رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۱ شهریور ۱۳۸۸

ضربه آخر

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

یک سوال اینه که آیا فهمیده؟ و میخواد مانع اعدام بشه یا داره فرار میکنه چون میدونه در هر حالتی صندلیش سقوط میکنه
-------------------------------------------
فکر کنم از حالت بدن و پا مشخص باشه که هیچکدام. گزینه سومی که ننوشتید صحیح است

-- گوسپند ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

perfect

-- بدون نام ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

عالی بود

-- maryam ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

آفرین به هوشت

-- meti ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

كاراتون حرف نداره من هميشه دنبال مي كنم اونا رو واقعا فكر فوق العاده اي دارين ... چه جوري مي تونم تمام آرشيوتون رو داشته باشم ؟

-- ناص ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

طرح خیلی خوبی بود.... ولی یک اشکال مهندسی داره، وقتی چارپایه از زیر بای اون شخص خالی میشه، اون تخته زیرشون به سمت دره کج میشه(به خاطر وزن شخص دوم) ، و پس از یک کم کج شدن مطمئنا دوباره به زیر پای شخصی که اعدام شده میرسه.. با توجه به طول طناب اعدام ، احتمالا زاویه انحراف تخته بیشتر از 15 درجه نخواهد شد .... !
------------------------------------------------
اشتباه می کنید. زمین زیر تخته مقداری شیب عرضی داره که البته از این زاویه مشخص نیست و همین باعث می شه که تخته به طور عرضی کج بشه و زیر پای اعدامی بالا نیاد و همون جور کجکی سُر بخوره بره توی دره

-- مهندسی ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

افكارتون حرف نداره.اين ذهن متمايز قابل قدردانيه. به بهترين وجه روزهاي آخر يك خودكامه رو نشون داديد.

-- بدون نام ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

یک شاهکار دیگه.

-- احسان ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

هنر یعنی این!

-- یاشار ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

چه ایده ی مکانیکی ای!
5 ستاره ی تمام.

-- لمما ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

بخدا تو نابغه ای . خیلی عالی . به قطر شاخه ای که طناب دار به آن وصل شده دقت کنید. و به جوانه های شاخه. که اگر شاخه نشکند به علت تردی شاخه؛ شاخه خم میشود. جوانه های جنبش سبز . دستت را می یوسم مانا

-- مرتضی ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

man aasheghe in karetoonam.aaliye kheili alye....
merC

-- shilan ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

یکی از نکات جالبش اینه که برای نجات خودش از سقوط این طوری حمله ور شده!!

-- بدون نام ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

عزيزم آقای مانا نيستانی
کارهای شما تاريخ مصرف ندارد. انسانی، قوی، و فکرآفرين است. آفرين.
پدرت از دوستان بسيار نزديک من بود، هميشه برام شعر می خواند و داستانم را می شنيد. آن روزها من جوانکی بودم. کاش آقای نيستانی حالا بود که شعرهات را ببيند.
----------------------------
آقای معروفی عزیز خواندن نظر محبت آمیز شما که بخشی از دوران جوانی من را با مجله گردون و سمفونی مردگان ساختید، برای من بسیار خوشایند و مایه افتخار است

-- عباس معروفی ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

شما نابغه اید آقای نیستانی

-- زیبا ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

این ایده ها چه جوری میان تو ذهنتون.
واقعا زیبا و پر معنا.
به امید پیروزی..
پاینده باشید.

-- فرزاد ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

... و لبخندی که روی لب اعدامیست .

-- بدون نام ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

اون داره میره که آخرین ضربه رو بزنه... در واقع بکشه زیر صندلی و اون شخص به دار آویخته بشه... دریغ از فهم این مطلب که با آویزان شدن اون شخص خودش به ته دره سقوط میکنه!!! اون جوانه سرشاخه هم نماد رویش دوباره و ادامه حیات و حیاتی نو برای شخص اعدامیست!

-- ali ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

دیکتاتور یک چیز را نفهمیده و هرگز نمی فهمد و آن اینکه اعدامی، متمردی است که بارها و شاید همواره در عین زنده بودن اعدام را در و یا بیرون خود تجربه کرده و مرگ را نه تنها پس نمیزند، که هر لحظه پذیرایش است. این دیکتاتور است که ترس از مرگ خود را به رونده همیشگی تعمیم میدهد.
یکی

-- بدون نام ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

انها که بر صندلی بودند حالا هم ته دره ا ند.

