رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۵ دی ۱۳۸۹

برای زیدآبادی، نوری زاد، سحر خیز، ستوده و دیگران

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

واقعا دلم گدفت و مدت هاست که دارم فکر میکنم چه کاری از من برمیاد؟
مرسی مانای عزیز

-- farnaz ، Dec 16, 2010 در ساعت 09:26 AM

پیام بزرگ زندانیان سیاسی : لزوم همبستگی جنبش سبز/ ایستادگی تا آزادی

خبرنگاران سبز/کارشناسان ایران سبز:اخباری که پیاپی از درون زندان ها به گوش می رسد ، نشان می دهد اراده زندانیان سیاسی بر مقاومت و مبارزه فراگیر با استبداد سیاسی و قضایی حاکم استوار شده است.
زندانیان سیاسی که عموما کارشناسان خردمند حوزه های روزنامه نگاری ، امور زنان ، کارگری ، وکالت ، سیاست ، اقتصاد ، جامعه شناسی و هنر هستند از دو ابزار بزرگ و در عین حال خطرناک برای جانشان استفاده می کنند که یکی ارسال نامه های شجاعانه و امید آفرین به بیرون زندان است و دیگری اعتصاب غذا تا پای جان.

این عزیزان شجاع و آزادیخواه همچنان بخاطر ما بر مواضع استوار خویش ایستاده اند و ما حق نداریم در برابر آنها بنشینیم .اکنون روز رسانیدن پیام آنها به همه مردم است. روزی است که باید برای نجات جانشان بکوشیم و حرکتی که آغاز کرده و تداوم می دهند را به هر شکلی حمایت کنیم .

خطاب قیام و مبارزه آنان در زندان های استبداد ، فقط حکومت ولی فقیه نیست. خطاب آنان هشداری به تک تک ما هم هست که زمان تحمل به سرآمده و باید راه آزادی و آزادگی را به هر قیمتی برگزید. آنها این پیام را به ما می فرستند که هیچ امیدی به رعایت حق و برگشتن حکومت بر مدار عدالت هر چند ظاهری نمی بینند و دیر یا زود نوبت به همه ما خواهد رسید. آنها با نوشته ها و گرسنگی های کشنده خود تلاش دارند بن بست پیش رو را به ما هم نشان دهند. بن بست تفاهم با حکومت ستمگر را.

آنها به این باور رسیده اند که "امروز بزنگاه تاریخ ایران است" و با حرکت به سوی از جان گذشتگی ، در اثبات این عقیده می کوشند.

ما باید نشان دهیم که فریادشان را می شنویم و برای آن ارزش قائلیم. نشان دهیم که با خواست هایشان همراهیم. نشان دهیم که دردی را که به خاطر ما متحمل می شوند را درک می کنیم و به آنان وفا داریم.

حداقل کاری که می توانیم کرد این است که انعکاس خواست ها و فریادهایشان و دردهای مشترکمان باشیم. باید به پا خیزیم تا ملت ما و همه مردمان جهان صدای آنان را بشنوند.

از این روزها بهره باید برد. فراموش نکنیم که سال گذشته در چنین روزهایی چندین تن از یارانمان را با شقاوت تمام به شهادت رساندند و ما باید خروش شجاعانه این در خاک خفتگان را بازتاب دهیم .
نباید از هیچ کاری در راه مبارزه با حکومت استبداد دریغ کرد تا خواب و آرامش را از آنان بستانیم . تا بدانند جان باختگان ما پیشگامان یک ملت بودند و اسرای ما در زندان و سیاهچال ها هم پیشروان ما هستند و همه با هم یکصدا در حرکتیم برای آزادی ایران و ایران زمین

-- Green Correspondents ، Dec 16, 2010 در ساعت 09:26 AM

خیلی کارات شاهکاره هم از نظر محتوا و هم از نظر فرم هر روز هم بیشتر رشد میکنی.
این کارت روح من رو تکان داد.
شاد باشی مانای عزیز

-- علی ، Dec 16, 2010 در ساعت 09:26 AM

عالی بود. عالی. خدا حفظت کنه نیستانی. اخمام حسابی از اخبار تو هم بود یه لحظه کاریکاتورو که دیدم یه لبخند امیدی رو لبم اومد که از کودکانه و معصومانه بودنش دلم واسه خودم آب شد!
به امید روز.

