تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
۳۱ سال پیش در چنین روزی

مفتح: آن شب فقط امام در پاریس خوابید

سعید بشیرتاش، ابراهیم نبوی

جمعه سیزدهم اسفند ۱۳۵۷ برابر چهارم مارس ۱۹۷۹ میلادی

حمله مسلحانه به مراکز جنبش مجاهدین

به نوشته روزنامه اطلاعات، جنبش ملی مجاهدین بیانیه‌ای در مورد حمله به مراکز خود منتشر کرد. جنبش ملی مجاهدین نام تشکیلات هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران است. در این بیانیه آمده است:

«دیروز به مراکز جنبش ملی مجاهدین در کاشان، یزد و تربت حیدریه حمله کردند و خواهران و برادران مجاهد ما را خلع سلاح کرده و آن‌ها را کتک زدند و از مراکزشان بیرون راندند و این پیکر آزرده مجاهدین که روزی به دست شاه مزدور امپریالیسم غرب خونین شد و چندی به دست فرصت‌طلبان چپ‌نما، اینک می‌رود تا با ترغیب و گسترش گروه‌های مشکوک راست‌گرا به خون کشیده شود. گروه‌هایی که بی‌تردید سرانگشت عناصر انقلابی و بقایای رژیم محمد‌رضا شاهی را می‌توان در میان آن‌ها تشخیص داد، اما چه باک: من المومنین رجالا صدقوا ما عاهدو الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا، از مومنان کسانی هستند که بر پیمان خود با خدای خویش صادقند و از آنان کسانی هستند که این پیمان را به انجام رسانیده و جان خود را بر سر آن داده‌اند و از آنان کسانی هستند که هیچ‌گاه عهد و پیمان خویش را تغییر نداده و در صدد وفای به عهد خویش هستند.»

در بیانیه اضافه شده است: «اطلاع یافته‌ایم که توطئه ضد انقلابی شرم‌آوری برای حمله به دفتر جنبش ملی مجاهدین در تهران در روز چهارده اسفند‌ماه جاری در جریان است. اکنون بدین‌وسیله امیدواریم با افشای پیشاپیش این توطئه و استمداد از همه وجدان‌های مسئول و آگاه این میهن تا آنجا که ممکن است از هرگونه رویارویی و درگیری پرهیز کنیم. اما بدیهی است که ادامه این حملات (به ویژه در تهران) کاسه صبر هر انقلابی رزمنده‌ای که در سالیان دراز خفقان نیز زورگویی و تحمیل را به هیچ صورتی نمی‌پذیرفته سرانجام لبریز خواهد نمود. لذا از پیش صریحاً اعلام می‌کنیم که در صورت هرگونه حمله‌ای از این پس مسئولیت هیچ برخورد و حادثه‌ای متوجه مجاهدین خلق ایران که مجبور به دفاع از خود و مراکزشان هستند نخواهد بود. چرا که با اعتقاد به اصالت مکتب توحیدیمان اسلام و به دنبال دیگر خواهران و برادران شهیدمان با خدا و خلق پیمان بسته‌ایم تا تحقق نظام اجتماعی توحیدی از پا ننشینیم»


مجاهدین در خیابان

آیت‌الله لاهوتی: پاسداران انقلاب از مسلمانان انتخاب می‌شوند

آیت‌الله لاهوتی اعلام کرد پاسداران انقلاب تنها از میان مسلمانان انتخاب می‌شوند. آیت‌الله لاهوتی، رئیس پاسداران انقلاب که از سوی آیت‌الله خمینی مأمور تشکیل نیروی رزمنده حافظ انقلاب شده است، در یک گفت و گوی اختصاصی چگونگی تشکیل این نیرو را با خبرنگار سیاسی اطلاعات در میان گذاشت.

خبرنگار اطلاعات سوال کرد چه عاملی باعث شد که شورای انقلاب به فکر تشکیل این نیرو بیفتد. آیت‌الله لاهوتی گفت: «برای حفظ انقلاب از حملات ضد انقلابی‌ها و عوامل مخربی که نمی‌توانند پیروزی انقلاب شکوهمند و بزرگ ما را بینند ما به فکر تشکیل نیرویی از رزمندگان مومن به انقلاب افتادیم که در واقع ستون و حافظ انقلاب باشند.»