-- sadegh ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

OMG! u r gifted!evertime I check your works i get so impressed.
welldone Mana

-- بدون نام ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

مانا جان! هر کار جدیدت که در میاد به خودم میگم این بهترینه! دست مریزاد
دو تا سوال دارم که امیدوارم جواب بدی:
1-کجا میتونم آرشیو کلی کاراتو پیدا کنم؟
2-چرا کارهاتون رو توی صفحه ی فیسبوکتون نمیذارید؟؟
موفق باشی
-------------------------
راست اش خود من هم آرشیو کاملی از کارهام ندارم فعلاً که هرچه هست همین هایی است که برای زمانه می کشم. اما سووال دوم، کارهام رو مرتباً در فیسبوکم می گذارم و دوستان فیسبوکی در جریان هستند و می بینند

-- جواد ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

گزینه سوم خودکشیه، یا خودزنی یا یه چیزی توی این مایه ها، آره؟

-- بدون نام ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

تو يك (...)
---------------------------------
خودتی!

-- ali ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

آقرین به این هوش
دل گرممون کردید.

-- مریم ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

I love it.

-- IranParast ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

آفرین، اون داره خودشو پرت می کنه... اما آزادی همراهش نمی میره! اصلا!

-- zilly ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

مانا نيستاني يك فكر است كه نقاشي مي كشد... يك دنياست

-- سبز ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

عالی لذت بردم

-- lمصطفی ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

aaaalist. kheili goya!
az karhatoon lezat mibaram. mamnoon

-- irani ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

aaaalist. kheili gooya!
az karhatoon lezat mibaram. mamnoon

-- irani ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

عالی لذت بردم

-- lمصطفی ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

besyar khoob vaziate konoonie keshvar ra neshan dadid, hamintor vaziate felie koodetagaran ra. omidvaram bad az shekaste zoodhengame koodeta dar iran, digar sare hich kas balaye dar naravad, va shekanjeye roohi va jesmi payan yabad. beh ommide piroozi

-- Mehdi ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

کاره جالبی هست ولی متاسفانه نظره جالبی نسیت به شما ندارم بخاطر کاری که ساله 85 انجام دادین !!!
بعضی لحظات فراموش نشدنی هست !!
----------------------------
اشکالی ندارد. من هم نسبت به آن سال و بلایی که به خاطر سوءتفاهم به سرم آوردند نظر خوشی ندارم و طبعاً فراموش نخواهم کرد

-- max ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

برعكسش درسته. در محاسبات اشتباه شده. كمي بيشتر فكر كنيد

-- بدون نام ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

دمت گرم خیلی جالب و پر محتوا

-- کیوان ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

مانای عزیز، مدتی هست که کارهای شما را نگاه میکنم، مفاهیم کارهای شما را با زبان سخت بشود بیان کرد، به قول حافظ "قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز"
شما این اسرار را در کارهای خود دارید.

-- فرید ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

هوشمندانه است و زيبا . ديكتاتور يا قاتل يا هر چيز ديگه كه مي شود بهش گفت تا وقتي كه در هوا دست و پا نزنه نمي فهمه كه داره سقوط مي كنه درست مثل اون چيزي كه الان داره در كشور ما مي گذزه

-- سارا ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

اعدامی لبخند جالبی به لب داره.
خیلی تاثیر گذاربود.

-- Breezeofpersia ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

درود بر تو عزيز...
ما كه قيد جونمونو زذيم تا حداقل معاني و مفاهيمي و كه هيچ وقت نفهميديم نسل بعديمون درك كنه...اگه با مردنمون اين خونخوارها به سياهچال تاريخ مي رن پس يا علي ...50 روز نشون داديم هستيم باقيشم هستيم...

-- ققنوس ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

یعنی این حماقت تا انتها ادامه خواهد داشت و او به چارپایه ضربه خواهد زد یا اینکه ... ؟!

-- میم ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

?in bar shakhe neshaste kist? ke bon miborrad

-- omid ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

You are great.

-- بدون نام ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

what a fantastic job you've done with htis cartoon
well done

-- بدون نام ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

یک دنیا حرف حق در این تصویره فوق العاده بود آفرین به نگاه تیزبینت

-- جهش سبز ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

مرسی حواسم به آشفتگی اون حاکم بلند شده از صندلی رفت و عجله کردم و پا رو ندیدم شاید هم یکم امید واهی داشتم به هر حال این کار هم یکی دیگه از شاهکار های شما شد که به شدت هم تلخه ؛ لحظات آخر عمر حاکم و محکوم !

