رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۴ دی ۱۳۸۸

تشکیل ستاد عزاداری برای آیت‌الله منتظری

تارنمای جنبش راه سبز (جرس)،از تشکیل «ستاد برگزاری مراسم ترحیم و بزرگداشت آیت‌الله منتظری» خبر داده است.

در بیانیه‌ای که به منظور اعلام موجودیت این ستاد صادر شده، دلیل تشکیل این گروه «ممانعت نهادها و ماموران حکومتی از برگزاری مراسم یادبود برای این مرجع تقلید شیعه» عنوان شده است.


شورای عالی امنیت ملی برگزاری هرگونه جلسه یادبود برای آیت‌الله منتظری را در سراسر ایران به‌ جز قم و نجف‌آباد ممنوع اعلام کرده‌است. مراسم عزاداری این روحانی منتقد در اصفهان با برخورد خشونت‌بار پلیس با شرکت‌کنندگان مواجه شد.

در قم نیز پس از برگزاری مراسم تشییع و تدفین این مرجع تقلید شیعه گروهی از لباس‌شخصی‌ها با حمله به خانه او، پارچه‌های سیاه نصب شده و عکس‌های وی را کنده و شیشه‌های منزل او را شکستند.

در بیانیه‌ «ستاد برگزاری مراسم ترحیم و بزرگداشت آیت‌الله منتظری» آمده است: «مراسم هفتم آن‌که حسین علی بود و عمری را به روش علوی زیست و با مبنای حسینی مبارزه کرد را در روز عاشورای حسینی در سراسر کشور در ضمن مراسم سنتی عزاداری برگزار می‌کنیم.»

پیش از این نیز برخی گروه‌های معترض اعلام کرده بودند در روز عاشورا اعتراضات خود به نتایج انتخابات و رخدادهای پس از آن را بار دیگر ابراز خواهند کرد.

پایگاه اینترنتی آیت‌الله منتظری، از دو روز گذشته مسدود شده و امکان دسترسی به آن وجود ندارد

بنا بر بیانیه ستاد جدید، این ستاد از سوی جمعی از شاگردان، علاقه‌مندان و پیروان این روحانی منتقد جهت «هماهنگی، اطلاع‌رسانی و یاری به هموطنان برای برگزاری مراسم ترحیم و جلسات بزرگداشت آیت‌الله منتظری» شکل گرفته است و در رابطه با برنامه‌های بزرگداشت این مرجع تقلید اطلاع‌رسانی خواهد کرد.

از سوی دیگر پایگاه اینترنتی آیت‌الله منتظری، از دو روز گذشته مسدود شده و امکان دسترسی به آن وجود ندارد.
تارنمای جرس، می گوید که بخش سایبری (فضای مجازی) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این تارنما را مسدود کرده است.

فتواها، کتاب‌ها، سخنرانی‌ها و بیانیه‌های این مرجع تقلید شیعه در تارنمای شخصی وی منتشر شده بود. آیت‌الله منتظری از نخستین مراجع تقلیدی بود که اقدام به راه‌اندازی پایگاه اینترنتی کرد.

حسین‌علی منتظری از بالاترین مراجع تقلید شیعه بود. وی یکی از سرشناس‌ترین منتقدان سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران بود و در وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری از معترضان حمایت کرده بود.

Share/Save/Bookmark

در همین رابطه:
ممنوعیت سراسری جلسات ترحیم آیت‌الله منتظری

نظرهای خوانندگان

روز عاشورا همگي در سراسر ايران بر عليه يزيد و يزيديان زمانه مي‌خروشيم. و راه حسين و منتظري آزاديخواه و انساندوست را ادامه خواهيم داد.

-- بدون نام ، Dec 24, 2009 در ساعت 01:31 PM

کی خواهند فهمید که باید بروند. چند ماه پیش هنوز فرض را بر این میگیریم که جای بخشش بود ولی حالا چی؟هیچ اهی جز سرنگونی این نظام مستبد دینی وجود ندارد.
به امید پیروزی
زنده باد ازادی

-- nam ، Dec 24, 2009 در ساعت 01:31 PM

بگو مرگ بر معاویه تا دهانت پاک بماند از نام بدتر از معاویه ی امروز!
بگو مرگ بر این نظام
زنده باد جمهوری ایرانی
بگو زنده باد انقلاب سبز
بگو زنده باد حکومت ایرانی
مرگ بر حکومت غیر ایرانی که بر ایران حکم براند

-- بدون نام ، Dec 25, 2009 در ساعت 01:31 PM

دوستان سلام بر همه و سلام بر زمانه ایها. اگر این نامه ی منتظری به خاتمی را نخواندید بخوانید:
چهارشنبه ۲۳ دسامبر ۲۰۰۹
نامه آیت‌الله منتظری به خاتمی در سال ۸۳
توضیحات من درباره این نامه

