رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲ مرداد ۱۳۸۹
الاهیات شکنجه، فرهنگ جهان شهری، و عالمان دینی - بخش سوم

قرآن، پیامبر، و جمعیت مخاطب

آرش سلیم

۲. قرآن، پیامبر، و جمعیت مخاطب

«کتاب در دست ما» که نام آن قرآن است، دو دهه پس از وفات پیامبر تدوین و به صورت مصحف (کتاب) به شکل کنونی در آمد. آیات قرآن در طول ۲۳ سال پیامبری حضرت محمد، تدریجی و در تعامل و درگیری‌های فراوان با گروه‌های گوناگون مردم سرزمین پیامبر به وی نازل شد. پیامبر، همانگونه که در قرآن آمده، این آیات را برای آموزش مردم قرائت می‌کرد. نام قرآن هم می‌تواند از همین ویژگی قرائت آن برای مخاطب آن آمده باشد. چراکه جمعیت مخاطب قرآن «امیین» بودند و قادر نبودند آیات را بصورت نوشته بخوانند.

آن چنان که از آیات قرآن می‌توان برداشت کرد، در عصر پیامبر جمعیت سرزمین پیامبر شامل دو گروه فرهنگی عمده می‌شد:
امیین
اهل کتاب

سرتاسر آیات کتاب در دست ما نشان از جدال و درگیری پیامبر و پیروانش (امیینی که بعدها بتدریج ایمان آوردند) با اهل کتاب دارد. پیش از بعثت پیامبر امیین بت پرست و مشرک بودند، اما اهل کتاب که جمعیت اقلیت یهودی و مسیحی مقیم آن سرزمین را تشکیل می‌دادند موحد بودند. بسیاری از اهل کتاب که عموما باسواد بودند و می‌توانستند کتاب خود را بخوانند به امیین فاقد کتاب از موضع بالادستی و فخر می‌نگریستند. از این رو داشتن کتاب برای بسیاری از امیین یک آرزوی دیرینه بود.

۲.۱ هدف بعثت پیامبر

همانطور که در قرآن آمده، خدا حضرت محمد را که خود امی بود از میان جمعیت امیین به پیامبری برگزید تا برای آن‌ها آیات خدا را تلاوت کند. و با این آیات آن‌ها را که در گمراهی آشکار بودند پاکیزه کند و به آن‌ها کتاب و حکمت بیاموزد. آموزش و بحث با آن‌ها هم باید به شیوه احسن باشد:

جمعه آيه ۲: پیامبری از میان امیین برای امیین مبعوث شد تا برای آنان آیات را بخواند و ...
هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ.
اوست كه در ميان امیین پيامبرى از ميان خودشان برانگيخت كه آيات او را بر آنان مى‏خواند و پاكيزه‏شان مى‏دارد و به آنان كتاب و حكمت مى‏آموزد، پیش از آن همانا در گمراهى آشكارى بودند.

آل عمران آيه ۱۶۴: پیامبری از میان خودشان و برای خودشان مبعوث کرد تا برای آنان آیات را بخواند و...
لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ
براستى خداوند بر مؤمنان منت نهاد آنگاه كه پيامبرى از ميان خودشان برایشان برانگيخت كه آيات او را بر آنان مى‏خواند و پاكيزه‏شان مى‏دارد و به آنان كتاب و حكمت مى‏آموزد، در حالى كه در گذشته در گمراهى آشكارى بودند.

نحل آيه ۱۲۵: شیوه دعوت پیامبر و گفتگوی پیامبر با مردم به شیوه احسن
ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ
به راه پروردگارت با حكمت و پند(هاى‏) پسنديده فرا خوان‏، و با آنان به شيوه‏اى كه بهتر است مجادله كن‏؛ چرا كه پروردگارت داناتر است كه چه كسانى از راه او به در افتاده‏اند و هم او به رهيافتگان داناتر است‏.

۲.۲ هدف از فرستادن قرآن

چند آیه کوتاه زیر برای نمونه یکی از اهداف ارسال قرآن عربی را برای خردورزی (تعقل کردن) مخاطبانش می‌داند:

يوسف آيه ۲: نزول قرآن عربی برای خردورزی
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
ما آن را قرآنى عربى نازل كرديم‏ باشد كه خردورزی كنيد.

