خانه > زمتون > مانا نیستانی > خط تولید | ||
خط تولیدمتفرقه ها مانا نیستانی خط تولید
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
خانه > زمتون > مانا نیستانی > خط تولید | ||
خط تولیدمتفرقه ها مانا نیستانی خط تولید
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
ای کاش من جای آن بچه بودم با این حد از اختیار!
-- محمد ، Dec 3, 2010mahshar bod
-- rezvan ، Dec 3, 2010عاللللللللللللللللللللیییییییییییییی
-- بدون نام ، Dec 3, 2010so beauty
-- martin ، Dec 3, 2010عزيزم مانا
-- عباس معروفی ، Dec 3, 2010مرسی، و آفرين. بهترين کاريکاتوريست ايران بودن يعنی درک موقعيت، تکنيک قوی، طرح موضوع تازه، خوش فکر بودن، و ايجاد فکر، و کارهای تو روز به روز درخشش بيشتری می گيرد.
------------------------
مانا: شما همیشه لطف دارید
دراین زمانه سگی:فشاربیحد وحساب بنیروی کار،بیکاری جوانان وسختی معیشت .
-- رحیم دانش پژوه ، Dec 3, 2010چاره ای نیست همه اینگونه آموزش ببینند.خداوند آخروعاقبت همه ساکنان کره خاکی راختم بخیر کند.
نمونه ویرانی وکشتار بوسنی،عراق،افغانستان وحالا کره
مانا فکر جدیدن دارم فکر میکنم طنز راه مقابله با این مسائل نیست. چراکه خشونت رو تقلیل میده. من دیگه خیلی از مسائلی که اطرافم بود و برام هولناک بود جنبهی طنز برام پیدا کرده، طوری که حتی بهشون میخندم. کارای تو و نیکآهنگ و ادبیاتی که گرفتارش شدیم، فکر میکنم این اوضاع رو ایجاد کرده. من هنوز وقتی فیلم سنگسار یا چنین چیزایی رو میبینم هنگ میکنم تا مدتی. اما به محض برخورد با این نوع کارها اون وضعیت برام تقلیل پیدا میکنه. حس میکنم هرچند که وضعیتو آسون میکنه برامون اما به همون اندازه هم نسبت به خشونت اخته میکنه مارو. همین که خیلی مشکلاتو نمیتونم برای خودم حل کنم باعثش این نگاهیه که منو کند میکنه نسبت به حل مشکل خودم و دیگران. نمیدونم چرا میگم اینارو اما سعی میکنم اعتراف کنم تا موقعیت خودمو لااقل فهم کنم.
-- محمد ، Dec 4, 2010--------------------------------------------
مانا: فکر کنم شما سیستم مقصریابی غلطی دارید. در طول جنگ جهانی دوم کارتونیستهای مختلفی دراروپا ضد هیتلر و نازیسم کار می کردند و کسی شکست متفقین در سال های اولیه جنگ را به پای ایشان ننوشت. همانطور که کسی- بلا نسبت قصد مقایسه کیفی نیست- به چاپلین نگفت با ساختن فیلم دیکتاتور کبیرعامل تقلیل خطر هیتلر شده. در شوروی کمونیستی و زیر خفقان دولتی کارتونیست های بسیاری مثل اسمیرنف، زلاتکوفسکی ، باسیروف مشغول به کار بودند کسی تعویق فروپاشی آن نظام را کارهای آن ها ندانست. طنز هیچ وقت راه مقابله نبوده. می تواند راهی برای انعکاس یا تفسیر پدیده باشد. در ضمن مجموعه کارهای من درباره مجازات اعدام یا مسائل از این دست فکاهه نیستند. هدف این بوده که دور از احساسات، بیشتر در این باره فکر شود. هدف کارتون جوسازی و دمیدن به جو نیست
بنظر من طنز مانند دودي است كه خبر از وجود يك آتش را ميدهد . گر چه ممكن است باعث سوزش چشم هم شود.
-- بهرام ، Dec 4, 2010ماناي عزيز باز هم مثل هميشه کاري بي نظير و پر معنا که همانند صدها جلد کتاب با شما سخن مي گويد.
-- دايي علي ، Dec 4, 2010جسارتا بهتر بود عنوان اين کاريکاتور را خط توليد ايدئولوژي ( آن هم از نوع ديني) مي گذاشتي.
