فقط يادت نره همينطور كه تو اين مسير ميچرخي بايد هي بگي اهدنا الصراط المستقيم!
ياد گرفتي؟

والا ما هميشه راست ميريم خودش ميچرخه

نمیدونم کجا خواندم یا شنیدم که اگر موجودات هوشمندی از سایر کرات به زمین بیایند تنها چیزی که نوع بشر میتواند به ان افتخار کند تنها و تنها همین اعلامیه حقوق بشر است.هیچ شده فکر کنید چرا؟
از انجاییکه بنده مفسر نیستم (نه حقوق و نه هنر) نمیخواهم چیزی را تفسیر یا توجیه کنم ولی بعداز خواندن بعضی نظرها راجع به وجود نوعی تکرار در کارهای مانا واین اعلامیه حقوق بشر فقط نظر خودم را میگم:
هنر ماندگار از همه مباحث ونظرات سیاسی و دینی و قومی فراتر است و در طول زمان ارزش خود را از دست نمیدهد (البته این ماندگاری وجاویدان شدن مختص تمام چیزهایی است که ارزش ذاتی دارند مثل اعلامیه حقوق بشر) و مسلما هر کسی میتواند نظر خود را ارایه دهد چه صحیح چه غیر صحیح . ولی حداقل کاری که فرد نظر دهنده میتواند انجام دهد این است که نگاهی دقیق به اثر داشته باشد و نظرش چه مثبت چه منفی نوعی احترام به هنر و هنرمند باشد.
در این ماده تلویحا از دولتها خواسته میشود که حق تحصیلی که سطح شخصیتی فرد و در نتیجه جامعه وسرانجام کل کره زمین را افزایش میدهد را برای ملت خود قایل باشند دقت کنید:تحصیلاتی که همه خصوصیات فوق را بدون استثنا داشته باشد چه نوع انسان و جامعه ای را ایجاد خواهد کرد؟ولی ایا چنین انسانی به درد استثمار میخورد؟
مسلما نه .ولی حکومتهای دیکتاتور به کسانی که بتوانند چرخ سیستم را که به هر حال پایه علمی دارد را بچرخانند نیاز دارند پس علم بدون اخلاق در دستور کار قرار میگیرد و نتیجه این نوع تحصیلات را به وضوح میتوانید ببینید:علم نه برای علم ونه برای خدمت به نوع بشر بلکه برای قدرت و پول و این دقیقا چیزی است که حکومتهای دیکتاتور میخواهند:یک نوع کاسب کار که علم میفروشد.مطمین باشید که دولتی تا کنون با کاسب کارها مشکلی نداشته است.
کل این صحبتها و ١٠٠ برابر این صحبتها در این کاریکاتور خلاصه شده و درک ان نیاز به دانستن زبان خاصی برای خواندن یک دیدگاه محدود را ندارد.البته به شرطی که به کاریکاتور نه به عنوان تصویری خنده دار بلکه به عنوان هنری برای اغاز فکر کردن نگاه کرد.
در ضمن من هنرمند تکراری کار زیاد دیده ام ولی قطعا مانا یکی از انها نیست.

عیدتان مبارک