رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > خطیب جمعه تهران: معترضان «توبه» نمیکنند | ||
خطیب جمعه تهران: معترضان «توبه» نمیکنندکاظم صدیقی خطیب موقت نماز جمعه تهران با بیان اینکه فضای ایران برای مخالفان دولت «ناامن» شدهاست، گفت که این افراد درصدد «اغتشاشآفرینی» و «ناامن» کردن فضای ایران بودند و حاضر به «توبه» نیز نیستند. به گزارش خبرگزاری فارس، وی حضور هواداران دولت در راهپیمایی ۲۲ بهمن را نشان «بصیرت و ولایتمداری» آنها دانست و افزود: «اگر بصیرت داشته باشید در فتنهها راه را گم نمیکنیم.»
روز گذشته در پی حضور اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در راهپیمایی ۲۲ بهمن، برخی هواداران دولت شعار «هاشمی هاشمی، بصیرت بصیرت» سر دادند و پلاکاردهایی با این مضمون در میان آنها دیده میشد. آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران نیز با صدور پیامی از «بصیرت» هواداران دولت برای شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن تشکر کرد. آیتالله خامنهای این راهپیمایی را «صحنه رویایی با بددلان و بدخواهان» دانست و شمار تظاهرکنندگان هوادار دولت در ۲۲ بهمن امسال را «دهها میلیون نفر» ذکر کرد. رهبر جمهوری اسلامی ایران میگوید که «معاندان و فریبخوردگان داخلی»به صورت «ریاکارانه» از مردم دم میزنند و خواست مردم «صراط مستقیم اسلام و راه امام» است. روز گذشته، شمار زیادی از مخالفان دولت با حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن بار دیگر اعتراض خود را به سیاستهای دولت و رهبر ایران و بازداشت و زندان مخالفان اعلام کردند. آیتالله خامنهای این راهپیمایی را «صحنه رویایی با بددلان و بدخواهان» دانست و شمار تظاهرکنندگان هوادار دولت در ۲۲ بهمن امسال را «دهها میلیون نفر» ذکر کرد
گزارشهای منتشر شده در رسانههای دولتی ایران، تصاویر معترضانی که با نمادهای سبز به خیابان آمده بودند را سانسور کرده و صدای برخی تصاویر پخش شده از راهپیمایی را قطع کردند. روز گذشته شماری دیگر از معترضان در جریان راهپیمایی ۲۲ بهمن در شهرهای مختلف ایران بازداشت شدند. نیروهای امنیتی با احضار برخی فعالان سیاسی اقدام به دستگیری آنها کردند. تا کنون آماری از بازداشتشدگان روز گذشته در ایران اعلام نشدهاست. کاظم صِدیقی، خطیب جمعه تهران امروز در ادامه روزنامههای داخلی را به «منفیبافی و سیاهنمایی» متهم کرد و ادامه داد: «روزنامهها و رسانههای خارجی و داخلی به دنبال ایجاد اختلاف در بین مردم بودهاند.» وی گفت که این افراد با عملکرد خود فضا را «آلوده» کردند و عدهای فکر میکردند انقلاب اسلامی در حال «شکست» است. در همین رابطه: • ادامه درگیریها در غرب تهران |
نظرهای خوانندگان
چماقداران همچون روباتهايي هستند كه از خون انسانها هيچ عذابي در وجدان احساس نمي كنند؛ اما از درگيري هر روزه خيلي سريع دچار فرسوده گي و از هم گسيخته گي مي شوند. آنچه دستگاه سركوب را دچار فرسوده گي مي كند؛ وادار كردن اين دستگاه به درگيري هر روزه است. حکومت تنها زبان زور را به خوبی می فهمد.
