جنبش مشروطه ایران :
fa.wikipedia.org/wiki/جنبش_مشروطه_ایران
--------------------------------------------------------
جنبش ملی شدن صنعت نفت :
fa.wikipedia.org/wiki/نهضت_ملیشدن_نفت
---------------------------------------------------------
انقلاب ۱۳۵۷ ایران :
fa.wikipedia.org/wiki/انقلاب_۱۳۵۷_ایران
--------------------------------------------------------
جنبش دوم خرداد :
fa.wikipedia.org/wiki/الگو:جنبش_دوم_خرداد
--------------------------------------------------------
جنبش سبز ایران :
fa.wikipedia.org/wiki/جنبش_سبز_ایران
...
و این داستان تا رسیدن به "جامعه مدنی" همچنان ادامه خواهد داشت ...
V
Mana....you got something against nice friendly Gavazn!?You could have depicted a Molla....after all, with their backward mentality, they are the best representatives of Asr-e-Hajar!!
مانا جان به این سبزی که داره فرار می کنه از دست باتوم به دست که نگاه می کنم نمی تونم جلو خندم رو بگیرم، در حال فرار و با این خطوط ساده حس شادی و شیطنت جونوونی از خوشی موفقیت_v کشیدنش_ رو می بینم توو نقاشیت.
راستی این گاوی که کشیدی هیکلش حالتی از نقشه ی ایران رو می رسونه که شک ندارم عمدی بوده، به نظرم اندیشه هات خیلی جذاب می آید کاملا نبوغ و تجربه ات در هنرت رو آشکار می کنه.
پاینده باشی هنرمند عزیز ایران
متاسفانه نيست. خودت مقايسه كن با كارهاي قبليت، مثلاً اون كارتوني كه يه دست با مچبند سبز خوني ازش جاري بود تا پايِ ديوار و مردي "چاق" كه در يك دستش كيف بود و دست ديگرش كفشهاش داشت از وسط اون رد خون عبور ميكرد با اين كار. همينطور كه ميبيني حتي توصيف اون كارتون بهتر از ديدن اين كارتونِ. ميخوام يه مثال بزنم از سينما كه شايد حرفم رو بهتر برسونه: كارگرداني به اسمِ "ديويد فينچر" رو تصور كن كه فيلمهاي بازي، هفت و باشگاه مشت زني رو ساخته مي رسه به فيلم زودياك من نميگم فيلم بديه ولي ديگه تو اون فضا نيست و در نتيجه من دوستش ندارم و در نهايت اون مسير ميرسه به بنجامين باتن كه بازهم تو اون فضا نيست. در اين ميان فيلمي داره به اسم اتاق امن كه يه جورايي حد واسط كارهاي قديم و جديدش محسوب ميشه مثل همون كار قبلي تو كه برات نوشتم اميدوارم منظورم رو بهتر رسونده باشم. در انتها بايد بگم تو تنها كسي هستي كه براش مينويسم و چون دوستت دارم(البته چون كارهات رو ميبينم منظورم همونهاست) ميخوام كه پيشرفت كني نه اينكه دلت رو خوش كني به چنتا كامت من و ديگران. من توقع دارم افق بازتر رو ببيني. به اميد روزي "بلندتر" براي تو.
------------------------------------------
شما البته لطف داری اما بحث سلیقه شخصی است. می تونید کاری رو دوست داشته باشید کار دیگری رو نه اما من به عنوان کارتونیست ضمن احترام به تک تک نظرها موظف به بر آوردن آنها نیستم. مسیر من را شما یا دیگری برای من ترسیم نمی کنید، خودم این کار را می کنم
البته قیاس مع الفارغی بود چون سینما هنر پیچیده ای است وابسته به هزار و یک پارامتر از جمله سرمایه و بازار اما فرض محال می گیریم که سینما هنری کاملا شخصی فارغ از تمام معذورات بود، در این صورت اگر فینچر از ساختن بنجامین باتن نظر و ایده اش تامین شده بود و لذت اش را برده بود خیلی فرق نمی کرد شما یا من آن را بدترین کارش بدانیم یا بهترین
ممنونم از درد دل تان
با احترام به نظر محسن که در بالا نوشت
نمی خواهم من هم فقط بنویسم عالی بود و به به و چه چه، فقط دلم می خواد بگم که چطور ممکنه یک آدم به فکرش برسه که اینجوری زمان حال رو پیوند بزنه با دوران غارنشینی مگر اینکه ذهنی چون استنلی کوبریک داشته باشه که فکر کنم در فیلم اودیسه فضایی اش، انسان اولیه استخوان را به فضا پرتاب میکنه و بعدش یادم نیست گوشی تلفن میاد توی دست یا بالاخره یک تکنولوژی پیشرفته رو نشون میده(آلزایمر نمیگذاره 30 سال پیش رو یادم بیاد) به حافظه ی خودتون ببخشید فقط قصد مقایسه داشتم
برای من کارتون های مانا بیشترش این حس را بیدار میکنه و اونو چون پسر کوبریک می بینم
سلامت و سبز باشی مانا
به پدر و مادرت برای انتخاب نامت تبریک میگم
نظرهای خوانندگان
بی نظیر!
