از کارای مانا خیلی خوشم میاد ولی این کارش به نظرم کپی اومد!
-------------------------------------
بله دیدم. سووال: صرف این که تست های تصویری روانشناسی در واچمن بوده و اینجا هم هست معنی کپی بودن می دهد؟ مثلا اگر از کاراکتر یک آدم کشتی شکسته در جزیره استفاده کنم لابد از "کست اوی" رابرت زمه کیس کپی کرده ام؟ از نظر من وجود اله مان های مشترک به معنی کپی نیست و اصلا باید فیلم و کارتون دید برای همین ایده گرفتن از عناصر
فکر کنم من میدونم اینجا چی داره اتفاق میفته اون شکلی که بالای سر مرد است شبیه نوارای مغزی یا شکلای که تو بخش های اعصاب روان زیاده و نهایت جوابی که در ذهن این بابا است و به پسرش میرسه- چقدر یاد جوابای بابام به خودم انداخت منو ههه اونم مثل باقی پدرای ایرونی بود خوب - البته یه فرق داشت بر خلاف بیشتر پدرای ایرونی به پسرکوچیکشون تعرض جنسی نمیکرد زحمت این کارو داییم که حاجی بود و سه تا زن داشت میکشید :)) ؟؟ کسی بهش برخورد؟؟ هی come on عوضش هنر نزد ایرانیان است و بس و مانا استادی واللا
تا نگویم راحت نمیشوم. مفهوم پروانه از دید بیماران جنسی، که فراوانند عبارت است از: 1- چون ه در انتها دارد خب حتما ماده است و هر زنی شیئی جنسی است و لااقل در ذهن قابل تصاحب. 2- چون پروانه پرواز میکند، پس در ذهن مرد؛ در رابطه با تعرض جنسی مرد متحرک است.
یــــک ایرانی
به نظرم خدايي اگر وجود داشت تاكنون در مكانيزم چشم و دستگاه بينايي بشر تجديد نظر كرده بود. زيرا علي رغم اينكه اين دستگاه از قوانين ساده فيزيك اپتيك براي منعكس كردن تصوير بر روي يك پرده نمايش استفاده مي كند معهذا هيچ دو بشري را نميتوان يافت كه پس از ديدن چيز واحدي برداشت واحدي داشته باشند.
اگر بنا بر خيالبافي است ديگر چه نياز به چشم؟ اگر نظريه تكامل در مورد بشر حقيقت داشته باشد به تدريج در بشر تكامل يافته دو حفره بي خاصيت مربوط به چشم حذف خواهد شد و از فضاي مربوطه به عنوان انبار شماره يك و انبار شماره دو خيالات استفاده خواهد شد.
آرش گرامی، حرفت نادرست نیست اما ظاهراً داری دچار همان خطایی می شوی که مذهبیون افراطی (از هر نوع مادی گرا یا غیر مادی گرا) دچارش هستند، یعنی انتظارت از آفرینش و آفریدگار (اگر "آفریدگاری" وجود داشته باشد) آن است که همگان همه چیز را از یک دیدگاه و به "یک نگاه و معنی" ببینند.
این طرز فکر یکی از همان موانعی است که دستیابی به مردمسالاری و آزادی را تا این حد که در ایران یا جاهای مشابه می بینیم دشوار می کند. اگر انسانها از یک ساختار و ابزار واحد فیزیکی (چشم و مغز) برای "دیدن" استفاده می کنند اما "برداشت" های متفاوتی از یک موضوع واحد دارند شاید به این دلیل است که بیشتر پدیده ها در جهان دارای "چند معنی" هستند و نه یک معنی واحد. به همین دلیل است که آدمهای عاقل و اندیشمند تنها به دید و برداشت خود از موضوعات بسنده نکرده و از دیدگاههای دیگران، حتی از دیدگاههای مخالف و متضاد نیز استفاده می کنند تا بلکه در نهایت امر به یک معنی واحد و درست (اما نه الزاماً!) برسند.
نظرهای خوانندگان
نگرفتم چندان اين يكي رو!
-- محسن ، Apr 10, 2009 در ساعت 02:31 PMشكل خاصيه تو فكر پدر؟
هنر نزد ایرانیان است و بس!
-- بدون نام ، Apr 10, 2009 در ساعت 02:31 PMیـــــک ایرانی
مانا مثل اینکه جدیدا فیلم واچمن رو دیده!
از کارای مانا خیلی خوشم میاد ولی این کارش به نظرم کپی اومد!