وی در پاسخ به این سوال که شرایط پذیرش پاسداران انقلاب چیست، گفت: «همه نیروهای با ایمان و و مسلمانی که به نهضت مقدس اسلامی به رهبری امام خمینی مومنند. و همه آن نیروهایی که در مقابله با طاقوت الله اکبرگویان صف دشمن را شکافتند و پیروزی را چون هدیه‌ای گران‌بها به ملت فداکار ما تقدیم کردند. همه نیروهای خیر.»

وی در پاسخ به این سوال خبرنگار روزنامه اطلاعات که پرسیده بود آیا مارکسیست‌ها و فداییان نیز در این نیروها حضور خواهند داشت؟ گفت: «خیر، در مرحله اول براساس اصولی که پایه‌ریزی شده مسئأله ایمان به اسلام برای یک پاسدار انقلاب مهم‌ترین مسأله است. چگونه شما می‌توانید پاسدار انقلاب اسلامی باشید در حالی که به اسلام مومن نیستید؟ شروط دیگر سلامت جسم، اشتیاق به ایثار و فداکاری در راه اسلام و سلامت روح است. البته بعضی نیروی هوایی که علاقه‌مند به شرکت در این نیرو باشند پذیرفته خواهند شد.»

آیت‌الله لاهوتی در پاسخ به این سوال خبرنگار روزنامه اطلاعات که «با این حساب شما قصد دارید اسلحه را از دیگر کسانی که مسلح شده‌اند بگیرید در صورت مخالفت آن‌ها چه خواهید کرد؟» گفت:

«اگر کمی انصاف داشته باشیم به این واقعیت می‌رسیم که افراد فداکار و جانبازی که انقلاب را به پیروزی رساندند همه جانبازان مسلمان بودند. البته بعضی گروه‌های کوچک غیرمذهبی نیز حضور داشتند که با تشکر از آن‌ها در این مرحله می‌خواهم اسلحه خود را تسلیم کنند.»

آیت‌الله حسن لاهوتی که جزو اولین بنیانگذاران سپاه پاسداران بود، بعدها نماینده مجلس شد و به دلیل این‌که در هنگام رأی مجلس به عدم صلاحیت سیاسی بنی‌صدر، همراه با بازرگان و اعضای نهضت آزادی از مجلس خارج شده بود، دستگیر و زندانی شد.

زندان اوین چند روز بعد خبر مرگ وی را منتشر کرد، دو پسر آیت‌الله لاهوتی، شوهران دو دختر (‌فائزه و فاطمه) هاشمی رفسنجانی بودند. پسر دیگر لاهوتی به نام وحید در سال ۱۳۶۰ توسط لاجوردی اعدام شد.

فاطمه و فائزه و پسر بزرگ لاهوتی بعدها تأکید کردند که آیت‌الله لاهوتی در زندان با سم کشته شده است. هاشمی رفسنجانی در لحظه شنیدن خبر مرگ لاهوتی بر صندلی ریاست مجلس اول نشسته بود و در همان حال شدیداً گریست.


آیت‌الله لاهوتی

حجت‌الاسلام دکتر مفتح در میان کارکنان اطلاعات

حجت‌الاسلام مفتح، نماینده آیت‌الله خمینی در سالن اجتماعات روزنامه اطلاعات درباره ایدئولوژی اسلامی و نقش نویسندگان و مطبوعات در نهضت انقلاب اسلامی ایران به تفصیل سخن گفت. در آغاز این اجتماع قدرت‌الله رئیسی از سوی کارکنان موسسه اطلاعات از حضور دکتر مفتح ابراز تشکر کرد و ضمن تشریح مبارزات اعضای موسسه اطلاعات در جریان نهضت اسلامی تاکید کرد: «موضع کارکنان موسسه ما دقیقاً یک موضع اسلامی است.»

مفتح در سخنانش گفت: «در دوران خفقان در یکی از مواقعی که به زندان بودم یکی از بازجویان سوال کرد به نظر شما چه شد که نسل جوان و طبقه تحصیل‌کرده دانشگاهی این چنین به اسلام و مذهب و روحانیت گرایش پیدا کرد؟ در پاسخ گفتم همه مردم بالاخص در طبقه جوان حس کنجکاوی و حقیقت‌جویی هست جوان به خاطر آن فطرت پاک به دنبال یک ایدئولوژی دقیقی می‌رود که بتواند خواست‌های طبیعی و مشروعش را تأمین کند. اما در گذشته نزدیک تبلیغاتی را که شرق و غرب در این کشور داشتند، جوانان ما را به سمت غرب کشانده بودند یا به سمت شرق. بعضی از نویسندگان و به ظاهر متفکران دنیای غرب را برای جوانان ما آن‌چنان ترسیم کرده بودند که هر جوان دانشجو فکر می‌کرد، اگر ایده‌های غربی در کشور ما پیاده شود بهشت ایده‌آل را خواهید دید.»

