تو به خود نگاه میکنی
آینه سیاه میکنی
پرده بر ترانه میکشی
پنجره تباه میکنی
من ستاره آه میکشم
دست روی ماه میکشم
نوازش نسیم میکنم
روی شب نگاه میکشم
میعادگاه ما : انسان و آبادی
تاریخ آینده : میدان آزادی
تو با گلوله ، من با گل
تو با شلیک ، من با آواز
تو زرد نفرت و کبود کین
من سرخ عشق و سبز پرواز
کسب تو قتل گل و شبنم
اعدام باد و نور و دریا
کار من کشت چراغ و دف
تیمار رنگ و رقص و رویا
میعادگاه ما : انسان و آبادی
تاریخ آینده : میدان آزادی
این آقای رمانتیک موزیسین، با هوک اول میره واسه خودش که! خداییش این جنبش سبز اصلا رهبر خوش فکر ندارد و انصافا توو ایرانی جماعت فیلسوف و منطق دان یافت می نشود!
آیا کسی تا به حال گفته، مبارزه ی بره ها در برابر گرگ ها چند سال زمان نیاز دارد برای پیروزی؟ این چنین مبارزه ای در واقع به قدمت تاریخ زمان برای پیروزی می خواد، چرا که گرگ شعوری ندارد و ذاتا درنده و خون ریز است، پس آنچه که انجام می شود فقط کشته های بیشتر است. کشتار ابدا زیبا نیست اما برای مبارزه با گرگ ها تنها راه جنگیست که ناگزیر خونریز است. با این همه هر کس به صلاح کار خویشتن داند. من هیچکس را تشویق به مبارزه ی خشونت آمیز نمی کنم، فقط خواستم منطقا نظرم را بیان کنم و دیگر هیچ.
اسم «آینه» رو از همین جا یاد گرفتم! گفتم: برادران و خاهران، چرا در آینه نگاه نمیکنید و نمی بینید که مخالفت با من یعنی مخالفت با دموکراسی؟ چرا مثل من بسرعت یاد نمیگیرین؟
خب دیگه مانا جان، وقتی دموکراسی رو یاد نمیگیرند، راهی ندارم باید قشون کشی کنم و مشت محکم را بکار بندازم.
سبز منم!!!
sasan
خوب موسیقی که نشانه صلح است و بوکسور نشانه خشونت. احتمالأ منظور اینستکه با ابراز اعتراضات صلح آمیز میتوان خشونت گرایان را رام و سر بزیر کرد. من سخت مخالفم, در ایران این نوع بینش جواب نمیدهد. جمهوری اسلامی تنها زور میفهمد و بس و باید با او تنها با قدرت برخورد شود.
یاد یه دیالوگ بیاد موندنی از فیلم «گوزنها» افتادم:
«سید! د کجاست اون چاقوی دسته سفید خوش دست کار زنجونت؟»
حالا حکایت ماست! جنابان جمهوری اسلامی! شما بفرمایید مارو بکشید! شلاق بزنید! خواهش میکنم! راه به راه تجاوز بفرمایید! ما اخته شدگان برایتان «ترانه صلح» مینوازیم! اگر گوشنواز نیست، بفرمایید آهنگ دیگه بنوازیم!! تو رو خدا بفرمایید چکار میتوانیم برایتان انجام دهیم!
د آخه کجاست اون چاقوی دسته سفید خوش دست کار زنجونت؟
و بالاخره بوکسر از صدای موسیقی خسته میشه و می زنه هنرمند رو له می کنه! بعد تماشاچی ها دور و برش جمع میشن و به به و چه چه می کنند که چه هنرمندی، چه مبارزه ی زیبایی و تحت تاثیر قرار میگیرن... بعدشم به بوکسر با حالت نفرت نگاه می کنند. ولی بهرحال هنرمند له شده و بوکسر لبخند پیروزی می زنه... عجب!!!
مانا خودش بهتر از همه میدونه چی کشیده این حکایت پر درد ورنج کشور ماست که قهرمان بوکس را به جان یه وبلاک نویس یک فیلمساز ویک مدافع حقوق بشر اهنکساز وکیل مدافع و بازیگران صداسیما حتی فوتبالیستها ما هنرمندان مردمی که با هنرشان درد های جامه رو به تصویر میکشند میاندازند (نبرد نابرابر)
نظرهای خوانندگان
تو به خود نگاه میکنی
آینه سیاه میکنی
پرده بر ترانه میکشی
پنجره تباه میکنی
من ستاره آه میکشم
دست روی ماه میکشم
نوازش نسیم میکنم
روی شب نگاه میکشم
میعادگاه ما : انسان و آبادی
تاریخ آینده : میدان آزادی
تو با گلوله ، من با گل
تو با شلیک ، من با آواز
تو زرد نفرت و کبود کین
من سرخ عشق و سبز پرواز
کسب تو قتل گل و شبنم
اعدام باد و نور و دریا
کار من کشت چراغ و دف
تیمار رنگ و رقص و رویا
میعادگاه ما : انسان و آبادی
تاریخ آینده : میدان آزادی
(ایرج جنتی عطائی)
-- V ، Jun 22, 2010 در ساعت 09:01 AMسلام. کاری که جنبش بی خشونت سبز انجام میدهد بالاخره حریف دیکتاتور را تسلیم خواهد کرد.
-- sasan ، Jun 22, 2010 در ساعت 09:01 AMاین آقای رمانتیک موزیسین، با هوک اول میره واسه خودش که! خداییش این جنبش سبز اصلا رهبر خوش فکر ندارد و انصافا توو ایرانی جماعت فیلسوف و منطق دان یافت می نشود!