جناب اقاي صديقي عزيز هنوز زوده كه شما در مورد توبه ما حرفي بزني چون ما به راه و هدفمان ايمان داريم بايد تو و امثال تو تو به كنند چون در جايگاه مقدسي قرار گرفتي و از ظالم حمايت ميكني شرم كنيد و به خدا پناه ببريد تاوان كشتن عزيزان اين مردم دامن شما را خواهد گرفت
-- بدون نام ، Feb 12, 2010 در ساعت 11:49 AMهمون طور که میدونید بالاترین یکی از پایگاه های جنبش مردمی سبز هست که کمک شایانی به جنبش کرده و همواره در مواقع حساس مثل سخنرانی هاشمی در نماز جمعه و روز قدس و 13 آبان و 16 آذر و ...از طرف مزدوران ولایت دچار اختلال شده و بهش حمله شده و ساعت ها از دسترس دور بوده اما دیروز هیچ مشکلی پیش نیومد میدونید چرا؟
-- بدون نام ، Feb 12, 2010 در ساعت 11:49 AMچون خود مزدوران بجای اختلال در سرویس بالاترین شروع کردن به اختلال در محتویات بالاترین و پشت سر هم حرف از شکست جنبش سبز زدن و خواستن اینطور القا کنن که جنبش شکست خورده متاسفانه عده کمی از بچه ها هم این حرف های نفاق زا رو قبول کردن و تسلیم هم شدن و در جنگ روانی شکست خوردن اما خوشبختانه خیلی سریع این نقشه دشمنان ما هم نقش بر آب شد و به این حیله اونها هم پی بردیم و با اومدن خبر های جدید تر همه متوجه شدیم که این تنها یک جنگ روانی بوده و بس.
جنگی مثل همونی که ا.ن همواره میگه دنیا در حال فروپاشیه و ما داریم میریم بالا.این بار از همین حربه بر علیه ما استفاده کردن و با استخدام عده ای مزدور خواستن در ذهن ما القا کنن که جنبش شکست خورده در حالی که این آخرین پرده از خیمه شب بازی اونها بود در این رابطه چون از روزهای قبل دست به دستگیری های فراوان زدن اختلال اینترنت رو بیش از 10 رو ایجاد کردن شبکه های ماهواره ای رو قطع کردن و به شدت در این 10 روز بمباران خبری و رسانه ای کردن مردم و و در راهپیمایی هم تمام تلاش خودشون رو کردن که مردم رو بیارن که خوشبختانه به کمک گوگل متوجه شدیم که میدان |آزادی اون طوری که آقایان میگن نبود و از تکنیک های رسانه ای استفاده کردن.بنابراین این پرده از نمایش های مزحک اونها هم شکست سختی خورد و حالا مجددا نوبت جنبش هست که خودش رو مثل یک ققنوس بازسازی کنه تا این باز کودتاگران رو در آتش وجودی خودش شعله ور کنه.
«دهها ميليون نفر» آرزوي آقاي خامنهاي است كه هيچگاه تحقق نمييابد. البته ايشان هميشه در توهم به سر ميبرد.
-- بدون نام ، Feb 12, 2010 در ساعت 11:49 AMپايگاه اطلاع رساني بسيج و خبر خيابان در بن بست و كوچه در كوچهاش:
خاطرتان هست كه چندي پيش پايگاههاي دروغ پراكني حكومت كودتا گفته بودند كه كروبي و موسوي از سران فتنه به غرب مازندران گريختهاند.
حال بخوانيد ادامه دروغ اندر دروغشان را با آن ادبيات مضحكش در سايت رجا نيوز معروف به دجال نيوز:
«ميرحسين موسوي ساعت 11 امروز به قصد شركت در راهپيمايي 22 بهمن از خيابان رودكي عازم راهپيمايي بود كه پس از مشاهده حضور ميليوني مردم به سمت يكي از كوچههاي اين خيابان به نام بنبست مصطفي رفته و در يکي از کوچه هاي اين خيابان متواري و پنهان شد.»
حالا بايد هم بخنديم و هم به حال خودمان گريه كنيم كه دست چه بي سواداني افتادهاييم.
-- بدون نام ، Feb 12, 2010 در ساعت 11:49 AMضحاک به تنها مسئله که فکر نمی کند ایران و مردم هستند و برایش اصلا مهم نیست که همه چرخ های اقتصادی از کار بیافتند و یا میلیون ها نفر را به خاک و خون بکشند و یا در زندان بکنند. لذا باید فکری کرد و نباید فرصت را از دست داد و نگذاریم که جوانانمان را به خاک و خون بکشند.باید طرح نبرد را دوباره بازسازی کرد.
