کار سخت این ماتادور ه، گره زدن پارچه ی قرمز به دم گاو خشمگین بود که به گفته ی این نقاشی شما، ظاهرا انجام شد! حالا به لبخند نشسته و داره خبرها رو از رسانه ها دنبال می کنه!
اینقدری که من از کارتونت فهمیدم، این فقط یک سکانس از واقعیت در جریان را نشان می ده! و خوشبینانه است!
دلم می خواهد خسته شدن و از پا افتادن نره گاو را تماشا کنم.
یک برداشت دیگر...
من فکر میکنم این تصویر به اختلافات داخلی خود حکومت به عنوان یک عامل دیگر برای سقوط آن اشاره دارد. اگرچه این تفسیر با عنوان انتخابی مانا همخوانی ندارد.
اگر رنگ پارچه سبز بود ، عنوان انتخابی مناسبت داشت. اما چون قرمز است و طرفداران جناح متقلب از این رنگ استفاده میکنند به نظر من اینطوری رسید. همین !
یک نکته دیگر اینکه من با نشستن و بی خیالی موافق نیستم. و فکر نمیکنم منظور مانا هم این بوده باشد. احتمالا او میخواسته نشان دهد این سرنوشت برای ستمگران محتوم است (از کلمات قصار آقا!)
آیا با این کار, خطر این «حیوان جنون گرفته» واقعاً طوری مهار میشود که بتوان با «خیالی راحت» این «دوران سخت» را در انتظار از پا در آمدن این «حیوان وحشی» گذراند؟؟؟ آیا گروهی «تظمین امنیت جاني» کسانی که تماشاگر نزدیک این نوع مبارزه هستند را به عهده خواهد گرفت..!؟
در انقلاب ٥٧ پدران ما خشونت کردند و خمینی خشونت کرد اعدام کرد و ما نیز یا تایید کردیم یا سکوت. در نتیجه امروز باید خشونت را کنار گذاشت و...و ... نیز باید در یک دادگاه صالح محاکمه شوند و جنایاتشان معلوم شود پس حتا حکم اعدام برای انها نیز ناخوشایند است و نوعی ترویج خشونت است.نظر شما چیست؟
-----------------------
من موافقم
زدی به هدف . ج.ا مغلوب خود خواهد شد . از پا افتاده وبی رمغ .بی هدف به دنبال دشمن فرضی که در بنده حکومت بوده (اصلاح طلبان وامثال آنها ). یک روز همه ایران از نفس خواهد افتاد وآن روز آغاز دوران تازه خواهد بود.
«اختلافات داخلی حکومت, یک عامل دیگری برای سقوط»...!!!
آیا این تصور «عقلانیست» که آنان خود, کار خودشان را یکسره کرده و می روند؟
چه تظمینی وجود داردکه در این «نمایش خون آلود» مردم ایران بازنده اصلی این «قمار بزرگ» نیستند؟
و چه باید کرد که در این «سیاه بازي مذهبی» و در زیر لوای «حرکت سبز» خون بیشتری از عزیزانمان ریخته نشود...؟
نمی دانم چرا کلاه آدمی که نشسته و روزنامه می خواند قرار است مفهوم خاصی را برساند که من چندان توانایی در فهم آن ندارم!؟
هم تا حدی کلاه ناپلئون را به خاطر می آورد، و هم به نوعی به کلاه دون کیشوت شبیه است! به هر حال، مدتهای طولانی است که در میان مردم ایران، به سر گذاشتن کلاه رواج زیادی ندارد، آنهم در منزل و به هنگام روزنامه خواندن ...
