من متوجه ربط این کاریکاتورها به اعلامیهی حقوق بشر نمیشم. اگر درست فهمیده باشم این آقا با دست خودش، خودش رو اسیر کرده. خوب چه نتیجهای باید از طرح بگیریم؟
اون جملهی فارسی چه کمکی به طرح میکنه؟
چند نفر در جهان هستند که خودخواسته خودشون رو برده میکنن؟ چند درصد مردم جهان زیر یوغ اسارت زندگی میکنند؟
چرا شما در طرحهای سری جدیدتون جای فاعل و مفعول رو عوض کردید؟ فکر نمیکنید با عوض کردن جایگاه افراد، طرحهای شما ربطشون رو به اعلامیهی جهانی حقوق بشر از دست میدهند؟
--------------------------------------------------
ممنونم به نکته خوبی اشاره کردید و ماجرا را درست فهمیدید. کارهای من چه قدیم و چه جدید تصویرسازی هایی برای متن نبوده اند. واکنش من هستند نسبت به متن، پس منتظر معادل تصویری ماده های اعلامیه حقوق بشر نباشید هر چند آثار کاملاً در ارتباط با این ماده ها شکل گرفته اند. اتفاقاً به نظر من درصد بسیار بسیار بالایی از آدم ها خود خواسته بردگی می کنند.
سلام من فکر کنم تعریف رضا از برده با تعریف مانا فرق داره، فکر کنم مانا بردگی رو فقط بردگی های قدیم نمی دونه و رضا همون تعریف قدیم رو داره! چون به نظر من بردگی های الان به اختیار خود انسانه، مثل بردگی در طرز فکر...
"بردگی در دنیای مدرن، آن هم از سر خواست خود، شاید یک دلیل بیشتر ندارد؛ و آن هم جز فقر دانسته ها و زیادی ندانسته ها نیست. -- دکتر احسان"
این یک دلیل است که شما بسیار خوب فرموده اید. دلیل دیگر که شاید در اولویت باشد آن است که ما، حتی آزاداندیش ترین و آزاده ترین و "انقلابی"ترین مان، چه امروزه و چه در قدیم، برده ی "سیستم"ای هستیم که خود آفریننده ی آن هستیم!
این سیستم پس از پیدایش نظام کشاورزی قانونمند و اسکان یافتن بشر شکارچی و کوچنده و پدید آمدن دولت-شهرها به وجود آمده و ما در دنیای امروز آنقدر به آن وابسته شده ایم که به ندرت کسی، آنهم کسی که در نظام شهرنشینی و رفاه (بیشتر ظاهری!) مربوط به آن به دنیا آمده و رشد کرده حاضر است (یا اصلاً توانایی آن را دارد!) که به زندگی سخت در طبیعت و خودکفایی (نسبی و رفاه و بهداشت کمتر) بازگردد.
اگر هم کسی تصمیم به این کار گیرد، طبیعت باز و آزاد (به خاطر بهره کشی بی رویه شهرنشینان!) روز به روز کوچکتر شده و رو به نابودی است ...
از آن گذشته، دولت-شهرهای کوچک دوران باستان که بعدها به امپراطوریها و کشورهای بزرگ تبدیل شده اند (و تا امروز هم این خط ادامه دارد) در "مردمی"ترین شکل خود، تمامی زمینها را "ملی" و تحت حاکمیت دولت قرار داده اند و کمتر جایی را برای مردم آزاده از هر نوع آن باقی گذاشته اند که اصلاً بتوان در آن به صورت آزاد و رها زیست. این دولتها حتی جلوی زندگی ییلاق و قشلاقی معدود افراد باقی مانده از ایلات و قبایل قدیمی را می گیرند و سعی در اسکان دادن ایشان در مکانهای خاص یا کوچ دادن آنها به شهرها و روستاها دارند تا کنترل بیشتری بر آنها داشته باشند - مبادا که روزی جمعیت کثیر این افراد (بالقوه نیرومند، دست کم از نظر جسمانی) بر شهرنشینان (بالفعل ضعیف، حتماً از نظر جسمانی!) غلبه کنند.