-- داریوش ، Feb 12, 2010 در ساعت 11:49 AMچهار شنبه سوری، جشن ملی غیر مذهبی و زمان شادی و هلهله و فرصت طلایی برای جوانان سبز
-- بدون نام ، Feb 12, 2010 در ساعت 11:49 AMوقایع 22 بهمن غیر قابل پیشبینی نبود بخصوص بعد از آن سهم خواهی های نابالغ، دستپاچه و زود هنگام آقایان اصلاحطلب خارج نشین پس از آنکه فهمیدند طیف وسیعی حداقل از تحصیلکردههای سبز دیگر بدنبال حکومت دینی نیستند. هم آنان که قیام دانشجویی 78 را در کناررییس جمهور ابتر و بیعمل خاتمی در پای ولایت و سلطنت آقا قربانی نموده و و پس از سرخوردگی از شکست در رقابت برای جلب نظر آقا متوجه منفعت بالقوه موجود در استفاده ابزاری از نیروی تودههای خشمگین در خیابانها شدند.صرف نظر از مشترکات ایدیولوژیک میان این جناح اخیرا کم اقبال و کم نصیب رژیم و جناح برنده مانند اعتقاد فکری و عملی به حکومت اسلامی و ولایت فقیه، استمساک به افعال و قرایتهای اشخاصی مانند خمینی در تمامی موقعیتها، سعی در همسان پنداری وقایع دوران معاصر با وقایع صدر اسلام و ... میتوان هیچ انگاری ملت و اراده آن بر سرنوشت خویش را ، برغم تلاشهای انجام شده در پنهان کردن این تمایل، در تمامی آثار اینان بخوبی مشاهده نمود.بعنوان مثال آقایان هنوز در این توهمند که ملت بخاطر بر مسند نشاندن یک شخص خاص اینچنین جان بر کف گرفته و کارزار مبارزه با هیولای رژیم اسلامی را به پیش میبرد. البته از آنجا که این طیف در انقلاب قبلی خود را با جریان برنده همراه نمود شاید نابرخورداری از تجارب جریانهای شکست خورانده آن دوران زیاد عجیب نباشد اما آقایان اگر اندکی بفکر این آب و خاک و آینده آنند بد نیست از اسب خیال پایین آمده و اندکی به نتیجه تمامیتخواهی خود بنگرند. روزهای غمناک منتهی به بیست و دوم بهمن شاهد انتشار مقاله ها و بیانیه هایی از سوی این طیف بود که سرنوشت این روز سرنوشت ساز را از پیش مینوشت. با کمال تعجب دیدیم که بعضیها فقط برای آنکه افکار ناخودی موجود در اپوزوسیون را محکوم کنند درعین حال استفاده از امکانات فراهم آمده توسط ممالک آزاد دم از استقلال خود و بدون حساسیت بودن دیگران نسبت به وابستگی زدند و دیده شد که در حساسترین زمانها چگونه انرژی فکری خود و فعالین سیاسی را متوجه شکاکیتهای ناروا و بیهنگام نمودند و سپس در آخرین روز رهنمودها و شعارهای عجیب و غریب و غلط انداز حاصل خرد جمعیشان! برای روز 22 بهمن حتی خوشبینترین بازدیدکنندگان از سایتهایشان را به این فکر میانداخت که نکند به اشتباه به سایت ایرنا یا فارس نیوز آمده است و ... متاثر کننده تر از همه شانه خالی کردن از مسیولیت اشتباهات مرتکب شده و فرافکنی مشکلات به خلا رژیم پس از بروز نتایج آن رهنمودها توسط این جریانهاست. در آخر اینکه آقایان نگران فعالیت فعالان خارج نشین در جهت عبور از اصلاحطلبها نباشند زیرا اگر اصلاحطلبها بخواهند همچنان نقش دام را برای حرکتهای آزادیخواهانه این مرز و بوم بازی کنند، هر چند قیام 78 دارای بدنه مردمی لازم برای عبور از این دام نبود و شاید جنبش سبز هم در این دام دورانی از فرود و رکود خود را تجربه کند اما این مرحله نیز بنا به ضرورت تاریخی سرنوشت جنبشهای آزادیخواهی مردم این سرزمین به پشت سر نهاده خواهد شد.
