رادیو زمانه > خارج از سیاست > رسانه های غرب و ايران > رییس جمهوری که مانند روحانیون سخن میگوید | ||
رییس جمهوری که مانند روحانیون سخن میگویدامید معماریانسومین گفت و گوی رابین ویلیامز، خبرنگار چیرهدست شبکه ان.بی.سی آمریکا با محمود احمدینژاد در طی دو سال گذشته، در حالی در کاخ ریاست جمهوری انجام شد که مقامات ایرانی طی روزهای گذشته از افزایش ظرفیت غنیسازی اورانیوم خبر داده بودند. با این وجود ویلیامز که چند ساعت پیش از پخش کامل مصاحبه، به صورتی اجمالی در شبکه ان.بی.سی ظاهر شد، لحنی آرام و مؤدب داشت. بر خلاف مصاحبه قبلی وی در پاییز سال گذشته در نیویورک که او به صورتی تهاجمی به گفت و گو با رییسجمهوری ایران پرداخته بود، او نشان داد که حضور هفته پیش ویلیام برنز در ژنو به همراه دیگر کشورهای عضو شورای امنیت، چگونه یخ رسانههای آمریکایی با رییسجمهوری نامحبوب ایران در غرب را آب کرده است یا در آن مسیر حرکت میکند. سخن رییسجمهور ایران با چندین جمله اخلاقی و دعا برای فرج امام زمان آغاز شد. موضوعی که اگر چه برای داخل کشور قابل فهم است، اما عملاً برای مخاطب غربی، آن هم هنگامی که ترجمه انگلیسی ناروان آن را میشنود، گیجکننده و غیر قابل فهم است. این موضوع و بخشهای دیگری از مصاحبه احمدینژاد عملاً نشان میدهد که یک چشم او عملاً از چنین مصاحبههایی به داخل کشور است. چرا که نوع ارسال پیام وی و چیدمان جملاتش در آغاز مانند زمانی بود که وی در شهرستانهای کوچک و در جمع خبرنگاران محلی سخن میگفت. این مصاحبه نشان داد که مشکل زبانی رؤسای جمهور ایران ظاهراً همچنان پابرجاست. از یک سو سیدمحمد خاتمی در قامت یک روحانی همواره به مانند یک فیلسوف و اندیشمند سخن میگفت و محمود احمدینژاد به عنوان یک غیر روحانی دانشگاهی مانند فقهای حجرههای مدرسه علمیه سخن راند. دو نوع گویش و زبانی که اگر ممکن است زیبا و خوشايند، اما در عرصه سیاست عملاً معنی خاصی ندارد. مجموعهای از توصیههای اخلاقی و مذهبی عملاً تشکیلدهنده نزدیک به سه دقیقه اول مصاحبه رییسجمهور را تشکیل میداد که ظاهراً قرار بود خطاب وی به مردم آمریکا باشد. اما بسیار دور از ذهن است که تصور کنیم در میان جامعه انگلیسیزبانان سخنان رییسجمهوری در این دقایق - که بیش از سیاستمداران، شبیه روحانیون بود - کسی بتواند به درک مطالب گفته شده نایل آید. با توجه به اینکه به نظر میرسید این درخواست تیم همراه وی بوده که چنین زمانی در ابتدای مصاحبه در اختیارش قرار داده شود، طراحی بهتری میتوانست برای این بخش صورت گیرد که پیام دقیقتر و مهمتری را برای مردم آمریکا و جهان صادر کند. ویلیامز در آغاز مصاحبه تلاش کرد سؤال خود را خیلی صریح از احمدینژاد بپرسد تا جوابی مشخص از وی دریافت کند: آیا ایران به دنبال همکاری با غرب است یا مواجهه؟ احمدینژاد اما در پاسخ، شگرد همیشگی خود یعنی پاسخگویی سؤال با طرح یک سؤال را به کار برد: این سؤال ماست که دولتمردان آمریکایی چه راهی را در قبال ملت ایران بر خواهند گزید. احمدینژاد پس از اینکه به رفتارهای آمریکا طی ۵۰ سال گذشته اشارهای کوتاه کرد و اینکه بیش از ۵۰ سال است که سیاست دولت آمریکا رویارویی با مردم ایران است، گفت که امروز ایران شاهد رفتارهای جدید آمریکاست و سؤال این است که اینها به خاطر یک تفاوت در رویکرد است. پرسش در برابر پرسش، یکی از متداولترین تکنیک هایی است که محمود احمدینژاد از آن در مصاحبههای مختلف با خبرنگاران خارجی استفاده میکند. دیگر آنکه وی سوالات مربوط به دولت ایران را سریعاً به مردم ایران ارجاع میکند تا از این طریق اولاً از پاسخگویی مستقیم طفره برود - که کار متداول سیاستمداران در برخورد با خبرنگاران سمج است - دوم اینکه مسأله ایران و غرب را به جای مسأله دولت ایران، به موضوع مردم ایران تبدیل کند.