زخرف آيه ۳: پدیدآوردن قرآن عربی برای خرورزی
إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
ما آن را قرآنى عربى پديد آورده‏ايم‏، باشد كه خردورزی کنید.

انبياء آيه ۱۰: کتاب به
لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
به راستى كه به سوى شما كتابى فرو فرستاده‏ايم كه در آن ذکر شما هست‏، آيا خردورزی نمی‌کنید؟

۲.۳ وضعیت اعتقادی و جغرافیای مخاطب اصلی قرآن

طبق قرآن جمعیت امیین مورد مخاطب پیامبر مشرک و یا کافر بودند. در آن سرزمین سه بت لات و عزی و منات را دختران الله و مقدس می‌دانستند. آن‌ها را می‌پرستیدند و از آن‌ها شفاعت می‌طلبیدند.

۲.۳.۱ نفی شریکان خدا... لات و عزی و منات!

نجم آیات ۱۹تا ۲۳: بت‌های لات و عزی و منات دختران و شریک خدا
أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى «۱۹» وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى «۲۰» أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنثَى «۲۱» تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَى «۲۲» إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَى «۲۳»
آیا لات و عزی را نگریسته اید و آن دیگری منات را که سومین است. آیا برای شما پسر است و برای او (خدا) دختر؟ این است تقسیم بندی ناموجه. اينها غیر از نام هایی كه شما و پدرانتان بر آنها گذاشته‏ايد نیست. هرگز خداوند حجتى بر آن نازل نكرده‏؛ آنان فقط از گمان و هواى نفس پيروى مى‏كنند در حالى كه براى آنها هدايت از سوى پروردگارشان آمده است‏!

در آبات بالا می‌بینیم که با همان منطق و فرهنگ و سنت‌های قریش از آن‌ها ایراد می‌گیرد و برایشان دلیل می‌آورد. می‌گوید شما که این قدر برای پسر ارزش قائل هستید، حالا چطور شد که فرزندان خدا (لات و عزی و منات) را دختر فرض می‌کنید. سپس به آن‌ها می‌گوید هیچ حجتی از طرف خدا مبنی بر دختر خدا بودن این سه بت نازل نشده است. سپس مخاطب عوض می‌شود و (به پیامبر) می‌گوید این‌ها تابع ظن و هوای نفس خود هستند در حالی که برای آن‌ها هدایت خدا آمده است.

آیات ۳۹ تا ۴۳ سوره اسرا نیز مشابه آیات سوره نجم بیانگر این است که امیین آن سرزمین که مخاطب پیامبر بودند برای خدا فرزند دختر و شریک قائل بودند.

اسرا آیات ۳۹ تا ۴۳: شریک و فرزند دختر برای خدا قائل شدن مردم مخاطب پیامبر
ذَلِكَ مِمَّا أَوْحَى إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ وَلاَ تَجْعَلْ مَعَ اللّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتُلْقَى فِي جَهَنَّمَ مَلُومًا مَّدْحُورًا «۳۹» أَفَأَصْفَاكُمْ رَبُّكُم بِالْبَنِينَ وَاتَّخَذَ مِنَ الْمَلآئِكَةِ إِنَاثًا إِنَّكُمْ لَتَقُولُونَ قَوْلاً عَظِيمًا «۴۰» وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَـذَا الْقُرْآنِ لِيَذَّكَّرُواْ وَمَا يَزِيدُهُمْ إِلاَّ نُفُورًا «۴۱» قُل لَّوْ كَانَ مَعَهُ آلِهَةٌ كَمَا يَقُولُونَ إِذًا لاَّبْتَغَوْاْ إِلَى ذِي الْعَرْشِ سَبِيلاً «۴۲» سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوًّا كَبِيرًا «۴۳»
اين از آن حكمتهاست كه پروردگارت بر تو وحى كرده است‏، و در جنب خداوند، به خدايى ديگر قائل مشو، كه سرانجام نکوهیده رانده به جهنم درانداخته شوى‏. «۳۹» آيا پروردگارت شما را به داشتن پسران برگزيده‏، و خود از ميان فرشتگان‏، دخترانى براى خود پذيرفته است‏؟ شما سخنى بس بزرگ (و ناروا) مى‏گوييد. «۴۰» و به راستى كه ما در اين قرآن‏، سخنهاى گونه‏گون بيان داشته‏ايم تا پند گيرند، حال آنكه جز بر رميدن آنان نمى‏افزايد. «۴۱» بگو اگر چنانكه مى‏گويند در جنب او خدايانى هم بودند، در آن صورت به سوى خداوند عرش راهی مى جستند. «۴۲» او از آنچه مى‏گويند منزه و بسى فراتر است‏. «۴۳»

