خانه > داریوش رجبیان > Apr 2008 | |
Apr 2008بخش چهارم محلگرايی، عامل جنگ در تاجیکستاندر پی فروپاشی اتحاد شوروی و گسستگی ارتباطات اقتصادی پيوسته که تاجيکستان در آن پايينترين ردهی اهميت را اشغال میکرد، جامعه به حالت آشفتگی رسيد. اما برخی از ناظران بر اين باورند که همانا انواع محلگرايی تاجيکی بود که باعث بروز جنگ شد. در برابر اين ادعا میتوان استدلال کرد که در اواخر دههی ۱۹۸۰ گروههای مخالف دولت (دستکم بيشتر آنها) تعلقات محلی نداشتند. بخش سوم محلگرايی در قبال ملیگرايی تاجيکیهمه اين تحولات و معاملات محلگرايان پشت پرده صورت میگرفت و مردم عادی با وظيفه سنگين تشکل حس ملی غريب شوروی دست و پنجه نرم میکردند. همقومان آنها در ازبکستان هدف موج تازه ازبکسازی واقع شدند که يک طرح فراگير دولت شووينيست شراف رشيدف (رهبر حزب کمونيست ازبک) بود. آنانی که مايل بودند در ازبکستان بمانند، وادار میشدند خود را «ازبک» نامنويس کنند، وگرنه امکان داشت به تاجيکستان تبعيد شوند، چون بنا به تعريف دولت رشيدف از «ازبکستان»، آن جمهوری، خانه ازبکها بود و بس. بخش دوم روایت حس معيوب مليت در تاجیکستاندر نتيجه مرزبندیها و سرشماریهای نامنصفانه برنامهريزان شوروی که بر ازبکها رجحان مینهادند، پارسیگويان آسيای ميانه از امکان پرورش و توسعهی حس وحدت ملی محروم ماندند. بیگمان ايجاد جمهوری شوروی سوسياليستی تاجيکستان پيروزیای برای تاجيکها به شمار میآمد، اما نحوهی ايجاد آن، حس مليت و ملیگرايی را در ميان تاجيکها ناقص و معيوب کرد. در آغاز سدهی بيستم ميلادی ملیگرايی تاجيکی در حال تشکل بود، اما به زودی توسط ماموران استالينيست شوروی در نطفه خفه شد. بخش نخست محلگرايی در قبال ملیگرايی تاجيکیدر پی استقلال غيرمنتظره تاجيکستان از روسيه اين کشور شاهد صعود ناگهانی محلگرايی به شکل هم ايدئولوژی نانوشته دولتی و هم بحثهای بیپرده مطبوعاتی روشنفکران تاجيک از مناطق مختلف کشور شده است. در اين جستار میکوشيم به معمای محلگرايی در تاجيکستان روشنی بيندازيم و خطرات ناشی از آن برای همبستگی ملی را بررسی کنيم. تبر تقسيم هويت پارسی، بخش سوم پشتونسازی به شيوه استالينیپشتونسازی افغانستان بازتاب مو به موی ازبکسازی در مناطق وسيعی از آسيای ميانه است؛ با اين تفاوت که سردمداران اين دو جريان از اقوام مختلف بودند. ازبکسازی همراه با عنصر قوی روسسازی برای تضعيف زبان پارسی در آسيای ميانه و دور کردن آن از پارسی برونمرزی طرحريزی شده بود؛ در حالی که پشتونسازی را گويندگان يک زبان ضعيف ايرانی شرقی (پشتو) به زيان ديگر زبانهای رايج در افغانستان راه انداختهاند. هدف عمده آنها هم پارسی است؛ چون آن همچنان زبان معاشرت بين اقوام افغانستان است و در سراسر کشور، به جز از شهرکهای بسيار دوردست، قابل فهم و تکلم است. تبر تقسيم هويت پارسی، بخش دوم انترناسيوناليسم زبانیعبارت «ما، فارسيان» در يکی از نوشتههای صدرالدين عينی نگرانی مقامات را برانگيخت. کتاب «نمونههای ادبيات تاجيک» عينی به بحثهای شديد و گسترده دامن زد و برخی از «دانشوران» روس منکر حق تاجيکان به هر نوع ادبيات پيش از دوره شوروی شدند. تذکره عينی آثاری از رودکی، فردوسی، حافظ، سعدی، نظامی، کمال خجندی، سيف اسفرنگی و چندی ديگر از شاعران پارسی را دربر داشت. تبر تقسيم هويت پارسی، بخش نخست فارسی، تاجیکی و دری؛ سه گانهی پارسیگونشست اخیر وزیران خارجه تاجیکستان، ایران و افغانستان در شهر دوشنبه که با امضای قراردادهای همکاری در زمینههای علمی، فرهنگی و اقتصادی پایان یافت، بار دیگر موضوع هویت را در مطبوعات تاجیکستان مطرح کرده است. علیرغم تلاشهای فراوان جنبشهای سیاسی مشخص برای تقسیم پارسیزبانان به سه گروه جداگانه زبانی، زبان پارسی هر سه کشور همچنان در میان آنها قابل فهم است. بر خلاف همایشهای کشورهای ترکتبار، در دیدارهای فارسیزبانان به مترجم نیازی نیست. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|