رادیو زمانه > خارج از سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > اعراب، «اهرم تازه فشار» در پرونده هستهای ایران | ||
اعراب، «اهرم تازه فشار» در پرونده هستهای ایرانمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comروز سهشنبه، شانزدهم ماه دسامبر (۲۶ آذر ۱۳۸۷) کشورهای «۵+۱» نشستی را در نیویورک با کشورهای عضو اتحادیهی عرب شامل عربستان سعودی، کویت، امارات، به همراه عراق، مصر و اردن، دربارهی برنامهی هستهای ایران ترتیب دادند. کشورهای عمان و قطر نمایندهای به این اجلاس نفرستادند. آمریکا و بریتانیا در سطح وزرای خارجه در این اجلاس شرکت کردند. از فرانسه ژرار آرو، مقام عالیرتبهی وزارت خارجه، از آلمان و چین، سفرای این کشورها در سازمان ملل و از روسیه، سفیر آن کشور در آمریکا، در این نشست حضور داشتند. نکتهای که برای اولین بار به چشم میخورد، حضور همسایگان ایران در اجلاسی بود که برای مقابله با برنامهی هستهای ایران برگزار میشد. اگرچه خانم رایس در پایان نشست گفت: «همهی کشورهای شرکتکننده در این مورد توافق کامل داشتند و نگرانی خود را از گسترش برنامههای هستهای ایران اعلام کردند» اما سرگئی لاوروف، وزیر خارجهی روسیه گفت: «این نشست برای مقابله با ایران نبوده و در جهت کمک به برنامههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ترتیب داده شده است.» روز چهارشنبه، ۲۷ آذرماه، برابر با روز عید غدیر خم در ایران، آیتالله خامنهای از این نشست به شدت انتقاد کرد. برای روشن شدن جوانب مختلف و اهمیت این نشست، با آقای دکتر رضا تقیزاده، تحلیلگر سیاسی و مسائل امنیت منطقه، در انگلستان گفت و گو کردهام.
جلسهی نیویورک با حضور کشورهای عربی، به خصوص مصر، اردن و عراق، با این هدف صورت گرفته که به آنها اطمینان خاطر بیشتری از طرف اعضای شورای امنیت داده شود که برنامهی اتمی ایران همچنان زیر نظر آنها است و تلاش خواهند کرد از تبدیل شدن ایران به یک قدرت نظامی اتمی جلوگیری کنند. از طرف دیگر، در گذشته هماهنگی کافی بین اعضای ثابت شورای امنیت نبوده و روسیه و چین همیشه خط متعادلتری را برای اعمال تنبیهات علیه ایران اتخاذ میکردند. به نظر میرسد با حضور کشورهای عربی و بازتاب نگرانیهای آنها، کشورهای اروپایی که همیشه طالب خط تندتر و اتخاذ تصمیمات شدیدتری علیه ایران بودند، از جمله فرانسه و انگلیس، خواستهاند این دو گروه را مقابل هم قرار دهند (کشورهای عربی را در مقابل بهخصوص روسیه و تا حدودی چین) و با رویارو کردن مستقیم این دو گروه و اعمال فشار کشورهای عربی به چین و روسیه، در این جهت حرکت کنند که هماهنگی بیشتری در شورای امنیت در آینده برای اعمال تنبیهات بیشتر و یا اعمال کنترل بیشتر روی ایران، امکانپذیر شود. با توجه به اظهارات آقای لاوروف بعد از پایان جلسه، فکر میکنید این انتظار از روسیه و چین برآورده میشود؟ در مورد روسیه و چین، انتظار نمیرود تغییر روش آنها یکشبه باشد. عدم حضور آقای لاوروف در جلسهی روز سهشنبهی نیویورک شاید نشانهی این بود که روسها نمیخواستند با کشورهای معترض عرب روبهرو شوند و یا تعهدی را بپذیرند. ولی در هر حال، اعمال فشار کشورهای عربی میتواند فشارهایی را که پیش از این کشورهای اروپایی و آمریکا علیه روسیه وارد میآوردند و از آنها میخواستند هماهنگی بیشتری در جهت تنبیهات بیشتر علیه ایران از خودشان نشان دهند، زیادتر کند. حضور عربهای منطقه و کشورهای منطقه که برای اولین بار در چنین جلسهای شرکت میکردند، یقیناً میتواند تا حدود زیادی در تغییر روش روسیه مؤثر واقع شود. آقای خامنهای در اظهارات خود گفته است: «این طور نیست که کشورهای عرب همه منتظر اجرای فرمان آمریکا باشند» (نقل به مضمون.) نظر شما در این مورد چیست؟ البته ایران نمیخواهد بپذیرد که کشورهای مسلمان منطقه علیه او صفآرایی کردهاند و در شورای امنیت برای ابراز نگرانیشان حاضر شدهاند. به خصوص وقتی در جمع این کشورها، کشور به ظاهر دوست عراق هم دیده میشود. ولی واقعیت این است که وقتی منافع ملی کشورهای عرب یا مسلمانان منطقه اقتضا میکند، دوستی با حکومت ایران را فراموش میکنند و جلسهای که در نیویورک با حضور آنها برگزار شد، خود دلیل روشنی بر ثبوت این مسأله بود. همه جا صحبت از تغییر روابط آمریکا با ایران بود. با وجود چنین نشستها و چنین تصمیماتی، این انتظار در کجا قرار میگیرد؟ تغییری در سیاستهای آمریکا در قبال ایران ایجاد نخواهد شد. آنچه که تغییر میکند، روش برخورد با ایران است. در مورد آقای اوباما این قضیه صادق است که ضمن اینکه آنها مشوقها را برای ایران افزایش میدهند، اعتقاد دارند تنبیهات هم باید جدیتر باشد همزمان با این که اوباما میگوید بدون پیششرط آمادهی گفتگو با ایران است، ولی هیچ وقت نمیگوید که آمادهی پذیرفتن ایران اتمی هم هست. در زمان آقای بوش هم این شعارها داده میشد. یعنی مخالفت آمریکا با تبدیل شدن ایران به یک قدرت نظامی اتمی اعلام میشد؛ ولی روش برخورد با ایران متفاوت بود و بوش برای آنها پیششرط گذاشته بود و آمادهی مذاکرهی مستقیم نبود؛ مگر اینکه ایران مبادرت به تعلیق غنیسازی اورانیوم بکند. ولی اصل سیاستها ثابت میماند. آمریکا همچنان مخالف تبدیل شدن ایران به یک قدرت اتمی است و آن طور که گفتهاند و خطوط رسمی سیاست آمریکا است، آمادهاند از هر گزینهای برای مقابله با شانس تبدیل شدن ایران به یک قدرت اتمی استفاده کنند.
