خانه > هادی ناصری > گزارش > افزایش فشارها بر دانشجویان دانشگاه آزاد تبریز | |||
افزایش فشارها بر دانشجویان دانشگاه آزاد تبریزمأمور حراست دانشکده شتابزده وارد اتاق شد و گفت: «دختره رو پیداش نکردم، بایستی از در بیرون رفته باشه.» سپس رو به پسر جوان کرد و با عصبانیت گفت: «چرا فراریاش دادی؟ این طوری برات بد میشه.» دانشجو با صدای لرزان گفت: «به خدا فراری ندادم، قبل از این که شما برسید، رفت.» کمی مکث کرد و با لحنی قویتر ادامه داد: «آخه مگه حرف زدن جرمه؟» در این میان مسئول حراست به زبان آمد و با تحکم گفت: «حرف؟ هر غلطی دلتون خواست میکنین، اسمش رو حرف میذارین؟ جالبه!» دانشجو که از حرف حراستی جا خورده بود، با زبان التماسگونه گفت: «آقا به جان عزیزتون ما کاری نکردیم. حتی با فاصله از هم نشستیم. تو رو خدا گذشت کنید و ببخشید.» حراستی که گویی پیروزی بزرگی نصیبش شده رو به دانشجو خطاب کرد: «کارت دانشجوییات رو تحویل میدی و به دختره میگی بیاد خودش رو معرفی کنه تا تکلیفتون رو مشخص کنیم.» حراست نهادی است که مسئولیت تأمین امنیت دانشگاه را بر عهده دارد. اما این روزها این بخش و وضعیت داخلی در دانشگاههای ایران خصوصآ دانشگاه آزاد اسلامی تبریز، نمود تازهای پیدا کرده است. نصب پوسترهایی که از دانشجویان دعوت به همکاری و ارسال گزارش میکنند، جداسازی بوفهی آقایان و بانوان در دانشکدهی دامپزشکی - کشاورزی و بازرسی بدنی ویژهی بانوان از جمله اقدامات حراست دانشگاه آزاد تبریز برای وارد آوردن هرچه بیشتر فشار بر دانشجویان این دانشگاه است. روایت ذکر شده ماجرای حقیقی اتفاق افتاده برای یکی از دانشجویان ادبیات دانشگاه آزاد تبریز بود که نمونهای از مشکلات هر روزهی دانشجویان این دانشگاه است. به این بهانه نظر تنی چند از دانشجویان این دانشگاه را جویا شدیم:
ماجرای پوسترها چیست؟ آیدین دانشجوی ترم ششم عمران میگوید: «از اول ترم که آمدیم این پوسترها نبودند ولی حدود یک هفته بعد یک دفعه روی دیوارها رفتند.» آیدین در ارتباط با هدف از نصب پوسترها اعتقاد دارد: «به نظر من هدفشان فقط و فقط یک چیز است: امنیتی کردن فضای دانشگاه مثل دانشگاه امیرکبیر اما غافلند از این که ما نامرد نیستیم یعنی هیچ دانشجویی نامرد نیست مگر نفوذی خودشان باشد تا بقیه را لو بدهد.» میپرسم آیا فعالیت خاصی در دانشگاه انجام میشود که کسی بخواهد آن را فاش کند؟ در پاسخ میگوید: «نه زیاد.» سپس ادامه میدهد: «دانشگاه آزاد مثل سراسری نیست که جو سیاسی غلیظی داشته باشد. اما در وقایعی مثل ماجرای کاریکاتور روزنامهی ایران، خب بچهها فعالیت کردند.» آیدین با بیان این مطلب که دانشجویان دانشگاه آزاد درگیر مشکلات خود هستند اضافه میکند: «بچهها مشغول درگیریها و مشکلات عدیدهی خودشان هستند اما فعالیتها هم روز به روز بهتر و پربارتر میشوند.» محمدجواد دانشجوی فیزیک معتقد است حراست و بسیج دانشجویی دانشگاه باید ابتدا چهرهی مخدوش خود را اصلاح کنند: «اگر حراست و بسیج تلاش کنند تا چهرهی مخدوش خود را بهبود دهند، بهتر از جاسوسی بین افراد است.» سپس این گونه ادامه میدهد: «متأسفانه نیروهای حراست جز بگیر و ببند، کار دیگری بلد نیستند و تخصصشان در گیردادن به سر و وضع دختر و پسر است که جدیدآ شاهد اضافه شدن آموزش و تخصص «آدمفروشی و جاسوسی» به مجموعهی تواناییهای آنها هستیم.» منیژه وقتی متوجه تهیهی گزارش میشود با حالتی اعتراضآمیز به من میگوید: «برای چه گزارش تهیه میکنید؟ برای که؟ با این کارها چیزی تغییر نمیکند.» او که دانشجوی طراحی است از بیفایده بودن گزارشها سخن میگوید: «هر روز در رادیو و تلویزیونهای فارسی و غیرفارسی، شاهد پخش گزارشها و تصاویر ظلم به دانشجویان هستیم. اما اوضاع تفاوتی با قبل ندارد؛ حتی اگر از تلویزیون خودمان (اشاره به تلویزیون دولتی) پخش شوند، باز هم اثری ندارند.» نظرش را دربارهی پوسترها سؤال میکنم. با طعنه جواب میدهد: «میدانید که همیشه در هر جمعی یک عده راپورتچی وجود دارد. حراست هم بالاخره باید از اینها در میان دانشجویان استفاد کند دیگر.»
