رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱ شهریور ۱۳۸۹

«افغان دی.جی» و دوستانش

شهرزاده سمرقندی
shahzoda@radiozamaneh.com

مهمان امروز ما روشن دی‌جی و دوستانش هستند. روش دی‌جی در فیس‌بوک و در فضای اینترنتی با اسم افغان دی‌جی معروف است.

Download it Here!

روشن در محفل‌های عروسی و سالگرد‌های افغانان‌های مقیم اروپا برنامه اجرا می‌کند و مثل این است که اسم او شناخته‌شده‌تر از دیگر دی‌جی‌های افغانی مقیم اروپاست.

خُب، وقت را غنیمت می‌دارم و مستقیم می‌روم سراغ روشن و بعد دوستانش.


روشن نخست از آن می‌گوید که چرا برای خودش اسم افغان دی‌جی را انتخاب کرده است؟

این سؤال یک جواب ساده دارد. به خاطر اینکه من را با نام دی.جی روشن می‌شناسند و من اسم افغان دی.جی را برای این انتخاب کردم که کسانی که در اینترنت دنبال دی.جی افغان می‌گردند به راحتی بتوانند من را پیدا بکنند. من از اولین دی.جی‌های افغان هستم که به این کار دست زدم و در اینترنت هم شروع کردم به تبلیغ کارهای خودم.

چه سالی بود که شروع به این کار کردی؟

تقریباً هفت سال پیش. من در مدرسه هلندی درس خواندم و آنجا با همکلاسی‌های هلندی خود شروع کردم به کار موزیک و دی.جی. دیرتر به این نتیجه رسیدم که باید با موسیقی شرقی هم کار بکنم. همیشه به موزیک‌های مختلف گوش می‌دادم و خوشم می‌آمد. از کودکی دوست داشتم که دی.جی شوم.

روشن جان، به افغانستان وطن اصلی خود سفر داشتی؟

نه. من در افغانستان هیچ‌وقت نبودم و در اروپا متولد وبزرگ شدم. اما آرزو دارم افغانستان را ببینم.

وقتی درباره‌ی کار و فعالیت‌های تو تحقیق می‌کردم، دیدم با خانواده‌های افغانی زیادی که در اروپا به سر می‌برند آشنایی داری، چون در بهترین روزشان، در عروسی و دیگر جشن‌هاشان حضور داری و موزیک پخش می‌کنی. این تجربه‌ای‌ست که همه از آن برخوردار نیستند.

واقعاً من به مراسم عروسی، شیرینی‌خوری و یا سالگردها زیاد دعوت می‌شوم. اگر توجه کرده باشید، شش - هفت سال پیش وقتی شروع کردم به این کار کسی نمی‌دانست دی.جی چه هست. جوان‌ها خوب می‌دانستند اما باز هم در مراسم افغانی حضور دی.جی رایج نبود. به خصوص بزرگسالان از این موضوع بی‌خبر بودند. خوب جا داشت که تغییراتی اتفاق بیفتد و من این کار را که در آن موقع نو بود، بین مردم رایج کردم.


در فرهنگ اروپایی این کسب کاملاً جا افتاده و من می‌خواستم اولین کسی باشم که در مراسم افغان‌ها موسیقی‌های خود را پخش بکنم. من این تغییرات را در فرهنگ برگزار کردن مراسم افغانی وارد کردم. از این فکر این قدر خوشحال می شدم و باور داشتم که یک روز می رسد و افغان‌های ما هم در مراسم‌شان دی.جی دعوت خواهند کرد و می فهمند که اصلاً دی.جی چیست و چکار می‌کند.

خب! چگونه موسیقی پخش می‌کنی؟ مثلاً در شروع بزم عروسی کدام آهنگ را معمولاً پخش می‌کنی؟

یک دی.جی خوب باید بداند که کدام موزیک را کی پخش بکند. مثلاً در شروع عروسی حتماً باید آهنگ «آهسته برو» پخش شود. در بین افغان‌ها عادت شده که این ترانه را با اجرای خواننده مردمی افغان "ساربان" دوست دارند.

