رادیو زمانه > خارج از سیاست > گزارش > منطق جنگطلبان | ||
منطق جنگطلباناحمد احقریدرباره این گزارش: صرف نظر از اینکه پیامهای سیاسی این کنفرانس در سیاست دولت های غربی و آمریکا جاری خواهند شد یا نه، آشنا شدن ایرانیان با منطق «مقابله و مهار از راه برخورد نظامی» که دیدگاه رادیکالهای غربی را بازنمایی میکند، ضروری است. کنفرانس یادشده با حضور حدود ۴۰۰ شرکتکننده و تحت پوشش تدابیر شدید پلیسی و امنیتی در روزهای دوم و سوم مه ۲۰۰۸ در سالن دانشگاه هومبولت در خیابان فردریش اشتراسه برلین برگزار شد. گزارش حاضر، هفته پیش از طریق یکی از گروههای صلحطلب ایرانی به زمانه رسیده و با توجه به اهمیت آن برای شناختن منطق طرفداران جنگ پس از بازبینی و کنترل دادهها برای پرهیز از هر گونه اغراق، در اینجا به نشر میرسد. زمانه از احمد احقری که کار دشوار این بازبینی و بازنویسی را بر اساس مواد اصلی موجود روی وب انجام داده است، سپاسگزاری میکند. رژیم ایران، «جهاد مقدس بر ضد اسراییل و غرب» و واکنش آلمان در این مورد و «ضرورت ایجاد جبهه جهانی ضد فاشیسم» از جمله موضوعات اعلامشده برای بحث در این کنفرانس بودند. یادآوری این نکته لازم است که نظرات منتشره در این گزارش، دیدگاههای اشخاص و گروههای شرکتکننده در این کنفرانس است و انتشار آنها تنها برای اطلاعرسانی و آگاهی مخاطبان از طرز تفکر این طیف است و بازتاب نظرات رادیو زمانه نیست.
در کنفرانس ایران چه گذشت؟ آغازگر سخنرانیها دیتهارد پالاشکه (Diethard Pallaschke) رییس شاخه آلمانِ اتحادیه پژوهشگران صلح در خاورمیانه، به اختصار اِس.پی.اِم.ای1 (Scholars for Peace in the Middle East - SPME) بود. هدف این نهاد بر طبق اساسنامه در مرحله اول مبارزه با یهودیستیزی، اسراییلستیزی و حفظ امنیت مرزهای اسراییل است. تشکیلات مرکزی این نهاد در آمریکا با پروژه ای موسوم به «مراقبت از دانشگاه2» (Campus Watch) همکاری دارد3 که هدف آن مبارزه با آن دسته از استادان و پژوهشگران امور خاور میانه در دانشگاههای آمریکا است که انتقاداتی به روشهای دولت اسراییل وارد میکنند. از معروفترین منتقدین سیاستهای دولت اسراییل میتوان از دو استاد یهودیالاصل، یعنی نورمان فینکل اِشتاین4 (Normann Finkelstein) و تونی جوت5 (Tony Judt) نام برد. پالاشکه که استاد ریاضی از شهر اشتوتگارت آلمان است، در سخنان خود از ایران به عنوان «بزرگترین تهدید تاریخ بشریت» و «تمامی کشورهای متمدن6» نام برد. پس از او چارلز اِ. اسمال (Charles. A. Small) استاد علوم سیاسی از آمریکا به نقل از شائول موفاز، فرمانده سابق قوای اسراییل ادعا کرد که ایران در ظرف یک سال مجهز به سلاح اتمی خواهد شد.
