تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

«پرواز آزادی» در ایران نمی‌نشیند

گفت‌وگو با دو خلبان ایرانی «پرواز آزادی» را از اینجا بشنوید یا در زیر بخوانید.


فرهاد رستم‌پور و آرشید مطیع قوانین

ایده‌ی «پرواز آزادی» در ژوئن ۲۰۰۶ شکل گرفت. فرهاد رستم‌پور، که از ۲۹ سال پیش مقیم آمریکا و مدیر شرکتی زیست‌شناسی در کارولیناست، از دوستش می‌خواهد تا با هواپیمای او از روی آتلانتیک یا اقیانوس اطلس عبور کنند.
آرشید از این ایده استقبال می‌کند. آرشید مطیع قوانین،هشت سالی‌ست مقیم انگلستان است وطرح و اجرای پروژه‌های فروش آنلاین، به خصوص طلا و جواهر، را مدیریت می‌کند. او از این ایده استقبال می‌کند.
اما فرهاد یک شب از آمریکا تماس می‌گیرد و پیشنهادی را می‌دهد که به گفته‌ی آرشید بدون هرگونه فکری در کمتر ازثانیه‌ای آن را می‌پذیرد: «آرشید! اگر موافق باشی به جای دور آتلانتیک برویم دور دنیا».
آنها با برنامه‌ریزی 9 ماهه، تصمیم قطعی خود را می‌گیرند: این‌که با هزینه‌ی شخصی بر باند ۴۷ فرودگاه در ۳۲ کشور جهان فرود بیایند. لحظه لحظه‌ی سفر و اتفاقات حاشیه‌ای این سفر روی وب سایت «پرواز آزادی» درج می‌شود.
تا به حال که دو سوم کشورهای دنیا را پشت سر گذاشته‌اند، دو کشور روسیه و چین به آنها اجازه‌ی فرود نداده‌اند؛ از آسمان ایران هم بدون فرود عبور کرده‌اند.

آنها را در هتلی در استرالیا پیدا می‌کنم. نیمه شب است؛ اما بهترین زمان که بعد از بارها تماس ناموفق در بقیه‌ی کشورهای مقصد، از فرهاد بپرسم چرا ایده‌ی آتلانتیک‌گردی به دور دنیا گردی تبدیل شد؟ او می‌گوید:

«یکی از مشکل‌ترین کارهایی که خلبانان می‌توانند انجام دهند، این است که هواپیمایشان را از آتلانتیک شمالی ببرند سمت شرق. این سختی، هم از نظر سوخت است و هم از نظر مسافتی که باید طی شود؛ و همین‌طور از نظر سرمایی که آن منطقه دارد. در حقیقت در اقیانوس اطلس شمالی، اگر برای هواپیما به‌هر علتی اشکال فنی پیش بیاید و پایین بروید، بیش از ۳ـ۲ دقیقه در آن آب زنده نمی‌مانید».

فرهاد اشاره می کند خلبانانی از پنج کشور دور دنیا را با هواپیما گشته‌اند: آمریکا، انگلیس، سوییس، استرالیا و آلمان:«فکر کردم اگر اولین ایرانی‌هایی باشیم که این کار را می‌کنیم، حداقل نام ایران را به عنوان سمبل یا نماد پرواز جدید به جهان عرضه خواهیم کرد. یعنی ایران را ششمین کشوری می کنیم که نامش به عنوان گشتن دور دنیا با هواپیما ثبت شده. البته خواستیم به ایرانیانی که داخل کشور زندگی می‌کنند نشان دهیم که هر کاری اگر پشتکار داشته باشند قابل اجراست».


در لهستان

او اشاره می‌کند که از بالای اقیانوس اطلس، اقیانوس آرام، قله‌ی دماوند، یا قله‌ی اورست عبور کردن حرکاتی سمبولیک است، ولی کار بسیار مشکلی نیست: «فقط مقداری برنامه‌ریزی لازم دارد و مقداری هم پشتکار».

و البته مقداری هم هماهنگی با کشورهایی که می‌خواهید ازآنها عبور کنید!

«دقیقا. البته برای من مهم‌ترینش این بود که پروازی از بالای ایران داشتم؛ در قسمت آذربایجان. بدون این‌که در ایران فرود بیاییم از بالای شیراز و اصفهان عبور کردم. البته قرار بود مسیر از تهران شروع شود، ولی مرا بردند سمت راست و نگذاشتند از بالای تهران رد شوم».

یعنی هماهنگ نشده بود؟

نه،‌ نخواستم فرود بیایم در ایران.

ولی این پرواز آزادی برای ایرانی‌هاست.

«ولی پیامی که دارد این است که ما تقاضای آزادی از دولت خودمان داریم و تا وقتی این آزادی وجود نداشته باشد شخصی مثل من نمی‌تواند راحت برود و در ایران بنشیند. این پیام مهمی‌ست و ما می‌‌خواستیم این پیام را نه فقط به ایرانی‌ها، بلکه به تمام دنیا برسانیم».