آیات آورده شده از دو سوره نجم و اسرا به روشنی گویای آن است که مخاطب رسالت پیامبر چه کسانی بوده اند و چرا اولین گام برای موحد شدن آن مردم این بود که بگویند: لا اله الا الله. برای مثال آشکار است که اهل کتاب مقیم آن سرزمین نمی‌توانستند مخاطب این آیات باشند. چرا که آن‌ها به خدای واحد ایمان داشتند و بت پرست نبودند. یعنی در این مورد از خود آیات می‌توان به محدوده مخاطب پی برد. اگر مثلا همین آیات را کنار آیاتی که به روشنی جغرافیای مخاطب قرآن عربی را مردم مکه و حومه می‌داند بگذاریم، انسجام را می‌بینیم. در بخش ۴ این نوشتار ۹ دلیل دیگر قرآنی که بیانگر این مخاطب ویژه است یک جا و در یک رابطه منسجم خواهد آمد.

اولین گام در جهت رشد و تربیت آن‌ها و آزاد شدن عقل آن‌ها برای خردورزی، دست برداشتن از پرستش بت‌ها و رهایی از شرک بوده است. در سوره انبیا آیه ۶۷ به آن‌ها می‌گوید اف بر شما و چیزهایی که به جای خدا می‌پرستید:

انبياء آيه ۶۷: اف برشما و بر آنچه به جای خدا می‌پرستید
أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
اف بر شما و بر آنچه به جاى خداوند مى‏پرستيد، آيا خردورزی نمى‏كنيد؟

شاید بتوان گفتمان محوری لااله الاالله را در سه آیه زیر و آیات مشابه دیگر خلاصه کرد:

زمر آيه ۴۳: شفاعت خواستن ار بت‌ها به جای خدا، بگو...
أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ شُفَعَاء قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ
آيا به جاى خداوند شفيعانى برگرفته‏اند؟ بگو (بت ها) چه باشند مالک چیزی نیستند و نه خردورزی می‌کنند.

انبياء آيه ۲۴: پرستیدن بت‌ها بجای خدا، بگو
أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ ...
آیا جز خدا خذایی را برگرفتید؟ بگو برهانتان را بياوريد...

شورى آيه ۹: به جای حدا دوستانی گرفته اید، دوست خداست..
أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي المَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
آيا به جاى او دوستانی را برگرفته اید گرفته‏اند، حال آنكه الله دوست است و او مردگان را زنده میکند و او بر همه چیز تواناست.

از آن‌ها می‌خواهد برهان بیاوردند. خود نیز برای آن‌ها دلیل می‌آورد که این بت‌ها مالک چیزی نیستند و این خداست که می‌تواند مردگان را زنده کند و بر همه چیز تواناست.

۲.۳.۲. جغرافیای مخاطبان اصلی قرآن

سرزمین محل زندگی مخاطبان اصلی قرآن، مکه یا ام القری و حومه آن بوده است که به زبان عربی حرف می‌زدند. مکه مرکز فرهنگی و سیاسی و تجاری و دینی (شرک) قوم حضرت محمد (قریش) بوده است. دو آیه زیر به روشنی بیان می‌کند که جغرافیای مورد خطاب قرآن، مکه و حومه آن بوده است.

شورى آيه ۷: قرآن عربی برای مکه و حومه
وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ
و بدينسان قرآنى عربى بر تو وحى كرديم‏، تا (اهل‏) مكه و حومه آن را هشدار دهى‏، و از روز محشر كه شكى در آن نيست‏، هشدار دهى‏؛ كه گروهى در بهشتند و گروهى در دوزخ‏.

انعام آيه ۹۲: کتاب برای مکه و حومه
وَهَـذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ يُحَافِظُونَ
و اين كتابى است مبارك كه فرو فرستاده‏ايم‏، و همخوان با كتاب هایی است كه پيشا پيش آن است‏، تا (مردم‏) مكه و حومه آن را هشدار دهى‏؛ و مؤمنان به آخرت‏، به آن ايمان مى‏آورند و آنان مواظبت بر نمازهاى خويش دارند.

