رادیو زمانه > خارج از سیاست > ايرانيان > جلسه بزرگان برای پایان بحران کردان | ||
جلسه بزرگان برای پایان بحران کردانمسیح علینژادمجلس اصولگرای هشتم به دولت اصولگرای نهم، مهلت هفتروزه داد تا وزیر کشور را پس از ماجرای پر کش و قوس مدرک جعلی از کار برکنار کند. وقتی این روزها صحن مجلس لحظهای آرام نیست و مدام صدای اعتراض نمایندگان بلند است، شاید یادآوری دگرباره جمله معروف جنتی چندان بیراه نباشد؛ آنگاه که میگفت: «وقتی پیچ رادیو را باز میکنیم، دیگر تنمان از مذاکرات مجلس شورای اسلامی نمیلرزد.» اساساً آقای جنتی در کسوت دبیر شورای نگهبان، جملات تاریخی و به یاد ماندنی بسیار گفتهاند. اما این یکی را هنوز خیلیها به خاطر دارند که ابراز رضایتمندی دبیر شورای نگهبان از مهر پایان زدن بر مجلس اصلاحات پس از رد صلاحیتهای گسترده و تشکیل مجلس اصولگرا، با ادله لرزیدن تن ایشان از شنیدن مذاکرات مجلس بوده است. درست میگفت. در ایام اصلاحات، هر بار تریبونی از مجلس در اختیار نمایندگان اصلاحطلب قرار میگرفت، اعتراضی عظیم به نهادهایی که قانون را آنگونه که باید حریم نگاه نمیداشتند، صورت میگرفت. بارها از همان مجلس به قوه قضاییه، شورای نگهبان، صدا و سیما، بازداشتها، برخوردها و دستگیری اعتراض میشد؛ بارها رییس مجلس اصلاحات از تصمیمات قوه قضاییه پریشان میشد و صدای اعتراضش اوج میگرفت. در ماجرای حکم اعدام آقاجری، بازداشت لقمانیان، نماینده همدان در مجلس، احضار و دستگیری دانشجویان و روزنامهنگاران، حداقل چند نماینده حامی دانشجویان را به زمین مینشاند و نشان اعتراضشان چند روزی در صحن علنی مجلس هویدا بود. هر بار که پیچ رادیو باز میشد بیشک نطق و تذکر اعتراضی به نهادهای اجرایی بسیار بود و صدا و سیما نیز با اضافه تفسیری بر آن در پوشش اخبار اختلافات مجلس سنگ تمام میگذاشت. حتی رییس مجلس و رییسجمهور نیز چندین بار نامه به ریاست سازمان صدا و سیما نوشتند و از تفسیر و تحریف سخنان خود گلایه و شکوه کردند؛ اما مهم تصویری بود که از مجلس اصلاحات و دولت همفکر به نمایش گذاشته شد. در میان مخاطبان عام صدا و سیما تصویری که از اصلاحطلبان به جا مانده، صداهای اعضای شورای شهر اول تهران، اعتراض و فریادهای نمایندگان مجلس ششم و در مجموع تصویری سرشار از «هیاهو» و «جنجال» است که به جای پرداختن به معیشت مردم، درگیر بگو مگوهای سیاسی شدهاند.