اینکه آمریکا دستیابی ایران را به سلاح هستهای تحمل نخواهد کرد، این تحمل نکردن به چه معنا است؟ آیا آمریکا ابزاری هم در اختیار دارد که این توانایی را در ایران از بین ببرد؟ با توجه به این که هر روز کشورهای جدیدی در دنیا، به لحاظ علمی یا عملی به این توانایی مجهز میشوند. آمریکا در حال حاضر تنها قدرت بزرگ نظامی موجود دنیا است. هیچ قدرت نظامی دیگری در دنیا قادر به مقابله با نیروی نظامی آمریکا نیست. در همین شرایط فعلی هم اگر آنها بخواهند از امکانات نظامیشان استفاده کنند، یقیناً قادر به انهدام کلیهی تاسیسات اتمی ایران هستند. مشکل آمریکا، شرایط بعد از مبادرت به حملهی نظامی است که آنها را دچار تردید میکند؛ یا بهایی که بایستی برای این بپردازند. از نظر نظامی، طبیعی است هم ایران این قضیه را به راحتی درک میکند و هم بقیهی دنیا با آن آشنا هستند که بضاعت نظامی آمریکا برای انهدام برنامهی اتمی ایران، به اندازهی کافی است. منظورم مجموعهی شرایط جهانی است که بخشی از آن همین شرایط بعد از حملهی نظامی به ایران است. حتی اگر تصور کنیم با وجود اینکه مراکز هستهای ایران پراکنده هستند، کاملاً هم منهدم شوند، آیا اوضاع سیاسی جهان چنین اجازهای را میدهد؟ اگر این امکان وجود داشت و هزینهی آن کم بود، یقیناً در دوران آقای بوش، آمریکا از این امکان استفاده میکرد. به علت هزینهی سنگین و قابل پیشبینی نبودن نتایج آن، آمریکا از این گزینه استفاده نکرد. در دوران آقای اوباما، یعنی دولت بعدی دموکرات آمریکا، انتظار این است که با اعمال فشارهای اقتصادی سیاسی بیشتر و ایجاد هماهنگی مابین کشورهای عضو ثابت شورای امنیت، قادر شوند ایران را به متوقف کردن برنامهی اتمیاش قانع کنند. ایران با همین حکومت موجود که به هر حال بعضی مسائل برایش به صورت حیثیتی درآمده و با تمایلی که به اقتدارگرایی نشان میدهد و آمریکا با وضعیت موجود، پیشنهاد شما برای حفظ نظم و صلح جهانی در قبال برنامهی هستهای ایران چیست؟ یقیناً هر دو طرف باید از در سازش وارد شوند؛ هم آمریکا و هم ایران. ولی انتظار ایران این است که آمریکا در سیاستهای خارجیاش نرمش ایجاد کند و ایران را با شرایط موجود بپذیرد؛ ولی خود آنها تغییری در مواضعشان ندهند. این چیزی نیست که نه کشورهای منطقه بتوانند آن را هضم کنند و نه آمریکا و کشورهای عضو شورای امنیت آمادهی پذیرفتن آن باشند. تعامل باید از هر دو سمت مورد انتظار باشد. نکتهی دیگری که میخواهم به آن اشاره کنم، این است که ایران باید با یک تجدید نظر اصولی در روابط خارجی خود، اهرمهای مؤثر در تحقق هدفهای سیاست خارجیاش را در اختیار بگیرد. اهرم مؤثر ایران در جهت تحقق اهداف سیاست خارجی و تأمین رفاه اقتصادی برای مردم، نفت و گاز است. حال آنکه ایران این اهرم را زمین گذاشته است و آن را تحتالشعاع اهرم دیگری، یعنی توسعهی برنامههای اتمی قرار داده است. به این علت، ایران منزویتر و اقتصاد ایران ضعیفتر شده و فشارهای موجود سیاسی بر ایران در طول ۵-۴ سال گذشته علیه اقتصاد ایران و شرایط بینالمللی علیه روابط خارجی ایران، وخیمتر شده است. در همین رابطه: • انتقاد آیتالله خامنهای از نشست نیویورک • واکنش ایران به نشست اعراب با ۱+۵ • نشست اعراب و ۱+۵ درباره ایران |
نظرهای خوانندگان
روسیه فناوری نظامی اش مجموعا از امریکا بالاتر بوده و هست و پول نقطه ی برتری امریکا بوده و هست. برای نمونه نگاه کنید به موشک ها و فضا یا سرعت هواپیماها.
-- بهروز ، Dec 19, 2008 در ساعت 06:13 PMپس با شرمساری آقای دکتر رضا تقیزاده، تحلیلگر سیاسی و مسائل امنیت منطقه، در انگلستان به بیراهه سیاسی می رود وقتی امریکا را سلطان بی رقیب نظامی می بیند.
هيچ كشوري قادر به مقابله نظامي با امريكا نيست،مخصوصا روسيه كمونيستي با اون اقتصاد ورشكسته
-- حسين ، Dec 20, 2008 در ساعت 06:13 PM