رادیو زمانه > خارج از سیاست > حقوق بشر > سوپرانوی سبز برای نسرین ستوده | ||
سوپرانوی سبز برای نسرین ستودهفروغ.ن.تمیمیروز ۱۵ نوامبر تنی چند از دانشجویان ایرانی مقیم نیویورک در اعتراض به تشکیل دادگاه نسرین ستوده، فعال حقوق بشر و در بند بودن زندانیان سیاسی در ایران، در موزهی هنرهای مدرن این شهر حضور یافتند و به اجرای فیالبداههی نمایشی صوتی به نام «سوپرانوی سبز» پرداختند. این دانشجویان با انتشار عکس و بیانیهای به زبان انگلیسی که بلافاصله روی فیسبوک و شبکهی اینترنت به طور وسیعی منتشر شد، در حمایت از نسرین ستوده خواستار آزادی همهی زندانیان سیاسی در ایران و توجه جامعهی بینالمللی به نقض حقوق بشر در ایران شدند. «سوپرانوی سبز» در واقع پخش فریاد اعتراضی و به هم پیوستهی این جوانان و پژواک آن در تمام موزه بود. اعتراض به بسته بودن دهنها و محبوس بودن آزادی در ایران با شعار «نسرین ستوده را آزاد کنید» صورت گرفت. این وکیل و مدافع حقوق بشر چند ماهی است که زندانی است و اخیراً در اعتراض به دستگیری خود برای هفتهها اعتصاب غذا کرده بود.
بازی با صدا و فریاد زدن در موزهی هنرهای مدرن در نیویورک به ابتکار «یوکو اونو» موسیقیدان ژاپنی- انگلیسی و بیوهی «جان لنون» بیتل معروف اولینبار در سال ۱۹۶۱ انجام شد. او با الهام از مبارزات فمینیستها، با نصب میکروفونی یک کار هنری به نام «بازی صدا برای سوپرانو» را ساخت. «یوکو» با این توضیح که آدمها در اعتراض به موقعیتهای غیر انسانی باید از حق فریاد زدن استفاده کنند با نوشتن سه جمله بر دیوار موزه، مردم را تشویق به بازی با صدای خود و داد زدن میکرد. او سه نماد را برای اعتراض انتخاب کرد و نوشت: علیه باد، علیه دیوار و علیه آسمان فریاد کن. به این ترتیب بازدیدکنندگان موزه تشویق میشدند که با استفاده از یک میکروفون در دهلیزی صوتی به روش دلخواه خود با صدایشان بازی کنند، فریادبزنندیا جیغ بکشند؛ علیه «باد»، «دیوار» و «آسمان». این سیستم طوری طراحی شده است که پژواک صدای آنها در تمام موزه پخش و شنیده خواهد شد. نتیجهی کار اغلب خیلی جذاب و خندهدار هم هست. آدمها اول با دودلی به میکروفن نزدیک میشوند، ولی بعد با شیندن صدای خود و دیگران در فضایی که معمولاً باید سکوت حکمفرما باشد به وجد و شوق میآیند. اکنون پس از سالها «بازی صدا برای سوپرانو» بار دیگر برای مدتی در این موزه برقرار است. هنرمندانی مانند «یوکو اونو» به آفرینش مفهوم آزادتری از هنر کمک کردهاند. نسل او و نسلهای بعدی نشان دادند که هنر مرز نمیشناسد. اینگونه بود که جوانان ایرانی هم با فریاد زدن جمعی و پخش صدایشان در تالار های موزه به حمایت از نسرین ستوده و اعتراض به رایط حاکم در ایران پرداختند. آنها در بخشی از بیانیهی خود نوشتهاند: «بعضی از ما دانشجویانی هستند که برای تحصیل به غرب آمدهاند. چندین نفر بزرگ شدهی تهران هستیم و در تظاهرات مردم پس از انتخابات سال ۲۰۰۹ هم شرکت داشتیم. بعضی از ما فرزندان پناهندگان و مهاجران ایرانی بوده و در امریکا بزرگ شدهایم. تعدادی هم ایرانی نیستیم، اما با اعتقاد به جهانی بودن آزادی و حقوق بشر و الزام به اتحاد با مردم ایران به اینجا آمدهایم.»
آنها در ادامهی بیانیه نوشتهاند: «اعتراض مردمی جنبش سبز لحظاتی از شادی و غم را برای مردم در برداشت، هم امید و هم ترس. مثل این بود که مردم رهایی جسته، اما توانایی آزاد شدن را نیافتند. دویدند، اما از حرکت بازماندند. فریادها زدند، اما صدا در گلوشان خفه شد. با داشتن آرزوی یک آیندهی بهتر، امیدهاشان بر باد رفت. انگار تفاوت روزمره میان خانه و جامعه، درون و بیرون، با ایمان و بیایمان، زن و مرد، در یک تزکیهی نفس همگانی که همه سالها در انتظار آن بودند، محو و ناپدید شد تا فریاد آزادی در تمام دنیا طنین افکند. سیاست خشونتمحور و بگیر و بندها هنوز ادامه دارد. بهجز مجازات مردم برای شرکت در یک حرکت جمعی، حکومت همچنان به دستگیری و محاکمهی فعالین حقوق بشر و وکلایی مانند نسرین ستوده که اخیراً در شرایط خطرناکی بهسر میبرد، ادامه داده است. در روزهای گذشته شرایط جسمانی او به خاطر اعتصاب غذای طولانی بسیار وخیم بود و امروز ۱۵ نوامبر دادگاه تشریفاتیاش برگزار میشود. مردم ایران آنچه را که حاکمان به آنها دیکته میکنند، نمیپذیرند. ما اینجا در برابر شما با دهانهای بسته و پوشیده شده به اعتراض ایستادهایم، چرا که مردم ایران این حق را ندارند. ما در این مکان فریاد میزنیم اما آنها تنها در تاریکی شبانه بانگ اعتراض سر میدهند و سرود میخوانند. ما بدون توسل به خشونت تنها دستهایمان را با علامت صلح بالا میبریم برای آنکه ما با خشونت مخالفیم. در عوض، ما با خروشی جمعی «بازی صدا برای سوپرانو» خود را با نام «سوپرانوی سبز» میخوانیم. ما از به کارگیری خشونت در ایران توسط حاکمان در هراسیم، به همین علت صورت خود را پوشاندهایم و این امید را هم نداریم که بتوانیم عزیزان و دوستان خود در ایران را در آیندهی نزدیک ملاقات کنیم. ما سبز پوشیم، نه به این خاطر که خواهان تاکید روی ایدئولوژی خاصی و یا خواهان حذف صداهای دیگر هستیم، بلکه به این خاطر که ما در اینجا شهادت میدهیم که سبزها بی شمارند. و ما جزیی از آن بیشمارانیم.» برای خواندن بیانیهی دانشجویان به این دوسایت مراجعه کنید. |