تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

دانشمند آمریکایی در تهران

شهریورماه امسال در تهران، هشتمین کنگره‌ی بین‌المللی باروری و ناباروری و به طور هم‌زمان سومین کنگره‌ی بین‌المللی سلول‌های بنیادی مؤسسه‌ی رویان برگزار شد.

در این کنگره که با حضور دانشمندان و محققانی از ۴۰ کشور جهان به موضوعاتی همچون سلول‌های بنیادی خاص پیوندی، سلول‌های بنیادی جنینی، تمایز کنترل شده سلول‌های بنیادی جنین و بزرگسال، مهندسی بافت، نانوتکنولوژی و اخلاق پزشکی در سلول‌های بنیادی، جنین‌شناسی، اندرولوژی، اپیدمیولوژی، فیزیولوژی باروری و ایمونولوژی باروری و یائسگی پرداخته شد. این کنگره در صد ساعت کاری به مدت سه روز در هفت سالن مرکز همایش‌های رازی تهران برگزار شد.

از جمله دانشمندانی که در این همایش حضور داشتند، رودولف یانیش (Rudolf Jaenisch) دانشمند و پژوهشگر برجسته‌ی آمریکایی است. یانیش آلمانی‌الاصل متولد ۱۹۴۲ و پروفسور زیست‌شناس در مؤسسه‌ی تکنولوژی ماساچوست آمریکا (MIT) و همچنین به عنوان پیشرو در علم شبیه‌سازی‌درمانی و نقل و انتقال میان هسته‌ی سلول‌هاست.

او که بیش از ۳۰۰ مقاله‌ی علمی را در کارنامه‌ی خود دارد، پیش از این ریاست دپارتمان ویروس‌شناسی تومورها را در دانشگاه هامبورگ بر عهده داشته است.

یانیش به تازگی با انتشار مقاله‌ای در سایت مجله‌ی نیچر (Nature) از سفر خود به تهران سخن می‌گوید. متن زیر برگردان فارسی مطلب اوست:


رودولف یانیش (Rudolf Jaenisch) (منبع)

پژوهشگران مشتاق سلول‌های بنیادی در ایران؛ بودجه‌ی فراوان، اما همراه با کمبود امکانات
رودولف یانیش

هنگامی که بلیط هواپیما را خریده و اوراق اداری سفر به ایران برای شرکت در هشتمین کنفرانس بین‌المللی مؤسسه‌ی رویان را پر کردم، از سوی آشنایان و همکارانم به بی‌ملاحظگی و عجول بودن متهم شدم. آن‌ها از جرأت من برای سفر به ایران هیجان‌زده شده بودند. بسیاری از محققان آمریکایی دعوت خود برای سفر به ایران را به دلیل نگرانی‌های امنیتی رد کرده بودند.

به هر ترتیب در طول اقامتم در تهران من با اشتیاق و میهمان‌نوازی مواجه شدم. دیگر محققان غربی چون سارا برگا (Sarah Berga) از دانشگاه اِموری نیز که پیش‌تر در کنفرانس‌های گذشته سخن رانده بود، با رفتاری مشابه روبه‌رو شده بودند. تنها تأسف من از این بود که در این کنگره افراد بیشتری از آمریکا شرکت نداشتند.

علی‌رغم نگرانی همکارانم، من در ایران احساس امنیت بیشتری می‌کردم تا در یک شهر بزرگ آمریکا و در لباس یک گردشگر. هیچ فقیری به چشمم نخورد و هیچ رفتار تهاجمی و توهین‌آمیزی که مرا آزرده‌خاطر سازد، ندیدم و کشور زیبا بود. صد البته که من از مباحث سیاسی اجتناب می‌کردم و به مسائل مذهبی حساس بودم. اگر یک زن بودم لباس بلندی بر تن می‌کردم و مو‌هایم را می‌پوشاندم.

کنفرانس رویان در زمینه‌ی زیست‌شناسی تولید مثل به میزبانی مؤسسه‌ی رویان در تهران که یکی از نخستین مؤسسات تحقیقاتی و پیشگام در امر پژوهش در جهان اسلام است، برگزار شد. لغت «رویان» در زبان فارسی به معنی جنین است و تأکید اصلی مؤسسه بر سلول‌های بنیادی جنینیِ انسان و زیست‌پزشکی تولید مثل است.

