رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۸

گفتگو با تاریکی

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

مرسی مانا جان، خیلی هیجان‌انگیزه این سری فکر کنم. بعد از چند سری موضوعات اجتماعی و سیاسی حالا زدی توی مسائل درونی و انتزاعی. ممنون

-- اشکان ، May 5, 2009 در ساعت 10:02 AM

و چه زیباست و چه قشنگ است گلخانه فکر تو
بهت تبریک میگم که اینقدر با مفهوم و تاثیر گذار هنرت را بیان میکنی

-- مهرداد ، May 5, 2009 در ساعت 10:02 AM

افرين
.
سري ترييت كردن كودك هم يك آفرين ِ حسابي داشت

-- محسن ، May 5, 2009 در ساعت 10:02 AM

آره تاريكي هميشه كره بايد با روشني حرف زد اما افسوس...

-- سويل ، May 5, 2009 در ساعت 10:02 AM

وقتی آهنگ را با خودت بخوانی و کاریکاتور را نگاه کنی، تاثیرش بیشتر می شود!

-- لاله ، May 5, 2009 در ساعت 10:02 AM

جدا که استادی مانا این کارتون جدا شعرو گفت

vision softly creeping,vision
that was planted in my brain

-- بدون نام ، May 5, 2009 در ساعت 10:02 AM

موضوع این سری به نظر بهتر میاد . موفق باشی مانا

-- آرش ، May 6, 2009 در ساعت 10:02 AM

چه لحظه غم انگیزیه وقتی که سایه ات هم بهت اعتماد نمیکنه!

-- غزاله ، May 7, 2009 در ساعت 10:02 AM

تاریکی: سخن بگویی؟ زرشک!
حالا که هیچ کس حرفاتو گوش نمیده اومدی سراغ من بدبخت؟ فوتینا! به جای این همه سخن گفتن قدری عمل کن!
دو صد گفته چو نیم کردار نیست.

-- آرش ، May 9, 2009 در ساعت 10:02 AM

تاریکی: سخن بگویی؟ زرشک!
حالا که هیچ کس حرفاتو گوش نمیده اومدی سراغ من بدبخت؟ فوتینا! به جای این همه سخن گفتن قدری عمل کن!
دو صد گفته چو نیم کردار نیست.

-- آرش ، May 9, 2009 در ساعت 10:02 AM