در هم اندیشی با محمد
-- حسن ، Dec 4, 2010من فکر می کنم این عادی شدن چیزهای وحشتناک برای ما از احساس ناتوانی مقطعی ما سرچشمه می گیرد یعنی ما به یک درایتی رسیده ایم و یا اتفاقاتی تحقیر آمیز (سرکوب) برایمان رخ داده است که فعلا در برابرشان احساس انفعال و یاس داریم
ولی اینجور نمی ماند
اینها در وجود ما می شود نفرت
و روزی که وقتش فرا برسد این نفرت به خروش تبدیل می شود و بساط اینها را بر می چیند
به نظر من نقش ارزنده هنرمندان و اندیشمندان این است که تا آن زمان مردم را آماده کنند و ذهنشان را تقویت کنند تا بساط جهل اینبار در لباس دیگری به ظهور نرسد
مانا یک ویژگی مثبت دارد: هیچگاه وارد حاشیه نمی شود
-- آرمان دکامی (g7914106) ، Dec 4, 2010عطف به نظر بهرام میگم که اگر اینگونه باشه خیلی خوبه. یعنی به آگاهیای در آینده مارو ارجاع بده اما توی کارهای شما موقعیت در حال یا در گذشته ترسیم میشه. میفهمم حرفتو و برای نگاهت احترام قائلم اما دارم حرف خودمو هم میزنم. حرفم اینه که این روندی که هر کدوم به نوعی پیش گرفتید جهت آگاهی دادن و مشخصکردن موقعیت، عالیه اما قسم سومی به نظرم نیاز داره، یک نگاهی که رو به آینده هم باشه. یعنی ترسیمی از برونرفت بده. امید شاید وضعیتاش لوث شده اما فکر میکنم خیلی کمبودش احساس میشه. امیدی که مثل همین نگاه شما ملموس باشه. حالا حتی ممکنه چهرهی زشتی نشون بده از آیندهی یک وضعیت اما نشون بده. یعنی یک نگاهی بیاد به عرصه که با شناخت جهانشمولی که ممکنه داشته باشه بتونه آیندهای رو هم ترسیم کنه یا شاید هدایت کنه. مثلن برای نمونه میتونم اون کاریکاتوری از نیکآهنگو مثال بزنم که احمدینژادو توی بیستسال دیگه نشون میداد که از عصرطلایی خامنهای صحبت میکرد و علاوه بر اینکه امروز موسوی رو نشون میداد این تکرار و فراموشی تاریخی رو هم به ما گوشزد میکرد. چون کشور ما لااقل توی حیطهی تاریخیای که قرار گرفته مشابهاتش در صد تا صدوپنجاهسال گذشته توی جوامع دیگه بروز داشته. یعنی میشه یه آیندهنگریهایی هم کرد که کارکردی بشه کار. شاید الان اینو بخونی یا من بشینم کاراتو دوباره ببینم این نگاهو ببینم بوده اما الان حس کردم که نبوده برای همین گفتم.
-- محمد ، Dec 4, 2010----------------------------------------
مانا: بهانه ی ایده های بدون شرح من شاید یک اتفاق در مقطع زمانی خاص باشد اما انقدر هم محدود به همان زمان نیست. لا اقل می بینم درصد بالایی از کارهای ده پانزده سال قبل ام هنوز معنا می دهند. یک بار دیگر دقیق تر ببینید کارهای این دو سال را متوجه می شوید اغلب رفتارهایی را متذکر شده اند که دهه هاست تکرار می شوند. کلا امید و ناامیدی را نمی شود سفارش داد به کارتونیست یا به زور به کارش تزریق اش کرد. کارهای من مجموعه باور و نگاه و حال و روزم اند در تلفیق با اوضاع و احوال زمانه، گاهی با ترس بیشتر گاهی ابا امیدواری. رمالی و فال بینی هم کار من نیست. اعتقادی به این شکل آینده نگری ندارم و ترجیح می دهم درباره آدم ها حکم صادر نکنم.
وقتی یک ظالم و دیکتاتور بشه حامی و مربی، خشونت را پله پله و منظم و بی احساس بدی، یاد خواهیم گرفت ...
وای بر فرزندان ما در این زمانه....
-- ایلبرا ، Dec 4, 2010iهمیشه دیدن کاریکاتورهای شما حسی عجیب درمن ایجاد میکنه حسی اکنده از تحسین برای شما وحس اندوه برای مملکتم خودم بجه هام.همیشه به بهترین وخلاصه ترین شکل دلیل یه مشکل رو نشان میدین.موفق باشین.
-- sania ، Dec 4, 2010خيلي عبرت آموز بود مي شود به آن ساعتها نگاه كرد وفكركرد
-- رضا ، Dec 4, 2010به نظر من اگر ظناب دار كمي عقبتر كشيده مي شد كه فرد به محض رسيدن به آن زير بايش هم خالي مي شد كه نشانه مرگ حتمي بود بهتر بود
یک کار درخشان دیگر از کارتونیست نابغه ی ما. به صد مقاله می ارزد کارهات مانای گرامی.