ظاهراً عمق ماجرا بیش از آن است که بتوان در همین چند خط مختصر به آن پرداخت و به هر حال از رفاه و تامین آن گذشته، "جاذبه"های شهرنشینی و "مدرنیتی" آنقدر زیاد است که حتی "وحشی"ترین آدمها را نیز دست آخر به خود جلب می کند ...
منظورت اینه برده داران مدرن خود در عذابی اینچنین وخیمند!
اینش رو خیلی موافق نیستم، لااقل به کلیت بقیه موضوع.
-----------------------------
نه منظورم این نبود
خوب عزیز مثل بچه آدم نظرت رو کنار طرحت بنویس اینجوری ملت رو سرکار نگذار
----------------------------
ترجیح می دهم ببینم که شما چه جور مثل بچه آدم نظرتان را می نویسد و ازش یاد بگیرم. ممنونم
خوب جیگر من فکر میکنم در این طرح تو کسانی برده داری میکنند که برده هاقدرتشون رو خیلی دست بالا گرفتند درحالی که خیلی ضعیف تراز اون چیزی هستند که بنظر میان کسانی که به اصطلاح لنگان خرک خویش به منزل برسانند چون که ندانند که برده ها میتوانند و روزی برده ها آنها رو به سلابه خواهند کشید وقتی که طناب ویا همون فشار به بیخ گلوشون فشار بیاره وقطعا اون روز کاری خواهند کرد کارستان یعنی برده دار رو له خواهند کرد نه ازسر هوش وحواس بلکه از سر جبر وفشار
کلا از نصف بیشتر کارهای شما خوشم میاد اما این یکی واقعا ضعیف بود. در ضمن قرائن بیشمار تصویری در کار شما نشان از جهت گیری ناخودآگاهانه طبقاتی شما داره که به شدت من رو آزار می ده. فکر کنم تفاوت شما و برادرتون هم در همینه.ایشون میتونه نتیجه نهایی کار خودش رو به شکلی نشون بده که خصلت طبقاتی و گسست علی کار از ایده به چشم نیاد ولی در کارهای شما این امر به شدت تو ذوق می زنه. چون باور دارم شما می تونی خیلی بهتر از این باشی نوشتم. ببخشید
--------------------------
خیلی ها احتمالا معتقدند آن نصفی از کارها که شما خوش تان آمده جزو ضعیف ترین ها هستند. به هر حال نظر است و سلیقه. قضیه گسست علی کار از ایده و خصلت طبقاتی و فضیلت قایم کردن آن را هم نفهمیدم. احتمال می دهم که ایده ها را درست نمی گیرید یا من در رساندن شان به شما مشکل دارم با این حال مشکلی با موقعیت طبقاتی! ؟ ام ندارم که بخواهم مخفی اش کنم آثار توکا هم به خودشان مربوط است
نظرهای خوانندگان
مرسی کارتون جالبیه. حق هم با کارتونه همه را میتوان در بردگی نگهداشت
-- هیچکس ، Jan 13, 2009 در ساعت 10:18 AMمن متوجه ربط این کاریکاتورها به اعلامیهی حقوق بشر نمیشم. اگر درست فهمیده باشم این آقا با دست خودش، خودش رو اسیر کرده. خوب چه نتیجهای باید از طرح بگیریم؟
-- رضا ، Jan 13, 2009 در ساعت 10:18 AMاون جملهی فارسی چه کمکی به طرح میکنه؟
چند نفر در جهان هستند که خودخواسته خودشون رو برده میکنن؟ چند درصد مردم جهان زیر یوغ اسارت زندگی میکنند؟
چرا شما در طرحهای سری جدیدتون جای فاعل و مفعول رو عوض کردید؟ فکر نمیکنید با عوض کردن جایگاه افراد، طرحهای شما ربطشون رو به اعلامیهی جهانی حقوق بشر از دست میدهند؟
--------------------------------------------------
ممنونم به نکته خوبی اشاره کردید و ماجرا را درست فهمیدید. کارهای من چه قدیم و چه جدید تصویرسازی هایی برای متن نبوده اند. واکنش من هستند نسبت به متن، پس منتظر معادل تصویری ماده های اعلامیه حقوق بشر نباشید هر چند آثار کاملاً در ارتباط با این ماده ها شکل گرفته اند. اتفاقاً به نظر من درصد بسیار بسیار بالایی از آدم ها خود خواسته بردگی می کنند.