-- یک ایرانی ، Jun 22, 2010 در ساعت 09:01 AMآیا کسی تا به حال گفته، مبارزه ی بره ها در برابر گرگ ها چند سال زمان نیاز دارد برای پیروزی؟ این چنین مبارزه ای در واقع به قدمت تاریخ زمان برای پیروزی می خواد، چرا که گرگ شعوری ندارد و ذاتا درنده و خون ریز است، پس آنچه که انجام می شود فقط کشته های بیشتر است. کشتار ابدا زیبا نیست اما برای مبارزه با گرگ ها تنها راه جنگیست که ناگزیر خونریز است. با این همه هر کس به صلاح کار خویشتن داند. من هیچکس را تشویق به مبارزه ی خشونت آمیز نمی کنم، فقط خواستم منطقا نظرم را بیان کنم و دیگر هیچ.
اسم «آینه» رو از همین جا یاد گرفتم! گفتم: برادران و خاهران، چرا در آینه نگاه نمیکنید و نمی بینید که مخالفت با من یعنی مخالفت با دموکراسی؟ چرا مثل من بسرعت یاد نمیگیرین؟
-- بدون نام ، Jun 22, 2010 در ساعت 09:01 AMخب دیگه مانا جان، وقتی دموکراسی رو یاد نمیگیرند، راهی ندارم باید قشون کشی کنم و مشت محکم را بکار بندازم.
سبز منم!!!
sasan
"رینگ آهنگین" بجای "رینگ آهنی"
-- بدون نام ، Jun 22, 2010 در ساعت 09:01 AMما آنها را به ساز خودمان خواهیم رقصاند.
واقعاً نمایش زیبایی است. با تشکر
-- VVVVV ، Jun 22, 2010 در ساعت 09:01 AMیاد زمانی افتادم که یکبار داشتم «اخبار» سرکوب دانشجویان را پخش میکردم، آهنگ رینگ رینگ رینگ رو گذاشتم. چه زمان خوشی بود!!!
ن آ ک
-- بدون نام ، Jun 22, 2010 در ساعت 09:01 AMخوب موسیقی که نشانه صلح است و بوکسور نشانه خشونت. احتمالأ منظور اینستکه با ابراز اعتراضات صلح آمیز میتوان خشونت گرایان را رام و سر بزیر کرد. من سخت مخالفم, در ایران این نوع بینش جواب نمیدهد. جمهوری اسلامی تنها زور میفهمد و بس و باید با او تنها با قدرت برخورد شود.
-- مینوچهر ، Jun 22, 2010 در ساعت 09:01 AMیاد یه دیالوگ بیاد موندنی از فیلم «گوزنها» افتادم:
«سید! د کجاست اون چاقوی دسته سفید خوش دست کار زنجونت؟»
حالا حکایت ماست! جنابان جمهوری اسلامی! شما بفرمایید مارو بکشید! شلاق بزنید! خواهش میکنم! راه به راه تجاوز بفرمایید! ما اخته شدگان برایتان «ترانه صلح» مینوازیم! اگر گوشنواز نیست، بفرمایید آهنگ دیگه بنوازیم!! تو رو خدا بفرمایید چکار میتوانیم برایتان انجام دهیم!
د آخه کجاست اون چاقوی دسته سفید خوش دست کار زنجونت؟
-- امیر خان ، Jun 22, 2010 در ساعت 09:01 AMباید بدونه عاقبت
-- بابک ایرانی ، Jun 22, 2010 در ساعت 09:01 AMدو بال پرواز می کشیم
درای این مدرسه رو
رنگی و دل باز می کشیم
روکاغذای بی صدا
ساز می کشیم ساز می کشیم
Vدرود بر مردمان آزاد اندیش ایران V
-- یک هم وطن ، Jun 23, 2010 در ساعت 09:01 AMبا هنر شايد بشه روح گمشدهء انساني رو از زير صورت خشونت(هرچند وقيح) بيرون كشيد.وگرنه بعد از مسابقهء بكس فقط يك بكسور بر يك بكسور ديگه پيروز شده.
-- بي نام ، Jun 23, 2010 در ساعت 09:01 AMو بالاخره بوکسر از صدای موسیقی خسته میشه و می زنه هنرمند رو له می کنه! بعد تماشاچی ها دور و برش جمع میشن و به به و چه چه می کنند که چه هنرمندی، چه مبارزه ی زیبایی و تحت تاثیر قرار میگیرن... بعدشم به بوکسر با حالت نفرت نگاه می کنند. ولی بهرحال هنرمند له شده و بوکسر لبخند پیروزی می زنه... عجب!!!
-- ارتافرورد ، Jun 30, 2010 در ساعت 09:01 AMمانا خودش بهتر از همه میدونه چی کشیده این حکایت پر درد ورنج کشور ماست که قهرمان بوکس را به جان یه وبلاک نویس یک فیلمساز ویک مدافع حقوق بشر اهنکساز وکیل مدافع و بازیگران صداسیما حتی فوتبالیستها ما هنرمندان مردمی که با هنرشان درد های جامه رو به تصویر میکشند میاندازند (نبرد نابرابر)
-- آرش ، Jul 5, 2010 در ساعت 09:01 AMمن موسیقی بلد نیستم
-- مهر سپنتا ، Aug 13, 2010 در ساعت 09:01 AMاما آیا این نت ها معنی خاصی هم دارند؟؟؟
تضاد
-- فربد ، Aug 13, 2010 در ساعت 09:01 AM