تاریخ انتشار: ۲ خرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
به بهانه‌ی تخریب منزلگاه سردار ملّی

داغ تبریز تازه شد

شهر تبریز است و جان قربان جانان می‌کند
سرمه‌ی چشم از غبار کفش میهمان می‌کند

این شعری است که وقتی مسافری قصد سفر به تبریز را می‌کند، برایش می‌خوانند یا به هنگام ورود به شهر، این بیت شعر بر تابلویی رنگ و رو رفته خود نمایی می‌کند. تبریز شهری از جنس مردان خاکی است که روزگاری در این شهر، برگ زرین تاریخ مشروطیت را رقم زده‌اند. مردانی چون ستارخان و باقرخان.


خانه‌ی تخریب شده‌ی ستارخان (عکس: فارس)

منزلگاه سردار ملی، محل شکل‌گیری حماسه‌ی بزرگ مشروطیت و محلی است که در هنگامه‌ی قحطی جان‌فرسای تبریز، از آن آذوقه به مردم می‌رسید. اما امروز مردم تبریز و مسافری که به این شهر آمده، دیگر اثری از آن یادمان ایثار نمی‌بیند. زیرا در هفته‌ای که روز ملی شعر ایران به نام و یاد شاعر نامی تبریز، شهریار، در آن قرار داشت، منزل سردار ملی به تلّی از خاک بدل شد.

در طول زمانی نه چندان طولانی و در طی سالیان پس از انقلاب بهمن ۵۷، تبریز شاهد ویرانی اماکن تاریخی و مذهبی خود بوده است. مکان‌هایی چون ارگ علیشاه تبریز، کاروان‌سرای درب باغمیشه، زورخانه‌ی گپو و قسمتی از بافت تاریخی مرکز شهر تبریز به بهانه‌های مختلفی تخریب شده‌اند. اکنون با ویرانی کامل منزل ستارخان، داغ مردم تبریز بار دیگر تازه شد. به همین بهانه با چند تن از اهالی شهر و محله‌ی امیرخیزی تبریز گفتگویی انجام دادم.

حاج رضا سرایی از اهالی قدیمی امیرخیزی در ارتباط با خانه‌ی سردار ملی برایمان توضیح می‌دهد: «منزل ستارخان که در واقع خانه‌ی پدری ایشان بود در محله‌ی امیرخیزی قرار دارد که در زمان وقوع مشروطیت جزء مناطق اعیان‌نشین تبریز محسوب می‌شد. این منزل با حدود هزار متر مساحت زمین، در زمان حمله‌ی اشغال‌گران روس، توسط آن‌ها به توپ بسته شد و قسمتی از آن آسیب دید. ولی بعداْ به دستور محمدرضا شاه پهلوی بازسازی شد و در فهرست آثار ملی قرار گرفت.»

حاج رضا در ارتباط با تخریب این عمارت تاریخی می‌گوید: «پس از فروش این خانه و تفکیک آن، ابتدا قسمت اعظم عمارت تخریب شد و سپس سایر نقاط و سقف قسمت انتهایی اندرونی و دیوارهای باقی مانده»

از حاج رضا سرایی در مورد صحت ادعای شهرداری و میراث فرهنگی در بی‌اطلاعی از تخریب بنا می‌پرسم. او این چنین پاسخ می‌دهد: «نخیر صحت ندارد. پیمانکار، مجوز تخریب را از شهرداری گرفته است و مجوز تفکیک ملک هم توسط شهرداری صادر شده است.» سرایی در مورد قدمت بنا نیز می‌گوید: «حداقل ۱۳۰ سال قدمت دارد. ولی بعضی می‌گویند تا ۱۷۰ سال هم می‌رسد.»


منزلگاه ستارخان پیش از ویرانی کامل. اکنون همین خرابه‌ها نیز وجود ندارد (عکس: فارس(

سعیدی از کسبه‌ی محل با اشاره به مطلع بودن میراث فرهنگی از فروخته شدن ملک، بیان می‌کند: «منزل ستارخان پس از واگذاری آن توسط عمه‌ی سردار، چند بار خرید و فروش و دست به دست گردیده است و برای فروش هم نامه‌ای از میراث فرهنگی مبنی بر موافقت با فروش این گونه املاک لازم است.»

فرتاش يکی دیگر از ساکنان امیرخيزی نيز معتقد است: «مسجد (ارک علیشاه) و منزل در این شهر تخریب می‌شود تا برج بسازند. چون با تاریخ ما مشکل دارند.»

به سراغ پیرمرد کفاشی می‌روم که در اين محله ، کفاشی دارد. از او در مورد عمارت سؤال کردم: «پدر من، حاج یوسف ظروفچی برایم از شکوه و عظمت این خانه و عمارت اندرونی آن سخن می‌گفت. با این که آن قدر هم مجلل نبود، ولی در عین حال شکوه و عظمت آن شهره‌ی عام و خاص بود.»
ظروفچی درمورد تخریب عمارت می‌گوید: «عمارت را به یک بساز و بفروش فروختند.»
ظروفچی می‌افزايد: «می‌گویند قبل از تخریب بسیاری از اشیاء داخل منزل را با قیمت ناچیز فروختند. حتی عکس پدر ستارخان که باارزش‌ترین شیء آن عمارت بود.»


ستارخان (منبع)

از یکی دیگر از کسبه‌ی محل در مورد عکس پدر ستارخان و فروخته شدن آن سؤال کردم. شاهین خسروشاهی تاجر قدیمی فرش با تأیید وجود و فروش تابلو می‌گوید: «شما اگر بپرسید، می‌گویند که همچنین تابلویی وجود داشته که اکنون فروخته شده است.»
خسروشاهی با اشاره به ارزش تابلوی عکس پدر ستارخان می‌افزاید: «عکس پدر ستارخان یک نسخه و اثر مرحوم استاد محمد تقی خان صائب بود که نمی‌توان بر روی آن قیمتی گذاشت.»

