رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۰ فروردین ۱۳۸۹
گفت‌وگو با دکتر هادی زمانی، استاد دانشگاه و کارشناس امور انرژی در لندن

«احتمالا تحریم‌ها بر بخش انرژی متمرکز می‌شود»

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

طرح‏های مختلف تحریم علیه ایران، تقریباً بلافاصله پس از انقلاب سال ۵۷ و ماجرای گروگان‏گیری آمریکایی‏ها در ایران آغاز شد. کم‏تر عرصه‏ای از عرصه‏های مختلف تکنولوژی، مالی و بانکی و حتی علمی و فرهنگی است که ایران به نوعی در آن‏ها مورد تحریم قرار نگرفته باشد.

Download it Here!

با وجود این، بحران هسته‏ای ایران جدیت و وخامت تحریم‏ها علیه ایران را گسترش داده و این روزها به ویژه نگرانی‏های بیشتری را دامن زده است.

آمریکا و اتحادیه‏ی اروپا که خود در دوساله‏ی اخیر در طرح تحریم‏ها علیه ایران فعال شده‏اند، اینک به اصرار درصدد جلب حمایت روسیه و چین برای پیوستن به این تحریم‏ها هستند.

روز، دوشنبه هشتم فروردین ماه هم، اجلاس وزرای خارجه‏ی کشورهای گروه هشت که در شهر کبک کانادا برای بررسی دستور کار اجلاس سران این گروه در ماه ژوئن تشکیل شده بود، یکی از مهم‏ترین مسائل مورد بحث خود را تحریم‏های بین‏المللی علیه ایران قرار داده است.

پرسش‏ها و ابهاماتی را که در این عرصه وجود دارد، با آقای دکتر هادی زمانی، استاد دانشگاه و کارشناس امور انرژی در لندن، در میان‏ گذاشته‏ام.


دکتر هادی زمانی می‌گوید شانس صدور قطع‏نامه‏ی جدید علیه ایران در سازمان ملل متحد را نمی‏توان خیلی کم ارزیابی کرد

آقای زمانی تصور می‏کنید اتحادیه‏ی اروپا و آمریکا تا چه حد در جذب موافقت روسیه و چین برای پیوستن به تحریم‏ها علیه ایران، موفقیت داشته‏اند؟

در رابطه با روسیه، موفقیت نسبی‏ای به‏دست آورده‏اند. مدویدف، رییس جمهور روسیه، دو روز پیش گفت که تصویب تحریم‏ها غیرممکن نیست، ولی بهترین راه‏حل و راه‏حل مطلوب نیست. بر این اساس، به نظر می‏رسد که قدمی در این جهت به جلو برداشته‏اند.

آیا ممکن است یک طرف توافق اخیر آمریکا و روسیه بر سر محدود کردن سلاح‏های هسته‏ای، توافقی که می‏توان گفت تاکنون بی‏سابقه بوده است، همراهی روسیه با آمریکا بر سر تحریم‏ها علیه ایران باشد؟

این مساله احتمالاً نقش مثبتی داشته است. ولی نمی‏تواند تنها عامل آن بوده باشد؛ چرا که دو کشور مدت‏های طولانی در این مورد کار کرده‏اند.

اما درهر صورت با امضای این توافق‏نامه، دور برنامه‏ی هسته‏ای ایران، به اصطلاح خطی کشیده می‏شود. به این معنا که این موافقت‏نامه محدوده‏ای برای آن تعیین می‏کند که به نظر می‏رسد آمریکا و روسیه در این چهارچوب، در افق بلندمدت و نهایی این بحران به هم‏دیگر نزدیک‏تر شده‏اند.

با امضای این قرارداد احتمال آن ضعیف خواهد بود که دو کشور بخواهند راه‏های متفاوتی را از هم دنبال کنند. ممکن است سر جزییات برنامه اختلاف‏نظر داشته باشند، ولی قاعدتاً باید توافق نظر قابل ملاحظه‏‏ای بر روی مسیر کلی حل این بحران پیدا کرده باشند.

در رابطه با چین چطور؟

در ارتباط با چین هنوز گام بلندی برداشته نشده است. اما با وصف این، توجه داشته باشید که در رابطه با سه قطع‏نامه‏‏‏ی قبلی نیز که در سازمان ملل علیه ایران به تصویب رسید، هر سه بار هم چین و هم روسیه پیش از انجام این کار مخالفت‏شان را اعلام می‏کردند، ولی نهایتاً به این قطع‏نامه‏ها رأی مثبت دادند.

بنابراین با توجه به این پیش‏زمینه‏ها، دست‏کم می‏توانیم بگوییم که شانس صدور قطع‏نامه‏ی جدید علیه ایران در سازمان ملل متحد را نمی‏توان خیلی کم ارزیابی کرد.