این آیات همراه با آیات دیگر قرآن در بخش ۴ نوشتار حاضر مورد بحث قرار خواهد گرفت. جایی که به ریشه‌های بدفهمی و تقسیرهای متناقض از قرآن، به علت عدم توجه به مخاطبین قرآن و زمان و مکان و رویدادهای ویژه، پرداخته خواهد شد. در آنجا به قومی بودن رسالت همه پیامیران و موارد و بحث‌های مربوط به آن خواهیم پرداخت.

اما خوب است همین جا یادآوری شود که مخاطب محلی-قومی داشتن قرآن دلیل آن نمی‌شود که پیام جهانی نداشته باشد. همانطور که در بخش‌های دیگر این مقاله همراه با آیات آن خواهد آمد، چکیده پیام همه پیامبران برای قوم خود منجمله پیام حضرت محمد برای قوم خودش، «سلیم» بودن آن هاست. یعنی مسلمانی جهانی است و پیام همه پیامبران بوده است. آیات قرآن با توجه به شرایط موجود و فرهنگ مخاطب راهکارهایی را عرضه کرد تا حضرت محمد بتواند آن مردم عموما بیسواد و بت پرست و سرکش را تغییر دهد و موحد و مسلم کند. یعنی ابتدا دست از بت پرستی و شرک بردارند و به خدای واحد ایمان بیاوردند و سپس مسلم شوند. هر پیامبر با توجه به وضعیت موجود مخاطبان ویژه خود شامل زبان و فرهنگ، و خلق و خو، سطح رشد و سواد و... آنها کتاب و شریعت و احکام ویژه برای قوم خود آورده است.

۲.۴. توانایی‌ها و حوزه اختیارات و مسولیت پیامبر

آیات قرآن به روشنی بیان می‌کند که پیامبر باید آن چه را به او وحی می‌شود به مردم منتقل کند و خود نیز از آن پیروی کند. قرآن بارها به او هشدار داده است که تو وکیل و حافظ مردم نیستی، بر بندگان من سلطه نداری... اگر از تو رویگردان شدند به خودشان مربوط می‌شود و وظیفه تو ابلاغ پیام است. از طرف دیگر در قرآن آیات زیادی هست مبنی بر این که پیامبر مثل بقیه مردم است، غیب نمی‌داند، دانشش به وحی محدود می‌شود و بدون اذن خدا نمی‌تواند دلیل و حجتی بیاورد. قرآن پیامبر را مانند افراد دیگر بری از القا شیطان نمی‌داند حتی در جریان انتقال وحی به مردم. او را حتی در تردید می‌بیند.

۲.۴.۱. دانش پیامبر از وحی است و به وحی (قرآن) محدود می‌شود

هود آيه ۴۹: وحی ازغیب که نه پیامبر و نه قومش پيش از اين آنها را نمى‏دانستند
تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَـذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ
اين از اخبار غيب است كه بر تو وحى مى‏كنيم‏؛ نه تو و نه قومت پيش از اين آنها را نمى‏دانستيد؛ پس شكيبايى پيشه كن كه نيك‏سرانجامى از آن پرهيزگاران است‏.

ملك آيه ۲۶: دانش نزد خدا، پیامبر هشدار دهنده
قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ
بگو علم نزد خداوند است‏، و من فقط هشداردهنده‏اى آشكارم‏.

يونس آيه ۱۰۹: پیامبر باید از وحی پیروی کند
وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّىَ يَحْكُمَ اللّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ
و از آنچه بر تو وحى مى‏شود پيروى كن و شكيبا باش‏، تا خداوند داورى كند، و او بهترين داوران است‏.

مائدة آيه ۶۷: ای پیامبر آنچه که از سوی خدا آمده است به مردم ابلاغ کن
يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ
اى پيامبر آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده است ابلاغ کن‏؛ و اگر چنين نكنى‏، رسالت او را نگزارده‏اى‏؛ و خداوند تو را از (آسيب‏) مردمان حفظ مى‏كند؛ خداوند خدانشناسان را هدايت نمى‏كند.