او ادامه داد که نازیسم در کنار اسلام رادیکال ایدئولوژی واحدی تشکیل داده است و به نقل از بنجامین بن الیعازِر، سیاستمدار و ژنرال اسراییلی گفت که امکان تاریخی برای ایجاد یک هولوکاست دوم فراهم شده و تا زمانی که پرزیدنت محمود احمدینژاد «انسانیت دیگران را نفی میکند»، هیچ نوع کمکی از سوی دانشجویان، تحصیلکردهها و دولتهای اروپایی به ایران جایز نیست و او امیدوار است که تمام دانشجویان، نیروهای آکادمیک، روشنفکران و سیاستمداران «دست به عمل بزنند و با سرعت اقدام کنند6.» سپس پانِل آغازین با عنوان «اسلامیسم، ضدیهودیت، برنامه اتمی: تهدید جمهوری اسلامی ایران» برگزار شد. از همان آغاز بحث با تأکید فراوان عنوان شد که آینده صهیونیسم هم به نیروهای راستگرا و هم چپگرا وابسته است. حمله اتمی پیشگیرانه دنیای متمدن بر ضد آمال شیطانی مناشه امیر (Menashe Amir) مدیر برنامه فارسی صدای اسراییل و مسئول سایت اینترنتی وزارت خارجه اسراییل به عنوان اولین سخنران پانِل به صحبت پرداخت. او در سخنرانی خود هدف حکومت اسلامی ایران را «تشکیل یک امپراتوری جهانی بر مبنای قوانین اسلامی مربوط به ۱۴۰۰ سال قبل» اعلام کرد و معتقد است که رژیم ایران «قصد دارد نظم جهانی را تخریب کند.» امیر در پانِل پرسش و پاسخ توضیح داد که «رژیم دیکتاتوری» حاکم در ایران «آمال و اهداف شیطانی» در سر میپروراند و باید به مردم ایران کمک کرد تا «تغییر رژیم» تحقق یابد که این موضوع هم به نفع ایرانیان است و هم به نفع جهان. او خاطرهای از ملاقات با پرزیدنت بوش نقل کرد که به او گفته بود: «شهروندان ایرانی از شما توقع دارند که آزادشان کنید» و بوش جواب داده بود: «میدانید، در عراق هم که الان سخت درگیر آن شدهایم، درست با همین مسأله مواجهیم6 و [7]» بِنی موریس8 (Benny Morris) استاد تاریخ در دانشگاه بن گوریون به بحثی با عنوان «هولوکاست دوم؟ تهدیدی برای اسراییل» پرداخت. او نیز با استناد به یک تحلیلگر سیاسی نومحافظهکار آمریکایی به نام چارلز کراوت هامِر عنوان کرد که ایران در سالهای آتی تبدیل به یک قدرت اتمی میشود و هدف پروژه اتمی ایران، اسراییل است. از نظر او با پیدایش یک ایرانِ اتمی در منطقه، اسراییل معنای وجودی خود را از دست میدهد؛ چون در کنار زیانهای استراتژیک جریان سرمایهگذاریها و همچنین قراردادهای صلح با کشورهای عربی به خطر خواهند افتاد.
به عقیده وی، برای جلوگیری از چنین پیشامدهایی بایستی اسراییل دست به یک حمله نظامی پیشگیرانه با سلاحهای سنتی برای تخریب پروژه اتمی ایران بزند؛ هرچند که بهتر است از سلاحهای اتمی هم در این راه استفاده کند. قطعاً نتیجه چنین تهاجمی کشته شدن تعدادی از شهروندان غیرنظامی ایرانی خواهد بود؛ ولی مسئولیت آن بر عهده ایرانیانی است که سرنوشت خود را به دست چنین رژیمی دادهاند. باید تصمیم گرفت که یک ضربه اتمی بهتر است یا هولوکاست دومی که در کنار تمدن بینالمللی در شرف تکوین است6. راه سوم: مجاهدین خلق را در برابر سیاست اِشتاینمایر قرار دهید پائولو کازاکا9 (Paulo Casaca) نماینده پرتغالی پارلمان اروپا به نقش اتحادیه اروپا و تأثیرات تحریمهای اقتصادی پرداخت. این نماینده جناح سوسیال دموکراتها در پارلمان اروپا خاطر نشان ساخت که این تحریمها توسط جامعه اروپا باید فراتر از ملل متحد باشد و «ما واقعاً به تحریمهای اقتصادی توسط آلمان و تمام اروپا نیازمندیم.» کازاکا در خلال سخنان خود در پانِل با نشان دادن یک عکس از تونلی که توسط سپاه پاسداران برای مقاصد اتمی ساخته شده بود، با معرفی مجاهدین خلق به عنوان منبع این اسناد، از کشورهای اروپایی و آمریکا خواست تا نام این سازمان را از رده سازمانهای تروریستی خارج کنند؛ چرا که «این امر به نفع مقاومت در ایران است6.»
