به آقای ک. در اولین پیام:
با تشکر از دقت شما و عرض تسلیت، منظور هم مفهوم چهار اسم و صفت که با «ش» آغاز میشوند میباشد و هم سلامتِ شیشه عینک ما در عین همجواری با خانه ی مقتول! اما زیاد هم جدی نگیرید. ما فقط صدایش را شنیدیم
-------------------------------------------------
کارتونیست: دوستان از خواندن کامنت های شما بسیار خوشحال می شوم، نظریات شما می تواند کمک حال من باشد اما خواهشمندم مطالبی مربوط به اثر درج فرمایید
من نگفتم خودكشي كرده. گفتم صحنه را به صورت خودكشي در آورده اند. چرا كه وقتي با گلگوله (دايره) قرمز كشته شده ، در ذهن اين تصور ايجاد مي شود كه خودش داشته ضربدر سياه مي زده و طرف مقابل هم با گلوله قرمز پاسخ مي داده. تا اينكه به جاي پاسخ به سوال، صورت اش را پاسخ داده اند؛ و سپس قلم قرمز را در دستان اش قرار داده اند كه فكر كنيم خودش دايره قرمز را شليك كرده.
حالا اينكه مي شود از زاويه ديگري هم نگاه كرد اين خاصيت هنر است. فكر مي كنم هر كسي مي تواند تفسير شخصي خودش را داشته باشد. هر چند تفاسير بهتر است معقول و مرتبط با موضوع باشد.
به هر حال خيلي خوب است.
--------------------------------------------------------
ک: ممنونم از تعبیر جالب شما و وقتی که گذاشتید. هرچند تعبیرتان بی ارتباط به منظور من بود.
با سلام و خسته نباشید....با توجه به تفسیر یکی از دوستان در خصوص صحنه سازی ، فکر می کنم بهتر بود قلم مشکی از صحنه حذف شود..و اینکه یکی از x ها هم به نظر زیادی میاد!! کسانی که زیاد بازی کردن می دونن که اولین حرکت اشغال خونه مرکزیه..اگر فرض بر این باشه که خودش xها رو می ذاشته پس خیلی بد بازی کرده و سرنوشت محتومش همین مرگ بوده!!! پس بعیده که خودش xها رو گذاشته باشه...پس احتیاجی به قلم مشکی هم نیست...اگر او O مذاشته یکی از xها اضافی است...ببخشید که خیلی ریاضی وار شد...می دونم که شاید اصلا نباید اینقدر مته به خشخاش گذاشت ..من همچنان از دیدنش و عمق کار لذت می برم
----------------------------------------------
ممنونم. فقط می توانم بگویم صحنه سازی در کار نبوده. مسلماً قصد نداشته ام که در یک کادر، داستان پلیسی به سبک هرکول پوارو بسازم!
حریفان بی جنبه ی کم هوش و نامرد که وقتی طرف رو برنده می بینند ترورش می کنند، اما برنده برنده است، زنده یا مرده.
این اثر شما شاهکار است.
شاید زمانی در بلاگم با ذکر نامتون ازش استفاده کنم. احیانا اگر مخالفید بهم خبر بدید.
نظرهای خوانندگان
بی نظیره برادر من.ادامه بده.
-- بدون نام ، Jun 8, 2008 در ساعت 04:03 PMووی، خوب شد شیشه ما نشکست
-- بدون نام ، Jun 8, 2008 در ساعت 04:03 PMفقیر
------------------------------------------
ک: ؟؟؟؟
با خون خود و آخرین بازی زندگی .
-- یگانه ، Jun 8, 2008 در ساعت 04:03 PMفوق العاده مثل همیشه.
به نظر مي آيد كشته اند و صحنه را به شكل خودكشي در آورده اند. خيلي خوب است.
