رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۴ بهمن ۱۳۸۵
آنها که تصویر «ایران» را می‌سازند - بخش دوم

خبرنگارانی که از تهران خارج نمی‌شوند

امید معماریان


الین شیولینو

"الین شیولینو" خبرنگار نیورک تایمز، روزنامه ای که هر روز صبح سر میز صبحانه بسیاری از رهبران و سیاستمداران جهان قرار می گیرد، به اندازه همه سالهای بعد از انقلاب تحولات ایران را از نزدیک دنبال کرده است و به نوعی خود کارشناس مسائل ایران بشمار می رود. درحالی که برای خبرنگاران این روزنامه تنها کافی است نام "نیویورک تایمز" را به زبان بیاورند تا همه درها برایشان شود، ایران یک استثناء است. شیولینو هنگامی که از موضوع "دسترسی" به عنوان یکی از معضلات روزنامه نگاران خارجی در ایران سخن می گوید، عدم دسترسی به شهرهای دیگر را نیز خاطر نشان می کند. واقعیت آن است که بسیاری از روزنامه نگاران خارجی تنها ویزای حضور در تهران را دریافت می کنند و از رفتن به شهرهای دیگر برحذر داشته می شوند و برای موارد خاص باید مجوز های خاص خود را بگیرند. شیولینو دامنه دسترسی را حتی فراتر از این می داند. به اعتقاد او دسترسی به سیاستمداران و حتی مردم عادی کوچه و بازار نیز دشوار است. به دلیل محدودیت های فرهنگی و ملاحظاتی که بعضا درارتباط با آنچه "خارجی" ها نامیده می شود وجود دارد. این درحالی است که برای مثال در ایالات متحده، سیاستمداران و اهالی فرهنگ و دیگر مشاغلی که ربطی به رسانه ها و خبر پیدا می کنند، دم دست ترین افراد به روزنامه نگاران هستند. از یادم نرود که بگویم این معضل "دسترسی" فقط مختص به خارجی ها هم نیست.

چند روز پیش وقتی می خواستم هنگام چت کردن، از یکی از مسئولین کشور که پیش از این بارها با هم گفت وگو کرده ایم، چند سوال بپرسم و از او درمقاله ای نقل قول کنم، با پاسخ سرد و بی جوابی او روبرو شدم. برای او نوشتم که اگر "سیمور هرش" روزنامه نگار جسور هفته نامه نیویورکر در ایران بود، هیچ وقت سیمور هرش نمی شد. این کنایه من ظاهرا به طرف برخورد و قرار شد پاسخ من را طی روزهای آینده بدهد، اگرچه هنوز بعد از یک هفته خبری نشده است، اما خود این مثال نشان می دهد که چه خساستی به "دسترسی" در نزد دولتمردان وجود دارد. شیولینو دسترسی به حوزه پوشیده جامعه را نیز دشوار می داند. عملا پوشش دادن برخی حوزه هایی که ما در جامعه مان معمولا آنها را زیرزمینی می نامیم، برای خبرنگاران خارجی که باویزای روزنامه نگاری وارد کشور می شوند عملا غیرممکن است.

برای مثال "تیم جودا" خبرنگاری که برای روزنامه های مختلفی از جمله گاردین، آبزرور و مجله نیویورک تایمز مطالبی نوشته است، در سال ۲۰۰۰ به ایران آمد تا برای نوشتن گزارشی درباره خودسوزی زنان در یکی ازشهرهای ایلام به این شهر سفر کند. او هیچگاه نتوانست مجوز بگیرد که به این شهر برود. خیلی شانس آورد که در میانه راه با چند تا از روزنامه نگاران و دوستان آنها آشنا شد و درنهایت با عوض کردن سوژه‌اش، موضوع جوانان و گروه های موسیقی زیر زمینی را انتخاب کرد و در این مجله به چاپ رساند وگرنه باید دست ازپا درازتر به خانه بازمی گشت. با این وجود به دلیل زمان اندکی که در اختیار داشت، نمی توانست تشخیص دهد که وقتی کسی به وی می گوید هزاران زندانی سیاسی درایران وجود دارد، چقدر عدد درستی است و بنابراین این رقم را با پیش ذهنیت هایی که درمورد ایران در خارج از کشور وجود دارد و برخی مواقع آن را درکنار دولت های کامبوج و یا کره شمالی می گذارد، مقایسه می کرد. درحالی که در صورت دسترسی به منابع و افراد مرجع و صحبت با گروه های مختلف می توانست تصویر دقیق تری به دست آورد و گزارش منصفانه تری بنویسد.


