رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲ تیر ۱۳۸۹
گفت‌وگو با دکتر فیروزه نهاوندی، جامعه شناس و استاد دانشگاه در بروکسل

مشکل زبان در بلژیک تاریخی است

شهزاده سمرقندی
shahzoda@radiozamaneh.com

آلبرت دوم، پادشاه بلژیک، از معاون نخست وزیر این کشور خواست تا در برطرف کردن بحران این کشور پادرمیانی کند؛ بحرانی که هفته گذشته باعث سقوط دولت بلژیک شد.

Download it Here!

به گزارش بی‌بی‌سی نیوز، آلبرت دوم، دیدیر ریندرز، معاون نخست وزیر و وزیر دارایی این کشور را مسئول «فراهم کردن شرایطی برای از سر گرفتن مذاکرات در پارلمان این کشور» تعیین کرده است. این مذاکرات قرار است درباره‌ی محدوده‌ی‌ انتخاباتی در حومه‌ی بروکسل، پایتخت این کشور باشد.


مناقشه‌ی فعلی مربوط به اهالی حومه‌ی بروکسل است که می‌کوشند هویت فلاندری خود را با جلوگیری از ورود فرانسه‌زبان‌ها حفظ کنند. آن‌ها تلاش دارند حقوق مخصوص فرانسه‌زبان‌ها را در انتخابات حذف کنند.

از زمانی که حزب لیبرال فلاندری‌ها به نشان اعتراض، از دولت کشور بلژیک کناره‌گیری کرد و باعث بحران‌هایی در پی آن شد، نخست وزیر این کشور، ایوس لترمه، ناچار به استعفا شد. از ماه جولای 2008 این سومین دفعه است که ایوس لترمه، استعفا می‌دهد.

پادشاه آلبرت دوم اما امیدوار است که با یافتن راه حلی مناسب، دولت ائتلافی را که پنج‌ماه پیش شکل گرفته نجات دهد. او روز دوشنبه 26 آوریل، استعفای آقای لترمه را پذیرفته است.

اختلاف نظر دو گروه بین اکثریت هلندی‌زبان فلاندر و اقلیت فرانسه‌زبان والوون در این کشور تداوم دولت را به خطر می‌اندازد و این بحران اخیراً جدی‌تر از قبل شده است.

این درحالی‌ است که تیتر روزنامه‌ی فرانسه‌زبان لادرنیه هور، «خداحافظ بلژیک» است. روزنامه‌ی دیگر فرانسه‌زبانان، له‌سوار نوشته است: «آیا هنوز کشوری به نام بلژیک معنا دارد؟»

در همین زمینه، چند پرسش را با فیروزه نهاوندی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه بروکسل در میان گذاشتم.


دکتر فیروزه نهاوندی / عکس: اختر قاسمی

اختلاف نظرهای قومی در جامعه‌ی بلژیک تا چه حد قومی است؟

مشکل فرانسوی‌‌زبان‌ها و فلامیش‌ها در بلژیک، ریشه‌ی‌ تاریخی دارد. از وقتی بلژیک در قرن نوزدهم ساخته شد، فلامیش‌ها که در قسمت شمال این کشور هستند، همیشه از نظر اقتصادی ضعیف‌تر بودند و به این ترتیب، فرانسوی‌زبان‌ها قدرت اقتصادی بلژیک را در دست داشتند.

این موضوع، مشکلی عمیق و طولانی در بلژیک به‌وجود آورد و فلامیش‌‌ها همیشه احساس می‌کردند زیردست فرانسوی‌زبان‌ها هستند. وقتی وضعیت اقتصاد بلژیک تغییر کرد و قسمت فرانسوی‌زبان‌ از نظر اقتصادی ضعیف‌تر شد، فلامیش‌ها که خیلی پرکارتر هم هستند، به‌هرحال قدرت اقتصادی را تقریباً در دست گرفتند و از این نظر خواستند که قدرت سیاسی را هم داشته باشند.