يوسف آيه ۳: بی اطلاعی پیامبر قبل از وحی
نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَـذَا الْقُرْآنَ وَإِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ
ما بهترين داستانسرايى را با وحى فرستادن همين قرآن بر تو مى‏خوانيم و بيگمان پيش از آن از غافلان بودى‏.

۲.۴.۲ پیامبر بشری مثل بقیه مردم که به او وحی می‌شود

احقاف آيه ۹: من چیز بدیعی در میان پیامبران نیستم و نمی‌دانم بر من و شما چه خواهد رفت
قُلْ مَا كُنتُ بِدْعًا مِّنْ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ وَمَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ
بگو (من‏) پديده‏اى نوظهور در ميان پيامبران نيستم‏، و نمى‏دانم بر من و بر شما چه خواهد رفت‏؛ تنها از وحيى كه به من مى‏شود، پيروى مى‏كنم‏؛ و من جز هشداردهنده‏اى آشكار نيستم‏.

انعام آيه ۵۰: پیامبر غیب نمی‌داند و غیر از وحی از چیزی پیروی نمی‌کند
قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَآئِنُ اللّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ
بگو من به شما نمى‏گويم كه خزائن الهى نزد من است‏، و غيب نيز نمى‏دانم‏، و به شما نمى‏گويم كه من فرشته‏ام‏، من از هيچ چيز پيروى نمى‏كنم جز از آنچه به من وحى مى‏شود؛ بگو آيا نابينا و بينا برابرند، آيا نمى‏انديشيد؟

فصلت آيه ۶: پیامبر بشری مثل بقیه تفاوت در وحیی که به او می‌شود
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِّلْمُشْرِكِينَ
بگو من بشرى همانند شما هستم (با اين تفاوت‏) كه به من وحى مى‏شود كه خداى شما خداى يگانه است‏، در كار او راست و درست باشيد و از او آمرزش بخواهيد، و واى بر مشركان‏.

۲.۴.۳ احتمال گمراه شدن پیامبر و تردید پیامبر

درگیری‌ها و جدل‌ها با گروه‌ها و لایه‌های اجتماعی آن سرزمین که در قرآن انعکاش یافته، حتی مخالفین پیامبر تا گمراه کردن او نیز گام هایی برداشته اند:

نساء آيه ۱۱۳: امکان گمراهی پیامبر
وَلَوْلاَ فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّت طَّآئِفَةٌ مُّنْهُمْ أَن يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلاُّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيْءٍ وَأَنزَلَ اللّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا
و اگر لطف و رحمت الهى در حق تو نبود، گروهى از ايشان كوشيده بودند كه تو را گمراه كنند و (در واقع‏) كسى را جز خود را گمراه نكنند و كوچكترين زيانى به تو نرسانند و خداوند بر تو كتاب و حكمت نازل كرد و (به وحى خويش‏) به تو چيزى را كه نمى‏دانستى آموخت و لطف الهى بر تو بسيار است‏.

زمر آيات ۶۴ و ۶۵: هشدار خدا به پیامبردر مورد شرک ورزی
قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ «64» وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ «۶۵» بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُن مِّنْ الشَّاكِرِينَ «۶۶»
بگو اى جاهلان آيا فرمانم مى‏دهيد كه غير از خدا را بپرستم‏؟ «64» و به راستى بر تو و بر كسانى كه پيش از تو بوده‏اند؛ وحى شده است كه اگر شرك ورزى‏، عملت تباه گردد، و بيشك از زيانكاران باشى‏.

يونس آيه ۹۴: تردید پیامبر درباره وحی
فَإِن كُنتَ فِي شَكٍّ مِّمَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَؤُونَ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكَ لَقَدْ جَاءكَ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ
و اگر از آنچه بر تو نازل كرده‏ايم‏، در ترديد هستى‏، از كسانى كه پيش از تو كتاب آسمانى خوانده‏اند پرس‏وجو كن‏؛ بى‏شبهه حق از سوى پروردگارت بر تو نازل شده است‏، پس هرگز از دودلان مباش‏.

فصلت آيه ۳۶: از وسوسه شیطان به خدا پناه ببر
وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
و اگر وسوسه‏اى از سوى شيطان تو را به وسواس افكند، به خداوند پناه ببر، چرا كه او شنواى داناست‏.

