خانه > آزاده اسدی > گزارش > ایران؛ سرزمین تنها درهلند | |||
ایران؛ سرزمین تنها درهلندAzadeh@radiozamaneh.comدومين دوره جشنواره فيلم ايراني در هلند 21 تا 23 سپتامبر در شهر اوترخت هلند برگزار شد. در اين جشنواره 15 فيلم از جمله «چند روز بعد» ساخته نيكي كريمي، «بازهم سيب داري؟» ساخته بايرام فضلي، «خون بازي» به كارگرداني رخشان بني اعتماد و محسن عبدالوهاب و... پخش شد. همچنين در بخش مستند، فيلمهاي «روزهاي بي تقويم» ساختهي مهرداد اسكويي، «روز آزادي» كاري از سعيد تارازي، «ايران سرزمين تنهاي من» ساخته مشترك ماريت فانموين و رمكو دكه، به نمايش درآمد. اين جشنواره شامل بخشهاي ديگري مانند نمايشگاه عكسهاي «گيتي انتظامي» از زنان ايراني با لباسهاي محلي، نمايش ويديو اينستاليشني، ساخته «سام يزدانپناه» در كافه بزرگ در مجاورت فستيوال، نمايش لباسهاي قشقايي و برگزاري شب شعر ايراني و هلندي نيز بود. در اين سه شب، سه كنسرت موسيقي بين نمايش فيلمها برگزار شد. كنسرتهايي از محسن نامجو، گروه بابك مداح، همينطور گروههاي كاسپين هتدنس و ديجي ايشتار. در طول روزهايي كه جشنواره فيلم ايراني دومين دوره خود را در هلند برگزار ميكرد، هلنديهاي زيادي در سالنهاي نمايش فيلم حضور داشتند. براي همين مراسم پرسش و پاسخ و ميزگردها به زبان هلندي برگزار ميشد. این برنامه را از اینجا بشنوید.
«سارا محمدي» كه يكي از برگزاركنندگان اين فستيوال است، در باره جشنواره چنين ميگويد: «اكثر كساني كه در چنين جشنوارهاي شركت ميكنند، يا سينمايي ايران را ميشناسند، يا كساني هستند كه به هر صورت كنجكاوند يك فرهنگ ديگر مثل فرهنگ ايراني را بشناسند. عكس العملهاي اين دسته دوم، - تا كنون - بسيار جالب بوده است؛ از اين نظر كه ميتوانند به جشنواره بيايند و چيزي را در فيلمها ببينند كه خلاف تصاویر مربوطه به ایران در رسانهها نشان داده ميشود.» يكي از نشستهايي كه بعد از فيلم «عصر جمعه» ساخته مونا زندي برگزار شد جلسهاي بود كه در آن بيشتر هلنديها كنجكاوي خود را نسبت به مسائل داخلي ايران نشان ميدادند. در اين جلسه «هاله قريشي» مردمشناس و استاد دانشگاه آزاد آمستردام در رشته مديريت تنوع و تطابق فرهنگي، به سوالات هلنديها و ايرانيهاي حاضر در جلسه، جواب ميداد. بعد از جلسه هاله قريشي، در مورد فيلمي كه به نمايش در آمده بود، توضيح داد: «فيلم عصر جمعه درباره خانمي بود كه يكي از اعضاي خانوادهاش به او تجاور میکند و بچهدار میشود. خانواده ازاین موضوع و اينكه چه كسي تجاوز كرده مطلع نبودند و بدليل اينكه اين خانم بدون ازدواج باردار شد، او را از خانواده بيرون كردند. گفتگوی بعد از فیلم پيرامون مسايل زنان در ايران بود و اينكه سنتهاي فرهنگي، تا حدود زيادي فضاي حركت زنان را محدود میکند.» قريشي درباره برداشت هلنديها از اين فيلم و نگاهشان به تغييرات ايران، توضيح ميدهد: «من فكر ميكنم خيلي از كساني كه به اين فستيوال ميآيند، ايران را تا حدودي ميشناسند. ميدانند كه آن تصوير سياهي كه از حكومت سركوبگر ايران در اذهان است، يك تصوير يك جانبه