سلام!
1 هاله نور یا هاله دود.فرق نمی کند.به قول پوپر آن کس که بخواهد نوربهشت را به زمین بیاورد بدون شک زمین را آکنده از دودجهنم خواهد کرد.
و این "جهنم بهشت"چنان التقاط مضحکی است که حتی راست می نماید برای مومنین راستینش.آن قدر که عبادت است زنی را امر به معروف مورد تجاوز قرار گرفتن و نهی از منکر زنده ماندن . از وسط راهروی مکانی که دارالمومنین است البته با بارچه نوشته هایی هایی که راه بهشت را نشانمان می دهند.
2 چه زجر آور است از بدیهیات حرف زدن.موفق باشید دوست عزیز!
این سری جدید کارهاتون هنوز هیچکدومشون به نظرم چندان جالب نیومده. نسبت به سری های قبل شخصا افول رو در کارها می بینم.
سلامت و موفق باشید
---------------------------
ممنونم از نظر شما. ای کاش موشکافانه تر بررسی می کردید و می گفتید که چه افولی و چرا؟ تا نظر ارزشمندتان از شکل ابراز سلیقه صرف در می آمد. از نظر خودم چیزی عوض نشده و همان روال سابق است. با این حال لطف کردید
مانا داری دقم میدی این مجموعه رو تمومش کن
تروخدا من به کارهای بدت نمیتونم عادت کنم
تمومش کن
:)
-------------------------------
دوست من، نه دلیل آن تعریف را که از کار قبلی ام کردید فهمیدم نه علت این تکذیب را! متأسفانه ناچارید تحمل کنید یا دست کم یک انتقاد مستدل بیارید که من پی به اشتباهم ببرم!
آقا شما این کامنتا رو چرا جدی می گیری؟ طرف می گه هاله رو برداری بهترم می شه نمی فهمه که اصلاً کل موضوع همونه! دود اسلحه داره به طرف تقدس می ده این کار خیلی فکر شده و عالیه. حالا تفریحات مردم کمه بعضیا میان حال کنن یه چیزی می پرونن شما کار خودتو کن. حکایت همون اندیشه انتقادی که کشیده بودی دیگه. سگه میاد پای درخت آدم یه کار خرابی می کنه می ره نباید جدیش گرفت! اصلن کل قضیه کامنت جدی نیست
--------------------------------------------
دوست عزیز ممنون از نظرت. اینطور فکر نمی کنم. اگر گاهی اصرار به جوابگویی دارم برای این است که دوست دارم جهت کامنت ها از یک اظهار نظر گذری و ساده به سمت نگاهی واقعاً منتقدانه تغییر کند، بیشتر هم به فکر خودم هستم شاید که به کارم کمکی کند. به نظرم به به و چه چه بی دلیل هم همانقدر بی ثمر است. البته شاید اشتباه می کنم و کامنتدانی جای نظریات باری به هر جهت باشد.
مجید راست می گه نباید جدی گرفت. شما دستکم دو ساعت فکر می کنی به یه ایده می رسی یکی میاد یه دقیقه نگاه می کنه یه چیزی می گه میره. همه هم که ماشالا کارشناس هنری هستن.
فرشته!فرشته!فرشته!? والا نمیدونم فکر میکردم میدونم. اما یک چیز جالب. خاطرات گنگ و محو بهم میگه اون فرشته هایی که سال 57 تیر بارون میکردند جرثومه های شیطان یا هر مادر مرده دیگری رو. چقدر شبیه این فرشته تو هستن فقط باید ریش را صفا بدهند و همدیگرو جای برادر فرشته صدا کنند
واااای پسر تو معرکه ای تازه دارم هویت شیطانی خودم و 6 ملیارد آدم پی میبرم
به نظرم جنس اين كار با بقيهي كاراي همين مجموعه متفاوت است. در كارهاي قبلي فرشته و شيطان با هيبت ظاهري در باور عامه و ... مشخص بودند. اما در اين كار بازي ديگري را پيش گرفتهاي كه ميتواند به راحتي اين كار را با كارهاي ديگري در مجموعهاي عليحده قرار دهد.
salam mana jan,khaste nabashi,mese hamishe karat khube fagat chizi ke be nazare man resid ke shayad ham eshtebah bashe ine ke un kasi ke ba tanab baste shide va morde agar juri mishod bishtar be edam shebahat dasht ba sharayete hal hamahangtar nabud?!