آیا زمینه‏های جدیدی وارد این تحریم‏ها خواهند شد یا در همان زمینه‏های قبلی تعمیق خواهند شد؟

در این زمینه من متاسفانه اطلاعات دقیقی ندارم و ‏ هنوز خبری در مورد آن منتشر نشده است. اما آن‏چه از صحبت‏های آمریکا می‏توان برداشت کرد، این است که خواهان تحریم‏های هوشمند هستند که عمدتا برنامه‏ی هسته‏ای ایران و افرادی را که در این رابطه فعال هستند، هدف قرار بدهد. روسیه هم بر این مسأله تاکید دارد.
بنابراین با توجه به این نقطه‏نظر، اگر احتمالاً تحریمی علیه ایران به امضا برسد، بیشتر جنبه‏ی تعمیق این تحریم‏ها را خواهد داشت.

حوزه‏ی انرژی نیز یکی از موارد تعمیق خواهد بود؟

فکر می‏کنم اگر تحریمی صورت بگیرد، در بخش انرژی ادامه پیدا خواهد کرد و تشدید خواهد شد که دست‏رسی ایران را به فن‏آوری و سرمایه‏ی بین‏المللی دشوارتر کند. در این رابطه ایران تا به حال هم هزینه‏ی بسیار زیادی را پرداخته است و مشکلات جدی‏ای برای‏اش به وجود آورده‏اند.

علاوه براین، اجتمال زیادی دارد که در زمینه‏ی فعالیت‏های بانکی هم تحریم‏ها تشدید شود. چون عمل‏کرد این تحریم‏ها در گذشته، کمابیش مثبت بوده است. این که آیا از این فراتر خواهد رفت و زمینه‏های دیگری را هم دربرخواهد گرفت، هنوز مشخص نیست.

آقای زمانی، معمولا در اتخاذ تحریم علیه کشوری، همیشه همه‏ی راه‏ها مسدود نیست. کشورها و شرکت‏های بین‏المللی‏ای هستند که ریسک می‏کنند و این تحریم‏ها را می‏شکنند. فکر می‏کنید ایران هم از چنین راه‏هایی می‏تواند استفاده کند؟ و با چه قیمت‏هایی؟

در ۳۰ سال گذشته هم که بخش انرژی ایران تحت تحریم قرار داشت، کشورهای متعدد و خود ایران هم تلاش کردند این تحریم‏ها را بشکنند و تا حدودی هم موفق شده‏اند. ولی در هرحال این تحریم‏ها هزینه‏ی قابل ملاحظه‏‏ای را بر ایران تحمیل کرده‏اند.

به این صورت که بخش انرژی، نفت و به خصوص بخش گاز با مشکلات بسیار جدی‏ای مواجه شده است و از این جهت کشور ما شانس‏های استراتژیکی بسیار زیادی را از دست داده که هزینه‏های قابل ملاحظه‏ای هم برای آن پرداخته است.

بنابراین دست‏کم، اگر آینده ادامه‏ی وضعیت گذشته باشد، حداقل همین هزینه‏ها ادامه پیدا خواهد کرد.

هزینه‏هایی که به آن اشاره می‏کنید، گذشته از پرداخت‏های اضافی برای حمل از راه‏های غیررسمی، موارد دیگری را هم شامل می‏شود؟

این تنها یک قسمت از هزینه‏ها است. هزینه‏های تحریم‏ها به مراتب بیشتر از این‏ها است. برای مثال در بخش گاز، ایران نیاز به جلب سرمایه‏ی بسیار هنگفتی دارد و تا به حال نتوانسته این سرمایه را جلب کند. به طوری که الان بسیاری از پروژ‏ها در پارس جنوبی خوابیده‏اند.

این مساله دلایل متعددی دارد که بخش بزرگی از آن به تحریم‏ها برمی‏گردد. در نبود این تحریم‏ها ایران موفق می‏شده سرمایه‏ی لازم را برای فعالیت‏های‏اش جذب کند.

الان هم ایران در پارس جنوبی حداقل ۱۰ تا ۱۵ سال از قطر عقب‏‏تر است و در این ۱۰-۱۵ سال فرصت‏های بسیار طلایی‏ای را از دست داده است. در بخش نفت هم همین‏طور است و در این بخش هم با بحران سرمایه‏گذاری مواجه هستیم.

به این ترتیب، با جایگاهی که انرژی در اقتصاد ایران دارد، این تحریم‏ها در توسعه‏ی اقتصادی ایران تاثیر خواهند گذاشت.

صددرصد؛ الان ایران با وضعیتی که داشته و با بالا رفتن قیمت نفت، قاعدتاً باید نرخ رشد سالیانه‏‏ای نزدیک به ۹درصد می‏داشت. نرخ رشد اقتصادی ایران خیلی خیلی کم‏تر از این است.

بخشی از این مساله به خاطر تحریم‏ها و بخش دیگر آن نیز به خاطر سوءمدیریت اقتصادی دولت است. اما بدون شک، بخش قابل ملاحظه‏ای از آن به دلیل دست‏رسی نداشتن به بازار جهانی، بحران‏های سیاسی و… است. این مساله تخفیف پیدا نخواهد کرد و برعکس افق آینده‏اش این است که تشدید شود.