پژوهشگر سیاسی، ماتیاز کونتسِل10 (Matthias Küntzel) از تبدیل کنفرانس به یک آکادمی علمی هشدار داد. به اعتقاد او ضروری است که اهداف و رهنمودهای این کنفرانس در سیاست آلمان جاری شود و دولت خانم مِرکِل به جای پشتیبانی از اسراییل در حرف، دست به عمل بزند. او به روابط اقتصادی ایران و آلمان اشاره کرد و گفت که آلمان، مهمترین شریک تجاری ایران در اروپاست و به همین خاطر وظیفه دارد نقش محوری در منزویسازی ایران ایفا کند؛ چرا که سهم صادرات آلمان به ایران به نیم درصد از حجم کل صادرات آلمان هم نمیرسد؛ در حالی که اقتصاد ایران ۴۰ درصد نیاز خود را از آلمان وارد میکند و بیش از سه چهارم شرکتهای ایرانی به واردات از آلمان وابستهاند. کنسرنهای زیمنس، کروپ، آ.اِ.گ وغیره صادرکننده تکنولوژیهای مدرن و آخرین دانشهای فنی به ایران هستند و به خاطر منافع تجاری آنها خطر یک هولوکاست دوم افزایش یافته است. به نظر کونتسِل، قطع رابطه اقتصادی المان با ایران برای این کشور مضرات ناچیزی دارد؛ در حالی که نفع بزرگ آن، رفع خطر ایران است. در خاتمه توصیه او قطع کامل روابط دیپلماتیک و اقتصادی آلمان با ایران بود، که از این راه بنا به اعتراف خود مقامات ایرانی، اقتصاد ایران ظرف دو تا سه ماه به طور کامل فلج خواهد شد6.
در بحثهایی که متعاقباً صورت گرفت، کونتسِل که عضو هیأت مدیره اِس.پی.اِم.ای نیز هست، رسانههای آلمانی را، به استثنای برخی تفاسیر روزنامه فرانکفورتر آلگماینه در مورد جدی نگرفتن خطر ایران، مورد نکوهش قرار داد. موریس اشاره کرد که بوش به اِهود اولمِرت، صدر اعظم اسراییل، قول داده است که مسأله اتمی ایران را حل کند، ولی او خودش به این موضوع شک دارد، چرا که احتمال یک حمله نظامی از سوی آمریکا به ایران، با توجه به موقعیتی که در عراق دارد، بعید به نظر میرسد. او معتقد است که تنها در صورت پیروزی باراک اوباما در نوامبر آینده، میتوان انتظار عملیات نظامی از سوی بوش را داشت، چون دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد. منطق آن است که مسأله ایران را نمیتوان به دست اوبامایی سپرد که حتی مذاکره مستقیم با ایران را در دستور کارش قرار داده، بلکه باید به دستهایی چون مککین سپرد6. بر خلاف موریس که تنها گزینه نظامی را اولویت میدهد، کازاکا در کنار جبههبندیهای نظامی به راه سوم اشاره میکند؛ یعنی حمایت از اپوزیسیون سیاسی ایران و قبل از همه مجاهدین خلق. امیر معتقد است که در چهارچوب برنامه هستهای ایران کافی است تنها حلقههایی از این زنجیر را انتخاب و از بین برد، تا کل این برنامه، از کار افتاده و فلج شود. مثلاً کافی است که تنها به بمباران تاسیسات نطنز و اصفهان پرداخت. بهترین راه برای رسیدن به هدف تعویض رژیم در ایران پیشبرد برنامه پنجمادهای اوست: ۱- ایجاد و پیشبرد جدی یک برنامه نظامی تهدیدکننده