سلام ان فردی که شلیک کرده به خیالش کار خوبی انجام داده و راضی به نظر میرسه اما دل سنگی داره. دوست خوبم مانا امیدوارم به نظرات همه اهمیت بدی حتی اگه اشتباه باشند برای شما تجربه به ارمغان میاره.
1.برخلاف دوستاني كه معتقدند شما نبايد كامنتها رو جدي بگيري اتفاقا نظر من اينه كه بايد خيلي هم جدي گرفته بشه. به يك دليل ساده و اون اينكه شما اينها رو براي خودت نمي كشي و نظر هر مخاطب مي تونه در كار بعدي موثر و احتمالا سازنده باشه.
2.اگر گفتم هاله رو برداري بهتر ميشه به اين دليل نبوده كه نفهميدم چه خبره. اگه نمي فهميدم ، بايد از كلمه دود اسلحه استفاده مي كردم نه هاله. هر كسي فقط كافيه يك كتاب تاريخ هنر رو برداره و سرسري ورق بزنه تا با انواع و اقسام هاله هاي تقدس كه در مكتبها و سبكهاي گوناگون هنري كشيده شده آشنا بشه. هاله حداقل براي ما ايراني ها اونقدر چيز پيچيده اي نيست كه براي فهميدنش نياز به بينش و شناخت عميق داشته باشيم. دقيقا به همين علت گفتم برداريش بهتر ميشه چون خيلي سوژه دستمالي شده و تكراري ايه كه احتمالا خودت هم واقفي به اين امر. اگه اين هاله نباشه ، بيننده بيشتر درگير كار ميشه در صورتيكه الان ما با يك پيام سرراست و ساده روبرو هستيم كه از قضا چندان نو و تازه نيست و من نمونه هاي مشابه اش را در هفته نامه توانا كه سالها پيش چاپ ميشد هم ديده بودم.
3.به هر حال به دوستاني كه معتقدند اين مجموعه جالب نيست بايد يادآوري كنم ، كا هم در اوايل چندان گيرا نبود اما به مرور تبديل به يك مجموعه خيلي عالي شد. اميدوارم سرانجام فرشتگان هم چنين باشد.
بفرما شاهد از غیب رسید! حالا باز بگو باید کامنت ها رو جدی گرفت!
داود جون آفرین که می دونی هاله چیه اما اگه اینجوری باشه اصلاً نباید کاریکاتور کشید چون از هر سوژه ای تا حالا هزار تا کاریکاتورکشیده شده اونایی هم که فکر میکنی تازس لابد تو توانا چاپ نشده بوده شبیهشو ندیدی پس ملاک خوب بودن کاریکاتور میشه کارایی که من و تو توی مجله ها دیدیم؟ نه عزیزم. . اتفاقاً اگه مانا واسه دل خودش کار بکنه شانسش بیشتره کار خوبی بکشه تا سلیقه کج و کول ما! (نمونشم این پیشنهاد شاهکار حذف هاله واسه عمیق!شدن کار . مگه هرچیز بی سروته بی معنی عمیقه؟؟ )
---------------------------------
.از بحث های کامنتگذاران خوشحال می شوم فقط لطفاً با هم دعوا نکنید.ممنونم