-- آریا ، Apr 11, 2009 در ساعت 02:31 PM-------------------------------------
بله دیدم. سووال: صرف این که تست های تصویری روانشناسی در واچمن بوده و اینجا هم هست معنی کپی بودن می دهد؟ مثلا اگر از کاراکتر یک آدم کشتی شکسته در جزیره استفاده کنم لابد از "کست اوی" رابرت زمه کیس کپی کرده ام؟ از نظر من وجود اله مان های مشترک به معنی کپی نیست و اصلا باید فیلم و کارتون دید برای همین ایده گرفتن از عناصر
فکر کنم من میدونم اینجا چی داره اتفاق میفته اون شکلی که بالای سر مرد است شبیه نوارای مغزی یا شکلای که تو بخش های اعصاب روان زیاده و نهایت جوابی که در ذهن این بابا است و به پسرش میرسه- چقدر یاد جوابای بابام به خودم انداخت منو ههه اونم مثل باقی پدرای ایرونی بود خوب - البته یه فرق داشت بر خلاف بیشتر پدرای ایرونی به پسرکوچیکشون تعرض جنسی نمیکرد زحمت این کارو داییم که حاجی بود و سه تا زن داشت میکشید :)) ؟؟ کسی بهش برخورد؟؟ هی come on عوضش هنر نزد ایرانیان است و بس و مانا استادی واللا
-- هیشکی ، Apr 11, 2009 در ساعت 02:31 PMقافيه انديشم و دلدار من ...
-- سردار ، Apr 11, 2009 در ساعت 02:31 PMتفاوت نوع انديشيدن به سن و سال و اوضاع و احوال زندگي بستگي تام و تمام دارد.
تا نگویم راحت نمیشوم. مفهوم پروانه از دید بیماران جنسی، که فراوانند عبارت است از: 1- چون ه در انتها دارد خب حتما ماده است و هر زنی شیئی جنسی است و لااقل در ذهن قابل تصاحب. 2- چون پروانه پرواز میکند، پس در ذهن مرد؛ در رابطه با تعرض جنسی مرد متحرک است.
-- بدون نام ، Apr 11, 2009 در ساعت 02:31 PMیــــک ایرانی
به نظرم خدايي اگر وجود داشت تاكنون در مكانيزم چشم و دستگاه بينايي بشر تجديد نظر كرده بود. زيرا علي رغم اينكه اين دستگاه از قوانين ساده فيزيك اپتيك براي منعكس كردن تصوير بر روي يك پرده نمايش استفاده مي كند معهذا هيچ دو بشري را نميتوان يافت كه پس از ديدن چيز واحدي برداشت واحدي داشته باشند.
-- آرش ، Apr 12, 2009 در ساعت 02:31 PMاگر بنا بر خيالبافي است ديگر چه نياز به چشم؟ اگر نظريه تكامل در مورد بشر حقيقت داشته باشد به تدريج در بشر تكامل يافته دو حفره بي خاصيت مربوط به چشم حذف خواهد شد و از فضاي مربوطه به عنوان انبار شماره يك و انبار شماره دو خيالات استفاده خواهد شد.
خیلی عالی بود!!! بسیار لذت بردم از جهات زیادی می شه معنیش کرد.
-- بشیر ، Apr 12, 2009 در ساعت 02:31 PMوقتی بزرگ ترها درکی از زیبایی نداشته باشند، چه جور کودکانی رو تربیت خواهند کرد!
-- شهرزاد ، Apr 12, 2009 در ساعت 02:31 PMآینده ای به سیاهی اندیشه هایی خالی از زیباشناسی!
آرش گرامی، حرفت نادرست نیست اما ظاهراً داری دچار همان خطایی می شوی که مذهبیون افراطی (از هر نوع مادی گرا یا غیر مادی گرا) دچارش هستند، یعنی انتظارت از آفرینش و آفریدگار (اگر "آفریدگاری" وجود داشته باشد) آن است که همگان همه چیز را از یک دیدگاه و به "یک نگاه و معنی" ببینند.
این طرز فکر یکی از همان موانعی است که دستیابی به مردمسالاری و آزادی را تا این حد که در ایران یا جاهای مشابه می بینیم دشوار می کند. اگر انسانها از یک ساختار و ابزار واحد فیزیکی (چشم و مغز) برای "دیدن" استفاده می کنند اما "برداشت" های متفاوتی از یک موضوع واحد دارند شاید به این دلیل است که بیشتر پدیده ها در جهان دارای "چند معنی" هستند و نه یک معنی واحد. به همین دلیل است که آدمهای عاقل و اندیشمند تنها به دید و برداشت خود از موضوعات بسنده نکرده و از دیدگاههای دیگران، حتی از دیدگاههای مخالف و متضاد نیز استفاده می کنند تا بلکه در نهایت امر به یک معنی واحد و درست (اما نه الزاماً!) برسند.
-- اهل حق ، Apr 13, 2009 در ساعت 02:31 PM