آقای سعید هیچ کس به هیچ کس تضمین نمیده
ما بنا بر وظیفه ملی و حتی دینی (پس گرفتن دین و ایستادگی در برابر ظالم) وارد این میدان شدیم و تا رفتن ظلم خواهیم ماند
سبز باشید
از کارتون زیبای مانا هم تشکر میکنم
آقای سعید هیچ کس به هیچ کس تضمین نمیده
ما بنا بر وظیفه ملی و حتی دینی (پس گرفتن دین و ایستادگی در برابر ظالم) وارد این میدان شدیم و تا رفتن ظلم خواهیم ماند
سبز باشید
از کارتون زیبای مانا هم تشکر میکنم
خوشبختانه امروزه برای رهائی از ظلم و بدست آوردن آزادی, دیگر هیچ نیازی به یاری و کمک «دین و مذهب» نیست. چرا که در قرن ٢١ «بودن یا نبودن خدا» هیچ تعصیری و یا نقشی در «رهائی از یوغ استبداد» ندارد.
بیائیم اینبار «سبز» را بدون «اعتقادات مذهبی» تعریف کنیم و نگذاریم که اینبار هم, «اعتقاداتمان»« انسانیتمان» را پایمال کند.
واقعا فوق العاده است این ابتکارات. همه اوضاع و احوال اجتماعی سیاسی را اینچنین در یک تصویر کوچک و ظاهرا ساده نشان دادن. من هم همینو می بینم: کار سخت بستن پارچه قرمز به دم گاو وحشی بود که انجام شد. حال نوبت آقا گاوه است که خودشو از خطر رها کنه ... گاوباز می تونست با کاردش بره به جنگ گاو و خودشو هم به خطر جدی بندازه. به جاش اومد با کاری خارق العاده و نه کم خطر، پرچم قرمز رو بست به دم گاو وحشی. گاو که تا بحال عادت نداشت کسی به دمش دست بزنه، با این کار وحشی تر شده و میخواد خودشو رها کنه. گاوباز هم نشسته و با لبخند رضایت نتیجه کار رو دنبال می کنه، اخبار رو میخونه و نظاره می کنه تلاش های گاو رو برای رهاشدن... تقلاهای گاو برای رهانیدن خود، به زخمی شدن بیشتر خودش منجر می شود ... آفرین بر شما مانای عزیز.
آقا مانا تو که نمی خوای بگی ما منتظر بمونیم تا گاوه خسته بشه یا خودزنی کنه و از پا بیفته ؟
شاخش هیچ موقع به دمش نمیخوره .
ما باید اونو به جهنم هدایت کنیم . یه پارچه سبز بدین دست آقاهه لب یه پرتگاه .
نظرهای خوانندگان
عالی بود
-- Payman ، Nov 17, 2009 در ساعت 04:21 PMمدتها بود که اينجوری نخنديده بودم. واقعاً که وصف الحال دوستان است
ابتکاراتی که اینروزا میشه خارقالعادن
-- Art ، Nov 17, 2009 در ساعت 04:21 PMعجب مخی داره مانا نیستانی
-- امیرحسین ، Nov 17, 2009 در ساعت 04:21 PMخیلی حال کردم با این یکی :)
کار سخت این ماتادور ه، گره زدن پارچه ی قرمز به دم گاو خشمگین بود که به گفته ی این نقاشی شما، ظاهرا انجام شد! حالا به لبخند نشسته و داره خبرها رو از رسانه ها دنبال می کنه!
-- شهرزاد ، Nov 17, 2009 در ساعت 04:21 PMاینقدری که من از کارتونت فهمیدم، این فقط یک سکانس از واقعیت در جریان را نشان می ده! و خوشبینانه است!
دلم می خواهد خسته شدن و از پا افتادن نره گاو را تماشا کنم.
یک برداشت دیگر...
-- ایرانی ، Nov 17, 2009 در ساعت 04:21 PMمن فکر میکنم این تصویر به اختلافات داخلی خود حکومت به عنوان یک عامل دیگر برای سقوط آن اشاره دارد. اگرچه این تفسیر با عنوان انتخابی مانا همخوانی ندارد.
اگر رنگ پارچه سبز بود ، عنوان انتخابی مناسبت داشت. اما چون قرمز است و طرفداران جناح متقلب از این رنگ استفاده میکنند به نظر من اینطوری رسید. همین !
یک نکته دیگر اینکه من با نشستن و بی خیالی موافق نیستم. و فکر نمیکنم منظور مانا هم این بوده باشد. احتمالا او میخواسته نشان دهد این سرنوشت برای ستمگران محتوم است (از کلمات قصار آقا!)