از آن زمان تاکنون نوعی کورس قدرت برای از بین بردن مشکلات سابق را در بلژیک به‌وجود آمده است. در نتیجه امروزه مشکل فرانسوی‌زبان‌ها و فلامیش‌ها تنها یک موضوع قومی نیست، یک مشکل اقتصادی و تاریخی قدیمی در بلژیک است.


آلبرت دوم، پادشاه بلژیک

تا چه حد بحران کنونی در بلژیک ناشی از تفاوت زبانی است؟

مشکل زبان در بلژیک، همان مشکل تاریخی و قدرت یک گروه بر گروه دیگر است. یعنی تا چند سال پیش وقتی فرانسوی‌‌زبان‌ها قدرت را در دست داشتند، در بلژیک از زبان فرانسه خیلی بیشتر استفاده می‌شد.

از وقتی فلامان‌ها قدرت اقتصادی به دست آوردند، چون تعدادشان هم بیشتر است، می‌خواهند این مسئله را به جامعه تحمیل کنند که فلامان هم به اندازه‌ی زبان فرانسه مهم است. بخصوص که تعداد فلامان‌‌زبان‌ها بیشتر است. حالا در بلژیک مشکل اصلاً یک مدل دیگر دارد. برای این که در شمال کشور بلژیک، فقط فلامان‌‌زبان‌ها حضور دارند. جنوب کشور بلژیک فقط فرانسوی‌زبان هستند. یعنی شما وقتی به شمال بلژیک می‌روید تقریباً دیگر نمی‌توانید به زبان فرانسه صحبت کنید و تعداد کسانی که فرانسه صحبت می‌کنند کم هستند.

در قسمت فرانسه‌زبان هم تقریباً همین‌طور است. فرانسوی‌ زبان‌ها حتی به‌نسبت کمتر فلامان صحبت می‌کنند. سعی زیادی هم نکردند که این زبان را یاد بگیرند. مشکل اصلی بلژیک شمال یا جنوب نیست، که هرکدام وضعیت خود و زبان خودشان را دارند. مشکل اصلی بلژیک وضعیت بروکسل است که هم پایتخت بلژیک است و هم به نوعی پایتخت اروپا.

در بروکسل همه‌ی بلژیکی‌ها برای این که بتوانند کار کنند، باید هم به فرانسه حرف بزنند و هم فلامان. اکثر کسانی هم که در بروکسل هستند، فرانسه‌ زبان‌ترند تا فلامان‌‌زبان. در نتیجه در اداره‌ها، وزارتخانه‌ها و پارلمان بلژیک به نوعی مشکل زبان پیدا شده است. وقتی شما می‌خواهید وارد اداره‌های بلژیک شوید، وقتی می‌خواهید استخدام شوید، باید امتحان زبان بدهید و در این امتحان خیلی‌وقت‌ها فرانسه‌‌زبان‌ها رد می‌شوند به‌خاطر این که فلامان را بلد نیستند. خب این یک مشکلی مهم در بلژیک و بخصوص در پایتخت این کشور درست کرده است.

با این همه قرار است بلژیک در دوره‌ی بعدی، ریاست شش‌ماهه‌ی اتحادیه اروپا را از ماه جولای برعهده بگیرد. نظر شما در این‌باره چیست؟

من امیدوارم که مشکلات را به ترتیبی حل کنند. به‌هرحال از نظر دولت و از نظر قدرت، مشکلات حل شود. به‌هرحال این مشکل به این زودی حل نخواهد شد. چشم‌اندازی در شرایط فعلی وجود ندارد که این مشکل به‌سرعت حل شود. به‌خصوص که از نظر سیاسی تعداد زیادی از فلامان‌زبان‌‌ها جدایی بلژیک را می‌خواهند؛ یعنی تقسیم‌شدن بلژیک را و این مساوی است با از بین رفتن بلژیک.