-- بدون نام ، Apr 13, 2010 در ساعت 11:25 AMجنبش مشروطه ایران :
-- آرش ، Apr 13, 2010 در ساعت 11:25 AMfa.wikipedia.org/wiki/جنبش_مشروطه_ایران
--------------------------------------------------------
جنبش ملی شدن صنعت نفت :
fa.wikipedia.org/wiki/نهضت_ملیشدن_نفت
---------------------------------------------------------
انقلاب ۱۳۵۷ ایران :
fa.wikipedia.org/wiki/انقلاب_۱۳۵۷_ایران
--------------------------------------------------------
جنبش دوم خرداد :
fa.wikipedia.org/wiki/الگو:جنبش_دوم_خرداد
--------------------------------------------------------
جنبش سبز ایران :
fa.wikipedia.org/wiki/جنبش_سبز_ایران
...
و این داستان تا رسیدن به "جامعه مدنی" همچنان ادامه خواهد داشت ...
V
Mana....you got something against nice friendly Gavazn!?You could have depicted a Molla....after all, with their backward mentality, they are the best representatives of Asr-e-Hajar!!
-- Fred Flintstone ، Apr 13, 2010 در ساعت 11:25 AMهرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق
-- بدون نام ، Apr 13, 2010 در ساعت 11:25 AMثبت است بر جریده عالم دوام ما
V
مثل همیشه خوب....
-- ahoo ، Apr 13, 2010 در ساعت 11:25 AMخیلی باحال بود، مرسی! :)))
-- شهرزاد ، Apr 13, 2010 در ساعت 11:25 AMمانا جان به این سبزی که داره فرار می کنه از دست باتوم به دست که نگاه می کنم نمی تونم جلو خندم رو بگیرم، در حال فرار و با این خطوط ساده حس شادی و شیطنت جونوونی از خوشی موفقیت_v کشیدنش_ رو می بینم توو نقاشیت.
-- شهرزاد ، Apr 13, 2010 در ساعت 11:25 AMراستی این گاوی که کشیدی هیکلش حالتی از نقشه ی ایران رو می رسونه که شک ندارم عمدی بوده، به نظرم اندیشه هات خیلی جذاب می آید کاملا نبوغ و تجربه ات در هنرت رو آشکار می کنه.
پاینده باشی هنرمند عزیز ایران
مانا !
-- علیرضا مقدم ، Apr 13, 2010 در ساعت 11:25 AMمگه تو شروع رو از "دوران مادها" می دونی ؟
)-:
نمی دونم چرا همینطوری یاد آخر فیلم "روبان قرمز" حاتمی کیا افتادم !
-- سارا ، Apr 13, 2010 در ساعت 11:25 AMهاهاهاها!! بسیار عالی بود، خیلی چسبید!
-- یادداشتهای برفی ، Apr 13, 2010 در ساعت 11:25 AMواقعاً کارت درسته مانا
-- کارت ، Apr 13, 2010 در ساعت 11:25 AMميدوني مانا... عشق ميکنم کاراتو ميبينم...عشق
-- نيما ، Apr 13, 2010 در ساعت 11:25 AMجنبش سبز به تاریخ پیوست؟وای ی ی ی ی ی
-- ss ، Apr 13, 2010 در ساعت 11:25 AMسلام و چه خوب نشان دادی کسی که باتوم داره شبیه میمونه. احمدی نژاد و دارودسته مزدبگیرش از نژاد جانور هستند که کتک می زنند.
-- sasan ، Apr 13, 2010 در ساعت 11:25 AMخطاب به باتوم بدست شب پرست :
-- The Green Mile ، Apr 13, 2010 در ساعت 11:25 AMدنبال این خط سبز رو بگیر و بیا...بیا ؛ آخرش هر دوتامون می رسیم به آزادی !
V
آخرشه
-- بدون نام ، Apr 14, 2010 در ساعت 11:25 AMجنبشهای ملی ایرانیان :
fa.wikipedia.org/wiki/جنبشهای_ملی_ایرانیان
-- آرش ، Apr 14, 2010 در ساعت 11:25 AMاون باتوم به دسته رو لاغر نکشیدی؟!! :) عالی بود
-- میثم ، Apr 14, 2010 در ساعت 11:25 AMمشروطه ،مشروعه شد.این همیشه سیری ناپذیران واین نیزه بدستان همیشه تاریخ ازگوشت وتن دیگران تغذیه نمودند .وظیفه همه میباشد کوشش کنند وسیله آزار ازدست دیوانگان بیرون کشند.تب یک دفعه مرگ یک دفعه....
-- رامسری ، Apr 14, 2010 در ساعت 11:25 AMمام وطن خود را میپرستم، میپرستم.
ما همونیم که میتونیم ته اقیانوس رو با رنگینکمون کاشی کنیم
-- بدون نام ، Apr 14, 2010 در ساعت 11:25 AMما رو دستکم نگیر
آیرانی
اين يكي ديگه واقعاً مسخره بود. دارم كمكم ازت نااميد ميشم. خودت خسته نشدي هر چي اينجا گذاشتي زيرش نوشتن: "عالي بود"! من كه ديگه داره حالم به هم ميخوره!