است و ايران داراي جنبههاي ديگري هم هست. پس از جلسه آقايي به گفت كه به نظرش، ايران جامعه بسيار بازي است و همين فيلمي كه دربارهي جامعه ايران ساخته شده و انتقادي كه به جامعه داشتهايد و مشكلات جامعه را زير سوال بردهايد، در ساير جوامع، به اين راحتي اتفاق نميافتد. از دید آنها اين كه ايرانيان ميتوانند به فرهنگ و سنت خود انتقاد كنند، بسيار زيباست.» مهرداد اسكويي تنها فيلمسازساکن ايران است كه با فيلم «روزهاي بي تقويم» به هلند آمد و در اين فستيوال حضور داشت. اسكويي دانشآموخته رشته كارگرداني سينما از دانشكدهي سينما و تئاتر دانشگاه هنر است. او در مورد اين جشنواره ميگويد: « خيلي خوشحالم كه فيلمهاي بسيار متنوعي براي اين جشنواره انتخاب شدهاست. از فيلمهاي تجربي و كوتاه گرفته تا فيلمهاي مستند و فيلمهاي بلند سينمايي. بسياري از اين فيلمها كه اسامي آنها را ديدم، جزء فيلمهاي بسيار خوب جشنوارههاي ايران بود. برخي نيز فيلمهايي بودند كه زياد در جشنوارهها ديده نشدهاند و فيلمهاي بسيار خوبي هم بودند.» او درباره ارتباطي كه بين تماشاگر خارجي و فيلم ايراني برقرار ميشود، معتقد است: «مدتي پيش فرانسه بودم و آنجا ميگفتند كه شعر سينماي ايران روي ما خيلي تاثيرگذار است و هنوز خودم نفهميدهام كه شعر سينماي ايران يعني چه؟ چه چيزهايي دست به دست هم ميدهد و فضايي شاعرانه ايجاد ميكند، كه چنين تاثيري روي مخاطب ميگذارد. حتي فيلمهايي كه
مدير اين جشنواره «پروين ميررحيمي» فارغالتحصيل رشته فيلم و تلويزيون از دانشگاه آمستردام است. او كه به زبان فارسي صحبت نميكند، با فرهنگ و هنر ايراني كاملا آشناست و به سينماي ايران علاقه زيادي دارد. پروين كه در اين جشنواره علاوه بر مديريت، هر كار ديگري كه ميتوانست انجام ميداد و لحظهاي آرام نمينشست ميگويد: «بعد از پايان تحصيلم چنان به سينماي ايران علاقهمند شده بودم كه تصميم گرفتم فيلمهاي ايراني را به هلند بياورم و آنها را به نمايش بگذارم و بدين ترتيب، دو سال پيش، ايده برگزاري جشنواره فيلم ايراني، در ذهنم شكل گرفت. " پروين هدف از برگزاري اين جشنواره را نشان دادن تصويري متفاوت از ايران ميداند:" در رسانهها بسيار در مورد ايران و سياستهاي رئيس جمهور گفته ميشود، ولي مردم تصوير واقعي از جامعه ايران ندارند. در جامعه ايران، اتفاقات بيشتري رخ ميدهد. ايران فرهنگ و تاريخي غني دارد و ما تلاش کردیم با اين جشنواره، چهرهي ديگري از ايران ارائه كنيم." اما آيا اين جشنواره براي نشان دادن چهره جديدي از ايران موفق بودهاست؟ سراغ چند نفر از تماشاگراني كه مشتري دائمي هر سه روز جشنواره بودهاند مي روم؛ يك دختر 27 ساله كه تقريبا همه فيلمهاي جشنواره فيلم ايراني را ديدهاست. او درباره گزينش فيلمها براي اين جشنواره ميگويد: « فكر ميكنم كه این جشنواره بيشتر بدبختيهاي ايران را نشان ميداد. بيشتر فيلمها درمورد اعتياد بود وفقر. هميشه سعي ميشود كه بدبختيهاي ايران در دنيا نمايش دادهشود، تا خوشبختيهاي آن.» سراغ خانم جوان ديگري ميروم كه معتقد است اين نوع جشنوارهها بايد ادامه