آیت‌الله مفتح به دشمنی غرب و شرق اشاره کرده و به عنوان شاهد، ندادن طلب ایران توسط شوروی را ذکر کرده و گفت: «در نهضت ملی شدن صنعت نفت، مرحوم دکتر مصدق از نظر اقتصادی در مضیقه افتاده بود، نفت تحریم شده بود، کمپانی‌ها نمی‌خریدند، حقوق کارمندها با تأخیر پرداخت می‌شد.»

وی در ادامه گفت:‌ «قرضه ملی منتشر شد، تا چاره درد اقتصادی را بکند. ما از شوروی طلا می‌خواستیم، طلب ما بود در آن قیام که قیام ملت ایران برای احقاق حق خودش بود، درخواست کردند، در این موقع بحرانی، طلب ما را به ما بدهید، شاید دولت ملی ما بتواند، با این مشکل اقتصادی مبارزه کند، اما شما به یاد دارید که طلب ما را ندادند و حمایت از ما نکردند ولی بعد از کودتای ۲۸ مرداد طلا را در اختیار دولت ضد خلقی زاهدی گذاشتند و بعد پاره‌ای از جوانان ما گفتند شوروی از لنینیسم منحرف شده است و آن مکتب آزادی‌بخش را پشت سر گذاشته است، چه بهتر که ما به یک دولت دیگر که او هم طرفدار همین مکتب است روی بیاوریم و چین است که می‌تواند پشتیبان و پشتوانه حرکت ما باشد.»


حجت‌الاسلام مفتح، نماینده آیت‌الله خمینی

آیت‌الله مفتح در ادامه اظهارات خود بر آگاهی و دانش جوانان انقلابی ایران تأکید کرد و گفت: «جوان‌ها به حکم عواطف پاک و وجدان آگاه و بیدار گول نمی‌خورند، من معتقدم جوان گول نمی‌خورد، اگر هم بخورد زود بیدار می‌شود. این حرف‌ها چیست. چرا مکتب غرب؟ چرا مکتب شرق؟ در این بین نقش نویسندگان توانای اسلام محسوس شد. نویسندگان مبارز ما آمدند اسلام راستین را برای جوانان کشور معرفی کردند. جوان چه می‌خواهی؟ مساوات؟ عدالت؟ برابری؟ آزادی؟»

آیت‌الله مفتح در ادامه اضافه کرد: «عجیب است همه این‌ها را خودت داری و خبر نداری. همه خواسته‌های تو در اسلام هست اما کدام اسلام. اسلام رژیم اسلامی که شاه خائن پناهش بود؟ نه، برای این‌که اگر اسلام اسلام واقعی باشد او دیگر اسلام پناه نمی‌شد، اسلام ضد او بود و ضد رژیم و ضد رفتار او و هر طاغوت و هر دیکتاتور. اسلام راستین علی، اسلام راستین حسین، اسلام راستین ائمه ما، اسلام راستین پیشوایان دلسوز ما، اسلام راستین رهبر انقلاب، رهبر شیعه میرزای شیرازی، آخوند خراسانی و رهبر بزرگ و قائد اعظم امام خمینی.»

آیت‌الله مفتح در مورد تلاش‌های دکتر شریعتی در انقلاب ایران گفت: «و در اینجا برای حق‌شناسی از زحمات مردی محقق آگاه متفکر مرحوم دکتر علی شریعتی باید نام برد: سخنان آتشین دکتر شریعتی و نوشته‌های توانای او نقش بزرگی در بیدار کردن نسل جوان داشت و روی آوردن به اسلام، نسل جوان به اسلام گرایش پیدا کرد مردم به اسلام راستین علاقه‌مند شدند در مقابل اسلام دربار و درباریان، تبلیغات اسلامیه شکل عالی در مملکت گسترش یافت.»

وی در این بخش از سخنانش افزود: «حوزه قم بسیج شد، مردم به مساجد به عنوان پایگاه‌های انقلاب و مبارزه روی آوردند، مسایل بیان شد، رژیم رسوا شد و در نتیجه آمادگی انقلاب در همه توده به وجود آمد ولی شما می‌دانید به قول جامعه‌شناسان هر جامعه‌ای که آبستن انقلاب است باید رهبری دلسوز، آگاه و وارد به اصول رهبری در آن جامعه پیدا بشود تا آن انقلاب به شکلی صحیح درآید و نتیجه بدهد. تشبیه می‌کنم رهبر انقلاب را به یک مامای قابل که می‌تواند این جنین را به دنیا بیاورد.»