حکومت ایران در پشتیبانی از علوم سلول‌های بنیادی بسیار مشتاق است. محققان باید برخی قوانین اخلاقی را رعایت کنند: شبیه‌سازی انسان کامل مجاز نیست و آیت‌الله علی خامنه‌ای، بالاترین مقام مملکتی به پژوهشگران هشدار داده است که تولید اندام‌ها و قسمت‌های مختلف بدن انسان هرگز نباید به شبیه‌سازی کامل انسان منجر شود. با این تفاصیل و خطوط مشی، دانشمندان در این زمینه از طرف حکومت دینی خوب حمایت می‌شوند.

وقتی مؤسسه‌ی رویان امسال به ساختمان جدید خود نقل مکان کرد، آقای خامنه‌ای از آن بازدید کرد تا از نزدیک آن چه را که حمایت می‌کند، مشاهده کند. ساختمان جدید بسیار مدرن است و مؤسسه بهترین دانشجویان را جذب می‌کند.

در کنگره‌ی رویان بیش از دو هزار شرکت‌کننده و بیش از ۸۰ سخنران از ایران و سراسر دنیا حضور داشتند اما فقط هفت سخنران از آمریکا شرکت کرده بودند. جلسات به زبان انگلیسی و موضوعات از بیماری‌های زنان و زایمان و همه‌گیر‌شناسی تا اخلاق پزشکی، به خصوص زیست‌شناسی سلول‌های بنیادی در جریان بود.


«رویانا» گوسفند شبیه‌سازی شده‌ی ایرانی (منبع)

تجهیزات برگزاری کنفرانس عالی و مباحث در جلسات و راهروها فعال و زنده بود. موارد انجام و ارائه شده در کنفرانس شامل گوسفند شبیه‌سازی شده (به نام رویانا)، صفات و مشخصات مولکولی سلول‌ها و دیگر اقدامات در زمینه‌ی نقشه‌ی پروتئینی (شناسایی و تهیه)، تجدید برنامه‌ریزی سلولی و کار بر روی سلول‌های بنیادی بالغ و جنینی بود.

این کنفرانس سالانه اهمیت فراوانی برای محققان ایرانی دارد. به طوری که بهترین و برای بسیاری تنها راه ملاقات و تبادل نظر با دانشمندان خارجی است.

همکاری‌های بین‌المللی برای دانشمندان ایرانی و انجام کارهایشان به دلیل این که با مشکلات بی‌معنی و موانع پشتیبانی روبه‌رو هستند، بسیار ضروری است. مشکل اصلی علم در داخل کشور نیست؛ بلکه در جابه‌جایی و رفت و آمد افراد و ابزارآلات ضروری علمی میان ایران و اکثر کشورهای جهان است. اگر چه محیط داخل ایران، محیط بازی است و بودجه‌ی مناسبی در اختیار محققانش قرار دارد؛ اما کشور نمی‌تواند ابزارهای مورد نیازی را وارد کند که بیشتر دانشمندان سلول‌های بنیادی همه‌روزه از آن‌ها استفاده می‌کنند و تصور کار بدون آن وسایل برای خیلی‌ها مشکل است.

مهم‌ترین دلیل این امر تحریم‌های اقتصادی است که از طرف کشورهایی چون آمریکا و اتحادیه‌ی اروپا اعمال شده است که تحت این شرایط، صادرات بسیاری از ابزارهای علمی ممنوع و صدور برخی از آن‌ها نیاز به مجوز اختصاصی دارد.

یکی از پژوهشگرانی که با او برخورد کردم، به تازگی دوره‌ی فوق‌دکترای خود را در کانادا به اتمام رسانده بود و برای کار به ایران بازگشته بود. او هم‌اکنون مسئولیت گروهی را بر عهده دارد که در زمینه‌ی نقشه‌ی پروتئینی سلول‌های بنیادی فعالیت می‌کنند و نتایج آن را در نشریات بین‌المللی به چاپ رسانده‌اند. اما آن‌ها به طیف‌سنج جرمی که ابزار استاندارد بسیاری از آزمایشگاه‌های تهیه‌ی نقشه‌ی پروتئینی است، دسترسی ندارند.

کمبود امکانات به این معنی است که آن‌ها باید از دیگر آزمایشگاه‌ها کمک بگیرند و هر دفعه که موفق به ساخت پروتئین می‌شوند، آن را به آلمان برای تجزیه و تحلیل بفرستند. دوباره تأکید می‌کنم که این محدودیت‌ها به دلیل هزینه‌ی این تجهیزاتِ ضروری نیست؛ بلکه به این دلیل است که قطعات در آمریکا تولید می‌شوند و ایالات متحده با وضع تحریم‌ها، از صدور آن‌ها به ایران جلوگیری می‌کند.