-- محمد حسین گل ، Dec 16, 2010 در ساعت 09:26 AM

بی نظیره مرد ... بی نظیر ! مثل اکثر کارهات... تو یک نابغۀ خوش ذوق هستی . من یکی که خیلی بهت ارادت دارم ......درود هم به تو و هم به همۀ اونهایی که این کار رو به اونها تقدیم کردی.....

-- baran ، Dec 16, 2010 در ساعت 09:26 AM

ممنون مانا. خوشبحالت که هنوز با هنرت می تونی کاری بکنی. من واقعا شرمنده از خودم هستم
ممنون مانا

-- بدون نام ، Dec 16, 2010 در ساعت 09:26 AM

Excellent Job Mana as usual. Welldone

-- Ali ، Dec 16, 2010 در ساعت 09:26 AM

گاهی کاری که یک طرح مانا انجام می دهد و پیامی که یک طرح مانا به مخاطب منتقل می کند با یک مقاله هم انجام شدنی نیست

-- ahmad ، Dec 16, 2010 در ساعت 09:26 AM

نمیدونم چه کسی این تخم لق را در ذهن وزبان م شکسته بود که "مانا نیستانی" از خودشونه و...
منم مثل ...ری که توی گل مانده باشه دربست عینهو "تاکسی" پذیرفتم .فکر نکنید شوخی میکنم ولی دارم خجالتم را شوخی شوخی بیان میکنم.تامدتها مثل جن که از بسمه اله میترسد از مواجه ووارد شدن به دنیای فکر واندیشه " مانا" که آئینه تمام عیاری بود از بیان واقعیت های زشت موجود در ایران زمین خود داری میکردم و...چه تاسفی , انچه که باید به موقع میدیدم با آن میاندشیدم را به عهده تعویق انداخته و...
هرچند نگاه هوشمند و ژرف وکلامی که به تصویر کشیده میشود هرگز رنگ وبوی کهنگی بخود نمیگیرد ومن الان ضمن پوزش از پیشداوری ام نسبت به "مانا" ی عزیزخوشحالم که وارد دنیای او شده وجلوی ضرر فکری ام را گرفته ام
قلمت که کلام بی صوت ولی پرصدا میافریند با صلابت واستوار باد|
-------------------------------------------------
مانا: "فلانی از خودشونه" که اساسا جزو تنقلات روزمره ی ماست و گفتن و شنیدن اش چیز عجیبی نیست. اما فکر کنم اگر این "خودشون" مبهم و نامشخص انقدر روی گشاده و آغوش پذیرایی پیدا کرده که امثال من را هم در خود جا داده باشد- که نداده وگرنه الان جایم ایران بود- دیگر همان "خودشون" سابق نباید تلقی شود و حتما معجزه ای پدید آمده و استحاله ای درش ایجاد شده که باید ازش استقبال هم کرد. فعلا که چنین اتفاقی نیفتاده. ممنونم

-- فریدون رزمجو ، Dec 16, 2010 در ساعت 09:26 AM

وسط این همه تعریف و تمجید باید با کمال تاسف بگم که کاریکاتور کسی که داره توی زندان روی دیوار نقاشی می کنه را تا حالا حداقل با ده اجرای مختلف دیده ام. خیلی کلیشه شده
--------------------
مانا: دوست من اصلا جای تاسف ندارد اشکال از تلقی شما نسبت به مفهوم کلیشه است. ترسیم نقش روی دیوار ایده نیست، مولفه است و مولفه را تا قیام قیامت هم می شود تکرار کرد به شرط آن که به ایده ی تازه ای بینجامد. از این حیث من هیچ مشکلی با کلیشه ندارم، کارم استفاده از آن است. بعد هم چرا شما نگران وسط تعریف دیگران پریدن اید؟ دیگران نظر خودشان را داده اند شما هم نظر خودت را می دهی، کاری به هم ندارند. ممنونم

-- بدون نام ، Dec 16, 2010 در ساعت 09:26 AM

بدون ترديد بيشترين هزينه هاي كسب آزادي يك ملت توسط كشته شدگان و زندانيان سياسي آن جامعه پرداخت شده و ميشود.