سلام من فکر کنم تعریف رضا از برده با تعریف مانا فرق داره، فکر کنم مانا بردگی رو فقط بردگی های قدیم نمی دونه و رضا همون تعریف قدیم رو داره! چون به نظر من بردگی های الان به اختیار خود انسانه، مثل بردگی در طرز فکر...
-- امید (بغل دستی) ، Jan 13, 2009 در ساعت 10:18 AM"اتفاقاً به نظر من درصد بسیار بسیار بالایی از آدم ها خود خواسته بردگی می کنند."
با این گفته بسیار موافقم! اگر آمادگی برای برده شدن در بسیاری از افراد وجود نمی داشت، برده داران هم تا این حد امکان برای رشد نمی یافتند.
-- foxy ، Jan 13, 2009 در ساعت 10:18 AMinke hame afrad 1jori bardan jae khodesh vali aslan khosham naomad az in 1ki
-- ارسطو ، Jan 13, 2009 در ساعت 10:18 AM--------------------
لطفاً فارسی تایپ کنید. همه هم برده نیستند. ممنونم
فکر میکنم محصول خاطرات خودتون از زندانه
-- نگار ، Jan 13, 2009 در ساعت 10:18 AM-------------------
نه نیست
"احدی را نمی توان در بردگی نگه داشت!"
تبصره پنهان: مگر آن که خود به میل و رضایت بخواهد.
-- foxy ، Jan 14, 2009 در ساعت 10:18 AMبردگی در دنیای مدرن، آن هم از سر خواست خود، شاید یک دلیل بیشتر ندارد؛ و آن هم جز فقر دانسته ها و زیادی ندانسته ها نیست.
-- دکتر احسان ، Jan 14, 2009 در ساعت 10:18 AMشایدم .. چه می خواستیم و چه شد
-- بهمن ، Jan 14, 2009 در ساعت 10:18 AM"بردگی در دنیای مدرن، آن هم از سر خواست خود، شاید یک دلیل بیشتر ندارد؛ و آن هم جز فقر دانسته ها و زیادی ندانسته ها نیست. -- دکتر احسان"
این یک دلیل است که شما بسیار خوب فرموده اید. دلیل دیگر که شاید در اولویت باشد آن است که ما، حتی آزاداندیش ترین و آزاده ترین و "انقلابی"ترین مان، چه امروزه و چه در قدیم، برده ی "سیستم"ای هستیم که خود آفریننده ی آن هستیم!
این سیستم پس از پیدایش نظام کشاورزی قانونمند و اسکان یافتن بشر شکارچی و کوچنده و پدید آمدن دولت-شهرها به وجود آمده و ما در دنیای امروز آنقدر به آن وابسته شده ایم که به ندرت کسی، آنهم کسی که در نظام شهرنشینی و رفاه (بیشتر ظاهری!) مربوط به آن به دنیا آمده و رشد کرده حاضر است (یا اصلاً توانایی آن را دارد!) که به زندگی سخت در طبیعت و خودکفایی (نسبی و رفاه و بهداشت کمتر) بازگردد.
اگر هم کسی تصمیم به این کار گیرد، طبیعت باز و آزاد (به خاطر بهره کشی بی رویه شهرنشینان!) روز به روز کوچکتر شده و رو به نابودی است ...
از آن گذشته، دولت-شهرهای کوچک دوران باستان که بعدها به امپراطوریها و کشورهای بزرگ تبدیل شده اند (و تا امروز هم این خط ادامه دارد) در "مردمی"ترین شکل خود، تمامی زمینها را "ملی" و تحت حاکمیت دولت قرار داده اند و کمتر جایی را برای مردم آزاده از هر نوع آن باقی گذاشته اند که اصلاً بتوان در آن به صورت آزاد و رها زیست. این دولتها حتی جلوی زندگی ییلاق و قشلاقی معدود افراد باقی مانده از ایلات و قبایل قدیمی را می گیرند و سعی در اسکان دادن ایشان در مکانهای خاص یا کوچ دادن آنها به شهرها و روستاها دارند تا کنترل بیشتری بر آنها داشته باشند - مبادا که روزی جمعیت کثیر این افراد (بالقوه نیرومند، دست کم از نظر جسمانی) بر شهرنشینان (بالفعل ضعیف، حتماً از نظر جسمانی!) غلبه کنند.