مفتح در پایان نتیجه گرفت: «رژیم رفت. طاغوت رفت. شاه رفت مبارزه ملت ایران نتیجه دارد، والا بقیه‌اش دل‌خوشکنک است. سخن یکی است. دوست ارجمند ما جناب آقای مهندس بازرگان می‌فرمودند وقتی من به پاریس رفتم و اجازه ملاقات با امام را خواستم ایشان پیام دادند اگر می‌خواهند در این زمینه صحبت کنند یعنی در این‌که شاه باید برود هر طرحی فکری دارند بیایند، اما اگر غیر از این است نخیر بی‌خود وقت را صرف نکنند و هرکس دیگر و هر شخصیت روحانی ـ سیاسی می گفتند: آقا نمی‌شود تا انتقال قدرت این ارتش غول بی‌فرمانده چه می‌کند، نمی‌شود، آقا می‌فرمودند می‌شود، خیلی خونسرد و خیلی خونسرد می‌گفتند می‌شود. شبی که قرار بود به ایران بیایند قبل از آمدن به ایران، یکی از دوستانی که همراه ما بود می‌گفت آن‌ شب ما همه مضطرب و ناراحت بودیم شبی که بنا بود سحرش از پاریس حرکت کنیم‌. بعد نزدیک ساعت حرکت شد به اتاق امام رفتیم هیچ‌کدام از ما تا صبح خوابش نبرد اصلاً به اتاق امام رفتیم بگوییم نزدیک حرکت است دیدیم تنها کسی که خوب خوابیده خود آقاست.»

حجت‌الاسلام دکتر محمد مفتح ده ماه پس از این سخنرانی در روز ۲۷ آذر سال ۱۳۵۸ در مقابل دانشکده الهیات، توسط گروه فرقان کشته شد.


هدایت‌الله متین دفتری

شعبان بی‌مخ، مأمور اخلال در احمدآباد

هدایت‌الله متین دفتری، نوه دختری دکتر مصدق در گفت و گو با عباس شریفی از روزنامه اطلاعات در مورد دکتر مصدق و شعبان جعفری سخن گفت. وی اظهار داشت:

«دکتر مصدق سه سال در زندان لشگر ۲ زرهی حبس بود و تا مردادماه سال ۱۳۳۵ زندگی مصدق در این زندان سپری شد. آن زمان تمام مخالفین و ناراضی‌های سیاسی را در همین زندان نگهداری می‌کردند و کریم‌پور شیرازی، روزنامه‌نگار معروف را هم در همین زندان به آتش کشیدند و در همین زندان از سوزاندن این روزنامه‌نگار مشهور فیلمی هم تهیه شد که در بارگاه محمدرضا به نمایش در آمد.»

وی در مورد روزهای تبعید مصدق در احمد‌آباد گفت: «روزهای نخستینی که مصدق به احمدآباد رفته بود مقامات دولتی نزد او آمدند و از وی خواستند که چند محافظ برای مراقبت از او بگمارند، اما مصدق در پاسخ آن‌ها گفته بود، اگر می‌خواهید مرا در مقابل مردم محافظت کنید، من احتیاج به محافظ ندارم. اگر محافظت در مقابل شما مطرح است، خودتان تصمیم بگیرید به من آسیبی نرسانید.»

متین دفتری گفت: «بعد از رفتن مقامات دولتی چند کامیون از افراد مزدور و جیره‌خواران شعبان بی‌مخ به دستور مقامات دولتی به احمدآباد ریختند و امنیت دهکده کوچک را که محل اقامت مصدق بود بهم زدند و اهالی را دچار هراس و ناراحتی کردند. بعد از آن مصدق به مقامات دولتی اعلام کرد که من احتیاج به محافظ دارم زیرا اینجا هم زندان است و من باید زندانبان داشته باشم و به دنبال این تقاضا از طرف مقامات دولتی عده‌ای سرباز و مأمور ساواک به پاسداری از اطراف خانه مصدق مشغول شدند.»