-- بهرام ، Dec 17, 2010 در ساعت 09:26 AM

معرکه است مرسی

-- بهار ، Dec 17, 2010 در ساعت 09:26 AM

راستش با دیدن این طرح و خبر بستری شدن نوری زاد، از بی تفاوتی بسیاری از مدعیان اصلاحات و مردان سیاست بدم اومد.
قلمت توانا باد

-- علی بارویی ، Dec 17, 2010 در ساعت 09:26 AM

و برای "آریا آرام نژاد"عزیز ، خواننده "علی برخیز" که پارسال برایمان خواند :

میون ظهر عاشورا ، یزید خفته دوران
ز گور کهنه اش برخاست، به قصد قتل دلداران

گناه ملت ما چیست؟ به جز فریاد آزادی
خداوندا ! تو شاهد باش به هتک حرمت انسان

علی برخیز و باطل کن بساط این دغل بازان
که اینان جامه حق را بپوشاندند تن شیطان

چنان دین محمد را به کام خود بیالودند
که گویی حضرت حجت ز اینان میبرد فرمان

محرم غرق در خون شد به دست لشکر شیطان
خوارج در لباس دین ؛ به روی نیزه ها قرآن

حلول روح دجال است در این شب راهه ی مرموز
خدایا آفتابت را بتابان بر سر ایران

علی برخیز و باطل کن بساط این دغل بازان
که اینان جامه حق را بپوشاندند تن شیطان

-- محمد ، Dec 17, 2010 در ساعت 09:26 AM

نفرین بر استبداد

-- محارب ، Dec 17, 2010 در ساعت 09:26 AM

مانای عزیز از کار شما و مخصوصا این بار از عنوان زیبایی که برای طرحت انتخاب کردی سپاسگزارم.نام تک تک این زندانیان سیاسی شرافت و انسانیت را زنده می کند.

-- sasan ، Dec 17, 2010 در ساعت 09:26 AM

آه خدای من ...

-- مهرداد ، Dec 17, 2010 در ساعت 09:26 AM

اشتباه است اگر فکر کنیم زندانی فقط نیمه خورشید درون سلول را کشیده دقت که کنیم میبینیم آدمهای بیرون سلول اگر میتوانستند درختها را رنگی میکردند و این بدان معنی است زندانی اگرچه محبوس است ولی برای همه ما به اصطلاح آزادگان روشنایی به ارمغان آورده.

-- فرهاد ، Dec 18, 2010 در ساعت 09:26 AM

چی می شد یکی از همین روزها همه با هم جلوی اوین قرار می گذاشتیم تا به احترام این بزرگ مردان، یک شاخه گل تقدیم کنیم!؟ درود بر نوریزاد-تاج زاده-ستوده-سحر خیز-ستوده و دهها زندانی آزاده که اندک نور موجود را بر جامعه مرده ما می تابانند.

-- Omid ، Dec 18, 2010 در ساعت 09:26 AM

این آزادگان سیاسی این روزها آبرو و شرف ایران و ایرانی امروزند، چرا که اگر این بزرگ زنان و مردان نبودند، ما ترسوها برای نام ایران و ایرانی با بزدلی و سکوتمون آبرویی باقی نگذاشیم.
ننگ بر من که سکوتم در مقابل جنایاتی که نظام مرتکب می شود به معنی همراهیست و باز هنوز از ترس همچو گوسفندی سر به زیر انداخته ام.

-- یک زن ایرانی ، Dec 18, 2010 در ساعت 09:26 AM

زمستان است
سرها در گریبان است
...
اما توی زندان ، خورشید تابان بهاری چنان می درخشد که ما ، بی چرا زندگان، اگر اندکی فهم داشتیم بهترین کارمان خودکشی دسته جمعی بود!
نگرانم
نگران

-- باران ، Dec 19, 2010 در ساعت 09:26 AM

بهترین بود.
جهان سوم جاییست که فکر کردن در آن جرم محسوب می شود.

-- مهبد ، Dec 24, 2010 در ساعت 09:26 AM

بهترین بود
جهان سوم جاییست که خوش فکری در آن جرم محسوب می شود.

-- مهبد ، Dec 24, 2010 در ساعت 09:26 AM

تلفيق هنر و انديشه.
واقعا کارت عاليه.
يه هنرمند در هر جاي دنيا ميتونه کارش رو عالي انجام بده ولي من فکر ميکنم بخش عمده اي از شکوفا شدن خلاقيتت رو مديون زندگي در ايران باشي!
نظر خودت چيه؟

-- محمد ، Jan 15, 2011 در ساعت 09:26 AM