از مباحثه اون هم در اين سطح ، نه چيزي عايد من و ديگر دوستان مي شود نه هنرمندي كه اين اثر را خلق كرده. من هم مايل به بحث بيهوده كه تنها نتيجه اش قرباني شدن حقيقت است نه كشف آن نيستم. هيچ اثر هنري نيست كه با نمونه هاي مشابه خودش سنجيده نشه. در اين آشفته بازار تنها آثاري شانس ماندگاري دارن كه نگاه تازه اي داشته باشند به موضوعات تكراري.حالا اگر كسي كار كم ديده باشه و هر چيزي، بديع به نظرش برسه حرف ديگري است. بر خلاف كساني كه معتقدند اصلا كل موضوع همان هاله(عجب واژه مقدسي شده اين هاله) است! به نظر من لبخند شيطنت آميز در عين حال معصومانه سرباز/ فرشته و چشمان پنهان شده زير كلاهه كه موضوع اصليه. با وجود هاله (!) هنرمند در واقع به جاي مخاطب هم تصميم گرفته و متذكر شده كسي كه بالاي سرش هاله داره فرشته است مبادا فكر ديگه اي بكني( پارادكس ظريف كار،عمل سرباز با تقدسيه كه بهش داده شده. ظريف هست اما فتح باب جديدي نيست) اما اگه اون دود لعنتي حذف بشه و اين كاريكاتور تو مجموعه فرشتگان قرار بگيره،اين بازي ذهني براي بيننده اتفاق مي افته كه منظور هنرمند از فرشته چه كسي بوده؟ سرباز يا قرباني؟
به هرحال من دوست دارم اينطوري نگاه كنم به اين كاريكاتور و اميدوارم ديگران هم اونقدر منصف باشند كه ديدگاه بقيه به نظرشون محترم باشه. متاسفانه نوع ادبيات بعضي دوستاني كه كامنت ميذارن در سطح نقد و بررسي يك اثر هنري نيست. اين نكته رو هم نبايد فراموش كرد وقتي هنرمندي دست به آفرينش يك مجموعه ميزنه با موضوع واحد،قرار نيست همه كارهاش شاهكار باشه. والسلام.
همیشه نقدهای خوب آنهایی هستند که راهکاری ارائه می کنند. اینکه در نقد پیشنهاد وجود داشته باشد بسیار عالی است و می تواند برای روشنتر و گیراتر شدن نقد باشد. با این وجود به نظر من هاله ای از دود تفنگ خودش مهمترین عنصر این تصویر است. این از جذابیت های این کاریکاتور است که فرشته و شیطانش چندان بر خیر و شر ذهنی هر فرد منطبق نیست به نظرم این نگاه از همان اولین فرشته نیز اثبات شده است.
ناگاه چشمم به این سایت افتاد.
عجب آثاری!
همه یک ماه پیش نظر داده اند و دیکر هیچ!
تمام کامنت ها را (تمام صفحات) را خواندم.
در مورد این اثر
با انتفاد آقا داود موافقم. چون این اثر اسم دارد: "فرشته دوم" پس: بدون هاله باعث ایجاد به کار افتادن مغز میشود.
در کل .
چشمه افکار نوینت جوشان باد. آقا مانی.
نظرهای خوانندگان
سلام!
-- لعنتی ، Oct 14, 2008 در ساعت 08:42 AM1 هاله نور یا هاله دود.فرق نمی کند.به قول پوپر آن کس که بخواهد نوربهشت را به زمین بیاورد بدون شک زمین را آکنده از دودجهنم خواهد کرد.
و این "جهنم بهشت"چنان التقاط مضحکی است که حتی راست می نماید برای مومنین راستینش.آن قدر که عبادت است زنی را امر به معروف مورد تجاوز قرار گرفتن و نهی از منکر زنده ماندن . از وسط راهروی مکانی که دارالمومنین است البته با بارچه نوشته هایی هایی که راه بهشت را نشانمان می دهند.
2 چه زجر آور است از بدیهیات حرف زدن.موفق باشید دوست عزیز!
این سری جدید کارهاتون هنوز هیچکدومشون به نظرم چندان جالب نیومده. نسبت به سری های قبل شخصا افول رو در کارها می بینم.
