خانه > آزاده اسدی > گفتوگو > عکاسی، استاد و شاگرد ندارد | |||
عکاسی، استاد و شاگرد نداردAzadeh@radiozamaneh.comاگر هنرمند باشید یا اهل هنر، هرجای ایران هم که باشید، دیگر باید جشن تصویرسال را بشناسید. جشنی که امسال پنجساله شد و در تمام این سالها در بخشهای مختلف عکس، گرافیک، کاریکاتور و سینما نمایشگاه و جشنوارهی بزرگی را در خانه هنرمندان تهران به خودش اختصاص داده است. آثاری که هنرمندان برای این جشنواره تهیه میکنند، برای در مجله تصویر سال هم چاپ میشود. این جشن میان هنرمندان بهعنوان بزرگترین و جامعترین برنامه تصویری مستقل و غیردولتی شناخته میشود که توسط نشریه «تصویر» برگزار میشود.
بهنظر میرسد در جشن تصویر سال هرسال بخش عکس قویتر و بزرگتر میشود! وقتی میخواهیم تصویر سال را نشان دهیم، گرافیستها چه کاری میتوانند بکنند؟ چندتا پوستر بزنند یا چندتا روی جلد طراحی کنند؟ موضوع این است که عکاس از هرجا عکس بگیرد، تصویرشکل گرفته است. طبیعتا برای نشاندادن اتفاقات مهم سال دستمان به دامن عکاسها بیشتر میرسد و آنها با این دامنی که از عکاسی دیجیتال گرفتهاند، دستشان آنقدر پرشده که میتوانند همه اتفاقهای سال را در ایران پوشش دهند. امسال شاهد عکسهای بسیار قوی بویژه در بخش «خبری» هستیم و بخش «نگاهی دیگر». این دو بخش خیلی پربارتر شده است. بخش "عکاسی خلاق" را برای اینکه معنای خیلی بعید نداشته باشد، خودمان ترجمه کردهایم «نگاهی دیگر» و این بخش بیش از ۲۰۰ عکس دارد. پربارشدن بخاطر سختگیریی خاصیست که شما امسال انجام دادهاید، یا اینکه عکاسها سعی کردهاند واقعا با نگاهی دیگر عکس بگیرند؟ نه، این شاخه ، تقسیمبندی بیرونی ماست و شاید در جاهای دیگر دنیا یکجور دیگری ببینند. در هر عکسی که احساس کردیم عکاس یک نگاه ویژهای داشته به موضوع متوجه شدیم، هیچ کسی درجایگاه ایشان اینطور نگاه نمیکرد به موضوع؛ چه از لحاظ زاویه نگاه و چه به دلیل نزدیکشدن به موضوع و حتی انتخاب موضوع و برخورد تکنیکی با قضیه. برای همین اسم این بخش را گذاشتیم Another Look ؛ بخشهای مختلف عکاسی خلاق و طبیعت، عکاسی انتزاعی و حتی عکاسی شخصی هم هست . برای همین در انتخاب عکسها خیلی دستمان بازتر بود. بخش عکاسی خبری هم امسال خیلی قویتر شده از لحاظ موضوعی و تکنیکی. در بخش ورزشی که عکسهای بازیهای آسیایی دوحه را میدیدم، واقعا احساس کردم آن حسرت چندینساله ما بالاخره به انتها رسیده و الان میتوانیم بگوییم که عکاسهای ما مثل عکاسان حرفهای عکس میگیرند. عکاسان ورزشی بیشتر مدیون امکانات جدید و مدرن هستند؟ امکانات و داشتن لنزهای مختلف و نورسنجهای قوی و طبیعتا خلاقیتهای لحظهای هر عکاس، بهویژه نوع ایرانیاش مهم است. نگاه یک عکاس ایرانی خلاقیتهای ویژهای هم دارد در موارد مختلف. بهخاطر جامعهای که در آن زندگی میکند، بهخاطر تجربیات عجیب و غریبی که نسبت به یک عکاس اروپایی دارد. این را بهخاطر جغرافیا میگویید یا بهخاطر تجربه مسایل سیاسی و اجتماعی از نوع ایرانیاش؟ هم جغرافیا و هم اتفاقات متنوعی که در ایران افتاده و در اروپا اتفاق نمیافتد. یعنی تجربه یک عکاس یا فیلمساز سوییسی مطمئنا خیلی کوچکتر و محدودتر از یک عکاس یا فیلمساز ایرانیست. آنها باید چهارصد پانصدسال صبر کنند، تا اینهمه اتفاق برایشان بیفتد و تجربه دیداری آن را داشته باشند، تجربه حضور در آن لحظات را داشته باشند. همه این اتفاقها برای ما در سیسال افتاده. قطعا فقط تجربه دیداری که به هنرمند در این شرایط کمک نمیکند، یکمقدار قدرت تحلیل و مطالعه هم موثر است. بالاخره موقعیت ایرانیبودن در جهان خیلی موقعیت خاصیست. صرفا سیاسی برخورد نکن با مسئله. وقتی کشورت جزو ده کشور نخست خبرساز دنیاست، از تو موقعیتی میسازد که نگاهت خیلی پیچیدهتر میشود، حساس و سریعتر میشوی و حتی باهوشتر باید عمل کنی . این که میگویم موقعیت ایدهآلش هست. برای همین خیلی از بچههای ایرانی در زمینههای خبری، ورزشی درجه یک عمل کردهاند. برای همین وقتی میرسیم به بخشهای خیلی شخصی، به نظر من خیلی خلاقتر عمل کردند. من امسال بیش از 15هزار تا عکس دیدم.