آیا با این کار, خطر این «حیوان جنون گرفته» واقعاً طوری مهار میشود که بتوان با «خیالی راحت» این «دوران سخت» را در انتظار از پا در آمدن این «حیوان وحشی» گذراند؟؟؟ آیا گروهی «تظمین امنیت جاني» کسانی که تماشاگر نزدیک این نوع مبارزه هستند را به عهده خواهد گرفت..!؟
-- سعید ، Nov 17, 2009 در ساعت 04:21 PMدر انقلاب ٥٧ پدران ما خشونت کردند و خمینی خشونت کرد اعدام کرد و ما نیز یا تایید کردیم یا سکوت. در نتیجه امروز باید خشونت را کنار گذاشت و...و ... نیز باید در یک دادگاه صالح محاکمه شوند و جنایاتشان معلوم شود پس حتا حکم اعدام برای انها نیز ناخوشایند است و نوعی ترویج خشونت است.نظر شما چیست؟
-- sasan ، Nov 17, 2009 در ساعت 04:21 PM-----------------------
من موافقم
fogholadast
-- بدون نام ، Nov 18, 2009 در ساعت 04:21 PMزدی به هدف . ج.ا مغلوب خود خواهد شد . از پا افتاده وبی رمغ .بی هدف به دنبال دشمن فرضی که در بنده حکومت بوده (اصلاح طلبان وامثال آنها ). یک روز همه ایران از نفس خواهد افتاد وآن روز آغاز دوران تازه خواهد بود.
-- بدون نام ، Nov 18, 2009 در ساعت 04:21 PMاگر ممکنه دوستان به من بگن ... کدام قسمت گاو حساب میشه.
-- parsyk ، Nov 18, 2009 در ساعت 04:21 PMشاهکار بود
-- shahin ، Nov 18, 2009 در ساعت 04:21 PMمانا جان فراموش نكن رنگ پارچه اي كه گاو مورد نظر ما بهش حساسيت داره سبز است
-- داني ، Nov 18, 2009 در ساعت 04:21 PMمثل همیشه فوق العاده
-- بدون نام ، Nov 18, 2009 در ساعت 04:21 PMمرسيييييييييييييييييييييييييييييييييييي
-- رها ، Nov 18, 2009 در ساعت 04:21 PMپيروز باشي و بهترين
«اختلافات داخلی حکومت, یک عامل دیگری برای سقوط»...!!!
-- سعید ، Nov 18, 2009 در ساعت 04:21 PMآیا این تصور «عقلانیست» که آنان خود, کار خودشان را یکسره کرده و می روند؟
چه تظمینی وجود داردکه در این «نمایش خون آلود» مردم ایران بازنده اصلی این «قمار بزرگ» نیستند؟
و چه باید کرد که در این «سیاه بازي مذهبی» و در زیر لوای «حرکت سبز» خون بیشتری از عزیزانمان ریخته نشود...؟
عالی بود.
-- شیدا ، Nov 18, 2009 در ساعت 04:21 PMما سبزیم
-- دانش آموز سبز ، Nov 18, 2009 در ساعت 04:21 PMو سبز میمونیم
مرگ بر دیکتاتور
چه شاه باشه چه دکتر
جنبش ســــبــــز ایــــران
مانای عزیز همیشه به شما غبطه می خورم ...
-- بدون نام ، Nov 18, 2009 در ساعت 04:21 PMنمی دانم چرا کلاه آدمی که نشسته و روزنامه می خواند قرار است مفهوم خاصی را برساند که من چندان توانایی در فهم آن ندارم!؟
هم تا حدی کلاه ناپلئون را به خاطر می آورد، و هم به نوعی به کلاه دون کیشوت شبیه است! به هر حال، مدتهای طولانی است که در میان مردم ایران، به سر گذاشتن کلاه رواج زیادی ندارد، آنهم در منزل و به هنگام روزنامه خواندن ...