اگر چه در مورد خیلی از موضوعاتی که غرب از ایران سؤال میکند، این دولت است که پاسخگوست و در برخی مساپل مانند پرونده هستهای یا سیاست خارجی، عملاً محبوبیت اعمال برخی روشها در پردهای از ابهام قرار دارد. با این وجود چرخاندن اولین و به نوعی یکی از مهمترین سؤالهای برایان ویلیامز به نوعی که بتواند پیام دیگری را در دل جواب خود جای دهد، عملاً حرکتی هوشمندانه بود که احمدینژاد تا انتهای مصاحبه ۳۸ دقیقهای خود با این شبکه تلویزیونی، چندین بار دیگر نیز تکرار کرد. وی در پاسخ به سؤال دوم ویلیامز که چرا فکر میکند آمریکا با ایران سر میز مذاکره نشسته است، گفت که ادامه گفت و گوها میتواند نشان دهنده نوع رویکرد آمریکا باشد که عملاً بیپاسخ گذاشتن سؤال وی بود. احمدینژاد در پاسخ به این پرسش که آیا ایران روز شنبه به بسته پیشنهادی غرب در خصوص برنامه هستهای که به صورت صریح از تهران تعلیق غنیسازی را خواستار است نیز پاسخ روشنی نداد. او گفت که در مقابل بسته غرب ایران هم پیشنهادات خود را اراپه کرده و طبیعی است که روی اشتراکات دو بسته بحث شود. اما اشارهای به این که جواب تهران چه خواهد بود، نکرد. احمدینژاد به ویلیامز گفت که ایران برداشتش از جلسه دو هفته پیش ژنو این نبوده است که ایران دو هفته مهلت دارد. این در حالی است که در غالب محافل غربی موضوع دو هفته مهلت مطرح شده است. لحن احمدینژاد با این وجود در مقایسه با مصاحبههای قبلی، هنگام صحبت از پرونده هستهای ملایم، آشتیجویانه و بیانکننده میل همکاری ایران با کشورهای غربی بود. نکته جالب توجه اینکه خبرنگار شبکه ان.بی.سی به کرات در طول مصاحبه مجبور شد بگوید که به صورت خاص منظورش از سؤالی که طرح کرده، چیست. چرا که رییسجمهور به صورت کلی به سؤالات پاسخ میگفت و عملاً به نظر میآمد جوابها چندان چنگی به دل نمیزند. از نکات جالب دیگر، نوع لحن و نوع کلماتی بود که ویلیامز انتخاب میکرد. به نظرم در بینابین مصاحبه، وی به این نکته پی برد که مترجم چندان در زبان انگلیسی مهارت ندارد؛ چرا که به نظر میآمد احمدینژاد در چند مورد منظور از سؤالات وی را در اواپل مصاحبه متوجه نشده است. به همین جهت وی از کلماتی آسان استفاده میکرد که بسیار شمرده هم ادا میشد. علاوه بر نحوه پاسخ دادن به سؤالات، نگاه محمود احمدینژاد به رسانههای بینالمللی و موضوعی نیز که از آن به عنوان یک سیاستمدار محلی در مورد رییسجمهوری عنوان میشود، هنگامی خود را نشان داد که خبرنگار شبکه ان.بی.سی با اشاره به وضع اقتصاد و تورم ۲۰ درصدی و اعتصابات کارگری گفت که اینها ناشی از فشار تحریمهای اقتصادی بوده است، احمدینژاد با طعنه گفت که شما نگران مردم ایرانی نباشید؛ مردم ایران خودشان مساپل خود را حل میکنند. وقتی خبرنگار از وی پرسید که چرا با وجودی که نفت زیر پای ملت شماست، اما باید برای دریافت بنزین دو ساعت در صف بایستند و بنزین جیرهبندی شود، احمدینژاد پاسخ داد اینها مساپلی است که مربوط به خود ماست. وی سپس از تکنیک متداول خود استفاده کرد و گفت طرح این سوالات مثل این است که بگوییم چرا سه میلیون نفر در آمریکا در زندان هستند و یا چرا بازماندگان طوفان کاترینا، هنوز بیخانمان هستند. در واقع وی ترجیح داد به این ترتیب از پاسخ دادن به اینکه واقعاً وضعیت نابسامان اقتصادی ریشه در فشارهای ناشی از تحریم ایران دارد، خودداری کند. پاسخ محمود احمدینژاد به این مورد هم که قیمت بهای نفت چه قدر باشد، پاسخی کلی بود که عملاً آشنایی سطحی وی با موضوع را نشان میداد. وی گفت که قیمتهای نفت مصنوعی است و قیمتهای کنونی، حاصل رقابت سالم در بازار نفت نیست. این در حالی است که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان قیمت نفت به دلیل تحولات حوزه عرضه و تقاضا و عوامل دیگری است که موجب شوکهای نفتی اخیر شده است. در واقع احمدینژاد به همان ترتیب که در خصوص افزایش قیمتها و کالاهای داخلی از حربه عوامل خارجی یا عواملی خارج از بازار در تعیین قیمت کالاهای داخل بازار استفاده میکند، در خصوص موضوع نفت هم از همین منطق استفاده کرد که با توجه به مجموعه مطالبی که در زمینه