قصد نداشتم در رابطه با عملكرد آقای خاتمی و اصلاحات وعده داده شده ايشان فعلا اظهار نظر كنم، ولي با توجه به ارسال نامه ايشان براي من، و انتظار و تمايل دفتر ايشان به اظهار نظر، به چند كلمه‌ای اشاره می‌كنم. و آقايان توجه دارند كه اين‌جانب همواره در گفتار و نوشتار خود صريح‌اللهجه بوده‌ام. مراتب ديانت و فضل و آگاهي به مسائل روز و تعهد نسبت به وظايف دينی و ملی و سوابق درخشان و فضيلت خانوادگی جناب آقای خاتمی و مخصوصا شخصيت معنوی و اخلاقی پدر بزرگوار ايشان مرحوم آيت‌الله آقای حاج سيد روح‌الله خاتمی - طاب ثراه - براي همگان روشن است . همچنين ترديدي ندارم كه ايشان با حسن نيت و با علاقه به تحقق اهداف انقلاب اسلامی، خود را كانديدای رياست جمهوری نمودند و اصلاحاتی را به مردم وعده دادند.
مردمی كه سال‌های تلخ جنگ تحميلی را تحمل نموده ولی قشر عظيمی از آنان در اثر عملكرد مسئولين و متصديان امور نسبت به وعده‌های داده شده در انقلاب به يأس و نااميدی و يا به ترديد و آشفتگی و احياناً به بدبينی نسبت به آينده رسيده بودند. در چنين فضایی آقای خاتمی با شعارهای بسيار زيبا و دلنشين و مطابق خواسته‌هاي مردم، وعده "اصلاحات" را - كه جز وفا به وعده‌ها و شعارهاي اوليه انقلاب نبود - به مردم اعلام نمود، و مردم نيز بر همين اساس چنان اقبالي نمودند كه برای همگان غيرمنتظره بود.


اكنون بعد از گذشت بيش از هفت سال از رياست جمهوری ايشان متأسفانه ديده می‌شود يأس و نااميدی و يا بدبينی مردم مجدداً به همان وضعيت زمان قبل و يا بدتر از آن رسيده است، و نيز ديده می‌شود قشر عظيمی از نسل جوان احساس بی‌هويتی می‌كند و به آينده خود كاملا بدبين می‌باشد. اين‌جانب نمی‌خواهم با بی‌انصافی بگويم جريان اصلاحات هيچ توفيقی به دست نياورد، اما می‌خواهم بگويم آنچه به دست آمد در مقابل آنچه وعده داده شده بود و امكان دسترسی به آن نيز فراهم شد و نيز در مقابل آنچه خواسته و انتظار مردم بود بسيار ناچيز می‌باشد. آقای خاتمی در "نامه‌ای برای فردا" و نيز در بسياری از سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های خود سعي كرده‌اند علت يا علل اين ناكامی را تشريح نمايند، ولي به نظر اين‌جانب بيانات ايشان تاكنون قانع‌كننده نمی‌باشد. ايشان در اين رابطه چند محور را مطرح و مورد تأكيد قرار داده‌اند:


۱- ايشان فرهنگ استبدادزدگی ملت ما را مطرح می‌كنند و اين كه سال‌ها وقت بايد صرف شود تا اين فرهنگ غلط از بين برود. در وجود فرهنگ استبدادزدگی بحثی و اختلافی نيست، اما سخن اين است كه چرا ما در عمل به اين فرهنگ مشروعيت می‌دهيم؟ چرا ما در عمل تسليم خواسته‌های متوليان اين فرهنگ شديم؟ و چرا به جای اين كه با توكل به خدای متعال و اعتماد به نفس تسليم رضای خدا و خواسته مردم شويم، در هر فرصتی كه پيش آمد سرانجام راضی نمودن متوليان فرهنگ استبدادزدگی را ترجيح داديم؟
بديهی است در چنين فضايی استبداد به خود مشروعيت قانونی می‌دهد و به دنبال آن خواسته‌های ناشی از فرهنگ استبدادزدگی شكل قانونی به خود می‌گيرد و قهراً زور و خشونت نيز عملاً قانونی می‌گردد. انسان اگر - فرضاً - در برابر قدرت‌ها توان مقاومت نداشته باشد، انتظار می‌رود حداقل توجيه‌گر و مجری مظالم و كارهای خلاف آنان نباشد و يا با سكوت خود روی آنها صحه نگذارد.