-- irani ، Feb 12, 2010 در ساعت 11:49 AMزمانه لطفا اين مقاله كوتاه را حتما با نام مستعار« يادگار» منتشر كنيد:
جنبش سبز و دغدغههاي حكومت كودتا
22 بهمن امسال با حضور گسترده و پراكنده سبزها و هواداران متمركز و سازماندهي شده حكومت كودتا در شديدترين تدابير امنيتي تاريخ ايران برگزار شد. جشني كه با حضور هزاران نيروي سپاهي بسيجي و انتظامي و لباس شخصي با دستپاچگي تمام برگزار شد تا فتيله شعلهور جنبش سبز را پايين بكشد. اما چنين نشد به عنوان يك تحليلگر دلايل آن را ذكر ميكنم و يأس و سرخوردگي را براي سبزهاي ناصبور و عجول شايسته نميدانم. مبادا با تبليغات سخيف و كذاب و كم مايه فرومايگان كودتاچي فريب خورده و عظمت مردمي جنبش سبز كه ايران و ايراني آزاده را بر تارك اخبار جهان گذاشت، ناديده انگاريد.
1. عظمت جنبش سبز را در لشگركشي سپاه و بسيج و نيروي انتظامي به تهران و شهرهاي بزرگ و آمادهباش سراسري آنان و يكماه تداركات و نقشه و دسيسه چيني و نهايتا بستن خيابان انقلاب و پوسترها و بنرها و بلندگوها و كيك و سانديس و مواجب و ... براي كنترل سبزها بدانيد.
2. بيشماري تان را در هراس رهبري بدانيد كه در توهم هواداران «دهها ميليون نفري» كابوس سبز ميبيند. و حكومت كودتا حاضر نيست مجوز به بيشماران داوطلب و آزاديخواه و سبز براي راهپيمايي قانونيشان دهد. بيشماريتان را در انبوه نيروهاي رنارنگ حكومت كودتا ببينيدتنوع و تعداد آنها به خوبي به شما ميگويند كه بيشماريد.
3.جسارت و شهامت جنبش سبز را در جوانان دختر و پسري ببينيد كه تحت شديدترين تدابير امنيتي جانشان را دريغ نورزيدند.زنان و مردان مسني كه در پي جبران گذشته و آرزوي بر باد رفتهشان اكنون ياريگر فرزندانشان هستند و داغدار عزيزان از دسته رفته و زندانيشان.
4. درايت و تدبير جنبش سبز را در رهبران متنوعش بدانيد. چه داخل و چه خارج و بويژه بيانيههاي موسوي را مجددا مرور نماييد. بويژه سبزهاي خارج نشين كه در شرايط در زمستان سرد حرارت 40 درجه طلب ميكنند و در پي يكسره كردن سريع كار هستند. خطايي كه قبلا بر ما رفته است.
5. اكنون صبر را نيز بايد آموخت و كمي آموزش سبزيكاري با آگاهي بخشيدن به ديگران و به قول موسوي سبز را بايد زندگي كرد و همه رفتار و اعمالمان را سبز كنيم تا توان به دست آوردن و مهمتر از آن نگهداري از دستاوردهاي آن را داشته باشيم.
6. بگذاريد تاريك انديشان كودتاچي بينديشند كه سبز مرده است. البته بارها و بارها ادعا كردهاند كه «فتنه سبز» تمام شد. آرزوي شان را بيان كردند. شما چرار باور كرديد. آيا خودمان هم بايد بپذيريم كه مردهاييم در حالي كه همه زندهاييم. تا زماني كه آنها مرگ جنبش سبز را ميخواهند يعني جنبش سبز زنده است. تا زماني كه شما در گلوي كودتاچيان گير كردهاييد و تيتر رسانهها و روزنامههايشان هستيد زنده هستيد. تا زماني كه آنها به شما ميانديشند شما هستيد. پس چرا خودمان نينديشيم.