این همانی بود که آقای جنتی نیز مستدل کرد تا بگوید با حذف اصلاحطلبان و در عصر اصولگرایان دیگر تریبونی از جمع اصولگرایان تن نمیلرزاند. یعنی این سالها وقتی آقای جنتی پای رادیو مینشیند خیال و خاطرش آرام است؟ یا حداقل این روزها خاطرش هیچ پریشان نمیشود از تنزل اختلافاتی که دیگر به جای اعتراض به نحوه اجرای قانون در سطوح بالا به عدم اجرای قانون در کسب مدرک تحصیلی اعتراض میشود؟ اگر تلویزیون به مدد اصولگرایان میآید و هیچ خبری از اختلاف بزرگ این روزهای مجلس و دولت نمیدهد، اما هنوز وقتی دست آقای جنتی و دیگران به سمت پیچ رادیوی مجلس برود، مستقیم و بیمهرورزی تلویزیون، میتوان شنید چه فریادها که برای مدرک دکترای آقای کردان در صحن علنی مجلس بلند است. همان مدرکی که ابتدا کردان رسانهها را تهدید به شکایت علیه آنان برای جعلی خواندنش کرد و سپس خود ناگزیر به جعلی بودن مدرک خود میشود و این بار سازنده این مدرک جعلی را تهدید به شکایت کرده است. اساساً وظیفه مجلس، جز نظارت بر عملکرد دستگاههای اجرایی نیست و دیگر گذشته عصر توافقهای پشت پرده. حتی نسبیت و خویشاوندی فکری هم قادر به چشمپوشی از خطای یاران نیست. شاید مجلس اصولگرا بتواند بر برخورد با دگراندیشان و دانشجویان و زنان و روزنامهنگاران چشم ببندد، شاید مجلس اصولگرا در برابر نحوه رد صلاحیت داوطلبان انتخابات در شورای نگهبان چشم ببندد، اما چشم بستن بر مدرک دکترای کردان برای مجلس همسو نیز سنگین بود و تریبونها برای اعتراض یکی پس از دیگری گشوده شد. پس اگر قرار است تنی بلرزد، وقت آن همین روزهاست. همین روزها که علاوه بر این اختلافات، رییس مجلس و رییسجمهور نیز پا از گلایه فراتر گذاشتهاند و لاریجانی، احمدینژاد را به قانونمند بودن فرا میخواند و احمدینژاد، لاریجانی را به برداشتن سوزنهای اضافه از سر راه دولت دعوت میکند. در این سطور مختصر نمیتوان همه اختلافات این سالهای اصولگرایان را در مجلس و دولت رصد کرد و لیست نوشت؛ اما همین اختلاف اخیر، سنگینترین اختلاف برای ملت است. ماجرای کردان ماجرای سادهای نیست. صدا و سیما هر چه قدر هم دلش رضا ندهد که گزارش و تحقیق رسمی مجلس و حتی اقرار خود آقای وزیر را مبنی بر جعلی بودن مدرک منتشر کند، اما روزنههای خبر بسیارند.
پیچ تلویزیون خودمان اگر باز شود و تصمیمی عاقلانه برای این بحران خودساخته را اعلام کند، بهتر از آن است که دست ملت این روزها برای رفتن به سوی پیچ رادیوهای خارجی باز شود تا مذاکرات مجلس خودشان را از گیرندههای غیرداخلی بشنوند. فهم اینکه این روزها بر آقای کردان و رییس دولتش سخت میگذرد، چندان دشوار نیست. عرق شرمی اگر هست، روی پیشانی همه ملت مینشیند و تنها مختص یک جریان و یک گروه نیست. بیشک پایکوبی چندانی برای رسوایی یک انسانی که خطا کرده، در نخواهد گرفت و آنگاه که تمام رسانهها علیه یک فرد میشوند، چهره او مظلوم مینماید و راه جبران خطا بر او بسته خواهد ماند. شاید تنها راه بازمانده این است که بزرگان جریان اصولگرا برای یک بار هم که شده گرد هم جمع شوند و فارغ از اختلافات این روزها، مدبرانه مهر پایان بر «سریال مدرک جعلی» بزنند و اجازه ندهند بیش از این ماجرا پیچیده و بغرنج شود. راهکار اجرایی این است که قبل از بزرگتر شدن این ماجرا، بزرگانی که از مجلس و دولت اصولگرا حمایت علنی و معنوی میکنند وارد میدان شوند و لاریجانی و احمدینژاد را به یک جلسه مشترک فرا خوانند و این قصه را فصل پایانی بنویسند تا بار دیگر از سوی مقامات ارشد کشور بر بحران کردان، مهر پایان زده نشود. باید کسی به این جمع آشفته بگوید قصه کردان را تمام کنید. پیچ رادیو که باز میشود، تن شما اگر نمیلرزد، تن ملتی میلرزد. دیگر کش آمدن و طولانی شدن این ماجرا به نفع هیچ کس نیست؛ حتی آنان هم که از مچگیری دولت احمدینژاد خرسند میشوند، نفعی از بزرگ کردن ماجرای کردان نمیبرند که آبروی رفته این «جعل» را همه ایرانیان با هم شریکند. همانند همیشه که هواپیمایی سقوط میکند و خلبانی که مرده مقصر اعلام میشود، این بار هم به دنبال مقصر نامعلوم گشتن و اعلام شکایت از او نیز که مدرک تقلبی را به آقای وزیر داده، تداعیگر ماجرای تکراری هواپیماهای سقوط کرده و خلبانهای همیشه مقصر است. هواپیمای حامل «آبروی جمعی» به شدت در حال سقوط است و هر رسانهای را که باز میکنیم چندین خبر از جعل مدرک میخوانیم؛ بیآنکه حتی یک خط از تدبیر بزرگان اصولگرا برای جلوگیری از این سقوط غمانگیز بخوانیم. شاید هنوز برای یک جلسه اضطراری و نوشتن فصل پایانی رندانه و هنرمندانه بر این قصه کشدار کردان دیر نباشد. در همین رابطه: • علی کردان: استعفا نکردهام • «مدرک علی کردان تأیید شد» • بیانیه رسمی آکسفورد درباره دکترای علی کردان • درخواست برکناری کردان از سوی دو تشکل دانشجویی • تأیید مدرک تحصیلی کردان تکذیب شد • علی کردان شکایت کرد |
نظرهای خوانندگان
اي بابا نيم ساعت پيش آقاي دكتر احمدي نژاد در رسانه ملي داشتم صحبت ميكردند ، چنان راحت همه مطالب دو مصاحبه كننده را به سخره گرفت و چنان با پر رويي همه واقعيات را كتمان كرد و هي خنديد و شانه اش را بالا انداخت كه مطمئن باشيد ملت من پهلوان اين عالمم و همه نوچه من.
-- داود ، Oct 7, 2008 در ساعت 03:35 PMتعجب می کنم که چراعوض اینکه نگران توهینی اینچنین بزرگ و آشکار به شعور ملت باشید، نگران طولانی شدن این مشاجره هستید؟ آیا واقعا "تن ملت از بر ملا شدن و طولانی شدن این جریان می لرزد"؟؟؟ به چه دلیل "آبروی رفته این «جعل» را همه ایرانیان با هم شریکند." ؟؟؟ آیا آن "خلبانی که مرده مقصر اعلام میشود" شبیه به کردان جاعل است که تا لحظه آخر هم بر تقلبش پای فشرد و تهدید کرد؟؟؟آیا بعد از این آبروریزی تاریخی، راه حلی برای این ماجرا قابل تصور هست که بتوان آن را "فصل پایانی رندانه و هنرمندانه" نامید؟؟؟واقعا نوشته ضعیفی بود. متاسفم
-- هاتف ، Oct 8, 2008 در ساعت 03:35 PMآقاي كردان گفته پول دادم مدرك واقعي به من بدهند سرم را كلاه گذاشته مدرك جعلي بهم فروختند. انگار كه قصد خريد كالا داشته و جنس قلابي به او فروخته اند . ايشان فراموش كرده اند كه مدرك را نمي خرند سالها عمر و صدها امتحان برايش بايد گذراند.يعني او خودشم هم نمي داند اين مراحل را گذارانده يا نه!(كردان خودتي)
-- بدون نام ، Oct 8, 2008 در ساعت 03:35 PMهاتف خان منظور از پایان هنرمندانه برای این قصه این بود که باید سریعتر گند این ماجرا را جمع کرد و کردان را کله کرد . خلبان مقصر هم منظور اون کسی هست که کردان به او پول داد تا مدرک را درست کند یعنی تا اینجا که من فهمیدم . پس مطلب رندانه ای بود تا بگه بابا بزرگان بیان گند دولت اسلامی این آقا رو یه جور جمع کنن
-- علی رضا ، Oct 8, 2008 در ساعت 03:35 PMمسیح خانم : من در مورد مطلب کردان شما هیچ نظری نه دراینجا ونه درهیچ جای دیگر نداده ام. وکسی که با امضای من این نظرراداده من نیستم و همینجا تکذیب می کنم. مگر هاتف دیگری باشد که بعید به نظر می رسد, هرکسی که هست از حسادتش این کار را کرده , همچنین خواسته حرفه خود را که توطئعه چینی و دوُ به هم زنی است برای شما معرفی کند. امضای من همیشه نوید هاتف است نه یک نقطه کم ونه یک نقطه زیاد . موفق باشید
-- نوید هاتف ، Oct 9, 2008 در ساعت 03:35 PM