البته الان در زمانی که اروپا وجود دارد، نه که این وضع بلژیک خراب شود، ولی به هرحال این یک اتحادیه تاریخی که از قرن نوزدهم وجود داشته، همین‌طوری نمی‌تواند از بین برود. امروزه ما می‌توانیم ببینیم که امروزه خود بلژیکی‌ها هم عکس‌العمل نشان می‌دهند. یعنی گروه‌گروه بر ضد تقسیم شدن بلژیک هستند. ولی متاسفانه این یکی از واقعیت‌های بلژیک است که تعدادی از فلامیش‌زبان‌ها دیگر خسته شده‌اند و جدایی از بلژیک یا تقسیم آن را می‌خواهند. البته این دیگر بدترین اتفاقی است که می‌تواند درست قبل از ریاست شش‌ماهه‌ی بلژیک در اتحادیه اروپا اتفاق بیفتد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

بنظر من بهترین راه حل جدا کردن شمال بلژیک و الحاق آن به هلند و الحاق قسمت جنوب به فرانسه است. به این ترتیب هم مشکل زبانی حل میشود هم مشکل قومیتی و سیاسی و غیره ...

-- آرش ، Apr 28, 2010 در ساعت 08:34 PM

فلامان ها نفسشان از جای گرم بلند میشود . اگر مردم بلژیک به اعتراض بلند شوند که گمان میبرم که به همین هم خواهیم رسید آنوقت میفهمند که آرام بودن یک کشور چه معنا میدهد . اینطوری ینظر من تنها نفرت مردم را برای خود میخرند . در حالیکه به مرور زمان بهتر زبان فلامان را زبان اصلی کشور میکردند چه بسا بسیاری از ما خارجی ها فرزندانمان به این زبان درس خوانده اند .و زبان فلامان یک شرط اساسی استخدام است . راه را خیلی عوضی میروند .

-- gila ، Apr 29, 2010 در ساعت 08:34 PM

مهره های کثیف صهیونیزم با حقه "فدرالیزم" می خواهند ایران را به نابودی کشانند همانطوریکه عراق را به تجزیه کشاندند و مهره های کثیف خود در شمال عراق را پایگاه جاسوسی خود ساختند که فردا به "اسراییل بزرگ" ملحق کنند. وقتی به آنها ایراد گرفته می شود که ایرانیان گول "غرب دموکراتیک با زبان های مختلف" را نمی خورند نمونه بلژیک یا کانادا را بخورد تحمیق شدگان می دادند. این در جایی است که فرانسویان در کوبک چندین بار تلاش برای تجزیه کرده اند ولی موفق نشدند. نمونه بلژیک با "آزادی زبانها" را هم دیدیم. بنابراین وظیفه ایرانیان است که عاملین تجزیه طلب را فورا" افشا کرده و طرد نمایند.

-- بدون نام ، Apr 29, 2010 در ساعت 08:34 PM

مسئله فساد اداری در والونیه هم بی تاثیر نبود. بغیر از بهانه های مختلف فلاماندها از قبیل اینکه آنها به نسبت فرانسه زبانان بسیار بیشتر به زبان فرانسه صحبت میکنند تا فرانسه زبانان به هلندی٬ یا انگشت گذاشتن روی تمایل اکثریت والونی ها به بیگاره گی و.. اما بدنبال رو شدن افتضاح مالی بورگ مسترها که چند سال پیش از شهر شاه چارل کلید خورد وضع را به آنجا کشید که ایو لوترم بتواند ضمن پیروزی در انتخابات با پیگیری اهداف دیرینه ی ناحیه اشان تا الان کشور را برای نیل به هدف(بر اندازی سیستم فدرالی)تحت فشار بگذارد. احزاب قدرتمندتر فلاماندی از هیچگونه همبستگی روگردان نیستند به این معنی که بارت دو ویور(پیروز انتخابات کنونی) تفاوت چندانی با لوترم ندارد و بر اساس همین واقعیت احتمال دارد خارجیان مقیم در منطقه ی هلندی زبان به گزند افکار و برنامه های فیلیپ دو وینتر دچار شوند
متاسفانه در میان سیاستمداران دولت فرانسه زبان هستند کسانی که حتی با ثابت شدن سواستفاده های مالی شان در آن سالها هنوز در پستهای دولتی باقی مانده اند

-- بامداد ، Jun 23, 2010 در ساعت 08:34 PM