-- شهرزاد ، Oct 14, 2008 در ساعت 08:42 AMسلامت و موفق باشید
---------------------------
ممنونم از نظر شما. ای کاش موشکافانه تر بررسی می کردید و می گفتید که چه افولی و چرا؟ تا نظر ارزشمندتان از شکل ابراز سلیقه صرف در می آمد. از نظر خودم چیزی عوض نشده و همان روال سابق است. با این حال لطف کردید
اصلا خوب نيست. اگه اون هاله رو برداري حتا شايد بهتر بشه.
-- داود ، Oct 14, 2008 در ساعت 08:42 AMمانا داری دقم میدی این مجموعه رو تمومش کن
-- کسری ، Oct 14, 2008 در ساعت 08:42 AMتروخدا من به کارهای بدت نمیتونم عادت کنم
تمومش کن
:)
-------------------------------
دوست من، نه دلیل آن تعریف را که از کار قبلی ام کردید فهمیدم نه علت این تکذیب را! متأسفانه ناچارید تحمل کنید یا دست کم یک انتقاد مستدل بیارید که من پی به اشتباهم ببرم!
آقا شما این کامنتا رو چرا جدی می گیری؟ طرف می گه هاله رو برداری بهترم می شه نمی فهمه که اصلاً کل موضوع همونه! دود اسلحه داره به طرف تقدس می ده این کار خیلی فکر شده و عالیه. حالا تفریحات مردم کمه بعضیا میان حال کنن یه چیزی می پرونن شما کار خودتو کن. حکایت همون اندیشه انتقادی که کشیده بودی دیگه. سگه میاد پای درخت آدم یه کار خرابی می کنه می ره نباید جدیش گرفت! اصلن کل قضیه کامنت جدی نیست
-- مجید ، Oct 15, 2008 در ساعت 08:42 AM--------------------------------------------
دوست عزیز ممنون از نظرت. اینطور فکر نمی کنم. اگر گاهی اصرار به جوابگویی دارم برای این است که دوست دارم جهت کامنت ها از یک اظهار نظر گذری و ساده به سمت نگاهی واقعاً منتقدانه تغییر کند، بیشتر هم به فکر خودم هستم شاید که به کارم کمکی کند. به نظرم به به و چه چه بی دلیل هم همانقدر بی ثمر است. البته شاید اشتباه می کنم و کامنتدانی جای نظریات باری به هر جهت باشد.
مجید راست می گه نباید جدی گرفت. شما دستکم دو ساعت فکر می کنی به یه ایده می رسی یکی میاد یه دقیقه نگاه می کنه یه چیزی می گه میره. همه هم که ماشالا کارشناس هنری هستن.
-- ک ، Oct 15, 2008 در ساعت 08:42 AMفرشته!فرشته!فرشته!? والا نمیدونم فکر میکردم میدونم. اما یک چیز جالب. خاطرات گنگ و محو بهم میگه اون فرشته هایی که سال 57 تیر بارون میکردند جرثومه های شیطان یا هر مادر مرده دیگری رو. چقدر شبیه این فرشته تو هستن فقط باید ریش را صفا بدهند و همدیگرو جای برادر فرشته صدا کنند
-- ',گوسپند ، Oct 15, 2008 در ساعت 08:42 AMواااای پسر تو معرکه ای تازه دارم هویت شیطانی خودم و 6 ملیارد آدم پی میبرم
مانا تایم ات رو بزار واسه کار بعدی نه جواب دادن کامنتا ما منتظریم بعدی هستیم
-- مستانه ، Oct 15, 2008 در ساعت 08:42 AM-----------------------------------------
اوکی گیوآپ! منبعد جواب نمی دهم
به نظرم جنس اين كار با بقيهي كاراي همين مجموعه متفاوت است. در كارهاي قبلي فرشته و شيطان با هيبت ظاهري در باور عامه و ... مشخص بودند. اما در اين كار بازي ديگري را پيش گرفتهاي كه ميتواند به راحتي اين كار را با كارهاي ديگري در مجموعهاي عليحده قرار دهد.