موانع، تأخیرها و عقب‌روی‌ها هر زمانی ممکن است بر سر راه علم به وجود بیایند و به مکان وقوع آن‌ها ارتباطی ندارند؛ اما محققان ایرانی با موانع اضافه بر سازمان که توسط سیاست تحمیل می‌شوند، مواجه هستند.

زیست‌شناسان سلولی حتی از داشتن دستگاه‌هایی که سلول‌ها را بر اساس شناسه‌ی پروتئین سطحی آن‌ها طبقه‌بندی می‌کنند، محرومند. چرا که تجهیزات ضروری ساخت آمریکا نمی‌توانند به ایران وارد شوند.

آن‌ها بسیاری از آزمایش‌هایی را که ما معمول فرض می‌کنیم، نمی‌توانند انجام دهند. بنابراین بر همکاری با محققان و دانشمندان کشورهای دیگر تکیه می‌کنند. حتی زمانی که تجهیزات فراهم شوند، مشکلات پشتیبانی از آن‌ها، گریبان‌گیر محققان می‌شود و آن‌ها را از پیش رفتن با آزمایش‌هایشان باز می‌دارد.


بازدید آیت‌الله خامنه‌ای از مؤسسه‌ی رویان پس از انتقال به ساختمان جدید در سال ۱۳۸۶ (منبع)

به اعتقاد من این قید و شرط‌ها مورد علاقه‌ی کسی نیست. خود دانشمندان وضعیت را بغرنج‌تر می‌کنند که ناشی از اطلاعات نادرستی است که دارند و تصور می‌کنند که با سفر به ایران خود را به خطر می‌اندازند. البته عاقلانه است که کسانی که نمی‌توانند به طرز قابل قبولی لباس بپوشند یا وارد بحث‌های سیاسی نشوند، از سفر به ایران بپرهیزند؛ اما خیل عظیم محققان خود را در میان حلقه‌ای از مردان و زنان مؤدب، میهمان‌نواز و باسوادی می‌بینند که با ذوق و شوق به مبادله‌ی دانش و اطلاعات با دانشمندان خارجی می‌پردازند. تشویش‌های غیرواقعی در زمینه‌ی سفر به ایران، به طور مؤثری تحریم‌های علمی را به نوع سیاسی آن افزوده است.

پژوهشگران ایرانی هیچ گونه نگرانی درباره‌ی سفر به خارج از کشور ندارند. دانشجویان، چه مرد و چه زن، در هر فرصتی نظر و توصیه‌ی من را در ارتباط با به دست آوردن موقعیتی در یک مؤسسه‌ی آمریکایی مورد پرسش قرار می‌دادند. اگر چه مقامات علمی نگران پدیده‌ی فرار مغزها هستند؛ اما آن‌ها مشتاقانه از آموزش دانشجویانشان پشتیبانی می‌کنند و اگر برای انجام پروژه‌ای تجهیزات ناکافی باشد، آن‌ها ترجیح می‌دهند در عوض فرستادن نمونه‌های آزمایشگاهی، دانشجویان و محققان خود را به آزمایشگاه‌های خارج از کشور اعزام کنند.

به نظر من دانشجویان و متخصصان ایرانی که بتوانند موقعیتی را در آزمایشگاه‌ها و مؤسسات خارجی به دست آورند، می‌توانند بر کمک‌های دولتی در تأمین مخارج خود حساب کنند.

آزمایشگاه‌های اروپایی و استرالیایی سلول‌های بنیادی برای همکاری و تبادل نظر به روی دانشمندان ایرانی گشوده‌اند؛ اما فرصت‌های بسیار محدودی برای ارتباط با آمریکایی‌ها موجود است.

یک مشکل بزرگ این است که فراهم کردن ویزای دانشجویی و تحقیقاتی آمریکا برای ایرانیان مشکل است. بنابراین یک محقق ایرانی ابتدا باید به یک کشور ثالث سفر کند و در سفارت آمریکا تحت مصاحبه قرار گیرد.

حتی پس از این و رفع مشکلاتی چون هزینه‌ها شخص نمی‌تواند به صدور ویزا مطمئن باشد. به عقیده‌ی من بسیاری از دانشجویان توانا و باصلاحیت ایرانی نمی‌توانند اقدامی در جهت تحصیل و تحقیق در آمریکا انجام دهند.