فرهاد و آرشید که از روز شنبه، یازدهم خرداد ماه امسال، به عنوان نخستین خلبانان ایرانی در تاریخ هوایی ایران، با یک هواپیمای یک موتوره‌ی «بونانزا اف 33 تی‌سی» پرواز دور دنیا را شروع کرده‌اند، همیشه یک جلد شاهنامه‌ی فردوسی را همراه خود داشته‌اند.
آرشید در این مورد می‌گوید:

«اگر شاهنامه بخوانیم شهامت‌ و شجاعت‌مان بیشتر می‌شود. بگذارید اصلا از خود شاهنامه بگویم: به گفتار دهقان کنون بازگرد/ نگر تا چه گوید سراینده مرد».

این شاهنامه محل امضای ایرانی‌هایی‌ست که برای دیدن دو خلبان پرواز آزادی به فرودگاه‌ها می‌آیند. آرشید در مورد تعداد کم ِ امضای ایرانی‌ها رو ی جلد شاهنامه‌ی پرواز آزادی می‌گوید:

«ما تصور می‌کردیم ساعت‌های رسیدن‌مان به فرودگاه‌ها دقیقا مشخص است؛ ولی به‌خاطر شرایط آب و هوایی، محل‌های فرودمان تغییر کرده. شاید خیلی از ایرانی‌ها هماهنگ کرده بودند در آن فرودگاهی که ما هستیم بیایند؛ حالا یک ساعت بالا و پایین‌تر. اما متأسفانه خیلی ایرانی بجز چند کشور مثل انگلستان ندیدیم».

آرشید ادامه می‌دهد:

«درمجموع کاری که شاهنامه برای ما می‌کند این است که کشورها و ملیت‌های مختلف و انسان‌های متفاوت با زبان‌های متنوع روی آن را امضا می‌کنند. این شاهنامه پیام مهرورزی را از طرف ایرانی‌ها می‌فرستد به آنها که هدف این سفر محسوب می‌شود. چون این پیام از طرف دولت فعلی کشور من فرستاده نمی‌شود و من آن را قبول ندارم».

پس پرواز شما غیر از این‌که سمبل مهر و محبت و یکدلی‌ست، کمی پیام سیاسی هم دارد؟

نمی‌شود گفت زندگی منفک از سیاست است. طبعا پیام کار من این است، همان‌طور که فرهاد گفت، او تنها از روی ایران، بخش عظیمی از ایران، عبور کرد. من از آنکارا از فرهاد جدا شدم. بارها خواهش کردم که این مسیر را نرود؛ چون ممکن بود وضعیتی پیش بیاید و خطرناک باشد. ولی در نهایت این تصمیم گرفته شد که من همراهش نباشم. خوشبختانه مشکلی هم پیش نیامد. در بخش دوم هم که کنترل پرواز می‌خواست ما را به پاکستان بدهد، من با بچه‌های ایران بدرود گفتم و ازآنها خواهش کردم که با آنها چند کلمه فارسی صحبت کنم و گفتم که «پرواز آزادی» به همه‌تان درود می‌گوید و آرزوی سربلندی و پایداری ایران را داریم. ولی در مجموع بله! منع پرواز بر ایران خودش پیام دارد؛ نبودن من در بخش عظیمی از ایران خودش پیام هست که کسی در این کشور اهمیت نمی‌دهد به پرواز ما و متأسفیم که دو ایرانی این کار را می‌کنند و نمی‌توانند در کشور خودشان بنشینند و در این مقطع خاک خودشان را لمس کنند.


کنار دیوار برلین

هزینه‌های سفرتان از کجا تأمین می‌شود؟

کاملا شخصی‌ست.

گفتید هیچ انگیزه‌ای بدون سیاست نیست!

درست است؛ اما کاملا شخصی هست هزینه‌ی سفر. درحال حاضر فرهاد به عنوان مادرخرج پرداخت می‌کند و در پایان سفر هزینه‌ها تقسیم بر دو می‌شود. هزینه‌ها خیلی بالاست اما بانک و قرض و وام را برای چی گذاشته‌اند! به قول بودا، مهم نیست تو کی هستی یا چقدر پول داری، مهم این است که تو چطور فکر می‌کنی.

نتوانستید حمایت مالی ایرانی‌ها را جلب کنید یا از ایرانی‌های موفق کمک بگیرید؟

نمی‌خواستیم. بحث نتوانستن نیست. چون اسمش «پرواز آزادی» هست و باید آزاد باشد. زمانی در بحث‌های فلسفی در مورد رهایی صحبت می‌کردیم و به مقطعی رسیدیم که گفتیم حالا بیاییم از رهایی رها شویم. «پرواز آزادی»‌ باید روی‌ پای خودش باشد.