افزایش قیمت نفت طی ماههای گذشته منتشر شده است، عملاً صحبتهای آقای رییسجمهوری خارج از موضوع به نظر میرسید. موضوعی که مشاوران مطبوعاتی و کسانی که پیش از مصاحبه معمولاً رئوس سؤالات احتمالی را طراحی میکنند، میتوانستند با رییسجمهوری آنها را در میان بگذارند و پاسخ مناسبتری برای آن بیابند. نکته جالب دیگر زمانی بود که خبرنگار به موضوع معامله بزرگ (Grand Bargain) ایران با غرب سخن گفت. احمدینژاد با ارایه تفسیری اخلاقی از لفظ معامله، آن را ناپسند شمرد. وی سپس به ویژگیهایی پرداخت که عملاً ویژگیهای معامله کردن در انگلیسی یا Bargaining به شمار میرفت. به تعبیر دیگر با آنکه ممکن است ترجمه فارسی این کلمه در برگیرنده نوعی حالت منفی و نوعی زد و بند باشد، اما در این کلمه به زبان انگیسی، عملاً چنین زمینهای دیده نمیشود. موضوعی که میتوان از جمله نافهمیهای ارتباطی در اثنای این مصاحبه به شمار آورد. در مجموع میتوان گفت مصاحبه خبرنگار ان.بی.سی با رییسجمهوری، چه در طرح سؤالات و چه در نوع لحن و خطاب وی بسیار مؤدبانه و متین بود. ویلیامز که پیش از آمدن به تهران مصاحبهای با باراک اوباما انجام داده بود، از چیرهدستی خاصی در گرفتن جواب از شخصیتهای برجسته سیاسی برخوردار است. با این وجود میتوان گفت که تا به خود بجنبد، احمدینژاد با جوابهای طولانی و همچنین طرح سؤال در برابر سؤال، عملاً زمان مصاحبه به پایان رسانده بود. مصاحبه رییسجمهوری که به صورت زنده برای شبکه ان.بی.سی پخش میشد، یکی از تجربههای منحصر به فرد رسانهای طی سالهای اخیر به شمار میرود که از دید خبرنگار این شبکه دور نماند. مقامات ایرانی همچنین از دیدن سؤالات خبرنگار شبکه ان.بی.سی و کنترلهای اضافی که معمولاً در کنار خبرنگاران اعمال میکنند، در این نوبت خودداری کرده بودند که در مجموع تصویر مثبتی از آزادی مطبوعات خارجی در ایران ارایه میکرد که البته توسط خبرنگاران این شبکه در تهران تصریح شد این موردی استثنایی است. لحن رییسجمهوری در این مصاحبه بسیار ملایم بود و در خصوص رابطه با آمریکا و موضوع پرونده هستهای از صراحت قابل ملاحظهای برخوردار بود. او به صورت تلویحی گفت که اگر آمریکا در خصوص رابطه با ایران اقدامی رسمی انجام بدهد ایران آن را با دید مثبت نگاه خواهد کرد. در نهایت اگر قرار باشد پیامی از چنین مصاحبه ملایمی دریافت شود، به این برخواهد گشت که حضور مقامات وزارت خارجه آمریکا در ژنو و چراغهای سبزی که دو کشور طی چند هفته گذشته به هم نشان دادهاند، عملاً تأثیرش را در برخورد رسانههای امریکایی با رییسجمهوری ایران خود را نشان میدهد. نکتهای که در خود حاوی این مهم است که با وجود غیردولتی بودن رسانههای آمریکایی، بسیاری از شرکتهای خبری، عملاً تحت تاثیر جهتگیریها و سیاستهای دولت هستند و تغییرات در این حوزه، عملاً به تغییرات در حوزههای دیگر و از جمله حوزه رسانهها منجر میشود. در همین رابطه: • احمدینژاد و جلب افکار عمومی مردم آمریکا • واکنش کاخ سفید به سخنان احمدینژاد • استقبال احمدینژاد از توسعه روابط با آمریکا • احمدینژاد: پاسخ ایران به تغییر دیدگاه آمریکا مثبت است • حرف آخر را چه کسی خواهد زد؟ |
نظرهای خوانندگان
اولاً، نسخه غلط گیری شده مقاله تان روی فیدهاست و مشخص است چه موذیانه سعی کرده اید متن را مقبول جو عام کنید.
-- پ. ر. ، Jul 29, 2008 در ساعت 08:30 PMثانیاً، جواب احمدی نزاد در مورد قیمت نفت اشاره مستقیم به کلمه "speculations" داشت که چند هفته پیش دستور کار سنا قرار گرفته بود و احمدی نژاد خیلی خوب می دانست دارد چه کار می کند. آن عبارت "این در حالی است که قیمت نفت ..." شما بسیار نشانه بی خبری و نقد بی انصافانه شماست.
ثالثاً، سوالهای برایان لحن ناخودآگاه تحقیر آمیزی داشت که برای شما عادی است اما برای خیلی غیر عادی است. پیش فرض اینکه زندگی ایرانی ها بد است و ایرانی ها در آروزی ورد به دنیای جهانی هستند پیش فرضهای شماست. جا انداختید در مورد جمله احمدی نژاد که "من معتقدم به غیر از نان و خوراک مسائل مهمتری کیفیت زندگی انسانها را تحت تاثیر قرار می دهد" صحبت کنید.
