جمعه

گردشگری و آسیب‌های محیط زیست

بیژن روحانی: گردشگری گرچه از نظر اقتصادی و فرهنگی نتایج بسیار قابل توجهی را برای کشورها به همراه دارد، اما ورود گردشگران بدون رعایت اصول حفاظتی می‌تواند عواقب زیان‌باری را برای عرصه‌ها و چشم‌اندازهای طبیعی به بار بیاورد. حجم انبوه مسافران داخلی در تعطیلات نوروزی حکایت از رونق گردشگری داشت اما فعالان محیط زیست می‌گویند تعداد زیاد گردشگران در برخی مناطق از جمله غار کتله خور و همچنین منطقه نمک آبرود آسیب‌هایی برجای گذاشته است.



خودکشی در اینترنت

ناصر غیاثی: آیا گشت و گذار زیاد در تارنماهای مختلف شبکه به کرختی حس آدمی منجر می‌شود یا تماشای روزانه‌ی صدها جسد در تلویزیون و اینترنت است که حس هم‌بستگی را در انسان می‌میراند یا نه، نباید و نمی‌شود هر آن‌چه را که در اینترنت می‌بینم باور کنیم و جدی بگیریم؟ آیا اینترنت مکان مناسبی برای جستجوی کمک است؟ گزارشی بخوانیم از خودکشی یک جوان نوزده ساله‌ی آمریکایی در برابر دوربین و در اینترنت و عکس‌العمل شاهدان این خودکشی.



آلودگی دریای خزر و حفاظت از تالاب انزلی

بیژن روحانی: میزان آلودگی‌های دریای خزر به حدی رسیده که یکی از کارشناسان محیط زیست شنا کردن در این دریا را خطرناک توصیف کرده است. پساب‌های خانگی، کشاورزی و صنعتی و همچنین استخراج نفت از مهمترین منابع آلوده کننده خزر هستند. همچنین سازمان حفاظت محیط زیست ایران از مخالفت قطعی خود با احداث یک ورزشگاه در حاشیه تالاب انزلی خبر داده است.



نگاهی به گفت‌وگوی حسین نوش‌آذر با سبزیان، درباره‌ی ترجمه‌ی ادبی
از ترجمه تا ترجمه

ناصر غیاثی: برخلاف نظر آقای سبزیان ترجمه‌ی دوباره‌ی یک کتاب «در درجه‌ی اول حاکی از بی‌آگاهی مترجم و فقدان امید و آرزوهای بزرگ» نیست. این امر می‌تواند دلایل گوناگونی داشته باشد، از جمله این که مترجمی تشخیص بدهد، ترجمه از یک اثر دارای کاستی‌های فراوانی از جمله عدم انتقال سبک و لحن و غیرو توسط مترجم اول است. نمونه‌ی بارز چنین موضعی ترجمه‌ی دوباره‌ی داستان‌ها و رمان‌های کافکا توسط آقای علی‌اصغر حداد است.



اسناد سانسور در یک سال

ناصر غیاثی: این هفته به گزارش درباره‌ی کتابی می‌پردازم در زمینه‌ی سانسور در ایران با عنوان «کتاب ممیزی»، تالیف دکتر احمد رجب‌زاده که در سال ۱۳۸۰ منتشر شده است. مولف با استناد به ۱۴۰۰ سند، در هشت بخش و بیست فصل ممیزی کتاب در سال ۱۳۷۵ (دوران ریاست جمهوری رفسنجانی و وزارت میرسلیم در ارشاد) را از جنبه‌های گوناگون مورد بررسی قرار داده است.



گفت‌وگو با فرزانه‏ طاهری، مترجم ایرانی و مدیر بنیاد گلشیری در باره‌ی اثر بحران سال ٨٨ بر ادبیات کشور
«جایی برای ادبیات نبود؛ آدم‌ها حرف‌شان نمی‌آمد»

مریم محمدی: بحران سیاسی سال گذشته در ایران، نه تنها بر روندهای جاری در سیاست و اقتصاد اثر گذاشت که در همه‏ی عرصه‏های اجتماعی، فرهنگی، ادبی و هنری اثرگذار بود. با فرزانه‏ طاهری، مترجم ایرانی و مدیر بنیاد گلشیری در این باره گفت‌وگو کرده‌ام. ایشان از بهت جامعه‌ی ادبی در سال‌ای که گذشت می‌گویند و به بازخوردی که ترجمه‌ی آخرشان، «خانم دالووی» در این سال داشته‌است، اشاره می‌کنند.