تفاوت‌های روشنی میان کشورهای ما وجود دارد؛ ولی این تفاوت‌ها در آزمایشگاه محو می‌شوند. همان طور که ما با طرح سؤالات و نظرات علمی این کار را می‌کنیم. به علاوه سیاست‌هایی که کار و همکاری علمی را کمرنگ می‌کنند، نه تنها در این زمینه، بلکه در روابط بین‌المللی نیز تأثیر دارند.

وقتی ما تبادل نظر و عقیده نداشته باشیم، موجب پرورش تعصب و بی تحملی نسبت به همدیگر می‌شویم و این موضوعی است که علم می‌تواند به بی‌اثر شدن آن کمک کند.


«رویانا» پس از تولد (منبع)


کوتاه درباره‌ی مؤسسه‌ی رویان:
مرکز تحقیقات رویان در سال ۱۳۷۰ تأسیس شد. این مؤسسه در مهرماه ۱۳۷۷ با نام «پژوهشکده رویان» به تصویب وزارت بهداشت و درمان وآموزش پزشکی رسید. در حال حاضر این پژوهشکده به عنوان یکی از مراکز تحقیقاتی - درمانی کشور مشغول به فعالیت است.

فعالیت‌های درمانی این مرکز تا کنون به تولد بیش از ۱۸۰۰ نوزاد منجر شده است. همچنین این مرکز بولتنی با موضوع ناباروری و مجله‌ای در ارتباط با علوم سلولی و ناباروی با نام «یاخته» منتشر می‌کند.

هم‌اکنون پنج گروه تحقیقاتی متشکل از ۶۴ محقق، تعدادی دانشجوی دکترا و پزشکان دارای فوق‌تخصص زنان و زایمان در حوزه‌های: ناباروری مردان، ژنتیک، جنین‌شناسی و همه‌گیر‌شناسی در حال تحقیق و فعالیت هستند. از پروژه‌های مهم انجام شده این مؤسسه می‌توان به: شبیه‌سازی گوسفندی به نام «رویانا»، تولید اولین جنین منجمد در ایران و اولین باروری آزمایشگاهی در ایران اشاره کرد.

مؤسسه‌ی رویان قصد دارد در آینده‌ی نزدیک اولین بانک سلول‌های بنیادی خون بند ناف را در کشور ایجاد کند. همچنین پژوهش گسترده بر روی درمان بیماران قطع نخاعی و شبیه‌سازی گاو نر با ژن انسانی از دیگر پروژه‌های آتی این مؤسسه است.

منابع:
۱- مقاله در سایت مجله‌ی نیچر
۲- سایت مؤسسه‌ی رویان

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

این مقاله فقط لبخند تمسخر وتاسف برلبانم نشاند.سراپا دروغ وتبلیغات

ماجرای جوک همسر هموطن شهرستانی ام را در مسافرت به تهران بیادم آورد.

راستی چرا راجع به قتل دکتر زهرا بنی... در بازداشتگاه نمینویسید؟.

-- Jalil ، Nov 6, 2007

دانشمندان بزرگ ديگري هم مثل جوزف تيلور برنده ي نوبل فيزيك و لارلو لوواش تركيبيات دان بزرگ در سال گذشته به ايران آمده اند.

-- z ، Nov 6, 2007

علی‌رغم نگرانی همکارانم، من در ایران احساس امنیت بیشتری می‌کردم تا در یک شهر بزرگ آمریکا و در لباس یک گردشگر. هیچ فقیری به چشمم نخورد و هیچ رفتار تهاجمی و توهین‌آمیزی که مرا آزرده‌خاطر سازد، ندیدم و کشور زیبا بود. صد البته که من از مباحث سیاسی اجتناب می‌کردم و به مسائل مذهبی حساس بودم. اگر یک زن بودم لباس بلندی بر تن می‌کردم و مو‌هایم را می‌پوشاندم.

-- بدون نام ، Nov 6, 2007

دستتان درد نکند. سپاسگزارم

-- فرزانه ، Nov 7, 2007

مسلما ما مردم کشورها با هم هیچ مشکلی نداریم به ویژه دانشمندان و اهل علم.مشکل سیاستمداران هستند و زیاده خواهی های آنها.اگر بیاموزند به حقوق ملت ها احترام بگذارند. همه دنیا در صلح خواهد بود.

-- جواد ، Feb 16, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)