رابعاً، چنین چراغ سبزی را هیچ ریس جمهور ایران نشان نداده بود. اگر احمدی نژاد بتواند از حمایت جبهه اصولگرا استفاده کند تا این مشکل و معضل قرن ما را حل کند، عرضه ای نشان داده است که من تا آخر ممنونش خواهم بود. این بدان معنی نیست که دوباره رای به او می دهم، اما اگر اتفاق چنین بیافتد شک نکنید که رای بسیار زیادی خواهد اورد
دوست عزیزی که با اسم مستعار پ .ر به نقد مطلب پرداخته نکات خوبی مطرح کرده است که اگر با حمله شخصی و عصبانیت آمیخته نبود عملا بیشتر خود را نشان می داد. متوجه نکته اول نشدم. من برداشت خودم را از این مصاحبه نوشتم شما هم می توانید برداشت دیگری داشته باشید. نتیجه گیری من مبتنی بر نوع ورودم به موضوعاتی است که مطرح کردم وبه همین جمع بندی هم برآن اساس است.
در مورد نآآشنایی آقای احمدی نژاد با اقتصاد البته کمتر کسی است که تردیدی داشته باشد. او تنها رییس جمهوری است در جهان که ۵۰ استاد دانشگاه از سراسر کشور وبا طرز تفکرهای مختلف سیاسی وعلمی به او نامه نوشتند و گفتند سیاست های اقتصادی که دنبال می کند اشتباه است وکشور را به ترکستان می برد اما توجهی به سخنان آنها نکرد. این حتی سخن برخی ازاعضای کابینه نیز بوده است. ولی در مورد افزایش قیمت نفت گزینه های مختلفی وجود دارد. تعجب می کنم که شما سنای آمریکا را به عنوان مبنا قرار داده اید. چون همین سنای آمریکا قوانین دیگری هم تصویب می کند که فکر نمی کنم در مورد خیلی ازآنها مایل باشید به عنوان مرجع استفاده کنید. همان طور که اشاره کردید یکی از دلایلی که برای افزایش قیمت نفت برمی شمرند موضوع Speculation است. اما بسیاری معقتدند که اساسا این دیدگاه غلطی است و افزایش قیمت نفت درسطح جهانی تابع متغیر های دیگری است که فراتر از این موضوع است. از جمله در مقاله ای که ماه گذشته تهیه کردم ودر آن با جمعی از کارشناسان حوزه انرژی صحبت کردم (لینک آن درپایین این یادداشت است) عملا به این موضوع اشاره کردند که بحث افزایش قیمت نفت بحث اوپک ویا کلا کشورهای تولید کننده نیست. درمصاحبه ای که با جفری ساکس مشاور مخصوص دبیرکل سازمان ملل درمقرسازمان ملل انجام دادم ولی صریحا به این موضوع اشاره می کند که بحران نفت وانرژی بحرانی است که ریشه در موضوع عرضه وتقاضا و رشد سریع اقتصادی وعواملی ازاین دست دارد. اگر چه عاملی که از آن یاد کردید هم یکی ازعواملی است که به صورت جزیی می تواند به صورت مقطعی و محدود ایفا گر نقش باشد. اما بحران انرژی وغذا طی ده سال آینده عملا بحران هایی هستند که فراتر از میل کشورها ویا Speculation است. با توجه به اینکه احمدی نژاد به مجموعه ای از سوال ها به صورت کلی پاسخ داد ورودش به این بحث اساسا یک نقطه افت درمصاحبه به شمار می رفت.
اما کسانی که برای رییس جمهوری Talking Point طراحی می کنند یا خود ایشان نباید دیدگاهی را مطرح کند که عملا دیدگاه جزء نگری است واساسا موضع ایران را تقویت نمی کند. برای مثال نکته ای رابگویم. درمقابل کسانی که ممکن است بگویند که افزایش قیمت نفت کار کشورهای تولید کننده است ایران عملا نمی تواند نقشی داشته باشد چون به دلیل تحریم های صنایع نفت وگاز ایران عملا نمی تواند در خصوص افزایش تولید فعالیت چندانی داشته باشد. دوم اینکه اساسا دو موضوع رشداقتصاد جهانی، عدم سرمایه گذاری مناسب درحوزه تولید وتمرکز بیشتر ازحد روی تقاضا وعوامل دیگری که در گزارشم مطرح شده در حال حاضر به عنوان دلایل اسراتژیک چنین پدیده ای برشمرده می شود. هفته نامه اکونومیست هم دراین زمینه ماه گذشته مطلبی نوشته بود که در آن مطلب هم اهمیت موضوعی که احمدی نژاد وبرخی دیگر به آن اشاره می کنند کمرنگ و در واقع بسیار حاشیه ای قلمداد شده بود. درواقع هیجان شما قابل تحسین است ولی کارشناسان حوزه انرژی عملا نظر دیگری دارند ومن هم به این موضوع قاپل هستم.