فکر می‌کنید «پرواز آزادی» تا الان چه تأثیری داشته؟

این پرواز تقریبا دو - سوم دنیا را طی کرده. همیشه گفته‌ام کاری باید کرد کارستان. بخش عمده‌اش این است که «پرواز آزادی»‌ برای خودش در جریان است و پیام و فریاد "سیمرغ" را می‌رساند. قطره دریاست اگر با دریاست، ور نه او قطره و دریا دریاست. حتا اگر ققنوس‌گونه هم بخواهیم نگاه کنیم، اگر هم نابود شویم، اگر بسوزیم یا غرق شویم، دوباره از خاکستر خودمان برمی‌خیزیم. حالا آرشید و فرهاد نباشند،‌ ممکن است دو جوان ایرانی دیگر این راه را بروند. مهم آن پیام ا‌ست. هدف نابودی نیست، هدف حرکت است.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

man be shoma eftekhar meykonam

-- SHOHREH ، Jul 5, 2007

Bravo!!

-- بدون نام ، Jul 5, 2007

I am touched. I wish them a safe trip and want to congratulate them on their accomplishment

-- بدون نام ، Jul 5, 2007

l am a pilot too i know exactly how sweet and incredible it is to fly over your own country, and how bad and difficult it is to accept that they won't allow you to land in your own country. Hopefully one day everyone can join this freedom flight and go to Iran. Hopefully this day is coming soon. Take care.

-- reza ، Jul 5, 2007

i am an iranian pilot too, ithe diffrent between s is that i am in iran and i am not allowed to fly in my country but atleast you can fly over your country.
what a shame.....

-- بدون نام ، Jul 6, 2007

Dear Farhad & Arshid
With the best wishes for you

Take care yourself
Mehran Tanha
2566/4/15

-- Mehran Tanha ، Jul 6, 2007

شما ویراستار ندارید آن طرف ها؟ در زبان فارسی می گویند اقیانوس اطلس . آتلانیتک دیگه چه صیغه ای است؟

-- مریم ، Jul 6, 2007

Iranian people are proud of you guys. Take care

-- Nima ، Jul 7, 2007

باسلام
من بعنوان يك ايراني براي شما آرزوي سلامتي وسر بلندي دارم.اميد وارم سفرتان بي خطر وباموفقيت به پايان برسد.پرواز شما گرچه در خاك ايران ننشست.ولي دردل ايرانيان باغيرت وايراندوست نشست.وقطعا اين كار باارزش شمادر حافظه تاريخ باقي خواهد ماند.اي كاش درمسير شما بودم وميتوانستم شاهنامه را امضائ كنم.قطعا بعضئ ها مثل شماها با افتخار افريني وخدمات شايسته وبعضئ ها هم مانند صارمي مظلوم خبرنگار ايراني كه در افغانستان بدليل افشاي جنايت طالبان در سال 1377.5.17 قرباني اطلاع رساني صحيح وسريع وسالم شد .درخاتمه براي تمامي ايرانيان عزيز در سراسر دنيا ارزوي سلامتي وسر بلندي دارم.

-- حجت صارمي ، Jul 8, 2007

باسلام
من بعنوان يك ايراني براي شما آرزوي سلامتي وسر بلندي دارم.اميد وارم سفرتان بي خطر وباموفقيت به پايان برسد.پرواز شما گرچه در خاك ايران ننشست.ولي دردل ايرانيان باغيرت وايراندوست نشست.وقطعا اين كار باارزش شمادر حافظه تاريخ باقي خواهد ماند.اي كاش درمسير شما بودم وميتوانستم شاهنامه را امضائ كنم.قطعا بعضئ ها مثل شماها با افتخار افريني وخدمات شايسته وبعضئ ها هم مانند صارمي مظلوم خبرنگار ايراني كه در افغانستان بدليل افشاي جنايت طالبان در سال 1377.5.17 قرباني اطلاع رساني صحيح وسريع وسالم شد .درخاتمه براي تمامي ايرانيان عزيز در سراسر دنيا ارزوي سلامتي وسر بلندي دارم.

-- حجت صارمي ، Jul 8, 2007

There was no news and no publicity about this flight. I live in sydney and i am in aviation industry. If I new it before hand, I would invite these brave men for a cold beer

-- Esmaeil. Maleki ، Jul 9, 2007

انجام اینگونه حرکتها خوب است که نام ایران را در رسانه ها و یا رکوردها و حرکتهای ورزشی و متهورانه ثبت کند اما لازم نیست حتما رنگ ولعاب سیاسی به آن داد در حالی که از واقعیات شاید بی خبر بوده و شاید بعدا به نتیجه ای خلاف آنچه اکنون فکر می کنیم برسیم و آن وقت زیانهایی را که به مملکتمان وارد کرده ایم چگونه جبران خواهیم کرد

-- مهدی ، Jul 12, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)