پيدا كند؛ «چيزي كه براي من جالب است، به خصوص در مورد فيلم" ايران سرزمين تنهايي من"، اين است كه سينماي ايران تا چه اندازه محدود است و بسياري از سوژهها را نميتوان در سينماي ايران بيان كرد. اما من فكر ميكنم كه دقيقا همين محدوديت است كه جوانان را جذب ميكند به اين كه بيشتر به دنبال كارهاي سينمايي بروند و بيشتر روي امور فرهنگي و هنري تمركز كنند كه هم بتوانند حرف بزنند و هم بتوانند بگونهاي بگويند كه ما نميتوانيم ساكت بنشينيم.» فيلم «ايران، سرزمين تنهايي من» ساخته ماريت فانموين و رمكو دكه درباره مشكلات فيلمسازي در ايران است. در اين فيلم تعدادي از فيلمسازان جوان را ميبينيم كه از روزهاي آموزش فيلمسازي و بازيگري و مشكلات توليد يك فيلم صحبت ميكنند. بعد از اين فيلم عكسالعمل هلنديها و ايرانياني كه سالهاست در ايران زندگي نكردهاند، جالب است. بسياري تازه متوجه شدهاند كه تعداد زيادي از همين فيلمهايي كه در جشنواره فيلمهاي ايراني به نمايش گذاشته شدهاند، با چه مشقتها و مشكلاتي مواجه بودهاند. دومين جشنواره سهروزهي فيلم ايراني در هلند، يكشنبه 23 سپتامبر 2007، با نمايش فيلم «خون بازي» ساخته رخشان بنياعتماد به پايان رسيد؛ يك فيلم حرفهاي، از يك فيلمساز كاملا حرفهاي، در بدنه سينماي ايران، كه افتتاحيه جشنواره نيز با همين فيلم آغاز شده بود. فيلمهاي كوتاه، مستند و اين جشنواره يكشنبه شب گذشته با حضور تعدادي از نويسندهها و فيلمسازان ايراني مقيم اروپا و همچنين هلنديها به پايان رسيد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
چرا این نوع جشنواره ها معمولا به فیلم هایی با موضوع فقر و سختی های زندگیدر ایران ، توجه دارند؟
-- یک نفر ، Sep 26, 2007من در این جسنوار بودم. انتخاب فیلم ها می توانست بهتر و مناسب تر باشد.
-- آرش ، Sep 26, 2007با تشکر از شما و همکاران اين فستيوال در utrecht. يک انتقاد داشتم: بر گذار کنندگان این برنامه ادعا ميکنند که ميخواهند تصويرِ ديگری از آن چه رسانه های خارجی از ايران ارائه ميکنند نشان دهند. این فيلم-ها اکثرِ شان گرچه از نظر هنري حرفه اي بودند اما از نظر محتوا دقيقا تصويری منفی ارائه ميکردند! به نظر من بهتر هست عده ای ايراني وطندوست مقيم اروپا که دست اندر کارسينما و هنر هستند با این هدف به ايران سفر کنند که تصوير های مثبت را فيلم بگيرند و به خارجی ها نشان بدهند. درستِ که فقر، اعتياد و نا برابريِ اجتماعی آنجا بيداد ميکند، اما ما جنبه های مثبت هم در ان سرزمين داريم و اگر وطن دوست هستيم با این گونه فيلم-های درام از فقر و اعتياد تصويري مثبت از سرزمين مادری مان به اروپا نشان نمیدهيم. من خودم سينما گر یا عکاس نيستم اما هر وقت به ايران ميرم، از مهمانيها و شادي مردم، از طبيعت زيبای ايران آلبوم عکسی تهيه ميکنم و نشان دوستان و همکاران هلندي-ام ميدهم. آنها تعجب ميکنند اگر کوهاي پر برف یا مهمانی-ها و آدم-های شاد در عکس-ها ميبينند چون بيشتر تصور ميکنند ايران همه-اش کويراست و مردم همه با بز و شتر سفر ميکنند!
-- kiana ، Sep 27, 2007