اعراف آيه ۲۰۰: از وسوسه شیطان به خدا پناه ببر
وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
و اگر وسوسه‏اى از سوى شيطان تو را به وسواس انداخت‏، به خداوند پناه ببر كه او شنواى داناست‏.

لازم به یادآوری است که در بخش‌های بعدی مقاله درباره حجت وحیانی نداشتن سخنان (سنت) پیامبر، بحث جامعی ارائه خواهد شد.

۲.۵ امیین مخاطب پیامبر

۲.۵.۱. برای امییون مخاطب حضرت محمد قبلا کتاب و پیامبر فرستاده نشده بود

قرآن به روشنی تاکید می‌کند که در گذشته هیچگاه برای قوم حضرت محمد کتاب و پیامبری نفرستاده نشده است. یه عبارت دیگر رسالت پیامبران پیشین چون حضرت موسی و حضرت عیسی و کتاب آن‌ها شامل قوم مور خطاب پیامبر نمی‌شده است. این خود می‌رساند که هیچکدام از پیامبران پیشین رسالت جهانی نداشته‌اند.

سجدة آيه ۲ و ۳: قرآن برای مردمی که قبلا برای آن‌ها کتابی فرستاده نشده بود
تَنزِيلُ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِينَ .أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ
كتابى است فروفرستاده از سوى پروردگار جهان كه شك در آن نيست‏.ولی آنان گويند كه آن را برساخته است‏، نه بلكه حق است و از سوى پروردگار توست تا قومى را كه هشداردهنده پيش از تو به سراغشان نيامده بود، بيم دهى‏، باشد كه به راه آيند.

یس آیه‌های ۲تا ۶: قرآن برای هشدار به قومی که پدرانشان قبلا هشدار داده نشده بودند
وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ «۲» إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ «۳» عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ «۴» تَنزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ «۵» لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أُنذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ«۶»
سوگند به قرآن حكمت‏آموز. «۲» كه تو از پيامبرانى‏. «۳» بر راهى راست‏. «۴» (اين كتاب‏) فرو فرستاده (خداوند) پيروزمند مهربان است‏. «۵» تا قومى را كه پدرانشان هشدار نيافته بودند، و خود غافلند، هشدار دهى‏. «۶»

سبا آيه ۴۴: برای مخاطبین پیامبر قبلا کتابی و پیامبری فرستاده نشده بود
وَمَا آتَيْنَاهُم مِّن كُتُبٍ يَدْرُسُونَهَا وَمَا أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِن نَّذِيرٍ
و به آنان كتابهايى نداده بوديم‏، كه آن را بخوانند و بياموزند؛ و پيش از تو به سوى آنان هشداردهنده‏اى نفرستاده‏ايم‏.

قصص آيه ۴۶: با رحمتی که از سوی خدای توست، قومی را که پیش از تو هسداردهنده ای برایشان نیامده هشدار دهی
وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَكِن رَّحْمَةً مِّن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ
و تو در جانب طور نبودى آنگاه كه ندا درداديم ولى اين (وحى‏) رحمتى از سوى پروردگار توست كه قومى را كه پيش از تو هشداردهنده‏اى به سويشان نيامده است‏، هشدار دهى باشد كه پند بگيرند.

۲.۵.۲ آیات ساده و در سطح سواد مخاطب آن روز

برخی آیات نشان می‌دهد چقدر در سطح سواد و دانش مخاطبش نازل شده است. به آیات ۶۵ و ۶۶ سوره انفال دقت کنید. در آیه اول دوبار با مثال عددی نسبت ده به یک را توضیح داده است. در آیه بعدی هم نسبت دو به یک را دوبار با مثال عددی آورده است. این نسبت‌ها نمی‌تواند نسبت دقیقی باشد. اما بیانگر ساده کردن و متناسب با سطح دانش مخاطب سحن گفتن است. آشکار است که اولی برای روحیه دادن به یاران پیامبر قبل از حمله و دومی برای روحیه دادن بعد از شکست است.

انفال آيه ۶۵: بیست نفر بر دویست نفر، صد نفر بر هزار نفر پیروز خواهند شد
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّئَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ
اى پيامبر مؤمنان را به جنگ برانگيز؛ (و بدان كه‏) اگر از شما بيست تن شكيبا باشند، بر دويست تن غلبه خواهند كرد و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از كافران غلبه مى‏كنند، چرا كه اينان قومى هستند كه چيزى در نمى‏يابند.

