رادیو زمانه > خارج از سیاست > موسیقی نواحی ایران > سولماز؛ اولین زن سرپرست گروه موسیقی ترکمن | ||
سولماز؛ اولین زن سرپرست گروه موسیقی ترکمنمینو صابریminoo.saberi@radiozamaneh.comاگر چند سال اخیر را در نظر نگیریم میتوان گفت زنان ترکمن، در موسیقی ترکمن نقش آنچنانیای نداشتهاند؛ چه از لحاظ خوانندگی و چه از لحاظ نوازندگی.
شاید بتوان گفت دلایل اصلی دور ماندن زن ترکمن از موسیقی؛ یکی پیدایش دین اسلام و یکی هم جامعهی بهشدت مرد سالاری قوم ترکمن بوده است. «مجید تکه» بخشی ترکمن؛ معتقد است پیش از ظهور دین اسلام زنان در عرصه موسیقی فعال بودهاند و با توجه به منعیاتی که دین اسلام برای زنها دارد؛ زنها کمکم از موسیقی کناره گرفتند و به همان موسیقی بدون کلام مانند لآلهخوانی، لالاییها، شیون در مراسم عزا به حالت ریتمیک - که حتی گریههایشان هم از ریتم خاصی پیروی میکند- اکتفا کردند. البته «زنبورک» سازی است که فقط مختص زنان ترکمن است که طی گذشت قرنها زنبورک از آنان ترکمن جدا نشده و اکثرآ با نواختن آن آشنایی دارند؛ که ما قبلآ در برنامهای به آن پرداختهایم. در سالهای اخیر چه از نظر شرایط اجتماعی و چه از نظر خانوادگی و تعصبات قومی امکاناتیفراهم شده که زنان ترکمن از خود درخشش خاصی چه در جشنوارهها و چه در اجرای کنسرت نشان دادهاند. در همین راستا زنان ترکمن هم در دو، سه دههی اخیر به نوازندگی دوتار رو آوردهاند و همچنین به صورت گروهی آواز میخوانند. «سولماز تکه» ساکن شهرستان گنبد کاووس، متولد سال ۱۳۶۸ از جمله زنانی است که در سالهای اخیر در جشنوارهها خوش درخشیده است. سولماز تکه هم دوتار مینوازد و هم به همراه اعضا گروه «دولت محمد آزادی» آواز میخواند. اخیرا سولماز در جشنوارهای سرپرستی یک گروه موسیقی را بر عهده گرفت که این اتفاق برای اولین بار است که برای زن ترکمن ایرانی میافتد. از سولماز تکه خواستم در بارهی این جشنواره و همچنین دربارهی نقش زنان امروز ترکمن در موسیقی ترکمن صحبت کند:
جشنوارهای در سطح استان گلستان برگزار شد به میزبانی ِ شهرستان گنبد که تمام گروههای موسیقی محلی استان شرکت داشتند. در این جشنواره گروه ما هم شرکت داشت که این گروه از ۱۸ نفر تشکیل میشود که ۵ نفر از این اعضاء خانم هستند و بقیه گروه را آقایان تشکیل میدهند. این جشنواره حالت مسابقه بین گروهها را داشت. گروه ما چهار قطعه اجرا کرد که دو قطعه با کلام و دو قطعه بیکلام بود. در این اجرا، ۳ قطعه را آقایی سرپرستی و رهبری گروه را بر عهده داشتند. تمام اعضاء گروه، از سرپرست گروه پیروی میکنند و همهی هماهنگیهای لازم را او تعیین میکند. سرپرستی قطعهی آخر این اجرا را من بر عهده گرفتم. این قطعه که اسماش « گوزلینگ » هست نه در ترکمنستان و نه در ایران تا کنون به صورت گروهنوازی اجرا نشده است. این قطعه برای گروه قطعهی سنگینی بود که ما به نحو احسن اجرا کردیم و جایزهی اول گروهنوازی را کسب کردیم. در زمینهی موسیقی ترکمن چه فعالیتهایی دارید و با چه سازهایی آشنا هستید؟ با «دوتار» بیش از دیگر سازهای ترکمن آشنا هستم. غیر از این «زنبورک» هم کار میکنم. به هنرهای فولکلوریک ترکمن مانند «لآلهخوانی»، «هودی»؛ یا همان «لالایی»هایترکمنی، بازیهای فولکلوریک که در عروسیها اجرا میشود مانند «منجوقآتدی»، « ائخمل » و «یاریار»ـ با همه اینها آشنایی دارم و به همراه گروه اجرا میکنیم. امروزه استقبال دختران و زنان ترکمن از فراگیری موسیقی چطور است؟ تا پیش از آنکه من دوتار نوازی را شروع کنم ۱۰ دختر ترکمن دوتارنوازی را شروع کردند که از این ۱۰ نفر ۳ نفر به صورت حرفهای کار کردند. در چند سال اخیر حدود ۱۵۰ هنرجوی زن و دختر ترکمن به دوتار نوازی روی آوردند که این واقعآ امیدوار کننده بود که بخواهیم ۱۵۰ زن و دختر ترکمن را آموزش دهیم.