این آهنگ بسیار آرام است و در فرهنگ افغانی اینگونه است که وقتی عروس و داماد اولین بار وارد محل بزم می‌شوند، همه‌ی مهمان‌ها با هم این ترانه را همخوانی می‌کنند. من به عنوان دی.جی چندین نمونه و اجرا از این ترانه دارم و بزم‌گزاران خودشان انتخاب می‌کنند که کدام اجرا را پخش بکنم.

بعد از آن وقتی همه می‌نشینند و محفل گرم می‌شود و وقت سرخوشی ومستی می‌رسد، موزیک‌های جدید افغانی را میکس می‌کنم. اما همیشه در کنارش آهنگ‌های عربی، ایرانی و هندی و وقت‌های آخر آهنگ‌های اروپایی را هم که افغان‌ها دوست دارند پخش می‌کنم.

از خواننده‌های ایرانی کارهای کدام‌ها را معمولاً پخش می‌کنی؟

شاید باورتان نیاید، اما افغان‌ها آهنگ‌های مست و شاد ایرانی را بسیار دوست دارند. مثلاً، هومان و کامران، افشین، منصور و شهاب تیام که خوب می‌خوانند. به خصوص ترانه "دختر کابولی" که شهاب تیام اجرا کرده است. این آهنگ را از شش سال پیش تا به حال میکس می‌کنم. تا به حال افغانی‌ها این ترانه را دوست داشته‌اند.

روشن جان، تو در اروپا بزرگ شده‌ای، ولی در یکی از نوشته‌هات در فیس‌بوک گفته بودی روزه‌دار هستی. اگر در ماه رمضان برنامه‌ای باشد چکار می‌کنی؟ می‌روی و یا رد می‌کنی؟

من راستش یک محفل دارم در این ماه و این هم از قبل رزرو شده و نمی‌دانستم که موقع روزه خواهد بود. به هر صورت من می روم در این محفل، اجرا می‌کنم. به خدا باور دارم و به عنوان یک مسلمان اگر مستی و خرابکاری کنم کافی‌ست. شاید در ماه شریف رمضان دی.جی کردن خوب نباشد، مگر این که این کسب شما باشد. برای من خداوند یک طرف است و انجام کارم یک طرف. من باور دارم که خدا می‌بخشد.

احساس گناه ‌می‌کنی؟

نه. اصلاً. نه. من باور دارم که در رقص و خوشی کردن هیچ گناهی نیست. هیچ.


با یاما رادفر نیز گفت‌وگو داشتم. یاما رادفر جوان افغان هست که در هلند به سر می‌برد و در مراسم شیرینی‌خوران خواهر خود از روشن دعوت کرده بوده که مراسم را گرم بگیرد. از او پرسیدم که چرا روشن را انتخاب کرده است؟

روشن را در کنسرت‌ها و بعضی مراسم دیده بودم و می‌دانستم چطور کار می‌کند و کار او را می‌پسندیدم. از این جا بود که او را به مراسم شیرینی‌خوران خواهرم نیز دعوت کردم و بسیار خوش گذشت. هم مهمان‌ها و هم خواهرم خوشحال بودند.

در اروپا به خصوص در هلند دیگر دی.جی‌های افغان هم هستند که بتوانید آنها را با روشن مقایسه کنید؟

بله. دو سه دی.جی دیگر هم هستند. اسم‌هاشان را دقیق نمی‌دانم. اما فکر کنم دی.جی حمزه، دیگر دی.جی بکتاش است. در محفل‌ها دیده‌ام کارشان خوب است.

خوب، چرا روشن را به این دو دی.جی دیگر ترجیح دادی؟

کارش خوب است. می فهمد که جوانان از کدام موزیک خوششان می‌آید.

روشن به غیر از این که دی‌جی هست علاقه‌ی زیادی هم به گویندگی دارد. چند سالی پیش وی با همراهی دوست خود مسیح ابوی یک رادیو اینترنتی را راه انداختند که جوانان فارسی‌زبان از آن خوب استقبال کردند. با مسیح ابوی نیز صحبتی داشتم. او از تجربه گویندگی و گردانندگی این رادیو که از تارنامه "Afghan World" پخش می‌شد، با ما صحبت کرد.