تصویر روی جلد کتاب "کافه بغداد"

سوزان فیشر خبرنگاری که کتاب "کافه بغداد" را نوشته است، مدتی را در سال ۲۰۰۳ در ایران به سر می برد. او که طی مدت فعالیت های حرفه ای در بیش از پنجاه کشور جهان به تهیه خبر و گزارش پرداخته است، مدتها از خبرنگاران هفته نامه معتبر اشپگل و دی سایت و چندین ایستگاه رادیویی بود. او نیز به معضل "دسترسی" از زاویه دیگری نگاه می کند. سوزان می گوید: "خبرنگاران خارجی که به ایران می آیند بایستی به یکی ازشرکت های وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مراجعه کنند و در آنجا مترجم دراختیار بگیرند. درواقع دسترسی به مترجم و کسانی که ترتیب قرار ملاقات گذاشتن و این جور کارها را انجام می دهند، عملا به دست دولت است و به همین جهت خیلی مواقع مترجم ها نقش های مختلفی بازی می کنند. از طرفی هزینه این کار خیلی گران است (روزی بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ دلار) و از طرف دیگر، آنها خودشان به عنوان فیلتری برای ارتباط با جامعه واقعی محسوب می شوند." این برای خبرنگارانی که برای اولین بار حوزه ایران را در نشریه یا شبکه تلویزیونی شان انتخاب می کنند، تاثیر بیشتری می گذارد. چرا که خبرنگاران زبده تلاش می کنند پیش از سفر به ایران، پیشاپیش هم مترجم خود را انتخاب و اشخاصی را که مایل هستند ملاقات کنند. سوزان فیشر می گوید علاوه براین "خبرنگارانی که به ایران می آیند تنها مجبورند در تهران به تهیه گزارش بپردازند و عملا چیز زیادی درمورد شهرهای مختلف ایران نمی دانند و معمولا نمی توانند به این شهرها سفر کنند". این موضوع برای خبرنگارانی که در ایام مناسبت هایی همچون انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و یا شورای شهربه ایران سفر می کنند جدی تر است. چرا که درچنین ایامی دهها و یا صدها خبرنگار راهی ایران می شوند تا به پوشش خبرهای انتخابات بپردازند و عملا محدودیت هایی که برای آنها اعمال می شود بیش از زمان های دیگر است. همین باعث می شود به صورت عمومی خبرهایی که به نام اخبار ایران منتشر می شود، بیشتر گزارش هایی از تهران باشد. فیشر می گوید: "ما اطلاعات خیلی کمی درمورد دیگر شهرهای ایران و زندگی مردم در این شهرها داریم. همه تمرکز روی تهران است".

مترجم ها، دربرخی مواقع مهارت های زبانی چندانی ندارند و در انتقال دقیق مطالب عاجزند. به همین جهت است که خیلی از افرادی که توسط روزنامه نگاران خارجی مصاحبه می شوند و سپس حرف های خود را در گزارش های این افراد می خوانند، شگفت زده می شوند و روزنامه نگار مورد نظر را مورد سرزنش قرار می دهند. این درحالی است که مشکل، مشکل ترجمه بوده است.

واننا وانوچینی، خبرنگار باسابقه روزنامه معتبر لارپوبلیکا، بارها به ایران سفر کرده است. وقتی از او می پرسم مهم ترین مشکلش طی این سالها چه بوده است می‌گوید: "گرفتن خبر و اینکه چه اتفاقی درحال وقوع است واقعا دشوار است. مخصوصا اگر اتفاقی خارج از تهران بیافتد، اصلا امکان پوشش دادن آن وجود ندارد."