شرایط سنی این هنرجویان از ۹ ساله داریم تا ۶۵ ساله. الآن کوچکترین عضو گروه ما «دولت محمد آزادی» دختر ۹ سالهای است که به این ترتیب میشود گفت هنوز جا دارد که موسیقی ما نزد زنان جای خودش را بیشتر بازکند و میبینیم که سال به سال استقبال دختران و زنان بیشتر میشود و این واقعآ امیدوار کننده است! شما خودتان از چه سنی فراگیری موسیقی را آغاز کردید و اولین قطعهای که نواختید کدام مقام بود؟ من از سال ۱۳۸۰ شروع کردم. با نواختن مقام «بیکهحالان». در مورد مقامهایی که در جشنوارهها کسب کردهاید برایمان بگویید. همان سال در اولین جشنواره شرکت کردم یعنی در جشنوارهی موسیقی فجر سال ۱۳۸۰ برای من اولین جشنواره بود که شرکت میکردم. بعد از آن در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶در بخش تکنوازی برگزیدهی کشوری بودم. غیر از این شرکت در چندجشنوارهی داخلی در ایران و همچنین اجراهایی در کشورهای «ترکمنستان» و «ترکیه» داشتهام. در پایان صحبت خاصی اگر دارید بفرمایید. دوتار؛ ساز اصیل ترکمن، ساز بسیار مشکلی است. در آوردن صدای دوتار همچنین تکنیکهای آن بسیار مشکل است ولی با توجه به اینکه ظریفکاری خانمها بیشتر از آقایان است میتوانند بهتر از آقایان دوتار بزنند. حالا هم که امکانات و شرایط برای خانمها فراهم است. خانمها در این چند سال نشان دادند که اگر بخواهند میتوانند در عرصهی موسیقی ترکمن، خودشان را حتی بهتر از آقایان نشان دهند. در همین زمینه: • «موسیقی ترکمن تصویری است» • هر قوم یک «تاج» دارد؛ ترکمن دو تاج • «این نی مانند انسان حرف میزند» • «دختران ترکمن بوسیلهی زنبورک با هم حرف میزدند» • لآله؛ نالهی دلخراش دختر ترکمن • «ترکمنها به موسیقیدرمانی اعتقاد دارند» |
نظرهای خوانندگان
خانم صابری، ممنون از برنامه بسیار زیبا. هم از موسیقی هم از عکس ها و هم از مصاحبه لذت بردم.
-- کتایون ، Feb 25, 2010 در ساعت 08:48 PMسلام,
در مناطق ترک نشین اسامی ترکی خصوصاً اسم مکانها مثل خیابانها و شهرها و دهات "فارسی سازی" شده اند, چه به صورت "ترجمه به فارسی" یا "ثبت به نزدیکترین معادل یا مشابه فارسی". این را چه از سر ناآگاهی یا سهو و چه از سر ضدیت و عمد بدانیم, نتیجه یکی است. مسخ هویتی که پشت اسامی است. اینها را نوشتم تا بگویم: نام خانم سولماز تکه نه Solmaz Tekkeh بلکه Solmaz Taka , "با فتح ت و کاف" می باشد.
تکه در لغت به معنای "بزی است که پیشاپیش گله حرکت می کند و رهبری گله با اوست". این اسم طایفه, مجازاً به معنای پیشآهنگ است و هیچ ارتباطی با تکه به معنای قطعه ندارد. شاید لفظ "تک" فارسی نیز از هم همین لغت گرفته شده باشد. مثل تکدانه یا تک شاخه.
عجیب است که خود ایشان نیز هیچ عکس العملی به تلفظ اشتباه نامشان نشان نمی دهند
-------------------------
مینو صابری: دوست عزیز! من با اطمینان خاطر نام سولماز و مجید را تِکه تلفظ میکنم چون مخصوصآ از استاد مجید تِکه طرز تلفظ را پرسیدهام!؛ لابد خودشان با خودشان دشمنی دارند! نه!؟
-- مهرداد ، Feb 26, 2010 در ساعت 08:48 PMهر دو هم در ابتدای مصاحبه نام خود را با همین تلفظ گفتهاند اما چون برنامه را به نحوی ادیت میکنم که حتی چند ثانیه از برنامه صرف حرفهای تکراری نشود این بخشها را حذف میکنم
خدا ما را از دست حکایت «کار کار انگلیسیهاست» نجات دهد.