---------
-- نکتهسنج ، Nov 18, 2009 در ساعت 04:21 PMکلاه گاوبازی است
آقای سعید هیچ کس به هیچ کس تضمین نمیده
-- مریم ، Nov 18, 2009 در ساعت 04:21 PMما بنا بر وظیفه ملی و حتی دینی (پس گرفتن دین و ایستادگی در برابر ظالم) وارد این میدان شدیم و تا رفتن ظلم خواهیم ماند
سبز باشید
از کارتون زیبای مانا هم تشکر میکنم
آقای سعید هیچ کس به هیچ کس تضمین نمیده
-- مریم ، Nov 18, 2009 در ساعت 04:21 PMما بنا بر وظیفه ملی و حتی دینی (پس گرفتن دین و ایستادگی در برابر ظالم) وارد این میدان شدیم و تا رفتن ظلم خواهیم ماند
سبز باشید
از کارتون زیبای مانا هم تشکر میکنم
گاو باز شبیه اوباما است، یا بنظر من اینطور آمد؟
-- بدون نام ، Nov 19, 2009 در ساعت 04:21 PMخوشبختانه امروزه برای رهائی از ظلم و بدست آوردن آزادی, دیگر هیچ نیازی به یاری و کمک «دین و مذهب» نیست. چرا که در قرن ٢١ «بودن یا نبودن خدا» هیچ تعصیری و یا نقشی در «رهائی از یوغ استبداد» ندارد.
-- سعید ، Nov 19, 2009 در ساعت 04:21 PMبیائیم اینبار «سبز» را بدون «اعتقادات مذهبی» تعریف کنیم و نگذاریم که اینبار هم, «اعتقاداتمان»« انسانیتمان» را پایمال کند.
واقعا فوق العاده است این ابتکارات. همه اوضاع و احوال اجتماعی سیاسی را اینچنین در یک تصویر کوچک و ظاهرا ساده نشان دادن. من هم همینو می بینم: کار سخت بستن پارچه قرمز به دم گاو وحشی بود که انجام شد. حال نوبت آقا گاوه است که خودشو از خطر رها کنه ... گاوباز می تونست با کاردش بره به جنگ گاو و خودشو هم به خطر جدی بندازه. به جاش اومد با کاری خارق العاده و نه کم خطر، پرچم قرمز رو بست به دم گاو وحشی. گاو که تا بحال عادت نداشت کسی به دمش دست بزنه، با این کار وحشی تر شده و میخواد خودشو رها کنه. گاوباز هم نشسته و با لبخند رضایت نتیجه کار رو دنبال می کنه، اخبار رو میخونه و نظاره می کنه تلاش های گاو رو برای رهاشدن... تقلاهای گاو برای رهانیدن خود، به زخمی شدن بیشتر خودش منجر می شود ... آفرین بر شما مانای عزیز.
-- کتایون ، Nov 19, 2009 در ساعت 04:21 PMکارهاتون واقعا هنرمندانه است. من هر روز یه سری میزنم که کاراتونو ببینم. بسیار بسیار زیباتر از کاریکاتورهای دیگری است که به این منظور کشیده شده.
-- مریم ، Nov 20, 2009 در ساعت 04:21 PMتاکتیک !
-- بابک ، Nov 20, 2009 در ساعت 04:21 PMفکرها راسرهم گذاشتند تنها راه بستن پرچم سرخ بدم یاغی بوده که خود زنی کنه .ببینیم وتعریف کنیم .
-- رامسری ، Nov 21, 2009 در ساعت 04:21 PMماتادور با اطمینان، قوی تر از حریف وحشی و کم هوشش است. در تدارک حرکت بعدی به جای نیزه از تکنولوژی استفاده می کند.
-- سحر ، Dec 3, 2009 در ساعت 04:21 PMآقا مانا تو که نمی خوای بگی ما منتظر بمونیم تا گاوه خسته بشه یا خودزنی کنه و از پا بیفته ؟
-- بختیاری ، Dec 10, 2009 در ساعت 04:21 PMشاخش هیچ موقع به دمش نمیخوره .
ما باید اونو به جهنم هدایت کنیم . یه پارچه سبز بدین دست آقاهه لب یه پرتگاه .