-- گوسپند ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

(...)
----------------
dont even make fun of this subject plz

-- eros ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

عالي بود

-- بدون نام ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

کوثری دیدم که عاشق پیشه بود
وی به خون عشق ها وابسته بود
زندگی در غوطه های دمبدم
مستی شّربش بهائی رسته بود

رنگ خونش با شراب کوثریش
جان سهراب و ندا وابسته بود
گه ز خود رستم/ زمانی جلد یارب یا علی
با « رضا»ی خاطرش وارسته بود

در نهانگاه وجود اعوجاج هستی اش
سیر ناشو "مار" مرگی بسته بود
با درازای زمان میزیست اوی
حکم قتل اش پیشه ی سربسته بود
یکی

-- بدون نام ، Aug 5, 2009 در ساعت 05:30 AM

مانای عزیز درست است که کار تو امید دادن است و بسیار هم اصل و منطق جریان ها رو خوب با هنرت بیان می کنی، آره مرگ این اعدامی ها سرنگونی این جانیان است، اما من که در اندیشه ی عزیزی هستم که ازش بی خبرم با خودم فکر می کنم آن نکبت بر صندلی همانجا نشسته بتمرگد، اما عزیز من جانش را برای نفله شدن آن آشغال از دست نداده باشد!
اما با همه ی این ها کار تو عالی است و من با خود می اندیشم ای کاش به راستی چوبه ی دار به تردی و نازکی شاخه ی نقاشی تو بود تا هرگز جوانان نازنین ایران با آن کشته نمی شدند و پیش از اینکه راه نفسشان بند بیاد و گردنشان خرد شود، شاخه می شکست و جوان بی گناهمان جان به در می برد.
کاش میشد..

-- شهرزاد ، Aug 6, 2009 در ساعت 05:30 AM

سلام بر مانای عزیز. لذت بردیم!

-- نون اضافه ، Aug 6, 2009 در ساعت 05:30 AM

زنده باد...

-- نسیم ، Aug 6, 2009 در ساعت 05:30 AM

ممنون از کارهای فوق العاده و خلاقانه شما.اما یک سوال برای آموزش اولیه کاریکاتور شما چه روش و یا کتابی را پیشنهاد میکنید.خواهش میکنم جواب بدید با اینکه میدونم مشغلتون زیاده.
-----------------------
من در حال حاضر دو سه سالی می شه که ایران نیستم و از منابع در دسترس خبر ندارم به نظرم می رسه که قدم اول تقویت قدرت طراحی و تکنیک باشه همچنین دیدن کاریکاتور از هنرمندان طراز اول دنیا با سبک های مختلف برای این که ببینیم چطور از تکنیک استفاده می کنند و به چه روش ایده یابی

-- فرهاد ، Aug 6, 2009 در ساعت 05:30 AM

doroste!saffakan hamishe dar oje birahmi ghorbanie yek hemaghate saade mishan.be shoma tabrik migam.

-- ariana ، Aug 6, 2009 در ساعت 05:30 AM

جالب اینکه گهگاه برای روشن کردن "کسان"ی مجبور به توسل به برخی «ضرب المثل»های «آشنا» هستیم، هر چند موافق معنا و روش بیانش نباشیم!
- « چوب را که برداری، گربه دزده حساب کار خودش رو میفهمه» (نقل به مضمون)!
هیچ سفاکی یک شبه و یا در اثر اشتباه و یک "حماقت ساده" (که امری طبیعی است) سفاک نمی شود. هر عملکرد ویرانگر و تجلی اش در شخص، پروسه و حتا تاریخی پشت سر دارد.
ولی گذشت کردن از سفاک و بخشیدن ویرانگری، نه اشتباه بلکه قربانی کردن دوباره قربانی و بعلاوه بازی خطرناک با خود است.
نمی بخشم!7 بار

-- بدون نام ، Aug 7, 2009 در ساعت 05:30 AM

dar javabe aghaye javad
ba ejazeye khode aghaye neyestani bayad begam ke archive kheyli az karaye aghaye neyestany ro mitoonid tooye website
www.haditoons.com
bebinid

http://www.haditoons.com/profile.php?artist_uid=30
-----------------------------------------
بخشی از کارها آنجاست. بله. ممنونم

-- shilan ، Aug 7, 2009 در ساعت 05:30 AM

ما ایرانی ها میکشیم وفحش میدهیم یا میپرستیم ودست بوس هستیم
نوشته های برخی دوستان گواه حرف من است.

-- بدون نام ، Aug 7, 2009 در ساعت 05:30 AM

تبريك به هوش هنر وخلاقيت منحصر به فرد شما

-- مازيار ، Aug 8, 2009 در ساعت 05:30 AM

نبوغ محض!

-- محمد ، Sep 12, 2009 در ساعت 05:30 AM