ظاهراً عمق ماجرا بیش از آن است که بتوان در همین چند خط مختصر به آن پرداخت و به هر حال از رفاه و تامین آن گذشته، "جاذبه"های شهرنشینی و "مدرنیتی" آنقدر زیاد است که حتی "وحشی"ترین آدمها را نیز دست آخر به خود جلب می کند ...
-- foxy ، Jan 14, 2009 در ساعت 10:18 AMعالیه!
-- بدون نام ، Jan 14, 2009 در ساعت 10:18 AMمانا جان یاشاسین
خشونت کارتون همانند خشونت متن وصف ناشدنی است (البته هرچه که دومی درونی است اولی فریاد می زند). به فکر طبقه بندی سنی برای کارتون هایتان باشید.
-- مازیار ، Jan 14, 2009 در ساعت 10:18 AMمنظورت اینه برده داران مدرن خود در عذابی اینچنین وخیمند!
-- شهرزاد ، Jan 15, 2009 در ساعت 10:18 AMاینش رو خیلی موافق نیستم، لااقل به کلیت بقیه موضوع.
-----------------------------
نه منظورم این نبود
خوب عزیز مثل بچه آدم نظرت رو کنار طرحت بنویس اینجوری ملت رو سرکار نگذار
-- ????????? ، Jan 15, 2009 در ساعت 10:18 AM----------------------------
ترجیح می دهم ببینم که شما چه جور مثل بچه آدم نظرتان را می نویسد و ازش یاد بگیرم. ممنونم
به نظرم اون گنده هه نماینده اراده جمعیه که قدرت بیانشو گرفتن...و بالاخره دست قدرت حاکم رو کوتاه میکنه.
-- غزاله ، Jan 15, 2009 در ساعت 10:18 AMچرا چپیه پای راستش انقدر بلندتره؟
خوب جیگر من فکر میکنم در این طرح تو کسانی برده داری میکنند که برده هاقدرتشون رو خیلی دست بالا گرفتند درحالی که خیلی ضعیف تراز اون چیزی هستند که بنظر میان کسانی که به اصطلاح لنگان خرک خویش به منزل برسانند چون که ندانند که برده ها میتوانند و روزی برده ها آنها رو به سلابه خواهند کشید وقتی که طناب ویا همون فشار به بیخ گلوشون فشار بیاره وقطعا اون روز کاری خواهند کرد کارستان یعنی برده دار رو له خواهند کرد نه ازسر هوش وحواس بلکه از سر جبر وفشار
-- ????????? ، Jan 15, 2009 در ساعت 10:18 AMفکر نمی کنم بردگی بردهها اینقدر برده داران رو عذاب بده.
-- . . . ، Jan 16, 2009 در ساعت 10:18 AMکلا از نصف بیشتر کارهای شما خوشم میاد اما این یکی واقعا ضعیف بود. در ضمن قرائن بیشمار تصویری در کار شما نشان از جهت گیری ناخودآگاهانه طبقاتی شما داره که به شدت من رو آزار می ده. فکر کنم تفاوت شما و برادرتون هم در همینه.ایشون میتونه نتیجه نهایی کار خودش رو به شکلی نشون بده که خصلت طبقاتی و گسست علی کار از ایده به چشم نیاد ولی در کارهای شما این امر به شدت تو ذوق می زنه. چون باور دارم شما می تونی خیلی بهتر از این باشی نوشتم. ببخشید
-- هومن ، Apr 17, 2009 در ساعت 10:18 AM--------------------------
خیلی ها احتمالا معتقدند آن نصفی از کارها که شما خوش تان آمده جزو ضعیف ترین ها هستند. به هر حال نظر است و سلیقه. قضیه گسست علی کار از ایده و خصلت طبقاتی و فضیلت قایم کردن آن را هم نفهمیدم. احتمال می دهم که ایده ها را درست نمی گیرید یا من در رساندن شان به شما مشکل دارم با این حال مشکلی با موقعیت طبقاتی! ؟ ام ندارم که بخواهم مخفی اش کنم آثار توکا هم به خودشان مربوط است