نوه مرحوم مصدق به بررسی جمهوری‌خواهی از دید مصدق اشاره کرد و گفت: «اگر حکومت را ناشی از قدرت مردم بدانیم مصدق حاکم بود و در رفراندومی که چند روز قبل از ۲۵ مرداد برگزار شده بود، اکثریت مردم به حکومت او رأی مثبت داده بودند. البته عده‌ای به مصدق ایراد می‌گیرند که او بعد از ۲۵ مرداد با اخراج شاه و ملکه از کشور و تبعید خواهر و برادر او از وطن و به دست گرفتن اهرم‌های قدرت قادر بود رژیم سلطنتی را لغو و جمهوری اعلام کند و به سلطه استبدادی در ایران برای همیشه پایان دهد. این ایراد به جهاتی که ذیلاً اشاره می‌کنم به مصدق وارد نیست. اگر مصدق بعد از ۲۵ مرداد یک‌باره و ناگهانی شاه را خلع می‌کرد و نظام جمهوری اعلام می‌نمود از طرف گروه‌های متعصبی که پای‌بند سنن گذشته بودند و در آن زمان رژیم سلطنتی را برای کشور ما ضروری می‌پنداشتند، با واکنش شدید روبه‌رو می‌شد و بسیاری از نظامیان زیر بار این تغییر ناگهانی نمی‌رفتند.»

متین دفتری همچنین در مورد رابطه حزب توده و مرحوم مصدق گفت: «کمونیست‌های حزب توده در حیات سیاسی خود وابستگی زیادی به کشور همسایه ما شوروی نشان می‌دادند و هرگز حاضر به همکاری و همگامی با دکتر مصدق نشدند و حتی به کارشکنی پرداختند.»

وی گفت: «حزب توده در میتینگ‌ها و تظاهراتی که تشکیل می‌داد از سیاست مصدق انتقاد می‌کرد و به استناد روحیه انترناسیونالیستی حساب شوروی را از آمریکا جدا کرده و از مصدق می‌خواست که امتیازاتی به همسایه شمالی کشور بدهد. اما مصدق زیر بار نمی‌رفت و می‌گفت من به تمام مقرراتی که حمایت از رنجبر می‌کند معتقدم. من غیر از حمایت از این طبقه مرامی ندارم و نمی‌خواهم کارگری به نفع سرمایه‌دار بیچاره بشود.»


یزدی و قطب‌زاده در مراسم شریعتی

طوماری با سه هزار امضا در تائید قطب‌زاده

طوماری با امضای نزدیک به سه هزار نفر روی پنجاه محله دروازه غار معرفی می‌کردند به روزنامه اطلاعات رسید. در این طومار نوشته شده است، ما امضا کنندگان زیر اعتقاد داریم که:

۱. محتوای برنامه‌های رادیو تلویزیون باید توسط نمایندگان واقعی مردم در آن سازمان تهیه و نظارت گردد.

۲. آقای صادق قطب‌زاده را به عنوان نماینده واقعی خود از طرف امام خمینی در رادیو تلویزیون بار دیگر مورد تایید موکد خود قرار می‌دهیم.

۳. ما معتقدیم که اسلام دارای دمکرات‌ترین قوانین در جهت تأمین آزادی کلیه گروه‌های ملی جامعه می‌باشد.

۴. ما از آقای صادق قطب‌زاده می‌خواهیم که به عنوان نماینده ما در سازمان رادیو تلویزیون انقلاب اسلامی برنامه‌هایی در جهت بارور شدن رشد فکری مردم ایران و آشنایی بیشتر توده مردم با اسلام راستین تهیه و پخش کند.
امضا، زحمتکشان جنوب شهر، محله دروازه غار

موضوع تهیه طومار برای حمایت یکی از سوژه‌های سال‌های اول انقلاب بود و هر روز در روزنامه‌ها گروهی از مردم ارسال یک طومار با هزاران امضا در حمایت از صادق قطب‌زاده را گزارش می‌کردند.

بعدها شایع شد قطب‌زاده به سازماندهی گروه‌های فشار پرداخته است. صادق قطب‌زاده چند سال پس از این‌که مدیر عامل صدا و سیما و وزیر خارجه بود، از کار کناره گرفت و به اتهام اقدام برای کودتا دستگیر و سپس اعدام شد.


دکتر کریم سنجابی

ایران به همه کشور‌ها هشدار داد

دکتر کریم سنجابی، وزیر خارجه در مذاکره پنج‌شنبه گذشته با سفیر جمهوری مصر ضمن اعلام مواضع دولت انقلاب از مبارزات به حق و تاریخی ملل عرب و به ویژه خلق قهرمان فلسطین علیه اسرائیل جنایات رژیم سابق را تشریح کرد و اعلام داشت که پناه دادن به شاه از طرف هر دولت و تحت هر عنوان از نظر دولت ایران محکوم است و در روابط آینده ایران با آن کشورها تأثیر منفی خواهد داشت.