-- ماني جاويد ، Jun 8, 2008 در ساعت 04:03 PM---------------------------------------------
ک: خودکشی؟؟؟؟اصلا
In vaghean kare honari va ghashangi bod.mer30
-- Arezoogh ، Jun 8, 2008 در ساعت 04:03 PMعااااااااالیه...بی نظیره
-- بدون نام ، Jun 8, 2008 در ساعت 04:03 PMبه آقای ک. در اولین پیام:
-- بدون نام ، Jun 8, 2008 در ساعت 04:03 PMبا تشکر از دقت شما و عرض تسلیت، منظور هم مفهوم چهار اسم و صفت که با «ش» آغاز میشوند میباشد و هم سلامتِ شیشه عینک ما در عین همجواری با خانه ی مقتول! اما زیاد هم جدی نگیرید. ما فقط صدایش را شنیدیم
-------------------------------------------------
کارتونیست: دوستان از خواندن کامنت های شما بسیار خوشحال می شوم، نظریات شما می تواند کمک حال من باشد اما خواهشمندم مطالبی مربوط به اثر درج فرمایید
من نگفتم خودكشي كرده. گفتم صحنه را به صورت خودكشي در آورده اند. چرا كه وقتي با گلگوله (دايره) قرمز كشته شده ، در ذهن اين تصور ايجاد مي شود كه خودش داشته ضربدر سياه مي زده و طرف مقابل هم با گلوله قرمز پاسخ مي داده. تا اينكه به جاي پاسخ به سوال، صورت اش را پاسخ داده اند؛ و سپس قلم قرمز را در دستان اش قرار داده اند كه فكر كنيم خودش دايره قرمز را شليك كرده.
حالا اينكه مي شود از زاويه ديگري هم نگاه كرد اين خاصيت هنر است. فكر مي كنم هر كسي مي تواند تفسير شخصي خودش را داشته باشد. هر چند تفاسير بهتر است معقول و مرتبط با موضوع باشد.
به هر حال خيلي خوب است.
-- ماني جاويد ، Jun 9, 2008 در ساعت 04:03 PM--------------------------------------------------------
ک: ممنونم از تعبیر جالب شما و وقتی که گذاشتید. هرچند تعبیرتان بی ارتباط به منظور من بود.
بازی آخر رو برد اما.
-- نیما ، Jun 9, 2008 در ساعت 04:03 PMبا سلام و خسته نباشید....با توجه به تفسیر یکی از دوستان در خصوص صحنه سازی ، فکر می کنم بهتر بود قلم مشکی از صحنه حذف شود..و اینکه یکی از x ها هم به نظر زیادی میاد!! کسانی که زیاد بازی کردن می دونن که اولین حرکت اشغال خونه مرکزیه..اگر فرض بر این باشه که خودش xها رو می ذاشته پس خیلی بد بازی کرده و سرنوشت محتومش همین مرگ بوده!!! پس بعیده که خودش xها رو گذاشته باشه...پس احتیاجی به قلم مشکی هم نیست...اگر او O مذاشته یکی از xها اضافی است...ببخشید که خیلی ریاضی وار شد...می دونم که شاید اصلا نباید اینقدر مته به خشخاش گذاشت ..من همچنان از دیدنش و عمق کار لذت می برم
-- نادر ، Jun 14, 2008 در ساعت 04:03 PM----------------------------------------------
ممنونم. فقط می توانم بگویم صحنه سازی در کار نبوده. مسلماً قصد نداشته ام که در یک کادر، داستان پلیسی به سبک هرکول پوارو بسازم!
bordan???be che gheymati???hatman lazem boode!!!!!
-- arg ، Jun 18, 2008 در ساعت 04:03 PMحریفان بی جنبه ی کم هوش و نامرد که وقتی طرف رو برنده می بینند ترورش می کنند، اما برنده برنده است، زنده یا مرده.
-- شهرزاد ، Jun 19, 2008 در ساعت 04:03 PMاین اثر شما شاهکار است.
شاید زمانی در بلاگم با ذکر نامتون ازش استفاده کنم. احیانا اگر مخالفید بهم خبر بدید.
شهيدان پيروزند؟ يا پيروزان شهيدند؟
-- ثمره عليزاده ، Jul 27, 2008 در ساعت 04:03 PMحق شه شطرنج و ما ماتیم مات!
-- حمیدضا ، Jul 31, 2008 در ساعت 04:03 PM