درمورد لحن ویلیامز باید بگویم که لحن او تفاوت چندانی با مصاحبه ای که با اوباما طی روزهای پیش از ان کرد نداشت. روزنامه نگار و مجری تلویزیونی در این سطح معمولا مجیز منبع خود را - هرکه باشد - نمی گوید. با ذهنیت ایرانی و با تصویری که از خبرنگاران صداوسیما وجود دارد شاید متفاوت باشد این موضوع که بندگان خدا شیوه های متفاوت تری را برای خبرگیری ومصاحبه باید انتخاب کنند. نکته ای که او گفت حاوی مساله ای ارزشی نبود. دودوتا چهار تا بود. اما پاسخ رییس جمهوری به آن رنگ وبوی ارزشی داد. از این جهت که تحریم بوده وتحریم وضع مردم را بد کرده است. این یک گزاره منطقی است. اما رییس جمهوری عملا از پاسخ دادن به این سوال طفره رفت. حالا سیاست وی بود و کسی نخواهد یک سوال را جواب بدهد ازهمین تکنیک ها استفاده می کندو به حاشیه می رود. این کاری است که غالب سیاستمداران انجام می دهند. هر کسی که با اقتصاد سر وکار دارد و عدد ورقم وبه گزارش های جهانی ومنطقه ای توجه می کند - بدون اینکه رگ گردنش بالا بیاید- می تواند قضاوت کند وضعیت اقتصادی کشور عملا چگونه است واین موضوعی است که به هرحال روشن است. به علاوه به نظر خیلی از خبرنگارانی که امروز در مقر سازمان ملل با آنها صحبت می کردم، لحن ویلیامز بی نهایت مودبانه بود. دلایل این موضوع را درمطلب دیگری به زبان انگلیسی خواهم نوشت.
درموردنکته چهارم باید بگویم که صرف نظر از مشکلات تکنیکی و فنی وزبانی این مصاحبه با نوع پیامی که ویلیامز در مصاحبه عنوان کرد موافقم. به نظرم هر چه زودتر این مساله - به قول شما معضل قرن- حل شود بهتر خواهد بود. البته این همه مساله کشور نیست. رابطه با آمریکا مساپل کشور را حل نمی کند چرا که برای حل مساپل کشور باید تدبیرکرد. ممکن است مثلا از جدی تر شدن تهدیدهایی که ممکن است تمامیت سرزمینی ما را به خطر بیاندازد جلوگیری کند اما مساپل کشور را حل نمی کند. همان طور که شما هم ممکن است اذعان داشته باشید مساپل کشور ریشه ای وساختاری است و چنین تغییراتی درحوزه سیاست خارجی تاثیرات محدوی در حوزه هایی که می دانیم دارند.
شما مخیر هستید به هرکسی که علاقه مند هستید رای بدهید. اینکه یک باربه او رای داده اید و ممکن است یک بار دیگر هم به او رای بدهید اما دلیلی نمی شود که اگر کسی به نقدشخص محبوب شما پرداخت حمله کنید. امیدوارم که توضیحاتم نکات هوشمندانه ای را به آنها اشاره کردید شفاف تر کرده باشد- موفق باشید ....
-- امیدمعماریان ، Jul 30, 2008 در ساعت 08:30 PM-قیمت نفت به زودی پایین نخواهد آمد - خبرگزاری ای پی سی،
http://www.globalgeopolitics.net/art/0628-Memarian-Oil-Prices.htm
http://ipsnews.net/news.asp?idnews=43003
ایول... من هم می خواستم چیزی در این مورد بنویسم و بفرستم اما فرصت نشد. مسالهی سیاستمداران ما این است که زبان سیاست بلد نیستند و همانطور که به خوبی اشاره کردهای اصلا بعضی از حرفهای آنها برای مردم دیگر بیمعنی و غیرقابل فهم است چرا که مربوط به فرهنگ و روابط اجتماعی خاص ایران میشود. اینان حتی شاید چند مصاحبهی اینچنینی همتایان خود را نیز تماشا نکردهاند که بدانند که زبان سیاست چیست و از چه کلماتی باید بهره جست.. از آنها هم انتظار نباید داشت چرا که هیچکدام از آنها درس سیاست ندیدهاند. همه زبان هزار و چهارصدسال پیش محمد را کپی میکنند. گرچه باز ایراد تنها از این قشر خاص نباید باشد. فرهنگ ما فرهنگ پوسیدهی قدیمی است که به خاطر عدم برهمکنش با فرهنگهای دیگر روز به روز مطرودتر و غیر قابل فهمتر میشود.
-- ساتگین ، Jul 30, 2008 در ساعت 08:30 PMتا آنجایی كه من می دانم معمولا وقتی انسان از توان پاسخگویی عاجز می شود به مغلطه روی می اورد. كاری كه دقیقا" در همه مصاحبه های خود انجام می دهد.
-- حمید ، Jul 30, 2008 در ساعت 08:30 PMمشکل زبان بسیار جدی است سیاستمداران ما در سطوح مختلف از زبانی مکلف استفاده می کنند که برای خارجی ها چندان قابل فهم نیست.مترجم ها فارغ التحصیل زبان انگلیسی از دانشگاه های ایران هستند و اصلا تجربه صحبت به انگلیسی را ندارند.