-- آشنا ، Oct 15, 2008 در ساعت 08:42 AMsalam mana jan,khaste nabashi,mese hamishe karat khube fagat chizi ke be nazare man resid ke shayad ham eshtebah bashe ine ke un kasi ke ba tanab baste shide va morde agar juri mishod bishtar be edam shebahat dasht ba sharayete hal hamahangtar nabud?!
-- yavar ، Oct 15, 2008 در ساعت 08:42 AMسلام ان فردی که شلیک کرده به خیالش کار خوبی انجام داده و راضی به نظر میرسه اما دل سنگی داره. دوست خوبم مانا امیدوارم به نظرات همه اهمیت بدی حتی اگه اشتباه باشند برای شما تجربه به ارمغان میاره.
-- ساسان ، Oct 15, 2008 در ساعت 08:42 AM1.برخلاف دوستاني كه معتقدند شما نبايد كامنتها رو جدي بگيري اتفاقا نظر من اينه كه بايد خيلي هم جدي گرفته بشه. به يك دليل ساده و اون اينكه شما اينها رو براي خودت نمي كشي و نظر هر مخاطب مي تونه در كار بعدي موثر و احتمالا سازنده باشه.
-- داود ، Oct 15, 2008 در ساعت 08:42 AM2.اگر گفتم هاله رو برداري بهتر ميشه به اين دليل نبوده كه نفهميدم چه خبره. اگه نمي فهميدم ، بايد از كلمه دود اسلحه استفاده مي كردم نه هاله. هر كسي فقط كافيه يك كتاب تاريخ هنر رو برداره و سرسري ورق بزنه تا با انواع و اقسام هاله هاي تقدس كه در مكتبها و سبكهاي گوناگون هنري كشيده شده آشنا بشه. هاله حداقل براي ما ايراني ها اونقدر چيز پيچيده اي نيست كه براي فهميدنش نياز به بينش و شناخت عميق داشته باشيم. دقيقا به همين علت گفتم برداريش بهتر ميشه چون خيلي سوژه دستمالي شده و تكراري ايه كه احتمالا خودت هم واقفي به اين امر. اگه اين هاله نباشه ، بيننده بيشتر درگير كار ميشه در صورتيكه الان ما با يك پيام سرراست و ساده روبرو هستيم كه از قضا چندان نو و تازه نيست و من نمونه هاي مشابه اش را در هفته نامه توانا كه سالها پيش چاپ ميشد هم ديده بودم.
3.به هر حال به دوستاني كه معتقدند اين مجموعه جالب نيست بايد يادآوري كنم ، كا هم در اوايل چندان گيرا نبود اما به مرور تبديل به يك مجموعه خيلي عالي شد. اميدوارم سرانجام فرشتگان هم چنين باشد.
من این سری کارها را بیشتر میپسندم چون واقعاً مفهوم لایهلایهتری دارند و این به قولی کشف معنی، خوشایند است.
-- میرزا ، Oct 15, 2008 در ساعت 08:42 AMبفرما شاهد از غیب رسید! حالا باز بگو باید کامنت ها رو جدی گرفت!
-- مجید ، Oct 16, 2008 در ساعت 08:42 AMداود جون آفرین که می دونی هاله چیه اما اگه اینجوری باشه اصلاً نباید کاریکاتور کشید چون از هر سوژه ای تا حالا هزار تا کاریکاتورکشیده شده اونایی هم که فکر میکنی تازس لابد تو توانا چاپ نشده بوده شبیهشو ندیدی پس ملاک خوب بودن کاریکاتور میشه کارایی که من و تو توی مجله ها دیدیم؟ نه عزیزم. . اتفاقاً اگه مانا واسه دل خودش کار بکنه شانسش بیشتره کار خوبی بکشه تا سلیقه کج و کول ما! (نمونشم این پیشنهاد شاهکار حذف هاله واسه عمیق!شدن کار . مگه هرچیز بی سروته بی معنی عمیقه؟؟ )
---------------------------------
.از بحث های کامنتگذاران خوشحال می شوم فقط لطفاً با هم دعوا نکنید.ممنونم
به نظر من واقعا فرشته است... انسانی را از بند شکنجه و زندان وارهاند. مرگ برای آن معدوم عین حیات بود. از شکنجه هم فرشته بساز.