انفال آيه ۶۶: صد نفر بر دویست نفر، هزار نفر بر دو هزار نفر پیروز خواهند شد
الآنَ خَفَّفَ اللّهُ عَنكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّئَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُواْ أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ
اينك خداوند بر شما آسان گرفت و معلوم داشت كه در شما ضعفى هست‏، پس اگر از شما صد تن شكيبا باشند بر دويست تن غلبه مى‏كنند و اگر از شما هزار تن باشند، به توفيق الهى بر دو هزار تن غلبه مى‏كنند، و خداوند با شكيبايان است‏.

نکته جالب دیگر این که حتی یکی از دلایل نزول قرآن اتمام حجت خدا با آن مردم امی بوده است. نکند نداشتن کتاب را توجیه ادامه گمراهی خود کنند و مدعی خدا شوند. علت نزول کتابی را که برخی معتقدند برای هدایت بشر تا روز قیامت آمده است، به به همین سادگی به غبطه کتاب خوردن امیین مکه و حومه در مقایسه با اهل کتاب مقیم تقلیل داده است:

انعام آيه ۱۵۶: تا نگویید چرا برای ما مانند بهودی‌ها و مسیحی‌ها کتابی نفرستادی
أَن تَقُولُواْ إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَى طَآئِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ
تا نگوييد كه كتاب فقط بر دو طايفه (یهودی‌ها و مسیحی‌های مقیم) پيش از ما نازل شده است‏، و ما از یاد گرفتن غافل بوده‏ايم‏.

انعام آيه ۱۵۷: تا نگویید اگر برای ما هم کتاب فریتاده بودی هدایت می‌شدیم
أَوْ تَقُولُواْ لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَى مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يَصْدِفُونَ
يا نگوييد كه اگر كتاب بر ما نازل مى‏شد، از آنان هدایت یافته تر بوديم‏؛ اينك بینه از جانب پروردگارتان‏، و هدايت و رحمت براى شما آمد ؛ كيست ستمكارتر از كسى كه آيات الهى را دروغ انگارد و از آن روى بگرداند؛ به زودى به خاطر اينكه رو يگردان شدند، سخت‏ترين عذاب را كيفر كسانى مى‏گردانيم كه از آيات ما روى گردانيدند.

انعام آيه ۷: اگر كتابى نوشته بر كاغذ بر تو نازل مى‏كرديم باز هم کافران می‌کفتند که جادوی آشکار است
وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَـذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ
و اگر كتابى نوشته بر كاغذ بر تو نازل مى‏كرديم و (آنان‏) با دستان خويش آن را لمس مى‏كردند، باز هم كافران مى‏گفتند اين جز جادوى آشكارى نيست‏.

یک نمونه دیگر آیه ۷۵ سوره آل عمران است که نشان می‌دهد آیات چقدر با زندگی و مسائل روزمره ساکنان آن سرزمین گره خورده بودند.

این آیه می‌گوید: یکی از اهل کتاب هست که اگر به او ثروت زیادی امانت بدهی به تو باز می‌گرداند، اما بعضی از اهل کتاب هستند که حتی اگر یک دینار هم به آن‌ها بسپری به تو باز نمی‌گردانند.

Share/Save/Bookmark

بخش پیشین
دین خدا دین صلح‌ورزی است

نظرهای خوانندگان

thanks, this is a great thing to learn one can actually talk about religion and it is not a forbidden area. great job zamaneh and many thanks

-- بدون نام ، Jul 23, 2010 در ساعت 11:44 PM

خوب پس هدف بعثت آنطور که در قرآن ذکر گردیده این بوده که "خدا حضرت محمد را که خود امی بود از میان جمعیت امیین به پیامبری برگزید تا برای آن‌ها آیات خدا را تلاوت کند. و با این آیات آن‌ها را که در گمراهی آشکار بودند پاکیزه کند و به آن‌ها کتاب و حکمت بیاموزد."؟!
چه کار اشتباهی, اگر از بین باسوادان انتخاب میکرد بهتر نبود؟
آیا همین بیسوادی محمد نبوده که احتمالأ باعث شده فرامین را اشتباهی بخواند و اشتباهی حالی جماعت کند و بدینترتیب پس از مرگش, براه بیفتند به اینکشور و آنکشور مشغول کشت و کشتار و غارت این و آن شوند؟
و نه تنها هیچ کتاب و حکمتی نیاموختند بلکه به سوزاندن آن هم مبادرت کردند؟
پس انتخاب یک بیسواد برای اینکار یک اشتباه بزرگ بوده که نه تنها ایشان بمقصودشان که در بالا ذکر رفت نریسده اند بلکه باعث بدبختی مردمان بیشماری در جهان شده اند.