-- نوید ، Dec 4, 2010Good Job. Thanks
-- Sam ، Dec 4, 2010مرسی که پاسخ دادی اما اینجا دیگه شکل توهین گرفت انگار به نگاه من، که میگی «رمالی و فال بینی هم کار من نیست. اعتقادی به این شکل آینده نگری ندارم و ترجیح می دهم درباره آدم ها حکم صادر نکنم.» چون از قضا من نظرم معقولات بود و نه خرافات. وقتی دارم میگم با «نگاهی به مشابهاتی فرهنگی دیگر جوامع» نشون میدم که چنین دیدی که شما میگی رو پی نگرفتم نسبت به مسئله. در نهایت اینکه دیدم تاثیر داره کارت روی خودآگاه جمعی قشری به همین خاطر نظر میدم که کنشات را واکنشی در پی باشد و سعی نکردم سلبی به کارت نگاه کنم. در نهایت سپاس از فعالیت هنریت.
-- محمد ، Dec 4, 2010----------------------------
مانا: خواهش می کنم احساس توهین نکنید چنان که من با خواندن کامنت قبل شما نتیجه نگرفتم که دارید برای کار من تعیین تکلیف و در نتیجه به شخصیت کاری من توهین می کنید. نه شما توهینی کردید و نه من. نظرمان را ابراز کردیم. سپاس از نظر شما
درود بر عباس معروفی و همه ی نوازندگان سمفونی
-- بابک ایرانی ، Dec 5, 2010مانای عزیز
-- وحید صادقی ، Dec 6, 2010ابتکارات شما و توکا در کاریکاتور ، همیشه مثال زدنی بوده و هست . امیدوارم همیشه مانا باشی و توانا ...
بحثی که در مورد تقلیل خشونت به واسطه طنز شکل گرفته بود را مطالعه کردم ، من در مورد طنز و بالاخص کارتون نظر متفاوتی دارم و معتقدم کارتون نه تنها تقلیل نمی دهد بلکه هدف ان برجسته نمایی زوایای است که به دید اولیه امکان تشخیص ان نیست ، این مطلب درکارکاتور هایی که از صورت شخصیتها کشیده می شود به خوبی نمایان است که هدف کارکاتوریست برجسته کردن بعضی از نقاط چهره است که شاید در نگاه اول به ان توجه نشود ،
کسانیکه که کارهای مانا را دنبال می کنند تعداد زیادی از این برجسته سازیها را به یاد دارند ، کارتونی تاثیر گذار در کارهای مانا بود که کارتونیستی از پنجره خانه به بیرون می نگریست و در حال نقاشی دختری بود که تیر خورده بود و کمک می خواست ، بی تفاوت به ادامه کار می پرداخت، اینجا است که طناز خود را هم نقد می کند، روزنامه نگار نویسنده ، فیلم سازی را که هدفش تولید خبر است و بس را هم نقد می کند، منظری که تا دیروز برای ما شفاف و واضح نبود ، اما پس از حادثه قتل میدان کاج دیدیم که چگونه به واقعیت پیوست ، عده ای تماشاگر که فریاد استمداد ان جوان را نمی شنیدند و فقط سعی در گرفتن تصویری داشتند که دیگران را تحت تاثیر قرار ددهد،
فرض بگیرید که حتی نظر این دوستمان درست باشد(که البته من معتقد نیستم درست است) و از تعداد افرادی که پس از دیدن ان فیلم تحت تاثیر قرار می گیرند کاسته شود و طنز این حس را تقلیل دهد ، واقعا چه تاثیری به حال ان جوان نگون بخت دارد؟؟ اما حتی اگر یک نفر تحت تاثیر این طنز از تماشا چی صرف بودن دست بکشد شاید جوانان دیگری در نقاط مختلف این کشور این گونه در وسط خیابان جان ندهند
با تشکر
-- اهورا ، Dec 6, 2010نهادینه کردن سیستماتیک خشونت در جامعه به چیزی جز انحطاط منجر نمی شود. تعجب نباید کرد اگر مردم ما نسبت به خشونت بی تفاوت شده اند - با آن همواره پهلو به پهلو بوده اند.
-- آرمانی ، Dec 6, 2010"My lifestyle determines my death-style"
-- آرمانی ، Dec 6, 2010چقدر زیبا یک انسان کانالیزه به تصویر کشیده شده.ممنون
-- babak ، Dec 6, 2010عجب بابای بی باکیه؟
-- بدون نام ، Dec 7, 2010باد میکارند و طوفان درو میکنند.
-- ن. خودپران ، Dec 8, 2010اين فرمول را به ياد داشته باشيد : قدرت - غرور بعدش نابودي . تاريخ بشريت ميگه اين فرمول يكطرفه است از قدرت شروع ميشه و به نابودي ختم ميشه
-- بهرام ، Dec 15, 2010