آقای زمانی، با توجه به این که در مورد تاثیر تحریم‏ها صحبت می‏کنید، گاهاً این تحلیل را هم می‏شنویم که تحریم‏‏ها مثلا در عرصه‏ی تکنولوژی توانسته است در بعضی موارد، ما را به خودکفایی برساند. نظر شما در این رابطه چیست؟

ممکن است در برخی زمینه‏ها چنین تاثیری داشته باشد؛ ولی در تصویر کلی، من فکر نمی‏کنم که این ادعا، ادعای درستی باشد. به دلیل این که اساساً صنعتی که ما با آن روبرو هستیم، اقتضا نمی‏کند که یک کشور بتواند در تمام جوانب مختلف به خودکفایی برسد.

از نظر اقتصادی چنین پروژه‏ای توجیه‏پذیر نیست. اساساً مقرون به صرفه نیست که ایران در هر پروژه‏ای که تحریم شد، خودکفا شود. تقسیم فن‏آوری آن‏چنان گسترش پیدا کرده است که نیاز به تقسیم کاری در ابعاد بسیار بالایی وجود دارد.

بنابراین چنین ادعایی اگر هم میسر شده باشد که نشده، درست نیست. مطلوب‏ترین روش برای کشوری مانند ایران این است که بتواند جای خود را در عرصه‏ی جهانی پیدا کند و بتواند با همکاری کشورهای مختلف، منافع ملی‏اش را به‏پیش ببرد.

از مطلوب‏ترین روش برای ایران گفتید؛ در بحث تحریم‏ها همیشه عده‏ای موافق و عده‏ای مخالف آن هستند و استدلال برخی از مخالفین این است که تحریم‏های اقتصادی هیچ‏وقت نمی‏توانند فقط یک دولت را هدف قرار بدهند، بلکه خسارت‏های آن در وهله‏ی اول متوجه مردم می‏شود و احتمالاً از این طریق، مبارزات دمکراتیک را هم تحت تاثیر منفی قرار می‏دهد. ارزیابی شما چگونه است؟

بستگی به شیوه‏ی طراحی تحریم‏ها دارد. این تحریم‏ها می‏توانند هوشمند باشد و فقط دولتی را هدف قرار بدهند.

این امر چگونه ممکن است؟

می‏تواند افرادی را که در این فعالیت‏ها هستند، مد نظر قرار بدهد. یا کلا فعالیت‏های هسته‏ای را مدنظر قرار بدهد. ولی اگر در این مسیر برود، احتمال دارد این تحریم‏ها زمان خیلی زیادتری طول بکشد تا هزینه‏ی لازم را بر کشور تحمیل کند. یعنی بلندمدت و فرسایشی خواهد بود. در آن‏جا هم این سؤال مطرح می‏شود که آیا از دید غرب، برای حل این بحران، به اندازه‏ی کافی زمان وجود دارد یا نه؟

اگر تصور کنند که این زمان وجود دارد، می‏توانند این تحریم‏های فرسایشی را در افقی ۵ ساله ۱۰ ساله و یا… به پیش ببرند و امیدوار باشند این فشار در بلند‏مدت باعث تغییر رفتار شود.

اما اگر تصور کنند که این زمان را ندارند و باید این بحران را سریع‏تر به‏پایان برسانند، در آن صورت تحریم‏ها بیشتر حالت سکوی پرش را خواهد داشت. به این ترتیب که جامعه‏ی جهانی از یک جهت سیگنال‏های مورد نظرش را به ایران می‏فرستد و از طرف دیگر فشارهای اقتصادی به‏وجود می‏آورد. ولی در تحلیل نهایی، باید یک سکوی پرش برای حرکت‏های شدیدتر باشد.

فکر می‏کنید در این صورت مردم متضرر نمی‏شوند؟

طبیعتاً کاملا نمی‏توان جدا کرد. ضررها را می‏توان به حداقل رساند، ولی نمی‏توان به صفر رساند. قاعدتاً دولت‏های غربی در اجرای این سیاست‏ها باید به این مساله توجه داشته باشند که جنبشی که در ایران پایه گرفته، جنبش سبز، دارای انرژی سیاسی بسیار قابل ملاحظه‏ای است.

این انرژی سیاسی دست‏کم به اندازه‏ی همان تحریم‏هایی که احتمالاً مد نظر غرب است، می‏تواند در ایجاد تحولات در عرصه‏ی سیاست ایران نقش مؤثری داشته باشد و طبیعتا اگر بخواهند با تحریم‏ها عقلایی برخورد کنند، باید آن‏ها را طوری طراحی کنند که به حرکت‏های سیاسی که در داخل ایران در حال شکل‏گیری است، صدمه نزند.

Share/Save/Bookmark

در همین زمینه:
بررسی تحریم ایران در اجلاس گروه هشت