7. جنبش سبز بر خلاف حكومت كودتا ماهيتا متمركز نيست بلكه پخش و متكثر است. و يكي از دلايل ناتواني كودتاچي و رهبر قدرتمندشان مواجه شدن با يك جنبش چند لايه، سيال و پخش در ايران و سراسر جهان است. بنابراين بايد پخش و سيال و نرم به سبكي خلاقانه و ايراني مطالباتش را زندگي كند و انديشه و خرد جمعي و فردي را محور هر اقدامي قرار دهد. پس بايد پراكنده و گسترده، سيال و نرم و بدون خشونت مطالبات سياسياش را از طريق فعاليتهاي فرهنگي حاصل نمايد. سازماندهي و رهبري متمركز خواستن براي آن يعني دادن آدرس دقيق جنبش سبز به حكومت دتپاچه و گيج و مبهوت كودتا. پس در جنبش سبز همه رهبرند. اشتراكات را بايد بالا ببريم و به افتراقات احترام گذاريم.
8. پايداري و شجاعت را از رهبران سبز موسوي و كروبي و شيرزن ايراني زهرا رهنورد بياموزيد. كه رهبر كوتا آرزوي تمكين اين انسانهاي آزاد و وارسته را دارد.
9. تصلب، خشكي و عدم انعطاف در جنبش سبز معني ندارد. همه افراد و گروهها حتي فريب خوردگان كودتاچي نيز ميتوانند با تغيير موضع به آن بپيوندند. چرا كه جنبش سبز جايگاه انسانهاي آگاه و بريده از استبداد ولايت مطلقه فقيه و حكومت كودتاست.
مورد 10 را هر كسي آنگونه كه مايل است در ذهنش اضافه كند. اينها نظرات يك سبز انديش ايراني بود كه سبز زندگي ميكند تا ايران سرسبز و زدوده از تيرگي و تباهي ببيند. نا اميدي در ماهيت سبز وجود ندارد. در پي سهم خواهي از نهال نورس سبز نباشيد. شكستها سختيها را چراغ راه آينده كنيد چه اين كه همين جنبش سبز خود محصول شكستها و محروميتها و سختيها و ستمهاي گذشته است كه در قالب تجربه به بار نشسته است. از 22 خرداد حكومت تمامت خواه كودتايي در حال آماده باش داخلي است و اين به بكت جنبش سبز است. آنها از مرده و خفته و زنده سبز ميترسند. آنها از ريسمان سبز وحشت ميكنند. اين رژيم ستمگر سالها ما را جدا جدا گير انداخته و سركوب ميكرد. اكنون كه ما سركوب شدگان درد هم را فهميديم و همديگر را شناسايي كردهاييم آن را به سادگي از دست ندهيم و بر آن بيفزاييم. اين حكومت باور دارد كه سبزها بيشمارند براي همين علاقه زيادي به نمايش دارد. فريب تبليغات مضحك آنها را نخوريد.
در پايان گاهي براي برنده شدن، بايد از استراتژي شكست ظاهري استفاده كرد و حريف را فريب داد. بگذاريد كه آنها فكر كنند كه مثلا جنبش را در 22 بهمن 1388 شكست دادهاند و آن را دفن كردهاند. جنبش سبز در ايران عبارتست از تمام گروهها و افراد ايراني مخالف با رژيم استبدادي مذهبي – ايدئولوژيكي حاكم بر ايران. اگر اين گروهها و افراد زنده هستند و از وجود يكديگر نيز با خبر و شبكه شدهاند پس سبز زنده است. پس سبزيكاري يعني تمام اعمال و رفتار نرم، متنوع و داوطلبانه و بدون سازماندهي عليه حكومت كودتا ست را شامل ميشود. پس همچنان به سبزيكاري تا آزادسازي ايران و ايرانيان ادامه خواهيم داد. تمام روزها بايد براي ما سبز محسوب شود و نه فقط روزهاي خاص.