-- Behdad Bordbar ، Jul 30, 2008 در ساعت 08:30 PMدر مذاکرات ژنو مترجم سعید جلیلی مانند یک محصل دستپاچه بود مترجم احمدی نژاد هم بسیار نا آشنا به انگلیسی است .
farsi benewisid, kasike bejaie
-- amir ، Jul 30, 2008 در ساعت 08:30 PMdovoman,sevoman,chaharoman... kelamate arabi bekar mibarad hage defa az mardome parsizabane IRAN nedarad,
ghabele tavahjoe MR P, R
همانطور که احمدی نژاد با حمایت سپاه و بسیج رئیس جمهور شده است همانطور هم با روحانیون اختلاف شدید دارد این اختلاف بر میگردد به زمان خمینی که محسن رضائی با خمینی این مسئله را مطرح کرده بود و خمینی هم پیشنهاد داده بود که ائمه ی جمعه هر هفته با مسئولین سپاه جلسه بگذارند و مسائل مطروحه را حل و فصل کنند به همین دلیل است که احمدی نژاد و افسران سپاه نشان میدهند که دست کمی از روحانیون ندارند و اما هدف احمدی نژاد از این مصاحبه ها اول اینست که در مقابل آمریکا کرنش و نرمش نشان دهد دوم اینکه که برایش بسیار مهم هم هست مسائل داخلی اش و اختلافاتش با سایر جناحها را تحت الشعاع قرار بدهد احمدی نژاد واقف است که تحریمها کار خودش را کرده است اگر دیر بجنبد ثمره ی سی ساله ی رژیم بر باد رفته است و او از این مسئله کلافه است و نرمش را بطور مشمئز کننده ای نشان میدهد چراغ سبزهایش دیگر چشم را میزند آمریکا میگوید ما تغییر رویه نداده ایم ولی احمدی نژاد با پرروئی میگوید نه داده اید متوجه نیستید احمدی نژاد نمیتواند در جایگاه یک رئیس جمهور پاسخ گوید و در عرف دیپلماتیک هم هیچ دیپلماتی جای خودش را به خبرنگار نمیدهد یعنی اینکه این خبر نگار است که در جایگاه سئوال نشسته لذا رئیس جمهور باید در جایگاه خودش پاسخ گوید یا از پاسخ طفره برود نه اینکه در جای خبرنگار بنشیند و همانطور که در مقابل مردم ایران پاسخ گو نیست و مشکلات را بر سر وزرایش خراب میکند در مصاحبه ها هم چنین کاری میکند و بر عکس شما باید بگویم این زرنگی نیست بلکه جهالت است
-- فرهاد- فریاد ، Jul 30, 2008 در ساعت 08:30 PMنسخهء غلط گیری شده؟؟ لطفاّ به من بگین آیا این دو جمله از نظر دستوری و در نتیجه از جنبهء کار حرفهای در چه سطحی هستند:
« دو نوع گویش و زبانی که اگر ممکن است زیبا و خوشايند، اما در عرصه سیاست عملاً معنی خاصی ندارد.»
«مجموعهای از توصیههای اخلاقی و مذهبی عملاً تشکیلدهنده نزدیک به سه دقیقه اول مصاحبه رییسجمهور را تشکیل میداد که ظاهراً قرار بود خطاب وی به مردم آمریکا باشد.»
آقای معماریان، جملهء اول، قسمت قبل از ویرگول احتیاج به چیزی به اسم «فعل» دارد. در جملهء دوم هم که گویا در میانه حافظهء کوتاه مدتان از کار افتاده.
اینها فقط دو مثال هستند، ولی در تجربهء بنده مقالههای آقای معماریان متاسفانه همیشه پر از این غلطهاست (و گرنه من با این شدت و حدت انتقاد نمیکردم). مطمئنم در در برکلی که اصول ژورنالیزم رو فرا میگیرید، اینکه درست نویسی گرامری و غیره از بدیهیات کار حرفهای است رو هم باید بهتون گفته باشند. بابا لا اقل یه دو دور این مقاله رو بخون قبل چاپ.
از زمانه هم انتظار بیشتری میره. چون مثلا در مقایسه با روزآنلاین (که همیشه پر از غلطه) سطح حرفهای بسیار بالاتری داره و بیشتر نویسندههای سایت هم با فارسی بسیار بهتری مینویسند.
-- yashar ، Jul 30, 2008 در ساعت 08:30 PMبا سلام
-- آرش ، Jul 30, 2008 در ساعت 08:30 PMکلمه Bargaining به معنای چانه زنی است نه معامله.
به نظرم کلمه ای که برای احمدی نژاد ترجمه شد معامله بود. با شما موافقم Grand Bargain که توسط آمریکایی ها مطرح شد و نیکلاس کریستف سال گذشته درنیویورک تایمز به آن به صورت مفصل پرداخت در فارسی به معامله بزرگ معروف شده است. فکر می کنم البته بیراه هم نباشد چون در زمینه ای که مطرح می شود درست است بدون آن باراخلاقی منفی که به آن اضافه شد.