سلام,
-- مهرداد ، Feb 26, 2010 در ساعت 08:48 PMخانم صابری عزیز!
از آنجا که من از شنوندگان پروپاقرص برنامه های رادیو زمانه هستم و علائق من دیمی و از سر تفنن نیست, امیدوار بودم به نقد مدلل شنوندگانتان بیش از این احترام قائل باشید که با چنین لحن کنایه آمیزی برخورد کنید. این برخورد, برخوردی جانبدارانه با ایرادگیران بی سند است.
.لطفاً به مستندات بنده توجه بفرمائید:
1- فرهنگ آنندراج, تألیف محمد پادشاه متخلص به شاد, انتشارات کتابخانه خیام, فروردین 1336, جلد دوم, ص 1066, مدخل «تکه- بضم اول و تشدید ثانی. ف. بز نر را گویند و بفتح طایفه بزرگی اند از تراکمه و بکسر پاره بود از چیزی و پاره پاره را نیز گویند چنانکه متداول است که فلان چیز را تکه کرد یعنی پاره کرد و لقمه را نیز گویند(ن).»
2- سوزلیک, قابوس نشریاتی, گنبد کاوس 1364, صفحه 132, سطر 12, «تکه: گچی نینگ ارکه گی, ارکک جنسلی»
3-دیوان لغات الترک, محمود بن حسن بن محمد کاشغری, ترجمه و تنظیم و ترتیب الفبائی از دکتر سید محمد دبیرسیاقی, پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی, چاپ اول پائیز 1375, ص 493, «تکا: آهوی نر, و از شاخ آن کمان سازند... تکا: بز. تیس و از آن گفته می شود به مرد کوسه تکاسقال. چه همانند است ریش او به ریش بز.»
4- سیری در تاریخ سیاسی اجتماعی ترکمن ها, امین الله گلی, زمستان 1366,
*ص 213 سطر آخر: «تکه- به درستی معلوم نیست که ترکمانان تکه در چه تاریخی زاد و بوم خویش را رها کردند اما می دانیم که این ترکمانان نزدیک به پایان دوره فرمانروائی شاهان صفوی خود را به ناحیه ای رساندند که بعدها به اتک یا دامن کوه و سرزمین آخال مشهور گردید....»
*ص 210, «طوایف ترکمن: بنا به نوشته وامبری طوایف ترکمن به 9 دسته تقسیم می شوند: 1- چاودر 2-ارساری 3- آل علی 4-قره 5- سالور 6- ساریق 7- تکه 8- گوگلان 9- یموت» (جالب اینجاست که عزیزان فارسی زبان این لفظ را که Yumut می باشد Yamut تلفظ می کنند!!!)
5- بی بی رابعه لوگاشوا, ترکمنهای ایران, سیروی ایزدی و حسین تحویلی, انتشارات شباهنگ, تهران 1359, ص 19, سطر 4
-هم بندی داشتم به اسم "سرهنگ فتح الله تکه". وقتی ایشان را از بلندگوی زندان به اسم فتح الله تِکّه صدا می کردند ایشان از غیظ فحش می دادند.
در منطقه خود ما مراسم نوروزی هست به اسم "تک اوینادان" یا "تکم چی". به این ترتیب که با پارچه های کهنه عروسکی به شکل بز درست می کنند و آن بز به وسیله چوبی در دست گردانده می شود. چیزی شبیه خیمه شب بازی منتها ساده تر. و این شعر را هم می خوانند:
تکه تکه اویون ائلر,
قوردونان قویون ائلر
ییغار گیلانین دویوسون,
چپیش بیین تویون ائلر.
-می توانید از "آق سقال" های ترکمن ها هم بپرسید.
بی بی سی برنامه ای دارد که آقای صادق صبا دور ایران می گردد. چند برنامه قبل ایشان موردی را مطرح کردند در سفرشان به منطقه طالش و طرف مصاحبه شان صحبت ایشان را اصلاح کرد. متأسفانه مردمان ما از سر ناآگاهی یا اعتمادبنفس پائین, جرأت اعتراض که چه عرض کنم, اصلاح را هم ندارند.
خانم صابری عزیز, هیچوقت با چنین قطعیتی درباره چیزی نظر ندهید. طومار دوره قطعیت ها خیلی وقت است که در هم پیچیده شده....
موفق باشید!
