خانه > پرسه در متن > ادبیات ایران > جهان دگرگون می شود* | |||
جهان دگرگون می شود*احمد زاهدي لنگروديahmadzahedi@gmail.comياد بعضي نفرات، هربار كه از خاطر هر اهل دلي ميگذرد، جاي خالي و آه حسرتي را دنبال خود ميآورد. اين سالها در عزاي بسياري پنهاني دندان خشم سائيدهايم و يا در كناري گريستهايم. احمد ميرعلائي شايد از منزويترين ايشان باشد كه اين روزها كمتر به او اهميت ميدهند، عليالخصوص با اين انبوه مترجماني پنير هم را ميدزدند، ديگر ارزش آثار و ترجمههاي او چندان نمايان نيست، اگرچه در لايههاي عميق انديشگي هنوز سنگ آفتاب مير علائي است كه ميدرخشد، اما كمتر در محافل رسمي و عمومي، يادي ياراي يادآوري نامش را دارد. اين مقاله کوتاه، تاليفي است از آنچه خواننده اين زمان را به شناخت زندگي و آثار احمد ميرعلائي، آشناتر سازد. احمد ميرعلائيدر 21 فروردين سال 1321 در شهر اصفهان متولد شد، دوم آبان سال 1374 جهان را بدرود گفت. احمد ميرعلايی مترجمي بود كه با هر ترجمه ای در حقيقت حادثه آفريده. بسياری از شعرا و داستان نويسان بزرگ جهان را برای اولين بار، او به ما شناسانده است. مير علائي با ترجمه و انتشار ويرانه های مدور از بورخس و سنگ آفتاب از پاز، كه براي نخستين بار به زبان فارسي برگردانده شده و موجب آشنايي خوانندگان فارسي زبان با اين نويسندگان برجسته ميشدند، به فرانكلين پيوست و با ساير مترجمان و مولفان برجسته مانند كريم امامی، نجف دريابندری، سميعی، سعادت و امير شاهي همراه گشت. معرفی بورخس، پاز و كوندرا و بالاخره نی پل به جامعه كتابخوان فارسي حاصل همين دوره ميرعلائي است. كه نماياننده ذايقه نوجوی وي نيز بودند. احمد ميرعلايی گذشته از يكی دو استثنا (مثلاً ترجمه رمان پليسی كه مدعی بود ترجمه آنها لازم است) به هر چه ترجمه كرده باور داشت. تا كاری را نمی پسنديد، آنرا بهدست نميگرفت. اگر هم دست به كار می شد، كارگاهی پاسخی بود به زمانه نظير هند تمدن مجروح نی پل. احمد ميرعلايی ترجمه كتاب چهارباب اسكندريه كه مشتمل به كتاب های ژوستين، بالتازار، مونتوليو، و كليا اثر لارنس دارل در سال ۱۳۵۱ شروع و چاپ آن تا اين زمان به تعويق افتاده است و بارها تا خمير شدن و... برخی از ترجمه های منتشر شده احمد ميرعلايي: در ميان نسل دوم مترجمان ايراني، احمد ميرعلايي را علاوه بر مترجمي ادبي و حاذق، جزء مترجمان روشنفكر و تاثيرگذار در حركت روشنفكري ايران ميشناسند. فعاليت ميرعلائي را ميتوان به دو دوره تقسيم كرد. از سالهاي 1348 تا سال 1356، يعني دوران اول فعاليت او، فعاليت و تلاش او قابل ستايش است، زيرا در طي 8 سال 14 اثر را منتشركرد. وي در زماني كه هنوز نقد ادبي در ايران چندان پا نگرفته بود، نقد آثار ادوارد مورگان فورستر را ترجمه كرده است و آن گاه به ترجمه اكتاويو پاز پرداخت. ميرعلائي در دوره دوم فعاليت كه سالهاي پس از انقلاب را دربر ميگيرد، كمكارتر شده و بيشتر زمانش را در نشر آفتاب، خيابان سعادتآباد اصفهان و بعدها در محل ديگري كه كتابفروشياش به نام زنده رود در آن قرار داشت ميگذراند. با اين همه تا زمان مرگ همراره ارتباطش را با جامعه روشنفكري و دانشجويان حفظ كرده و به ترجمه آثار فراواني در سالهاي پس از انقلاب نيز همت گمارده بود. آثار بسياري از ميرعلائي هنوز منتشر نشدهاند، ترجمه نهايي از آثارلارنس ارل(ادبيات معاصر آمريكا)، جانت وينترسون(ادبيات معاصرانگلستان)، ف. دو كاسترو و جرج استانير (ادبيات معاصر فرانسه) و ترجمهاي به اسم چهارباغهاي اسكندريه اثر دارل كه هرگز اجازه چاپ نگرفته است. را ميتوان نام برد كه اين آخري ترجمهاي است كه ميرعلايي بسيار به آن علاقهمند بود و شايد يكي ازشاهكارهاي او باشد و شامل چهار قسمت ژوستين، بالتازار، مونتوليو و كلهآ است، اما متاسفانه فضاي مميزي كتاب اجازه نشر چنين اثري را تا به حال نداده است كه ترجمه اش، كاري در حد شاهكار است. با وجود اينكه مدير نشر باغ نو كه ناشر آثار ميرعلائي بوده، علاقهاي به صحبت درباره باز نشر آثار وي ندارد، اما در همين روزها كتاب از چشم غربی نوشته جوزف کنراد با ترجمه احمد میرعلایی پس از سالها نایاب بودن از سوي كتاب زمان مجدداً منتشر شده است. كه اين نشانه اقبال اهل كتاب به ترجمههاي وي است. نسخههای چاپ اول دربارهی ادبیّات، تألیفی از او هم که توسط نشر فرزان روز منتشر شده بود تمام شده، اما با توجه به وضع موجود بعید است که چاپ دوم اين کتاب بهزودي منتشر شود. ميرعلائي با برگردان آثار مهم و تاثير گذار فراوان، جهان ديگري را در برابر مخاطب فارسي زبان گشود، جهان ديگري كه خود، همچون اكتاويوپاز ميانديشيد روزي با دگرگون شدن اين كنوني، پدپد خواهد آمد. افسوس كه دست دژخيم زمانه، او را مجال كارهايي بيشتر كه در توانش بود نداد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
از دست ندهید | ||||
چگونه به هم نپریم؟ |
کاشیگر و ترس از جوایز ادبی |
روزی که آتوسا را شوهر دادند |
با فروغ در انتهای راه |
عشق، نیچه و داریوش آشوری |
نظرهای خوانندگان
لازم به ذكر است كه نتايج كالبدشكافي هنور اعلام نشده است و دو شيشه الكل !!، حكايت غريبي است چون فرستادن پيك از بغداد كه يعني حكم قتل از بغداد آمده و حسنك قرمطي است و اكنون سپس هزار سال احمد الكي! . يادش گرامي.
-- شهرام ، Dec 13, 2006 در ساعت 10:13 AM