شخصی که خود را از اهالی منطقه‌ی امیر خیزی معرفی می‌کند، در ارتباط با عدم اطلاع مسئولین از تخریب این بنا می‌گوید: «جهت اطلاعتان بگویم که حکم تخریب با اطلاع و مجوز شهرداری منطقه‌ی چهار و با اطلاع قبلی سازمان میراث فرهنگی انجام شده است.»
از او در ارتباط با عدم جلوگیری از تخریب عمارت می‌پرسم: «میراث فرهنگی اقدامی برای خرید خانه انجام نداد که هیچ؛ حتی چراغ سبز برای تخریب آن به شهرداری نشان داد. چرا که نمی‌خواستند هزینه‌ای برای نگهداری بنا بپردازند.»

یکی از اهالی عصبانی محل که به سرعت خود را به ما می‌رساند، از دسیسه برای نابودی آثار تاریخی سخن می‌گوید: «همه‌ی این‌ها دسیسه است. دست‌های پشت پرده‌ای که می‌خواهند با نابودی آثار تاریخی، هویت ما را هم نابود کنند.»
از او می‌پرسم «دست‌های پشت پرده چه کسانی هستند؟» پاسخ می‌دهد: «مثلآ همین شهرداری! چرا مجوز فروش همچنین بنایی را می‌دهد؟ منزل ستارخان متعلق به تمام مردم تبریز و ایران بود.»

در حالی که اهالی محله‌ی امیر خیزی به نقش شهرداری و میراث فرهنگی در تخریب بنای تاریخی منزل ستارخان تاکید دارند، علیرضا نوین، شهردار تبریز در گفتگو با خبرگزاری مهر از بی‌اطلاعی شهرداری نسبت به تخریب منزل سردار ملی سخن گفت. شهردار تبریز با اشاره‌ی صریح به بلامانع بودن تفکیک منزل ستارخان، به نقش سازمان میراث فرهنگی در عدم اقدام برای ثبت اثر در فهرست آثار ملی اشاره کرد.

در عین حال به گزارش خبرگزاری فارس، با تلاش برخی اهالی محل، نقشه‌ی جامع عمارت اصلی منزل ستارخان توسط کارشناسان میراث فرهنگی تهیه شد؛ اما هیچ گونه اقدامی برای خرید و مرمت آن صورت نگرفت.

برای مطالعه‌ی بیشتر در مورد آثار تاریخی تبریز اين مطلب را بخوانيد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

متاسفانه ما آذری ها برای آثار تاریخی خود ارزش چندانی قائل نیستیم و حساسیتهایی که مردم در برابر مسائل بسیار بی اهمیت تر از خود نشان می دهند در چنینی مواردی اصلا دیده نمی شود و باعث سوء استفاده عده ای فرصت طلب می گردد. شاید یک دلیل آن عدم فرهنگ سازی درباره اهمیت میراث باقی مانده از گذشتگان باشد. جالب آنکه این خرابکاری ها توسط شهرداری که بطور غیرمستقیم منتخب خود مردم تبریز است انجام می شود!

-- شهرام ، Sep 21, 2007

these liers, our government, from top to button, just a model of stupidity and savageness under the cover of religion. who did this to his own history?
just thoes who put stupidity at top and rationality at prison
such a pain in heart

-- saeid ، Sep 22, 2007

اولاً مردم تبريز به آثار تاريخي خود بسيار ارج مي نهند و دوم ابنكه مسئولين شهرداري از اهالي خود تبريز نبوده بلكه همه از دهاتيان و روستائيان اطراف تبريز هستند كه علاوه برخصومت با تبريز و تبريزيان چاپلوسان و خودفروشان حكومت هستند در ضمن نه تنها مسئولين شهرداري بلكه در تمام امور مسئولين را از افراد غير تبريزي انتخاب مي كنند.پس چه انتظاري مي توان داشت ؟ خانه ستارخان كه سهل است خانه همه تبريزيان را خراب مي كنند براي همين هم تبريز كه يكي از قديميترين شهرهاي جهان است الان به يك روستاي بزرگ شباهت دارد.

-- تبريزلي ، Sep 23, 2007

DELAM MISOSAD,
IN AMAKEN BARAYEH AYENDEGAN CHE KHATERATI RAA KE ZENDEH NEMIKAR,
DELAM MISOZAD
DOLATI KEH BE FEKRE FARAHAN VA MIRASS KESHVAR NABASHAD, MARDOMI NIST

-- بدون نام ، Sep 23, 2007

واقعآ متاسفم.تلویزیون دولتی ایران امشب گزارش داد که میراث فرهنگی خانه ستارخان را خریده و نمی زاره که باقی مونده اون تخریب بشه.نوشدارو پس از مرگ سهراب...

-- ساتاز ، Sep 24, 2007

سلام . آقای ناصری تبریک می گم . تیتر این مطلب شما در جشنواره تیتر استانی مقام هشتم شناخته شد و فکر می کنم جایزه هم بردید ( ربع سکه ) .
هفته نامه سهیل مطلب شما رو زده بود ( با اجازه - بی اجازه !!! ) و جایزه تون هم پیش اونهاست .
برای اطلاعات بیشتر :
http://www2.irna.ir/05/news/view/line-159/8703010826122138.htm

-- تبریک - تبریک ، May 22, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)