در ضمن امیدوارم نشریات فارسی زبان هم همان طور که برای انتشار مطالب باکیفیت نویسندگانشان زمان می گذارند هیچ مطلبی را با اشکالات یاد شده که یاشار مطرح کرده چاپ نکنند. کما اینکه کسانی هم که ممکن است برای نشریات انگلیسی زبان مطرح کار کنند می دانند که ممکن است مطلبشان درنقطه گذاری اشکال داشته باشد یا فعل دوبار در مطلب تکرار شده باشد اما ادیتورهای ورزیده معمولا مطلب را برای خواننده راحت می کنند. چون برخی موارد نویسنده ممکن است چند بار هم بخواند ومتوجه اشکالش نشود. البته درهمان سطحی که یاشار هم به آن اشاره کرده است. امیدوارم روزآنلاین و دیگر نشریاتی که زحمت تولید کارهای ارزشمندی را می کشند به لحاظ فنی ومالی بتوانند افرادی را استخدام کنند که این کار را انجام بدهند. البته موافقم با یاشار که به جای اینکه ساعت سه صبح مطلب را بفرستم، ارسال آن را به صبح موکول می کردم تا این ایرادات هم برطرف می شد...
-- امید معماریان ، Jul 30, 2008 در ساعت 08:30 PMsorry for giving you a hard time. i was mainly mad at rooz-online because of the quality of their journalism (especially their cheesy headlines, and the poor quality of their editing, etc) despite a good number of writers that write "op-ed" pieces for them. but at the same time, i think this is very important, and defines you as a journalist. so for the sake of your own professional reputation you should be more careful with this. but at the end, let me thank you for all the good work.
-- y ، Jul 31, 2008 در ساعت 08:30 PMآقای معماریان: خوب شد که بالاخره یک حرف حسابی در اخر گزارش زدید و آن این بود:" نکته ای که در خود حاوی این مهم است که با وجود غیردولتی بودن رسانههای آمریکایی، بسیاری از شرکتهای خبری، عملاً تحت تاثیر جهت
-- بدون نام ، Jul 31, 2008 در ساعت 08:30 PMگیریها و سیاستهای دولت هستند"
کاملا" درست است . آقای ویلیامز هم باطرح سئوالات بخصوصی انتظار جوابی بود که بتواند از آن برای راه انداختن جنگ صیهونیستی دیگر برضد ایران کمک بگیردولی آقای احمدی نژاد به او این فرصت را نداد. تازه مگر کاندیداهای ریاست جمهوری که بایدبه سئوالات رک جواب دهند تا شهروندان سیستم "دموکراسی"غرب بتوانند بر مبنای آن تصمیم گیری کنند آیا واقعا" آنها جواب سئوالات را میدهند؟ یا کاندیدا ها با گفتن اینکه این سئوال"فرضی" است و من به سئوال فرضی جواب نمی دهم از جواب دادن تفره می روند یا آنچه را که "مناسب"تشخیص دهند بجای جواب به طرف سئوال کننده پرت می کنند. تنها سئوالی که با حرارت و هیجان و بدون هیچگونه تأملی به آن پاسخ داده می شودمجازات ایران برای غنی کردن قانونی به
منظورتهیه سوخت انرژی هسته ای است که از اوباما گرفته تا مک کین ازروی صفحات تایپ شده ایپک شعر معروف" تمام گزینه ها روی میز است "را میخوانند و از تحریم های سختتر که همه غیر قانونی است برای کشتن کودکان ایرانی یاد می کنند. شما درطول این گزارش فقط چواب ندادن آقای احمدی نژادبه سئوالات ویلیامز را عمده کردید. بنظر من آقای احمدی نژاد باید در قسمتهایی که مربوط به اقتصاد کشورو وضع مردم میشد طور دیگری عمل می کرد و این جوابهای بی سرو ته را به ویلیامز نمی داد و سیاستهای فاشیستی و تبعیض گرانه غرب و صیهونیسم را با ارائه گوشه ای از صدمات حاصله از تحریمهای غیر قانونی و ضد انسانی کشورهای غربی که برای بزیر کشیدن کشورها ضعیفتراعمال می شود و در عراق بیش از ششصدوپنجاه هزار نفر از جمله کودکان کمتر از5 سال راقربانی اینگونه مجازات های غیر انسانی برای دست یابی به منابع عراق کردند و نه تنها خم به ابرو نیاوردند بلکه خانم آلبریت آنرا "مناسب و ارزشمند" هم تشخیص داد را میبایستی اظهار می کردند و برای مردم جهان آشکار می ساختند.جواب ندادن آقای احمدی نژاد به بسته پیشنهادی درست بود زیرا ویلیامز دنبال جملاتی نظیر "ما غنی کردن را متوقف نمی کنیم" مرتب سئوال