این آقا مهرداد گرامی نمونه ی بی نظیری هستند از ضرب المثل کاسه ی داغ تر از آش! آقای تکه خودشان نام فامیلش را اینطور که خانم صابری میگه تلفظ می کند بعد ایشون آمده و فرهنگ نامه اینجا کپی می کنه!!
-- شهرزاد ، Feb 26, 2010 در ساعت 08:48 PMخانم صابری ممنون از برنامه های جالبتون.
خیلی دوست داشتم می فهمیدم لغت "ترکمن" از کجا آمده این"من" آخرش چه چیزی را می رساند؟ شاید جناب مهرداد بتونند جواب این سوال را بدهند.
خانم کتایون عزیز
-- مینو صابری ، Feb 26, 2010 در ساعت 08:48 PMممنون برای دلگرمی دادنتان. چنین کامنتهایی خستگی را از تن آدم بیرون میآورد و به آدم یادآوری میکند که هستند کسانی که قدر زحماتت را میدانند... پس ادامه بده
خانم شهرزاد عزیز
ابتدا بگویم که هر یک برنامه از سری برنامههای موسیقی نواحی حدود 10 برنامه معمولی وقت میگیرد. وقتی آدم با افرادی چون شما روبرو میشود نیرویی مضاعف میگیرد برای ادامهی کار!
در مورد ترکمن؛ در برنامهی لآلهخوانی از استاد خالد سعادتی شنیدیم که فرمودند ابتدا نام ترکمن «ترکایمان» بوده؛ بهنظر هم معقول میآید.
-- مینو صابری ، Feb 26, 2010 در ساعت 08:48 PMمهرداد: هرکس هرجور دلش بخواد میتونه نامش رو تلفظ کنه، وقتی خدوشون تکه رو صحیح میدونن ، شما دیگه چی میگی؟ یعنی آزاد نیستن که مطابق میل خودشون نامشون تلفظ بشه! خدا ما رو از شر تعصب و متعصب حفظ نما
-- امیر ، Feb 27, 2010 در ساعت 08:48 PMبعضی از آدمها انگار از رسانه ها و برنامه سازانش طلبکارن
آقا مهرداد مگر اینجا کلاس ادبیاته که رفتی نمی دونم از کجا این متن درازو کپی کردی آوردی اینجا به رخ خانم صابری می کشی؟
خانم صابری با تو بد برخورد کرد یا تو از همون اول اومدی شروع کردی به رخ کشیدن معلوماتت؟
از این برنامه های آموزنده و جالب فقط تو اومدی گیر دادی به آ و ٱ و إ ؟
واقعآ که!!!!!!!!
خانم صابری عزیز برنامه هات بی نظیرند مخصوصا همین موسیقی محلی ها
-- هستی ، Feb 27, 2010 در ساعت 08:48 PMمن با آقای مهرداد موافق هستم.
شما اگر به دیده پژوهش به پرسشی پاسخ میدهید باید به پایه متعهد باشید. در پژوهش سلیقه مهم نیست. پس بگذاریم افردی مثل آقای مهرداد که اطلاعاتی درست دارند در اختیار دیگران قرار دهند.
انقدر هم متعصب نباشیم :نقد کار به معنی به احترامی به نویسنده هست.
با احترام
-- وحید ، Feb 27, 2010 در ساعت 08:48 PMبعضی از آدمها انگار از رسانه ها و برنامه سازانش طلبکارن
آقا مهرداد مگر اینجا کلاس ادبیاته که رفتی نمی دونم از کجا این متن درازو کپی کردی آوردی اینجا به رخ خانم صابری می کشی؟
خانم صابری با تو بد برخورد کرد یا تو از همون اول اومدی شروع کردی به رخ کشیدن معلوماتت؟
از این برنامه های آموزنده و جالب فقط تو اومدی گیر دادی به آ و ٱ و إ ؟
واقعآ که!!!!!!!!
خانم صابری عزیز برنامه هات بی نظیرند مخصوصا همین موسیقی محلی ها
-- هستی ، Feb 27, 2010 در ساعت 08:48 PMده سال قبل, وقتی ما توی جلسات نقد داستان, داستانی می خواندیم و خواهش می کردیم که لطفاً حتماً بی رحمانه نقد بفرمائید, ته دلمان خدا خدا می کردیم کاشکی هر جوری هست کمی از ما و نوشته مان تعریف کنند!!!
-- تهمینه ، Feb 27, 2010 در ساعت 08:48 PMآن موقع ها ما بچه بودیم. کاشکی همه بزرگ بشویم...