-- مهدی ، Oct 16, 2008 در ساعت 08:42 AMاز مباحثه اون هم در اين سطح ، نه چيزي عايد من و ديگر دوستان مي شود نه هنرمندي كه اين اثر را خلق كرده. من هم مايل به بحث بيهوده كه تنها نتيجه اش قرباني شدن حقيقت است نه كشف آن نيستم. هيچ اثر هنري نيست كه با نمونه هاي مشابه خودش سنجيده نشه. در اين آشفته بازار تنها آثاري شانس ماندگاري دارن كه نگاه تازه اي داشته باشند به موضوعات تكراري.حالا اگر كسي كار كم ديده باشه و هر چيزي، بديع به نظرش برسه حرف ديگري است. بر خلاف كساني كه معتقدند اصلا كل موضوع همان هاله(عجب واژه مقدسي شده اين هاله) است! به نظر من لبخند شيطنت آميز در عين حال معصومانه سرباز/ فرشته و چشمان پنهان شده زير كلاهه كه موضوع اصليه. با وجود هاله (!) هنرمند در واقع به جاي مخاطب هم تصميم گرفته و متذكر شده كسي كه بالاي سرش هاله داره فرشته است مبادا فكر ديگه اي بكني( پارادكس ظريف كار،عمل سرباز با تقدسيه كه بهش داده شده. ظريف هست اما فتح باب جديدي نيست) اما اگه اون دود لعنتي حذف بشه و اين كاريكاتور تو مجموعه فرشتگان قرار بگيره،اين بازي ذهني براي بيننده اتفاق مي افته كه منظور هنرمند از فرشته چه كسي بوده؟ سرباز يا قرباني؟
-- داود ، Oct 16, 2008 در ساعت 08:42 AMبه هرحال من دوست دارم اينطوري نگاه كنم به اين كاريكاتور و اميدوارم ديگران هم اونقدر منصف باشند كه ديدگاه بقيه به نظرشون محترم باشه. متاسفانه نوع ادبيات بعضي دوستاني كه كامنت ميذارن در سطح نقد و بررسي يك اثر هنري نيست. اين نكته رو هم نبايد فراموش كرد وقتي هنرمندي دست به آفرينش يك مجموعه ميزنه با موضوع واحد،قرار نيست همه كارهاش شاهكار باشه. والسلام.
همیشه نقدهای خوب آنهایی هستند که راهکاری ارائه می کنند. اینکه در نقد پیشنهاد وجود داشته باشد بسیار عالی است و می تواند برای روشنتر و گیراتر شدن نقد باشد. با این وجود به نظر من هاله ای از دود تفنگ خودش مهمترین عنصر این تصویر است. این از جذابیت های این کاریکاتور است که فرشته و شیطانش چندان بر خیر و شر ذهنی هر فرد منطبق نیست به نظرم این نگاه از همان اولین فرشته نیز اثبات شده است.
-- مهدی.غ ، Oct 17, 2008 در ساعت 08:42 AMناگاه چشمم به این سایت افتاد.
-- آزاده ، Nov 10, 2008 در ساعت 08:42 AMعجب آثاری!
همه یک ماه پیش نظر داده اند و دیکر هیچ!
تمام کامنت ها را (تمام صفحات) را خواندم.
در مورد این اثر
با انتفاد آقا داود موافقم. چون این اثر اسم دارد: "فرشته دوم" پس: بدون هاله باعث ایجاد به کار افتادن مغز میشود.
در کل .
چشمه افکار نوینت جوشان باد. آقا مانی.