برای تقسیم پارسی‌زبانان به سه گروه جداگانه زبانی، زبان پارسی هر سه کشور همچنان در میان آنها قابل فهم است. بر خلاف همایش‌های کشورهای ترک‌تبار، در دیدارهای فارسی‌زبانان به مترجم نیازی نیست.



سفرنامه هند؛ بخش دهم
هند از ديد ايرانيان

سفرنامه هند - بخش دهم: به تنهایی نشسته بودم و صحبت دو اروپایی میز کناری، توجهم را جلب کرد. چون راجع به کشور زادگاه من، تاجیکستان صحبت می‌کردند. بی‌درنگ به آنها ملحق شدم. دانیل از لندن بود و پر از سوئد. دانیل، عکاس جهانگرد است و دوست دارد تاجیکستان را هم ببیند.



سفرنامه هند؛ بخش نهم
کوچک‌ترين ايالت هند

سفرنامه هند - بخش نهم: شلوغ‌ترین دیسکوهای موجود در هند را می‌توان در گوآ یافت. تازه‌ترین هیت‌های آمریکا و اروپا پخش می‌شد و دختران شکیل و خوشگل روی حاشیه‌ چوبی یک میله‌ بلند می‌رقصیدند و با مدرن‌ترین انواع رقص دیسکویی که می‌توان تصور کرد، تعداد معدود خارجی‌ها را مات و مبهوت می کردند. دیسکو به‌قدری شلوغ شد که اگر سوزن می‌انداختم، راست می‌ايستاد.



سفرنامه هند؛ بخش هشتم
در آرزوی ديدن باليوود

چه کسی را دیدی که به بمبئی بیاید و بدون اين که دست کم به فکر بازدید از بالیوود یا شهرک سینمایی هند بیفتد، شهر را ترک کند؟ تصور من این بود که شهرک سینما بخشی از شهر مومبای است و فاصله آن نباید خیلی دور باشد. ولی قیمت کرایه‌ای که راننده برای من اعلام کرد در واقع بیانگر فاصله‌ی زیاد میان کولابا و بندرا بود. بله. بخش عظیمی از شهرک سینما در جنگلهای بندرا است.



ديسکو زمانه
پارتی‌های زيرزمينی در تهران

دوست داری با دوست من که دوست داره با دوست تو دوست بشه، دوست بشی؟ یادتان هست؟ در مهدکودک‌ها یا کلاس‌های دبستان‌مان، این را با هم می‌خواندیم. این مثالی از فرشاد است در پاسخ به اینکه پارتی‌ها در تهران چگونه جور می‌شود. او می‌گوید همه چیز از اس‌ام‌‌اس شروع می‌شود. یکی از بچه‌ها به یکی دیگر اس‌ام‌اس می‌زند و او به دو تا از دوستانش اس‌ام‌اس می‌زند ...



کنفرانس بی بی سی در لندن

طی روزهای 18 و 19 دسامبر به مناسبت هفتادوپنجمین سالروز آغاز به کار بی.بی.سی در موسسه مطالعات خاوری و آفریقایی لندن کنفرانسی برگزار شد. غیر از مقامات بریتانیایی و بی.بی.سی از کشورهای مختلف پژوهشگرهای مختلفی گردهم آمدند تا نتایج تحقیقاتشان را در این کنفرانس ارائه کنند. دکتر معصومه طرفه که سالها در بی.بی.سی کار کرده است، در این نشست با مقاله‌ای به‌عنوان «بخش فارسی بی.بی.سی طی سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۷۹ میلادی» سخنرانی کرد.



آيا بی بی سی بی‌طرف است؟

هفتاد و پنج سال پیش دولت بریتانیا بخش جهانی بنگاه سخن‌پراکنی این کشور را با نام بی‌بی‌سی پایه ریزی کرد که هم اکنون با 33 بخش زبانی و 250 خبرنگار در نقاط مختلف جهان فعالیت می‌کند. برای مرور کارنامه بخش جهانی بی‌بی‌سی، با شهریار رادپور از پرسابقه‌ترین کارمندان بخش فارسی بی‌بی‌سی در لندن و عمده‌ترین مجری برنامه‌های فارسی که سرآغاز برنامه‌های آن با صدای اوست، گفتگویی انجام دادم.



سفرنامه هند؛ بخش هفتم
گذاری در گذر پارسی‌های مومبای

خسروباغ یکی از محله‌های ویژه ‌پارسی هاست که در کولابای مومبای (بمبئی) واقع است. دروازه های عظیم و سنگین خسروباغ به دروازه‌های یک حصار شباهت دارد، با این تفاوت که در دو سوی دروازه چشمکهای شیشه‌ای هست که پشت آن می توان نیم‌پیکره‌هایی از شخصیت‌های زرتشتی را دید. پشت اين دروازه ها درب مهر هم هست که نيايشگاه پارسی هاست و تنها پارسی های زرتشتی اجازه ورود به آن را دارند.