-- مینوچهر ، Jul 23, 2010 در ساعت 11:44 PM

با مینوچهر موافقم.
و چگونه با این اشتباه فاحش میتوان باور کرد که محمد خاتمالنبیین است؟
مگر آنکه آنرا هم خود در آن گنجانده باشد.

-- ساسان ، Jul 24, 2010 در ساعت 11:44 PM

اسلام،در ابتدا یک یهودیت عربی زده شده بود اگر فراموش نکنیم ۱-نام الله،کلمهٔ عبری خدا است ۲-یکتا پرستی ۳-قبلهٔ اول مسلمین اورشلیم یا بیتلمقدس بود ۴-سنت کردن ذکور و .... در زمان هجرت وقتی‌ محمد مجبور به غارت کاروانها برای سیر کردن شکم خود و هواداران خود شد ، این تاجران یهودی بودند که خریدار کالاهای دزیده شده بودند. گویا در همین تجارت با هم، اختلاف با قبایل یهودی پیش آمد و یک قبیله بطور کامل از طرف رسول خدا ؟! قتل عام شد و آیه‌های ضد یهودی در مورد منافقین و یهودیان غیر قابل اعتماد از جانب خدا نازل شد !؟. یهودیان مسلّماًن شده نقش مهمی‌ در بدو شروع این مکتب و آینده آن ایفا کردند،کاتبان و جمع کنندگان آیه‌های قرآن، نو مسلمانهای یهودی تبار بودند. سنی‌ها ،شیعه را حاصل توطئه چند کاتب یهودی مسلمان شده میدانند، پایه گذار وهابی گری عبدل وهاب هم گویا یهودی تبار بود. در مورد ختنه کردن ذکور جای سوال اینجاست که ۱-اگر رسول اکرم، در کودکی ختنه شده بود پس ایشان یهودی تبار بوده ، ۲- اگر در زمان بعثت و بعد از پیامبری ختنه شده بود ، در مورد او یا پیروان اولیه او در تاریخ چیزی نوشته نشده است ، ۳-اگر ایشان ،اصلا ختنه نشده بود ،پس یک غیر مسلمان، بنیانگذار دین مبین اسلام شده است !

-- ایراندوست ، Jul 24, 2010 در ساعت 11:44 PM

شما گفتید که پیامبر نیز مثل بقیه افراد بوده.
پس چطور یک شبه با سواد میشه ؟!
در صورتیکه میدونیم که تنها معجزه مورد ادعای او فقط قران است ؟!!
جای دیگه گفتی که :"سه بت لات و عزی و منات را دختران الله و مقدس می‌دانستند."
کاش این رو هم میگفتی که الله هم نام یکی از بتها کعبه بوده که بلافاصله بعد فتح مکه شکسته نمیشه ولی بعدا اون هم شکسته میشه.
دوست عزیز در موارد مذهبی سعی کن که تعصب رو کنار بگذاری . مثلا واقعا فکر میکنی اعراب اون هم عربهای 1400 سال پی حافظشون اینقدر خوب بوده که یک کتاب رو بعد از 20 سال بتونن جمع آوری کنن.
خوب این کار به نظر بعید میاد
دلیل اصلی وجود این همه اشتباه در قران هم میتونه همین باشه ...
موفق باشید

-- حمید ، Jul 24, 2010 در ساعت 11:44 PM

در دوران مدرسه به ما اینگونه آموختند که خدا محمد را انتخاب کرد که این خود معجزه ای باشد که یک بی سواد امی از آن میان توسط خداوند شاخ بشود و این خود دلیلی است بر معجزه بودن قرآن !!!!

-- وحید ، Jul 24, 2010 در ساعت 11:44 PM