وزیر خارجه در این اظهارات رئیس جمهوری مصر که گفته بود از شاه سابق به عنوان یک مهمان شخصی پذیرایی خواهد کرد و به او پناه خواهد داد در این باره موضع دولت ایران را مبنی بر چنین استدلالی صریحاً اعلام کرد.


تیمسار دکتر مدنی، وزیر دفاع ملی

وزیر دفاع ملی اعلام کرد: خدمت وظیفه یک‌سال شد

خدمت وظیفه عمومی یک سال شد و دختران به طور کلی از خدمت وظیفه معاف شدند. این مطلب را تیمسار دکتر مدنی، وزیر دفاع ملی که سرگرم بازدید از استان سیستان و بلوچستان است عنوان کرد و گفت لایحه لغو وظیفه عمومی خانم‌ها و کاهش دوره نظام وظیفه پسران به مدت یک سال از تصویب هیأت دولت گذشت و برای تصویب نهایی به شورای انقلاب تقدیم شد.

وی در مورد این قانون گفت: «قانون عطف به ماسبق نمی‌شود ولی احتمالاً متمم به آن اضافه می‌شود تا درباره جمعی که هم اکنون مشغول گذرانیدن دوره وظیفه عمومی هستند تصمیماتی اتخاذ گردد.»

دکتر مدنی در سخنرانی‌هایی که در مساجد شهرهای زاهدان، ایرانشهر، چابهار و زابل ایراد نمود گفت: «دیگر بحث شیعه و سنی نخواهیم داشت. زیرا سیاست استعمار بود که بین مسلمانان جدایی و نفاق می‌افکند و حال با برچیدن نظام استعماری مسلمانان در کنار هم قرار دارند و به همه مسلمانان اطلاق می‌شود نه شیعه نه سنی.»

وزیر دفاع ملی در سخنرانی‌های خود به کمک ارتشیان در این نهضت اشاره کرد و گفت از این پس ارتش یک ارتش ملی است و در کنار مردم و در دل مردم باید جا داشته باشد. در بازدید از تیپ زرهی ۸۸ زاهدان سرهنگ فرزانه فرمانده جدید تیپ و در بازدید از شهربانی سرهنگ مقدم، رئیس انتخابی شهربانی را به کادر ارتشی و شهربانی معرفی کرد و گفت:

«در سربازخانه‌ها و شهربانی باید به روی مردم باز باشد و از روحانیون و دانشگاهیان برای سخنرانی دعوت شود و مردم نیز باید از این دستگاه‌ها که متعلق به خودشان است بازدید نمایند و آشنایی پیدا کنند.»

وزیر دفاع در سخنرانی‌های متعدد خود گفت: «از این پس اجازه نخواهیم داد یک سانتی‌متر از خاک مملکت جدا شود. و چنان‌چه چنین فکری به وجود آید با چنگ و دندان سی و چهار میلیون ایرانی از خاک وطن دفاع می‌شود و اگر این فکر به سر یک ایرانی بیفتد مثل نصیریها در مقابل گلوله قرار می‌گیرند.

دکتر مدنی همچنین در این سفر گفت طرح‌هایی برای وضع اقتصادی و فرهنگی منطقه تهیه شده است که پس از تصویب دو هیأت دولت و شورای انقلاب به مرحله اجرا در‌می‌آید.

تیمسار مدنی، وزیر دفاع، دو سال بعد از انقلاب، نفر دوم انتخابات اول ریاست جمهوری پس از ابوالحسن بنی‌صدر شد، در انتخابات مجلس اول از کرمان انتخاب شد، اما صلاحیتش رد شد و در سال ۱۳۵۹ برای همیشه از ایران به آمریکا رفت و تا هنگام مرگ در سال ۱۳۸۴ در همان‌جا زندگی می‌کرد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

توده ای فدایی ها که اصلا نبودند ؟ وجود نداشتند ؟ بیانیه نمیدادند ؟ از خمینی حمایت نمیکردند ؟ تو هم توده ای درآمدی ؟ یا داری از ترس حمله آنها و به قصد جلب حمایت آنها این طوری تاریخ را دست کاری میکنی ؟ امیدوارم بی دست مزد نمانی !!!

-- beh nabavi ، Mar 4, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)



آرشیو ماهانه