در این پنجسال هربار هزاران عکس را میبینید و بررسی میکنید. از عکاسان حرفهای گرفته تا کسانی که تازه کار را شروع کردهاند. ولی امسال چه اتفاقی افتاده؟ از لحاظ سیاسی اتفاق خاصی افتاده یا از لحاظ اجتماعی که اینقدر مقدار عکسهایی که به دست شما رسیده زیاد شده است؟ این واقعا یکی از معجزههای عکاسی دیجیتال است و گفتم، موقعیت خاص فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایران کمک کرده. بههرحال در دوسال گذشته هم این موقعیت وجود داشت! وجود داشت ولی کارکرد و کاربرد عکاسی دیجیتال اینقدر نبود. هرسال که میگذرد هم امکانات دیجیتال بیشتر میشود و هم امکانات خرید دیجیتال از سوی عکاسها . اما اگر از من بپرسی، من علت اصلی را استفاده بهینه و درست از این ابزاری میدانم که قبلا خیلی کم از آنها به شکل مناسبی استفاده میشد. در عکاسی فقط مسئله این نیست که عکاسها چه جوری لنز و دروبین را با هم هماهنگ کنند. میتوانند از کاربردهای ناشناختهاش هم استفادههای مناسبی بکنند . از عکس اگر فاصله بگیریم، در بخش فیلم، گرافیک و کاریکاتور هم این اتفاق خاص و خلاقانه افتاده؟ در بخش گرافیک یک اتفاق جالبی افتاد که شاید بهخاطر این بود که گفتیم، از نسل پنجم گرافیک ایران امسال زیر سیسال یک گروهی را اضافه کنیم به آن گروهی که همیشه از آدمهای پربار، پیشرو با تجربه حضور داشتند. با کمک انجمن طراحان گرافیک ایران سه داور انتخاب شد و این سه داور آثار بیش از ۱۲۰ گرافیستی را که میخواستند وارد نمایشگاه تصویر سال شوند، بررسی کردند و به ۱۲ نفرشان رای به ورود دادند. یعنی این در باز شد برای همیشه به روی جوانهایی که میتوانند پس از گذراندن این کنکورمانند، وارد نمایشگاه شوند. در بخش کاریکاتور هم این کار را کردیم. کاریکاتورها را سه پیشکسوت بررسی کردند و ۸ کاریکاتوریست جوان را انتخاب کردند. قرار نیست اینهایی که آمدهاند همیشه بمانند. باید سال دیگر از طریق همین کنکور وارد شوند و رقابت کنند. در بخش عکس نمیخواهید همین روش را پیاده کنید؟ در مورد عکس هیچوقت نمیشود این کار را کرد، چون در عکاسی استاد و غیراستاد معنی ندارد؛ بهویژه در بخش خبری. در زلزله بم ، استاد در خانهاش خواب بود و شاگرد رفت و عکساش را گرفت و فرستاد برای خبرگزاریها و مطبوعات داخلی و خارجی و چاپ هم شد. تازه استاد، بعدازظهر فهمید توی ایران زلزله شده. ما نمیتوانیم در لنزها را ببندیم و بگوییم تو سنات کم است و باز نکن! برای بارورترشدن این هنر گفتیم با عکس خوب کار داریم، سنوسال هم مطرح نیست، تجربه هم مطرح نیست و برای همین ملاک جمعبندی یکدستی بوده که از نظر خودمان هرسال داشتیم . امسال برای اینکه به نتیجه دلخواهی برسیم، این 350 عکاس را دور هم جمع میکنیم تا یک تیم مشورتی بگذاریم تا سال آینده یکسری مشکلات برطرف شود. مثل مشکل عدم ارسال تعداد نامحدود عکس و اینکه هر کسی به سلیقه خودش تعداد بالا و پایینی از کارها را میفرستاد. در این سالها گاهی یکنفر از یک عکس تا ششصد فریم را روی سی دی برای ما می فرستاد.