وقایع اخیر دانشکدهی دامپزشکی - کشاورزی: شهرزاد دانشجوی گیاهپزشکی اقدام برای جداسازی بوفه را عجیب توصیف میکند و میگوید: «کارهای عجیبی میکنند. چرا که جدا کردن بوفه در شرایطی که کسی کاری به کار کسی ندارد و همه سرشان در لاک خودشان است، معنی ندارد..» شهرزاد در ادامه به وضعیت پیشین بوفه دانشکده اشاره میکند: «قدیم با یک دیوارهی یک و نیم متری پالِتمانند، بوفه را دوقسمت کرده بودند که قسمت کوچکتر بوفهی دخترها بود.» از وحید دانشجوی دامپزشکی دلیل جداسازی بوفه را پرسیدم. این گونه پاسخ داد: «خودشان میگویند چون ما (دانشجویان پسر) لیوان یکبار مصرف و تفاله چای و قوطی نوشابه به سمت دخترها پرتاب میکردیم. ولی فقط یک یا دو مرتبه چنین چیزی دیده شده است.» سپس افزود: «چای بهانهای بیش نیست.» به سراغ یکی از دانشجویانی رفتم که به «بوفهنشین» مشهور است.از مینا دربارهی صحت پرتاب چای و نوشابه سؤال کردم. مینا در پاسخم میگوید: «نخیر این طور نیست. من که زیاد بوفه هستم، چیزی ندیدم.» او در ادامه بیان میکند: «حتی اگر هم چیزی وجود داشته میتوانستند آن افراد را شناسایی و ادب کنند؛ نه این که دیوار چین درست کنند.» مینا اشاره میکند که: «برای جلوگیری از ارتباط دانشجویان باید وسط کلاسها را هم دیوار بکشند» علی در مخالفت با دیوارکشی در بوفه دانشکده میگوید: «با دانشجویان نمیتوان مقابله کرد؛ چه با این اقدامات تحقیرآمیز چه با درگیری یا هر چیز دیگر.» علی دانشگاه دولتی را مثال میزند: «در دانشگاه دولتی کسی جرأت ندارد چنین کاری بکند. چون دانشجو دانشگاه را ویران میکند.»
کماندوها درون دانشگاه: یکی از دانشجویان از فعالیتهای کماندویی و غافلگیرکنندهی پلیسی در فضای دانشگاه خبر میدهد. مجتبی با اشاره به گفتگوی دانشجویان دختر و پسر میگوید: «زمانی شاهد بودیم که دختر و پسرهای همکلاسی میتوانستند آزادانه در فضای کلاس یا محوطه با هم گفتگو کنند یا درس بخوانند؛ ولی حالا این کار ممکن نیست. هر کجا پای صحبت را باز میکنی، باید با ترس و لرز مواظب بود تا افراد حراست یا عوامل بسیج حمله نکنند.» شهرزاد در قسمتی از صحبت خود به فعالیتهای نیروی حراست بانوان در دانشکدهی دامپزشکی - کشاورزی اشاره میکند: «قریب به سه ترم است که نیروی حراست زن به دانشکده آوردهاند. اوایل بازرسی بدنی میکردند و حتی کوچکترین لوازم آرایش یا طلا و جواهری را که در کیف یا بدن دخترها پیدا میکردند، هم در پروندهی آنها ثبت میکردند و هم تعهد میگرفتند. ولی بعدها تا به حال بازرسی بدنی را به دلیل اعتراض دانشجویان به صورت مخفی و در در داخل دفتر حراست از کسی که مظنون میشوند انجام میدهند.» شهرزاد در ادامه میافزاید: «حالا بیشتر به تذکر کتبی و شفاهی میپردازند تا بازرسی بدنی.» نیما دانشجوی کامپیوتر اظهار میدارد: «بحث بر سر اعتماد متقابل است که نه دانشجو به حراست اعتماد دارد و نه حراست به دانشجو.» نیما در ادامه به کلاسها اشاره میکند: «وسط درب کلاسها در مجتمع دانشگاه پنجرهای شیشهای تعبیه کردهاند تا کلاس را زیر نظر داشته باشند.» از او علت را جویا میشوم: «مشخص است. به اساتید هم اعتماد ندارند و فکر میکنند اگر در کلاس با دانشجویان در حالی که در بسته است، تنها باشند، اعمال خلاف انجام میشود.»
ضرب و شتم و اهانت به مزروعی: افراد ناشناس که به گفتهی شاهدان عینی با طرح سؤالات بیمورد، همراه با عوامل بسیج سعی در برهم زدن نظم سالن داشتند، پس از اجرای مراسم مجری برنامه را نیز به دفتر بسیج دانشجویی بردند و به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند. دومین همایش «بزرگداشت عدالت و آزادی» در حالی برگزار گردید که بسیج دانشجویی با همکاری حراست دانشگاه آزاد اسلامی، در تلاش برای برهم زدن آن، تبلیغات منفی و فشارهای روانی خود را بر دانشجویانی که از عضویت آن نهاد خارج شدهاند، افزایش داده است. دانشجویان خارج شده از عضویت، در پی بروز برخی مسائل همانند تفتیش و القاء عقاید از سوی بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد تبریز از ادامهی عضویت در آن انصراف دادهاند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
هوالحق بنده به عنوان دانشجوی دانشکده دامپزشکی معتقدم که باید ارزش و جایگاه دانشجو حفظ شود و باید خود دانشجو این مهم را با ارائه فرهنگ بالا ومتین خودنشان دهد بنده مخلص تمام همدانشگاهی هام هستم..... دست حق بهمراهتان
-- نقی لامعی ، Nov 23, 2008من هم متاسفم.
-- روزبه ، Jan 30, 2009اینهاهمه دروغ است باورنکنید من خودم دانشجوی ترم آخرآزادتبریزم وتاکنون چنین وضعیتی که گفته شدراندیده ام
-- HATEF ، Mar 10, 2009