پيروز و پاينده باد انديشه سبز ايرانيان كه انديشه ماندگار است.
-- بدون نام ، Feb 12, 2010 در ساعت 11:49 AMعجب نظری دادی ایرانی کاملا تایید میکنم. ولی فکر میکنم هر چی جنبش جلوتر میره خود اصلاح طلب ها میفهمند که باید اول خودشان را اصلاح کنند و دل از رحم و مروت این ولی فقیه بشویند دیگر از این بدتر که گفتند شعار جمهوری اسلامی بدهید من میگم فقط موسوی وکروبی را بت نکنیم و بگذاریم در ظرفیت خودشان پیش بروند.کم کم بیشتر میفهمند که اینبا ر جنبش بطور واقعی کثرت گرا و ازادی طلب است .
دست همه جونهای مبارز را که دیروز غوغا کردند میبوسم .. فقط میدان ازادی را در گوگل ببینید جند ملیون را به ازادی راه ندادند و میدان هنوز خالی است. با تشکر از گوگل برای به روز کردن میدان ازادی در ٤٧/١٠ روز ٢٢ بهمن.
ما واقعا بیشماریم.
-- بدون نام ، Feb 12, 2010 در ساعت 11:49 AMیکی از مشکلات ما اتفاقا این افکار جناب ایرانی است. مایوس کردن مردم از حداقل هایی که دارند. بدون ارائه هیچ گونه راهکار و فکر تازه. به شهادت بسیاری از مردم و حامیان گسترده موسی و خاتمی در انتخابات امسال ، خاتمی یک قدم بزرگ رو به جلو بود نه یک پرواز سوپرمن وار ولی یک قدم بزرگ. اما هموطنانی مثل ایرانی با تحقیر قدمهای مردم ، و ارائه ارزوهای بزرگ و غیر ممکن باعث شدن مردم چنان مایوس بشن که چهار سال قبل راستی های افراطی اونطور به راحتی اوضاع رو به دست بگیرن. من نمی دونم این دوستمون حتی یک بار هم داستان انقلابها و منتجر شدن همشون به دیکتاتوریهای وحشتناک تر رو نخونده که دوباره آرزوهای انقلابی تجویز میکنه و تا شاه کفن نشود این وطن وطن نشود؟ ایا واقعا جنبش سبز مردم و اصلاح طلب ها و موسوی و کروبی و زندانیان سیاسی جز همدیگه همراه دیگه ای دارند؟ بله رجوی از همه شجاعانه تر به خامنه ای فحش میده اما کدوم به درد ایران بیشتر میخوره؟ این افکار ضد اصلاح طلبها که با همه کاستی ها قابلیتهای موجود ما هستند فقط به دو چیز منتهی میشه مایوس کردن مردم جدا کردنشو ن از افراد موثر و پایین بردن هزینه سرکوب هر دو گروه
-- mojdeh ، Feb 12, 2010 در ساعت 11:49 AMمن که از انشای ایرانی چیز زیادی نفهمیدم ولی با مژده موافقم. بعضی از ما ایرانی ها اگر همه را یکجا بدست نیاوریم تمام درها را بسته می پنداریم. یک عمر خم می شویم که حضرات برای زدن توی سرمان متحمل زحمت نشوند ولی وقتی قیام دیگران را میبینیم به ناگاه از همه برای احقاق مطالباتمان جلو می افتیم و به هیچ عنوان به آهسته و پیوسته رضایت نمیدهیم. مثل حسنی نادان که در مصاحبه با سردار رادان خود را قهرمان ملی تصور میکرد و فکر میکرد اگر جلوی دوربین با بی ادبی سر مهمانش داد بزند انتقام بیست و چند سال تحقیر و توهین را گرفته است. بر عکس کسانی که خاتمی را رییس جمهوری «ابتر و بیعمل» میخوانند بنده گمان دارم که آقای خاتمی بزرگترین خدمت را پس از انقلاب به روشنگری مردم ایران کرد. هر کس که از خاتمی انتظار داشت که کارهای انقلابی بکند و افشاگری کند و مستقیماً روبروی رهبر بایستد از سیاست هیچ نمیفهمد. خاتمی از امکاناتش برای آزادی فضا و بیداری مردم-هرچند محدود-بهترین استفاده را کرد و یکی از مهمترین دلایلی که امروز مردم زیر بار حرف زور حاکمیت نمیروند و از احقاق مطالباتشان کوتاه نمی آیند بیداری تاریخی ای بود که خاتمی با آزادی موقتی فضا و رواج ادبیاتی جدید بین مردم ایجاد کرد. کسانی که سالهای پس از انقلاب مشتری دائمی مطبوعات بودند خوب میدانند که تا پیش از خاتمی واژگانی مثل «گفتمان»، «تحمل و مدارا»، «تساهل و تسامح» و «جامعه مدنی» در متن ادبیات کتبی و شفاهی ما وجود نداشت. خاتمی مردم را نسبت به قابلیت های پنهان جامعه ایرانی و حقوقشان آگاه کرد و آنچه امروز در خیابانها میبینیم نتیجه همان روشنگریهاست.