-- محسن ، Apr 14, 2010 در ساعت 11:25 AM-------------------------
:)))) یعنی این دیگه بازگشت زیبا به فضای واقعی کارهام نبود؟
kheiliiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii ghashange, javedane mishe,
-- neda ، Apr 14, 2010 در ساعت 11:25 AMکاش . . .
-- بابک ایرانی ، Apr 14, 2010 در ساعت 11:25 AMکاش . . .
هیچی
همین خوبه
خوب ! مثل همیشه !
-- کاوه ، Apr 14, 2010 در ساعت 11:25 AMچماقدار شبیه میمونه دقیقا همین طوره.مرسی.
-- saba ، Apr 14, 2010 در ساعت 11:25 AMمتاسفانه نيست. خودت مقايسه كن با كارهاي قبليت، مثلاً اون كارتوني كه يه دست با مچبند سبز خوني ازش جاري بود تا پايِ ديوار و مردي "چاق" كه در يك دستش كيف بود و دست ديگرش كفشهاش داشت از وسط اون رد خون عبور ميكرد با اين كار. همينطور كه ميبيني حتي توصيف اون كارتون بهتر از ديدن اين كارتونِ. ميخوام يه مثال بزنم از سينما كه شايد حرفم رو بهتر برسونه: كارگرداني به اسمِ "ديويد فينچر" رو تصور كن كه فيلمهاي بازي، هفت و باشگاه مشت زني رو ساخته مي رسه به فيلم زودياك من نميگم فيلم بديه ولي ديگه تو اون فضا نيست و در نتيجه من دوستش ندارم و در نهايت اون مسير ميرسه به بنجامين باتن كه بازهم تو اون فضا نيست. در اين ميان فيلمي داره به اسم اتاق امن كه يه جورايي حد واسط كارهاي قديم و جديدش محسوب ميشه مثل همون كار قبلي تو كه برات نوشتم اميدوارم منظورم رو بهتر رسونده باشم. در انتها بايد بگم تو تنها كسي هستي كه براش مينويسم و چون دوستت دارم(البته چون كارهات رو ميبينم منظورم همونهاست) ميخوام كه پيشرفت كني نه اينكه دلت رو خوش كني به چنتا كامت من و ديگران. من توقع دارم افق بازتر رو ببيني. به اميد روزي "بلندتر" براي تو.
-- محسن ، Apr 16, 2010 در ساعت 11:25 AM------------------------------------------
شما البته لطف داری اما بحث سلیقه شخصی است. می تونید کاری رو دوست داشته باشید کار دیگری رو نه اما من به عنوان کارتونیست ضمن احترام به تک تک نظرها موظف به بر آوردن آنها نیستم. مسیر من را شما یا دیگری برای من ترسیم نمی کنید، خودم این کار را می کنم
البته قیاس مع الفارغی بود چون سینما هنر پیچیده ای است وابسته به هزار و یک پارامتر از جمله سرمایه و بازار اما فرض محال می گیریم که سینما هنری کاملا شخصی فارغ از تمام معذورات بود، در این صورت اگر فینچر از ساختن بنجامین باتن نظر و ایده اش تامین شده بود و لذت اش را برده بود خیلی فرق نمی کرد شما یا من آن را بدترین کارش بدانیم یا بهترین
ممنونم از درد دل تان
خیلی باحال بودا
-- علیرضا ، Apr 16, 2010 در ساعت 11:25 AMمن فقط سکوت میکنم و به احترام هنری زیبایی که داری بهت درود میفرستم
-- رضا ، May 5, 2010 در ساعت 11:25 AMبا احترام به نظر محسن که در بالا نوشت
-- فرح ، May 6, 2010 در ساعت 11:25 AMنمی خواهم من هم فقط بنویسم عالی بود و به به و چه چه، فقط دلم می خواد بگم که چطور ممکنه یک آدم به فکرش برسه که اینجوری زمان حال رو پیوند بزنه با دوران غارنشینی مگر اینکه ذهنی چون استنلی کوبریک داشته باشه که فکر کنم در فیلم اودیسه فضایی اش، انسان اولیه استخوان را به فضا پرتاب میکنه و بعدش یادم نیست گوشی تلفن میاد توی دست یا بالاخره یک تکنولوژی پیشرفته رو نشون میده(آلزایمر نمیگذاره 30 سال پیش رو یادم بیاد) به حافظه ی خودتون ببخشید فقط قصد مقایسه داشتم
برای من کارتون های مانا بیشترش این حس را بیدار میکنه و اونو چون پسر کوبریک می بینم
سلامت و سبز باشی مانا
به پدر و مادرت برای انتخاب نامت تبریک میگم
دمت گرم و سرت خوش باد. خیلی جالب و نو بود. واقعا حال کردم. مرسی
-- پرهام ، Jun 1, 2010 در ساعت 11:25 AM