چرا چنین نیازی را احساس کردید و چرا نیمه راه کنار گذاشتید؟

به خاطر این که یکی از دوستان ما وب‌سایتی داشت با نام "Afghan World" و آنها از طریق این وب‌سایت هفته‌ای یک بار برنامه پخش می کردند و آن دوستان هم خود دی.جی آن برنامه بودند. اما گوینده نداشتند و تنها با پخش موزیک مشغول بودند. از ما هم خواستند که در یکی از روزهای دیگر هفته یک یا دو ساعت برنامه رادیویی بسازیم و در مقابل از خدمات آنها استفاده بکنیم. ما هم پذیرفتیم.

چون وقت داشتیم و روشن جان دی.جی بود، می‌توانست موزیک خود را برای جوانان فارسی‌زبان در سراسر جهان پخش بکند. و ما یکشنبه‌ها تقریباً یک یا دو ساعت برنامه رادیویی پخش می‌کردیم. من گوینده‌ی رادیو بودم و روشن در کنار کار موزیک بخش تکنیکی آن را نیز به عهده داشت.

از چه چیزها صحبت می‌کردید؟ جوانان شنونده شما مشتاق چه نوع موضوعاتی بودند؟

از موضوعات مختلف. آن چیزی که جوانان روزانه با آن سر و کار دارند. مثل بازار کار، درس و تجربه‌های دیگر جوانان که بتوانند از آن به عنوان نمونه استفاده بکنند.

چطور از این رادیو استقبال شد؟ می‌توانید بگوید که موفقیت‌آمیز بود؟

بله. چون بیشتر جوانان اروپا و دیگر بخش‌های جهان به رادیو ما گوش می‌دادند و مارا بیشتر تشویق می‌کردند. حتا بی بی سی فارسی ما را دعوت کرد به لندن و ما هم رفتیم به مدت چهار روز در آنجا گفت وگو اختصاصی با ما انجام دادند. به خاطر این که جوانان از ما بسیار خوب استقبال می‌کردند و طرفدار ما بودند. اما وقتی ما هر دو وارد دانشگاه شدیم وقت برای این کار کمتر پیدا کردیم و نهایتاً این کار را کنار گذاشتیم.

روشن جان به این اشاره کرد که در بین برنامه‌های رادیویی خود بخش طنز هم داشتید. خودتان این بخش را تهیه می‌کردید؟

طنز رادیو را یا خودمان می‌نوشتیم، یا از روزنامه‌ها جمع‌آوری می‌کردیم و یا شنوندگان رادیو برایمان می‌فرستاند. این بخش هم بسیار خوب بود و جنبه آموزشی داشت. بیشتر راجع به موضوعات خانوادگی بود. آن گروه از جوانان فارسی‌زبانی که به اروپا آمده‌اند و یا اینجا بزرگ شده‌اند، برایشان دشوار است یک بزرگسال به آنها بگوید چگونه رفتار بکنند.

اگر از یک جوان همسن خود همان حرف را بشنوند تأثیر زیادتر دارد. و ما هم به عنوان جوانان همسن آنها به آنها می‌گفتیم که بیشتر با خانواده خود وقت بگذرانند و روز مادر، مادرشان را ببرند رستوران و یا مادربزرگ خود را. اینطور فکر نکنید که مادربزرگ باری است بر دوش شما. شما می توانید بزرگان خود را هفته‌ای یک بار ببرید گردش و غیره.

با روشن جان اما با این که همکاری می‌کردیم دوستان خوبی هم برای هم هستیم. ما تنها به کار رادیو بسنده نمی‌کردیم، بلکه کنسرت‌های خیریه هم راه می‌انداختیم و به مردم افغانستان کمک می‌کردیم. زمان‌ خوبی بود برای ما.

خُب! آن زمان خوب با این زمان چه فرق دارد؟ آیا قرار نیست بعد از پایان درس دوباره آن فعالیت هارا شروع کنید؟

با این که وقتم کم است اما هنوز بسیار علاقه دارم. روشن جان هم وقت زیادی ندارد، چون درس می‌خواند. از این جاست که ما نتوانستیم آن برنامه‌ها را ادامه دهیم. اما اگر حالا یا در آینده رادیوی فارسی‌زبانی از من بخواهد که ساعتی برایشان برنامه‌ی رادیویی بسازم، با جان و دل قبول خواهم کرد.

بسیار علاقه دارم که نه به عنوان کارشناس بلکه به عنوان یک جوان با رادیو همکاری داشته باشم.

Share/Save/Bookmark

روشن دی‌جی