-- بخت النصر خراسانی ، Feb 13, 2010 در ساعت 11:49 AMاتفاقا رجوع به تاریخ بوده که باعث نگرانی بنده و انگیزه برای نگارش این نظر شده. راه دوری لازم نیست بروید همین 57 که تمامی روشنفکران و فعالین کورکورانه فقط در شیپور اتحاد میدمیدند بدون انکه نگران مقصد این حرکت باشند. بنظر شما اتحاد مفهومی مطلق است که حتی مثلا زیر پرچم رایش سوم نیز قابل دفاع میباشد؟ قصد من مایوس کردن مردم نبوده و گمان نمیکنم هیچ قرایت بیطرفانه ای از نظرم هم بتواند منتج به این برداشت شود. اگر چرخه مشاهده، نقد و بازخورد را بعنوان ابزار اصلی مدرنیته بپذیریم مجبوریم پس از هر حرکتی به عقب برگشته و با تشخیص اشتباهات و علل آن سعی در اجتناب و حذف علل در حرکت بعدی نماییم. آیا واقعا بر این باورید که تاثیر نظراتی از این دست بر یاس و بیتفاوتی مردم که منجر به بروز پدیده احمدینژاد شد بیشتر از مشاهده و زندگی در 8 سال سلطنت بیحاصل اصلاحطلبها بوده است؟!!! و آیا اصولا بنطر شما حرکت رفت و برگشتی تفاوتی با سکون دارد؟ بنده فکر میکنم که خود اصلاحطلبها هم به این نکات واقفند چه آنکه دیدیم اینبار به جای خاتمی چهره ای مثل موسوی را مطرح نمودند، که از نظر اینجانب و بسیاری کسان دیگر که میشناسم به حق تاکنون وظیفه برعهده گرفته شده را به بهترین نحوی انجام داده و میتوان گفت بتنهایی بسیاری از اشتباهات دیگر اصلاحطلبها را جبران نموده است. پس به همان طریق ببینند و نتیجه بگیرند که چگونه مردم آنها را در شعرهایشان در همین 22 بهمن به شکست نشانده شده پشت سر گذاشتند و مطالبات مطرح شده در شعارهای مردم فرسنگها جلوتر از شعارهای رهنمودی آقایان بود که فقط حاوی مطالبات و منافع طبقاتی و قشری اصلاحطلبها بوده است. و دردآور آنکه هنوز شاهدیم که چگونه این جناح در انگ و برچسب منافق و سلطنت طلب زدن به هر صدای منتقدی از جناح رقیبش در نظام عقب نمیافتد. در آخر پیشنهاد میکنم بجای آنکه همچون گذشته منتقد را مشگل بیانگاریم بهتر است با شکیبایی و تعقل گرایی عملی و واقعی توجه خود را متمرکز به مشکل مطرح شده توسط منتقدین نموده و اهتمام در اصلاح واقعی خود در درجه اول و دیگران در مراحل بعدی کنیم.
-- irani ، Feb 13, 2010 در ساعت 11:49 AM