به نظر امیر، اجرای دقیق این طرح پنجمادهای نیاز به یک حمله نظامی را منتفی می کند6. در خاتمه آلان پوزِنِر11 (Alan Posener) مجری پانِل و سر مفسر روزنامه وِلت اَم زون تاک به این نکته پا فشرد که «با دیکتاتوران زورگو نمیتوان با لگدهای نرم و آهسته مقابله کرد» بلکه تنها با «قدرت» با این وجود سیاست اِشتاین مایر نه به واسطه شخص او، بلکه مطابق نظرات مدیران فعلی و سابق موقوفه دانش و سیاست12 (Stiftung Wissenschaft und Politik-SWP) به عنوان مشاوران اصلی وزارت خارجه برلین (مثل فولکر پِرتِز و کریستف برترام) تدوین شده که بر اساس آن ضروری است غرب مشارکتهای استراتژیک با ایران داشته باشد6. روشنفکران منتقد رژیم ایران خادمین دولت الهی ایرانند؟ روز دوم کنفرانس اختصاص به شرح و بسط کاراکتر رژیم ایران داشت. جواد اسدیان، نویسنده و شاعر ایرانی بازگشت مهدی، امام دوازدهم را به عنوان هسته اصلی ایدئولوژیک - مذهبی «دولت الهی ایران» ارزیابی میکند. هدف نهایی، ظهور این ناجی شیعیان است. از نظر او ایران نیاز به بمب اتم دارد تا آن را هم بر ضد اسراییل به کار گیرد و هم با ایجاد هرج و مرج، شرایط را برای ظهور مهدی آماده کند6و[7]. پس از آن نسرین امیرصدقی14، روزنامهنگار، در ابتدای سخن به مقایسه مفهوم «انسان» در «قرآن» و «اِنجیل» پرداخت و گفت که از نظر قرآن، انسان «برده خدا (عبدالله)» و در انجیل «فرزند خدا» است. او با ارائه تصاویری از نقض حقوق زنان در کشور، ایران را سرزمینی نامید که «در دام یک بیماری مسری مرگبار به نام جمهوری اسلامی گرفتار شده است. میکروب محرک این بیماری، شریعت اسلامی است که از سوی خمینی رهبر انقلاب سرایت کرده و از خشونتی غیر قابل توصیف برخوردار است.» خانم امیرصدقی از نقش افرادی مانند کتایون امیرپور، نوید کرمانی و بهمن نیرومند که در محافل آلمانی به عنوان روشنفکران منتقد رژیم ایران شناخته شدهاند، به عنوان «خادمین مزدور» برای «دولت الهی» یاد میکند و در ادامه هشدار میدهد که اگر با کمک این خدمتکاران و حامیان رژیم در حزب سبزها، ملاها بر مسند قدرت بمانند، کل منطقه خاورمیانه و اروپا را به این «آلودگی» دچار میکنند. در همین رابطه جواد اسدیان در بخش پرسش و پاسخ توضیح داد که نه تنها افراد نامبرده، بلکه کل اپوزیسیون سیاسی ایران «امتداد رژیم ایران» است و تنها به فکر «معامله با رژیم». او گفت «اپوزیسیونی وجود ندارد و باید آن را از نو ساخت6.» صحبتهای او کف زدن حضار را به همراه داشت. ادامه دارد منابع: ۱- SPME MISSION ۳- http://www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=9143گزارشی هم به زبانهای انگلیسی و آلمانی از این کنفرانس توسط آقای علی فتحاللهنژاد منشر شده است. این جوان ایرانیالاصل متولد ۱۹۸۱است و در رشتههای علوم سیاسی و حقوق و اقتصاد در فرانسه، آلمان و هلند تحصیل کرده و پژوهشهای فراوانی در زمینه روابط و سیاستهای بینالمللی، به ویژه مسأله خاورمیانه و بحران روابط ایران و آمریکا انجام داده که اکثر آنها به زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی و فارسی منتشر شدهاند. او از سال ۲۰۰۸در رشته جامعهشناسی در دانشگاه