اتفاقاً به نظر من به به و چه چه ها هیچ کاری از پیش نمی برند. مگر ارضای خود کم بینی ها. یک رسانه جای ارضاءهای این شکلی که نیست.
-- تهمینه ، Feb 27, 2010 در ساعت 08:48 PMدر ميان قوم ما مخصوصا افراد پژوهشگر و انديشمند، به شخصيت هاي فرهيخته، در راستاي وحدت و حفظ ماهيت هاي قومي با احترام قلبي نگاه ميكنند. كاش ديگر برادران هم همينطور مي بودند. با وجود آنكه تركمن نيستم ولي در مورد تركمن شايد بتوان گفت از يك تركمن بيشتر در موردشان ميدانم. اگر اين عالم و دانشمند عزيز به دنبال اثبات كلمه Teke تِكِه كه مي گويند خانم صابري Tekkeh نوشته اند ، تَكه Tәkә باشد و اين مايه شرم براي هنرمند بزرگي مثل استاد دكتر تِكِه بخواهد باشد پس خودش در وهله اول شرمسار از انسان نما بودنش بايد باشد كه راه و رسم احترام به انسان ها را نمي داند و در وهله دوم اسم قوم اين انديشمند بزرگ آن چيزي كه امروزه تلفظ مي شود نيست و دستخوش تحولاتي در تلفظ شده است. پس قبل از هر چيز و هر كس اين دانشمند نما بايد شرمسار باشد چون كلمه تركمن آن چيزي كه امروزه به صورت تركمن تلفظ مي شود نبوده و به صورت Tukyo-mong هم تلفظ مي شده است. (در نوشته هاي تاريخي چيني) اما حيف كه گربه هم دستش به آن چيزي كه ميخواهد نرسد مي گويد پيف و اين دانشمند نما هم مثل اينكه مي خواسته كارهايي را كه اشخاصي مثل استاد دكتر تكه انجام داده و مي دهند انجام دهند و ظرفيت و گنجايش و توانايي آن را نداشته و نتوانسته اند انجام دهند و مي گويند پيف.
-- omid ، Mar 25, 2010 در ساعت 08:48 PMطبق مطالعاتي كه در مورد تركمن ها انجام داده ام به آن نتيجه رسيده ام كه در بين تركمنها در رشته هايي كه مربوط به هنر است مثل موسيقي و قاليبافي و امثال هم هميشه تِكِه ها حرف اول را زده اند و براي بعضي ها مثل اين دوست نما فقط پيف گفتنش مانده است ، حتي در وطن پرستي و دفاع از وطن. چون در جنگ گوك تپه تِكِه ها با وطن پرستي تمام با دست خالي ، زن و مرد و پير و جوان در راه حفظ وطن جنگيده اند و نزديك به 50 هزار شهيد داده اند و بعضي از طايفه ها خيانت را پيشه كردند و مثل اينكه اين انديشمند نما هم از طايفه خيانتكاران هستند و به ماهيت خود تا حالا پي نبرده اند چون حتي احترام به خود و خودي را هم نمي دانند.
خانم صابري عزيز از كارهاي شما واقعا متشكريم دست شما درد نكند. اگر بعضي ها راه و رسم احترام گذاشتن به زحمات ديگران را نمي دانند هستند فراوان كساني كه واقعا به فعاليت هاي فرهنگي اشخاصي مثل جنابعالي و استاد دكتر تِكِه از صميم قلب احترام گذاشته و خواهند گذاشت و در تاريخ ثبت خواهد شد. حالا اسم شان هر چي باشد تِكِه يا طبق فرموده اين شخص دانشمند نما تَكا. به حتم مي دانم شما هم هيچ قصدي با Tekkeh نوشتنتان نداشته ايد. ولي چيزي كه مسلم است تلفظ صحيح فاميلي استاد دكتر تكه آن چيزي كه اين دانشمند نما مي گويند Taka نيست ، Teke تِكِه هست حالا هر قدر هم بخواهند طور ديگري تلفظ كنند و هزاران كتاب نشان دهند. چون اين فاميلي حتي در تركيه هم وجود دارد و به صورت Teke نه Tekkeh و نه Taka تلفظ ميكنند و حتي فاميلي فوتباليستي در تيم ملي تركيه بوده و به صورت Teke تلفظ شده و نوشته مي شود.
مهم نیست خانوم یا آقای تکه چجوری فامیلش را تلفظ میکنن.تنها اونا تکه نیستن.نباید نوع تلفظ تحریف بشه چون معنی اون عوض میشه و در نسلهای بعدی ادامه پیدا میکنه.از زحمات خانوم صابری واقعا متشکرم.
-- افشین ، Nov 25, 2010 در ساعت 08:48 PM