۲- ايشان در نامه اخير خود و در جاهای ديگر گفته‌اند: "بايد اين پندار غلط را از ذهن خود بزداييم كه برای رهایی بايد منتظر قهرمان بود."
کسی نگفته است كه مردم ما منتظر آمدن قهرمانی از غيب و رها نمودن آنان از وضعيت كنونی می‌باشند. بلكه بحث اين است كه مردم ما در جريان اصلاحات كار خود را به بهترين وجه انجام دادند، و با آن همه تلاش و تبليغات مسموم و انحرافی جناح مخالف اصلاحات، دو مرتبه به صحنه آمدند و رأی چشم‌گيری دادند، و در هر فرصتی كه پيش می‌آمد از شعارهای اصلاحات و شخص ايشان پشتيباني نمودند. آيا انتظار مردم از آقای خاتمی برای عمل به وعده‌های خود كه مورد تأكيد و تأييد آنان بود به معنای انتظار قهرمان شدن ايشان بود؟ مگر مردم چه كاری بايد می‌كردند و نكردند؟
آقای خاتمی موانع سر راه اصلاحات - چه موانع به اصطلاح قانونی و يا غير آنها - را چه هنگامی برای مردم تشريح نمود و از آنان كمک خواست و مردم به ايشان پاسخ مثبت ندادند؟ در شرايطي كه جناح مخالف اصلاحات به كارشكنی و سنگ‌اندازی خود ادامه می‌داد، حداقل چيزی كه مردم از آقای خاتمی انتظار داشتند اين بود كه صريحاً با مردم صحبت كند و عذر خود را به مردم بگويد و از مردم بخواهد عذر او را پذيرفته و آبرومندانه كنار رود. كنار رفتن آبرومندانه مستلزم و يا به معنای معارضه با حاكميت نمی‌باشد، بلكه قطعی‌ترين پيامد و اثر آن حفظ حيثيت و جاذبه جريان اصلاحات و شخص ايشان بود، و قهراً ايشان می‌توانست در آينده منشا تحول و تداوم راه اصلاحات باشد.
اما در پيش گرفتن سياست دوپهلو حرف زدن و در عمل جناح اقتدارگرا را راضی نمودن و حقيقت را قربانی مصلحت كردن و عدالت را در موارد گوناگون و نسبت به افراد زيادی قربانی مظالم تحميلی و ناخواسته نمودن، عاقبتی جز همين وضعيت كه پيش آمده است ندارد.
۳- ايشان می‌گويد: "زور و خشونت را نبايد و نمی‌توان با زور و خشونت پاسخ داد." منتقدين سياست‌های آقای خاتمی هيچ گاه نگفته‌اند زور و خشونت طرف مخالف اصلاحات را بايد با زور و خشونت پاسخ داد، بلكه می‌گويند: چرا عملا با سياست محافظه‌كاری و دوپهلو عمل كردن و حقايق را از مردم پنهان نمودن، به زور و خشونت اقتدارگرايان مشروعيت بخشيده شده و تحكيم گرديد؟
كسانی به زور و خشونت متوسل می‌شوند كه در بين مردم جايگاه و خواستگاهی ندارند، اما جريان اصلاحات كه در آغاز دارای پشتوانه قوی مردمی بود چه نيازی به توسل به زور و خشونت داشت؟ مردم‌سالاری وقتی از شعار به عمل می‌رسد كه مردم كاملاً در جريان كارشكنی‌های مخالفين اصلاحات قرار گيرند. طبيعی است هنگامی كه آقای خاتمی سياست محافظه‌كاری و ملاحظه بيش از اندازه رقبای اصلاحات را پيش می‌گيرد، مردم بتدريج از شخص و جريان وابسته به ايشان و نيز از اصلاحات مأيوس و نااميد می‌شوند، كه نمونه آن را در انتخابات شوراها و در جريان رد صلاحيت‌ها و تحصن تعدادی از نمايندگان مجلس ديديم.
اشتباه بزرگ ايشان اين بود كه از همان روزهای اول رياست جمهوری و تعيين اعضای كابينه - كه جناح اقتدارگرا در ضعف كامل و حتی شوک غيرمنتظره بود - به جای اتخاذ سياست متكی به خود و انتخاب افرادی كه خود تشخيص می‌داد، با داشتن سرمايه عظيم رأي مردم، افراد و سياست‌های تحميل شده را قبول نمود و كسانی را كه به كمتر از نابودی او راضی نبودند حيات سياسی دوباره بخشيد و به آنان مشروعيت داد، و در اين رابطه بسياری از علاقه‌مندان و همفكران خود را از دست داد.


همين اشتباه كليدی ايشان سرآغاز انحراف در مسير اصلاحات بود، و همه ديديم كه متعاقب آن، آقای خاتمی مجبور شد در هر مورد رضايت آنان را جلب كند. و بدون گرفتن امتيازی پيوسته به آنان امتياز داد، تا رسيد به وضعيت كنوني كه متأسفانه دولت او تقريباً در مسائل اساسی كشور در حاشيه قرار گرفته و تصميم‌گيريهای اصولی كشور در جای ديگر توسط همان جناحی انجام می‌شود كه ايشان مرتباً به آنان امتياز می‌داد، و با اين حال نمی‌دانم چرا ايشان همين حقيقت را صريحاً به مردم نمی‌گويد؟
از خدای متعال حسن عاقبت برای همگان و عزت و سربلندی اسلام و ملت شريف ايران را مسألت دارم.
والسلام علی جميع اخواننا المسلمين.
۲۰ مرداد ۱۳۸۳

قم المقدسة - حسينعلی منتظری

-- بدون نام ، Dec 25, 2009 در ساعت 01:31 PM

خاتمی گفت ملت ببخشید. خامنه ای گولم زد ....

-- بدون نام ، Dec 25, 2009 در ساعت 01:31 PM