احمقانه و موذیانه خود را تکرار می کرد که با دست پر برگردد ولی موفق نشد. از آنجاییکه شما اقای معماریان با برنامه برده داری آمریکا
یعنی " خاورمیانه بزرگ" نظیر دارودسته فاسد رفسنجانی و بیعرضه خاتمی همراه هستید نه تنها تحریم اقتصادی ایران که بمنظور"تفییر رژیم "
صورت میگیرد را بزیر سئوال نمی برید بلکه باآن همراهی کامل هم دارید. شما مانند دیگر ایرانیان چشمانتان را درمقابل خطر "هولوکاست اتمی"ایران که بوسیله "روشنفکران صیهونیسم بنی موریس در اروپا و آمریکا تحت عنوان "خطر ایران" که برای تحمیق توده ها برای همراه کردن آنها با حمله نظامی علیه ایران صورت می گیرد و تعداد زیادی از "روشنفکران" اروپایی یهودی و "اپوزیسیون" قلابی ایران ازجمله نیلوفر بیضایی ، کابلی، حزب "دموکراتیک" کردستان ایران – بخوان جاسوس اسراییل – با این گروه همکاری کامل کرده اند و در کنفرانس های آلمان و اتریش به صیهونیسم سرویس داده اند همچنان ساکتدرمورد بنی موریس وهولوکاست اتمی ایران که بوسیله او تبلیغ می شود را بخوانید. لپ کلام اینست که چرا ایرانیان این چنین دمقابل کشتار کودکان ایرانی در اثرتحریم های اقتصادی بوسیله آمریکا و صیهونیسم ساکت نشسته اند؟
دوستان بهتر است برای درک عمیقتر ماجرا در سایت نیورک تایمز تحت عنوان None Paper جستجو نمایید تا مکتوبات دیپلوماتیک آقایان به زبان انگلیسی را ملاحظه کنید (سه سندpdf که از روی اسناد اصلی تهیه شده است)
-- Mohsen ، Jul 31, 2008 در ساعت 08:30 PMچرا نظرات را چاپ نمی کنید. نظرات 31 july
-- بدون نام ، Jul 31, 2008 در ساعت 08:30 PMبخش های دیگر چاپ شده چرا نظرات این بخش هنوز منعکس نشده؟
امید جان تحلیل بسیار خوبی دادی. واقعا موقع ان فرا رسیده که ما هم مثل همه وفتیکه سیاستمدارانمان حرف میزنند گوش بدهیم و انرا نقد کنیم و خیلی هم با دفت نقد کنیم تا قبل از اینکه اسباب مسخره دنیا شویم. راجع به اشتباهات ادیتوری ، که البته بهتره که وجود نداشته باشد، نگران نباش. من که کاملا منظورت را فهمیدم حتی بدون فعلی که باید قبل از ویرگول میامد. امیدوارم انها که اینچنین با دقت هستند بتوانند بفهمند که نوشتن و ادیت کردن چند صفحه مقاله در این سطح کار انچنان ساده ای نیست، بخصوص هنگامیکه با پیچیدگیهای پست کردن روی سایت همراه میشود.
-- mina zand ، Jul 31, 2008 در ساعت 08:30 PMاما جسارتا باید به چند نکته که از نوشته ات جا مانده بود اشاره کنم.
۱- مطالبی که ایشان راجع به تمیز و پاک بودن فضولات انرژی هسته ای گفتند و فرمودند که انرژی هسته ای اگر مصرف تسلیحاتی نداشته باشد کاملا پاک است و باید که همه از استفاده ان بهره مند شوند. البته شاید منظور ایشان پاک بودن شرعی بوده که در این صورت مترجم باید انرا توضیح میداد.
۲- ایشان گفتند که انرژی هسته ای تجدید پذیر است. شاید انرژی هسته ای اسلامی مثل انرژی افتاب و باد بینهایت باشد ، اما انچه را که ما امروز باین نام میشناسیم اینچنین نیست.
۳- ایشان در باره افزایش بهای نفت فرمودند که اگر ما در دنیا هزاران تاسیسات انرژی هسته ای میداشتیم بهای نفت چنین افزایشی نمیافت. این حرف کاملا تایید میکند که حرف ایشان در باره تجدید پذیر بودن انرژی هسته ای اصلا اشتباه لفظی نبوده و ایشان واقعا بر این باورند که انرژی هسته بی انتها است ، منابع اورانیوم همینطور مادام العمر خود بخود پر میشوند. برای رییس جمهوری که ماشا اله راجع به همه چیز صاحب نظر است انقدر نادانی راجع به انرژی هسته ای واقعا خیلی زیاد است.
پی نوشت:
متاسفانه فارسی نویس کامپوتر من ان چیزی را که ما حمزه مینامیم ندارد. همیچنین فاقد گیومه نقل قول است. این توضیح برای انهاییست که غلط گیریشان خوب است.
اقای معماریان بنظر من اشکال نوشتن اکثر نویسندگان در بکاربردن فعل و مفعول صحیح وبطور کلی مراعات اصول دستور زبان فارسی نیست بلکه استفاده نابجا از لغات مرسوم عامه است بدون انکه معنی درستی برای انها باشد. بطور مثال معنی عناوینی چون "روحانیون" و یا"ایت الله" چیست؟ باقی مطالب پیشکش حضور مبارکتان!
-- بدون نام ، Jul 31, 2008 در ساعت 08:30 PM