درآمدی بر سانسور

ناصر غیاثی: گرچه در گذشته‌های دور ایران می‌توان نشانه‌هایی از سانسور را یافت، اما برای نخستین بار در زمان ناصرالدین شاه قاجار و به دستور او بود که اداره‌ای به نام «اداره‌ی سانسور» بنا نهاده شد. از آن زمان تاکنون آزادی قلم، افت و خیزهای زیادی را پشت سر گذاشته است. دوران کوتاهی در مشروطه بساط سانسور برچیده شد اما با کودتای محمدعلی شاه و پس از آن رضا شاه، سانسور دوباره سر بیرون آورد و در دوران محمدرضا شاه به اوج خود رسید.



رابله و هجو مذهب قرون وسطی

ونداد زمانی: داستان‌های دنباله‌دار و چندین مرحله‌ای، فرانسوا رابله به سرآمد دهن‌کجی به بنیادهای اساسی مسیحیت تبدیل شد. وی ضمن حمله به دانشگاه‌های فرانسه و به هجو کشیدن دانش منجمد آن‌ها، بیش از هر چیز به هسته اصلی تفکرات زهد و تقوای ماوراء زمینی در کاتولیزم حمله کرد. رابله درست بر عکس عقاید مسیحیت، در داستان‌هایش به وصف زندگی فرخنده و پر میمنت و کاملا روزمره پرداخت.



با نوروزنامه به استقبال نوروز

ناصر غیاثی: در آستانه‌ی نووز، گشت و گذاری می‌کنیم در احوال مرد بزرگ علم و ادب کهن ایران، حکیم عمرخیام و تورقی می‌کنیم در «نوروزنامه»، یکی از کتاب‌های به جا مانده از او. خیام در نورزنامه با نثری بسیار ساده و شیوا و در عین حال زیبا ضمن برشمردن علت‌های پیدایش نوروز به پادشاهان بانی آن می‌پردازد و به توصیف شیوه‌ی حکومتی می‌نشیند. نوروزنامه رساله‌ای است در چهارده باب.



گفت‌وگو با فرشین کاظمی نیا، تحلیل‌گر مسائل سیاسی ایران
بازخوانی پرونده فداییان خلق

بهداد بردبار - سوده راد: در شامگاه سرد نوزدهم بهمن سال ۱۳۴۹ شمسی، هشت تن مرد مسلح مجهز به تفنگ، مسلسل و نارنجک به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل، در جنگل‌های حاشیه خزر حمله بردند. آنها با این حمله که بعدها به حماسه سیاهکل معروف شد هفت سال فعالیت شدید چریکی را آغاز کردند و الهام‌بخش مبارزه مسلحانه بیشتر گروه‌های تندرو اسلامی و مارکسیست با رژیم شدند.



پرونده‌ی گراس

ناصر غیاثی: کتاب «گونتر گراس تحت نظر، پرونده‌های اشتازی» که دوشنبه‌ی آینده منتشر خواهد شد، در طول هفته‌ی گذشته در کانون توجه‌ی بیش‌تر رسانه‌های آلمانی اعم از روزنامه و رادیو و تلویزیون قرار گرفت. برای اطلاع خوانندگان وب‌سایت رادیو زمانه چکیده‌ای از نقد و نظر ژورنالیست‌های رسانه‌های آلمانی و نیز بخش‌هایی از گفت‌وگوهای گراس در مورد این پرونده، گردآوری و ترجمه شده است.



بخش دوم
«انقراض آرام»

ترجمه‌ی ونداد زمانی: استقبال همه جانبه و مصرف گسترده داروهای آرام‌بخش آخرین میخ‌ها را بر تابوت تفکرات فرویدی فرود آورد. واقعیت خلق شده توسط شرکت‌های داروسازی با تبلیغات وسیع به اثبات این منطق دامن زد که مشکلات روحی و روانی چیزی بیشتر از به هم خوردن هورمون‌های شیمیایی در بدن و مغز بشر نیست و خوردن قرص‌های آرام‌بخش و ضد تشویش، مشکل همه را به راحتی برطرف خواهد کرد.



من آدم حسود تنهای ناراضی مغروری هستم

ناصر غیاثی: چون تاکنون هیچ‌ یک از نامه‌های جویس به فارسی ترجمه نشده و معلوم نیست تا کی باید به انتظار ترجمه‌ی این نامه‌ها از زبان اصلی ماند، خواندن ترجمه‌ی فارسی یکی از نامه‌ها که گویای گوشه‌ای از رابطه‌ی یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان مدرن جهان با هم‌سر خویش است، خالی از لطف نیست. جویس این نامه را زمانی نوشته که برای چاپ مجموعه داستان «دوبلینی‌ها» به دوبلین رفته و نورا در تریست بود.



بخش نخست
جهان؛ کارخانه غم‌سازی

ترجمه‌ی ونداد زمانی: نویسنده کتاب «کارخانه غم‌سازی» بر این باور است که همه درمان‌های دارویی و رفتاری موجود در آمریکا، حول یک نیت اصلی استوار هستند؛ هدف و نیتی که با اصرار تمام و به همراه سود‌آوری کامل می‌خواهد بر این نکته تاکید کند که عیبی در سیستم زندگی وجود ندارد و اگر هم مشکلی هست باید آن‌را در انسان‌ها و امراض‌شان جست‌وجو و سپس درمان کرد.



نامه‌های جیمز جویس به نورا

ناصر غیاثی: جیمز جویس شیفته‌ی هم‌راه سالیان‌اش نورا بارناکل بود. نامه‌های جویس به او در تاریخ ادبیات به «Dirty letters» معروف است زیرا جویس در آن‌ها، بدون کم‌ترین ‌پرده‌پوشی و با رکیک‌ترین واژه‌ها، از خواسته‌ها و تمایلات جنسی‌اش برای نورا گفته است. در این مطلب نگاهی کوتاه دارم به زندگی و رابطه‌ی این دو و نیز تاریخ نامه‌ها؛ و هفته‌ی آینده ترجمه‌ی یکی از نامه‌ها در سایت رادیو زمانه درج خواهد شد.



جهان بی‌پرده‌ی بوکوفسکی

محمد عبدی: بوکوفسکی همه‌ی جان و جهان و تجربیات‌اش را خلاصه می‌کند در شخصیتی به نام «هنری چیناسکی» که در واقع خود اوست: یک شاعر و داستان‌نویس آس و پاس که برای زنده‌ماندن تن به هر کاری می‌دهد و معنا یا گریزگاه زندگی‌اش را در زنان و نوشیدن بیش از حد مشروب جست‌وجو می‌کند. این شخصیت در رمان‌های مختلف‌اش تکرار می‌شود و هر بار با خصوصیاتی مشترک، اتفاقاتی را از سر می‌گذراند که غالبا در چهار وجه گسترش می‌یابند.



بیست و چهارم دسامبر

ترجمه‌ی ناصر غیاثی: پتر بیکسل، متواد ۱۹۳۵ یکی از نام‌دارترین نویسندگان ِ آلمانی زبان سویس است. از بیکسل، تا جایی که من خبر دارم، دو مجموعه داستان به فارسی ترجمه شده است. اولی «میز، میزاست» با ترجمه‌ی فرزین بانکی و دیگری «آمریکا وجود ندارد» با ترجمه‌ی بهزاد کشمیری‌پور. داستان ِ «بیست و چهارم دسامبر» از کتاب «به سوی شهر پاریس» ترجمه شده است.



اندکی درباره‌ی سال‌خوردگی

ناصر غیاثی: زیگفرید لنتس، نویسنده‌ی هشتاد و چهار ساله‌ی آلمانی یکی از شناخته‌شده‌ترین نویسندگان ِ زبان و ادبیات آلمانی ِ پس از جنگ جهانی دوم است. جایزه‌ی بین‌المللی ِ امسال ِ پرمیو نونیو در ایتالیا به او تعلق گرفت. او مضمون ِ سخن‌رانی‌اش در مراسم اعطای این جایزه را به سال‌خوردگی و ادبیات اختصاص داده است. ترجمه‌ی متن این سخن‌رانی را در ادامه بخوانید.



نگاهی به کتاب «بلال» اثر فابریسیو گاتی
در جست‌وجوی نان و آزادی

ناصر غیاثی: هر روز هزاران آفریقایی برای یافتن آینده‌ای به‌تر با پشت سر گذاشتن سفری طاقت‌فرسا و پررنج به سمت اروپا می‌آیند. این آینده عبارت است از یافتن کار پست در مزارع، آشپزخانه‌ها و ساختمان‌سازی در ایتالیا، فرانسه و آلمان، با حقوق ساعتی سه یورو و بدون هرگونه بیمه‌ای. فابریسیو گاتی، روزنامه‌نگار ایتالیایی با عده‌ای آفریقایی در این مسیر هم‌سفر شد و گزارش‌اش را در کتابی به نام «بلال» منتشر کرد.



فرهنگ موسیقی
«اُپرا»؛ پیوند موسیقی و تئاتر

محمود خوشنام: «اُپرا»، هنری است صحنه‏ای که از پیوند موسیقی و تئاتر پدید آمده است و پیشینه‏اش به پایان قرن شانزدهم میلادی می‏رسد. در آن زمان در فلورانس ایتالیا گروهی از اشراف و هنرمندان به فکر بازسازی تراژدی‏های قدیم یونان افتادند. نخستین دست‏آورد آنان «اُرفه و اوریدیکه» بود که این فرم تازه‏ی صحنه‏ای به زودی راه نفوذ خود را به سراسر اروپا باز کرد.