جنگ با سایه خود! این وضیعت حاکمین در حکومت ولایت اسلامی است. اینها در حال قطع شاخه ای هستند که خود بر روی آن نشسته اند و وجود شان به طور کامل به آن وابسته است، « تکنیک و دنیای آزاد اطلاعات ».
اکبر نجار،

روزی چند ملیون توهین به اسلام از سایتها و خصوصا از تلفهای موبایل مخابر می شود. اینها همه اش تقصیر خود متولیان اسلام ناب اصست. باور کنید اگر یکی از این توهینهای ملیونی، تنها یکی از اینها زمان شاه اتفاق می افتاد فاجعه ی ملی می شد. اما امروز از دولتی سر این اربابان مسجد خود مردم روزی میلونها توهین بر این اسلان ناب روا می دارند. هر کس دلش بحال این اسلام می سوزد باید کمک کند تا این بساط برچیده شود. اگر این رژیم تنها پنج سال دیگر سر کار باشد از اسلام فقط نام باقی خواهد ماند. نامی بد!!

اين همه سانسور براي چيست ؟ توهين ها و تهمت هاي هر روزه كه از راديو و تلويزيون و روزنامه هاي رژيم عليه بهائيان ايراد مي شود كافي نيست حال بايد با سايتهاي آنان نيز مبارزه كرد ؟؟؟ اين نكته نشان مي دهد كه بهائيان چيزي را ارائه ميدهند كه حكومت از گسترش آن بسيار بيمناك است . بهائيان كه در ايران اجازه چاپ و نشر ندارند تنها اميدشان اينترنت است حال حكومت ملايان همان را هم نمي پسندد

باید باکمل تاسف گفت که امروز در جامعه ی ما فحش به سلام ضدیت بادین وتو هین به بیامبر و به قران و با اینهمه کینه و تنفر درتمام طول تاریخ اسلام بیسابقه بوده است. البته در دورانیکه اسلام به زور شمشیر وخونریزی خودش را تحمیل میکرده البته که توهین هم بوده ولی وسعت حیرتناک و حتا وحشتناک با اینهمه دریدگی و سماجت و ازسوی خودمسلمانزادها مسلمان بوه ا دیروز در تمام طول تاریخ اسلام وحتا دیگر مذاهب بی نظیر است. امروز در کوچه وخیابان و از صبح تا به شام ما توهینهای زننده به قران به بیامبر به امامان به روحانیون را به وفور می شنویم: می شنویم که کسی خودش را نودین مینامد. یامیگوید من مسلمان سا بقم. یا مسلان بون را توهین به خود میاد. و البته این جای تاسف دارد. زیرا اسلام هیچ! ولی بخشی از فرهنگ خوب ما نیز با این دین اجین شده وبا رفتن این دین انهم به این صورت بینهایت زشت بخشی از این فرهنگ خوب ما نیز با ان خواهد رفت. من معتقدم هر چه زودتر این اقایان از حکومت کناره بگیرند بهتر است: البته خسارت به نهایت جبران نابذیر است ولی شاید بتوان ته مانه ای را جت داد. من فکر میکنم وحانت ایران کشورما را با عوضی گرفتن هم ز نظر ادی و م از نظر معنوی نود رده ست. بقول ان نویسنده ی عزیز دیگر اسلام درشرف بایان غم انگیز خویش است. و کسی نمیدند که ایا باید بر این مرگ ترازیک خوشحال بود تا غمحال.

سوال من این است که اگر یک نفر بخواهد راجع به دیانت بهایی اطلاعاتی بدست آورد، باید به چه کسی مراجعه کند؟
آیا باید به دشمنان درجه یک بهائیان یعنی آخوندها مراجعه کنیم؟
مدیران جامعه بهایی را که اکنون قریب به یک سال است که در زندان نگه داشته اند، بهاییان سرشناس هر شهر را احضار کرده و از تک تک آنها تعهد می‌گیرند که با هیچ کس گفتگویی در مورد عقاید خود انجام ندهند و شعائر دینی خود را انجام نیز انجام ندهند. و اکنون حق استفاده از یک وسیله جهانی بنام اینترنت را هم از آنها می‌گیرند. فقط همین مانده است که مراجعه به این سایت‌هارا نیز جرم اعلام کنند.
آخر مگر در این سایت های بهایی چه چیزی است که اینها چنین از آن وحشت دارند. آنها نه کلمه‌ای نه درباره حکومت می‌گویند و نه سیاست. نهایت احترام را هم که برای اسلام قائلند. وبسایت‌های آنها تنها تریبون‌های آزادی هستند، که که در یک محیط دموکراتیک به طرح مسائل و طرح آرای موافق و مخالف می‌پردازد. قبول ندارید به سایت
http://negahedigar1.blogfa.com/
مراجعه کنید که باورتان بشود.
راستی اگر کسی بخواهد به راجع به آراو عقاید بهائیان چیزی بداند باید از چه کسی بپرسد؟ از آخوندها؟‌آیا این کار به این نمی‌ماند که از وهابی‌ها راجع به عقاید شیعیان بپرسیم؟

حق :"گر شهد به اعدا دهد و زهر به احباب همه زحکمت و مویی به خطا نیست ".