مونستر آلمان به کار دکترا مشغول است و در نظر دارد از سپتامبر همین سال تز دکترای جدیدی درباره روابط بینالملل در دانشگاه لندن آغاز کند. او از بانیان «جمعیت ایرانیان برای صلح» در آلمان است. ۵- Tony Judt ۶- در سایت برگزارکننده کنفرانس میتوانید نوار این سخنرانی را به زبان آلمانی گوش کنید ۷- مصاحبه مناشه امیر با رادیو مولتی کولتی در سایت ۸- Benny Morris ۹- Paulo Casaca ۱۰- Matthias Küntzel ۱۱- Alan Posener ۱۲- SWP ۱۳- به گزارش روزنامه یهودی از سمینار توجه کنید. ۱۴- در سایتی تحت عنوان «محور نیکیها» (در برابر «محور شرارت ها»ی جرج بوش) که مبتکر آن برودل (از شرکتکنندگان این کنفرانس) است، خانم امیر صدقی مطلبی به زبان آلمانی نگاشته که در اینجا میتوانید بخوانید. |
نظرهای خوانندگان
ای کاش آقای احقری کمی از سوابق(فکری) این جماعت هم مینوشت.روح جان بولتون/ ریچارد پرل/ رامسفلد.هم به یقین بااین ها بود.از دست رسانه هم به غیر از ف.آلگماینه دلخور هستند چون ماهیت نیت این گروه جنگ طلب و لابی آن کشور بخصوص اضهرامن اشمس بوداگر چه ف.الگماینه ازان به عنوان کنفرانس صلح نام برد
-- بدون نام ، Jul 22, 2008 در ساعت 06:28 PMاین نشست های بی محتوا ارزش بازگویی و انتشار ندارند، حیف از زحمت آقای احقری و حیف از زمانه که چنین جلسه سطحی و رسوایی را آنهم پس از گذشت چندماه موضوع کار خود قرار بدهد!!!!
-- مهری ، Jul 22, 2008 در ساعت 06:28 PMاین کنفرانس ضد ایران وایرانی که بوسیله صیهونیسم بطور وسیع سازماندهی شده بود نه تنها در آلمان بلکه در روزهای سوم و چهارم مه 2008 در دانشگاه اتریش با همکاری همین گروه،Stop the Bomb ،جامعه یهودیان اتریش
باحضور فعال "اپوزیسیون"از جمله نیلوفر بیضائی
http://www.spme.net/cgi-bin/articles.cgi?ID=3820
بعنوان "فعال حقوق زنان"،حیوا بهرامی از "حزب دموکراتیک کردستان ایران" و کیوان کابلی از "حزب سبز" شعبه آمریکا با سخنرانی دراین کنفرانس باتبلیغات دروغ صیهونیسم تحت عنوان"خطر ایران"همکاری کردند. Benny Morris با استفاده از امکانات صیهونیسم در اروپا و آمریکا برای همراه کردن افکارعمومی وتحمیق آنان؛ تبلیغات وسیعی را آغاز نموده و خواهان "هولوکاست اتمی" ایران بمنظور "تغییر رژیم" بنفع اسراییل با استفاده از نیروی نظامی آمریکاست.
ایرانیان باید از بی خبری بدرآمده و با این تبلیغات ضد انسانی ودروغ اسراییل که برای دزدیدن "قدرت منطقه" ازایران، کشوری با بیش از 8000 سال قدمت درمنطقه، مبارزه کرده و آنان راافشا نمایند. مقاله آقای علی فتح الله نژاد راحتما" بخوانید.
http://www.dissidentvoice.org/
2008/05/zionist-ideology-and-
propaganda-in-israel-
america-and-germany/
-- ناهید ، Jul 23, 2008 در ساعت 06:28 PMبه چشم این حاضران خوب بنگرید، جنگ موج میزند، چه خوب که این گزارش در زمانه منعکس شد، تا ماهیت افرادی نظیر جواد اسدیان و هموندان جنگ طلب اش در ذهنها ماندنی شود.
-- رضوان ، Jul 24, 2008 در ساعت 06:28 PM