توماس ویده، از روزنامه اقتصادی آلمانی "هندل بلاست"، که به مناسبت های مختلف برای تهیه گزارش به ایران سفرکرده موضوع "دسترسی" را اینچنین مورد بررسی قرار می دهد: "شما نمی دانید که چقدر دشوار است که قرار ملاقات ها را تنظیم کرد، خیلی از مواقع وقت ما صرف هماهنگ کردن مصاحبه ها می گذرد تا محتوای آن. به علاوه بیشتر روزنامه نگارهایی که به ایران می آیند تنها یکی دو هفته می مانند و بیشتر اوقات هم در تهران."

دربخش دیگری ازاین گزارش، موضوع "پیچیدگی جامعه ایرانی" را که به عنوان یکی از مسائلی که معمولا از دید بسیاری از روزنامه نگاران ایرانی دور می ماند، را با خبرنگاران خارجی که طی سالهای گذشته به ایران سفر کرده اند، درمیان خواهیم گذاشت.

لینک مطلب مرتبط: اصحاب رسانه‌های خارجی در ایران

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

سالهاست معاونت مطبوعات و رسانه های خارجی وزارت ارشاد و شرکتهای پولساز وابسته به آن که کار صدور مجوز را برای خبرنگاران خارجی برعهده دارند تبدیل به یکی از پایگاه های اصلی وزارت اطلاعات شده اند برای کنترل نحوه انعکاس اخبار ایران در خارج از کشور. ... مجوزها با کارشکنی و محدودیت های بسیار داده می شود یا نمی شود تا تحرک و نفوذ خبرنگار را به صفر برسانند. وقتی خبرنگاری بدون هماهنگی کامل با آنها سر از مکان خاصی درمی آورد یا با فرد دگراندیشی مصاحبه میکند بلافاصله نهادهای اطلاعاتی خبرنگار و همکارانشان را شناسایی می نمایند و به روش خود هشدارهایی به آنها می دهند که ممکن است دستگیری یا جلوگیری از ادامه کار باشد یا بدتر از آن. بعد که خبرنگاران گزارشهای محدود خود را (نوشتاری یا تصویری) در خارج منتشر کردند، تازه کار سفارتخانه ها شروع می شود که برگی به پرونده اطلاعاتی یک خبرنگار اضافه کنند و برای مانع تراشی در صدور ویزاهای بعدی لحاظ نمایند. اینگونه است که در عصر اطلاعات بسیاری از مسائل کشورما در هاله ای از ابهام مانده و خارجی ها درک روشنی از جوانب پنهان ندارند.

-- انوشیروان از واشنگتن ، Jan 23, 2007 در ساعت 09:30 AM

واقعا متاسفم برای شما مدیران و کارکنان رادیو زمانه که از انعکاس بخش مهمی از واقعیتهای که در کامنت من بود پرهیز کردید و از امثال ... که فتوای قتل دگراندیشان را داد و پسرش که ... را به قتلگاه سپرد، می ترسید و افشاشان نمی کنید. شما که در خارج هستید چرا بیش از داخلی ها خودسانسوری می کنید؟ حیف امکانات و پولی که در اختیار شماست. یادتان باشد که چون فریاد نمی زنیم گلویمان را بیشتر می فشارند و شما هم در این انفعال شریکید. می بخشید لحن مرا. عصبانی هستم در حالی که می بینم اینجا دوستانی با کمترین بودجه چگونه خبررسانی می کنند آنوقت شما....
--------------------
انوشيروان عزيز، زمانه پايبند به حفظ حقوق افراد است و نمی تواند هر اتهامی را که کامنت گذار ناشناسی مطرح می کند منتشر کند. اگر شما مايل باشيد با هويت کامل خود و به عنوان يک شخص حقيقی و مطلع در دفاع از نظرات و اتهاماتی که مطرح می کنيد مقاله ای بنويسيد آن را منتشر خواهيم کرد. حتی اگر نگران باشيد که نام واقعی شما مطرح نشود می توانيد برای ما بنويسيد اما اجازه بدهيد هر نوع اتهامی تنها بر اساس مدارک قابل قبول مطرح شود و نه صرفا بر اساس شايعات و حدس و گمان. - زمانه

-- انوشیروان - واشنگتن ، Jan 24, 2007 در ساعت 09:30 AM