شاید مقصر شما بودید که تعداد مشخصی را تعیین نکردهاید؟ مقصر نبودم، آگاهانه این کار را کردم تا اول نمونههایی را در قالب تصویر سال چاپ شده و نمایشگاهی به عکاسها بدهم. ما در جامعه مشکل ادیتوری عکس داریم، چه در بین عکاسان جوان و چه در عکاسان حتی پخته که ۴۰ ۳۰ سال کار کردهاند. اصولا ادیت عکس و انتخاب عکس برایشان مشکل است. برای همین خودمان فضولباشی شدیم و گفتیم ما ادیتور این نمایشگاه هستیم. سلیقه خاصی را که فکر کردیم در این پنجسال رعایت کنیم در انتخاب عکس ورزشی یا عکس اجتماعی، خبری نشان دادیم و اعلام کردیم این یک نمونه است و شما با دیدن اینها میتوانید عکسهایتان را بفرستید. ولی متوجه شدیم هنوز نپختگی زیاد است، درحدیکه بچهها بدترین عکسهایشان را میفرستادند بهجای بهترینها. از امسال اعلام کردیم پنج دوره امتحان بود و آموزش غیرمستقیم برای من و برای شما. حالا میخواهیم به مشخصههای خاصی در ارتباط با ارسال عکس برسیم که مثلا هرکسی در هر بخشی ۵ عکس بیشتر ندهد و عکسها هم باید ویژگیهای خاصی را داشته باشند. با این کار میتوانیم از سال دیگر ارزیابی حتی منجر به جایزه هم داشته باشیم. قصد داریم از مردم و بازدیدهکنندهها با یک سیستم درست امروزی از طریق اس.ام.اس یا روشهای مدرنی که رایج است رایگیری کنیم و نتیجه را به آنها از طریق اسپانسرها جایزه دهیم. برای همین باید شرایط مساوی داشته باشیم برای حضور در مقابل چشم مردم. قرار است به هرکسی بگوییم تعداد مشخصی عکس بفرستد و اگر بیشتر فرستاد، مثل همه جای دنیا، کل مجموعه را کنار میگذاریم. ولی نمیتوانیم بگوییم بخش حرفهای و آماتور جدا شود. پیادهکردن این روش اصلا در عکاسی محال است. در بخش خبری که صددرصد محال است، در بخشهای دیگر کمی غیرممکن به نظر میرسد. من دوست دارم این دوربینهای دیجیتال با اینکه تعدادشان زیادتر شده، تعداد عکاسهای خوب را افزایش دهد. نمیدانید با انتخاب دو عکس خوب از یکنفر چه راهی را برایش باز میکنید و چه افقی را به او نشان میدهید و چه انگیزهای را به او میدهید که در طول یکسال کار بکند. ولی به هرحال باید خیلی مراقب باشی که چه عکسی را و چه جوری و در کنار چه عکسهایی دیدهای. تو انتخاب میکنی که این مسئله اتفاق بیفتد.
گزارش تصویری خانه هنرمندان از جشن تصویرسال
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
سلام
-- کوروش رنجبر ، Nov 15, 2007از خانم اسدی تشکر می کنم که این جشن را پوشش دادند و از آقای صمدیان هم تشکر می کنم که پی گیر این قضیه هستند و خواهش می کنم فکری به حال کسانی که در شهرستان هستند بکنند چون خیلی ها نمی توانند بیایند تهران و کارها را ببیند.خوب است این کارها را دسته بندی کنند و در شهرهای مختلف نشان دهند .و دیگر اینکه مجله ی تصویر در تیراژ محدودی چاپ می شود که تا ما به خودمان بجنبیم تمام شده است .
پس این استاد استادی که بین بچه های خبری شایع هست و این حس بت گونه ای به بعضی عکاس های خبری، از کجا می یاد؟ چرا دو سه نفر در دنیای عکاسی شدن خدا و بقیه می خوان به اونا برسن؟
-- یک عکاس ، Nov 15, 2007مي خواستم از آقاي صمديان تقاضا كنم در دوره بعدي كمي بيشتر از عكس هاي سپهر ، سهند و عبدالله صمديان استفاده كنند !!!!!
-- مجيد ، Nov 15, 2007«جشن ِ تصویر ِ سال» را ماهم به همگی تصویر-پردازان و عکاسان و علاقه مندان به تصویر و عکس،تبریک می گویم.
-- نیما شفائـیه ، Nov 15, 2007با احترام و سلام فراوان
موفق و پیروز باشید
نیما [و هادی] شفائـیه
با دوم است كه ايميل ميزنم مي خواستم از سيف الله در مورد چگونگي تأمين هزينه هاي اين جشن! بپرسيد. حتماً ميدونيد كه ايشون در زمان جنگ در ستاد تبليغات جنگ و خبرگزاري جمهوري اسلامي مسئول بودند. سيف الله يادت هست منو؟
-- soheil ، Nov 17, 2007HAR SAL TEHRAN BOODAM,EMSAL...JAMO KHALI KONIN!
-- ATOUSA ، Nov 22, 2007