رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفت و گو > در راه تلویزیون مشترک فارسیزبانان | ||
در راه تلویزیون مشترک فارسیزبانانشهزاده سمرقندیshahzoda@radiozamaneh.comهفتم ماه ژوییه، یعنی سه روز پیش، نمایندگان سه کشور فارسیزبان تاجیکستان، افغانستان و ایران، سند تاسیس یک تلویزیون جدید مشترک فارسیزبان را امضا کردند. این نخستین نشست کاری پروژه جدید بود و نشست دوم قرار است روز هفتم آگوست برگزار بشود. قرار است مرکز این تلویزیون در شهر دوشنبه، پایتخت تاجیکستان باشد. راههای تطبیق برنامههای این تلویزیون جدید با فرهنگ و معیارهای اخلاقی هر سه کشور در حال بررسی است. با آقای فرخ عمروف، تحلیلگر مرکز مطالعات رییس جمهور تاجیکستان در این باره گفتوگو کردم. آقای عمروف در این زمینه نظرات شخصی خودش را اعلام میکند:
پیش از همه باید تذکر بدهم که در دوران شوروی به سبب مسایل ایدئولوژیک، روابط بین کشورهای فارسیزبان به تیرگی گرایده بود و چندان استوار نبود، به خصوص روابط در حوزه فرهنگ. من گمان میکنم تاسیس تلویزیون مشترک فارسیزبانان باعث قرابت فرهنگها گردد و آن سابقه تاریخی که بین کشورهای فارسیزبان طی سالها وجود داشته و به سببهای گوناگون تاریخی از همدیگر جدا شده بود، باز برقرار شود. تاسیس این تلویزیون فارسیزبان گامی است که اولاً سبب تبادل فرهنگی و قرابت فرهنگی کشورهای فارسیزبان میشود. همچنین زمینه همکاریهای کشورهای فارسیزبان را خصوصا در حوزه فرهنگ باز هم گستردهتر خواهد کرد. بهطوری که میدانیم قرار است مرکز این تلویزیون در شهر دوشنبه، پایتخت تاجیکستان باشد. درست است؟ بله. همینطور تصمیم گرفته شده است. شما فکر کردید که برنامهها به موضوعات فرهنگی محدود میشوند. چنانچه ما میدانیم ایران یک جمهوری اسلامی است و معیارهایی برای تلویزیون دارد و همینطور در افغانستان. این معیارها با آنچه در تاجیکستان وجود دارد، فرق میکند. این مسایل را چگونه میتوانند در برنامههای این تلویزیون پوشش بدهند که قابل پخش در هر سه کشور باشد؟ من گمان میکنم که در این تلویزیون برنامههایی پخش میشوند که در آنها فرهنگ سنتی کشورهای فارسیزبان معرفی خواهد شد. یعنی از نقطه نظر فرهنگ تاریخی آنها، برنامههایی پخش میشوند که از دیدگاه اخلاقی و سنتی این کشورها مخالفت ندارد. من گمان میکنم که بیشتر برنامههای کلاسیک، یعنی موسیقی و رقص از طریق این تلویزیون پخش خواهد شد. شما اشاره کردید به رقص و موسیقی. معیارهایی الان در تاجیکستان استفاده میشود، مثل رقص زنان بدون روسری. شما فکر میکنید کشور ایران حاضر میشود برنامههای رقص زنان یا تکآواز زن را در داخل ایران نمایش دهد؟ نخیر، من گمانی ندارم. برای اینکه ما میدانیم نظام جمهوری اسلامی ایران معیارهای خاص اخلاقی خود را دارد و امروز هم پوشیدن روسری مشکل جامعه جمهوری اسلامی است. تا آن جایی که من اطلاع دارم، بیش از دو هزار زن ایرانی امروز به تهمت بدحجابی در زندانهای جمهوری اسلامی و زندان اوین زندانی هستند. من گمان میکنم که از طریق تلویزیون ایران اول برنامهها پخش شود؛ خیلی برنامههای محدود در شکل سرودها و شعرهای کلاسیک یا معرفی شعرای معاصر. مثلا شجریان حضور دارد و فعالیت میکند. من گمان میکنم که بهطور منتخب جانب ایرانی آن برنامههایی را برای تلویزیون پیشنهاد خواهد کرد که مخالف معیارهای اخلاقی نباشد. اما نسبت به افغانستان این طور نیست. من گمان میکنم که تلویزیون مشترک فارسیزبانان بر اساس برنامههایی طرحریزی خواهد شد که جانب مهاجران ایرانی و افغانی را که در کشورهای اروپایی زندگی میکنند، در نظر گرفته میگیرد. مثلاً از فرهاد دریا برنامه پخش خواهد شد. همینطور گمان میکنم یک اصول انتخابی در مرحله پخش برنامهها در نظر گرفته خواهد شد. در این جلسه در مورد پخش و راههای پخش این تلویزیون صحبت شد که از چه طریقی مثلا مردم ایران، افغانستان یا تاجیکستان میتوانند این تلویزیون را تماشا کنند؟ من چندان راجع به موضوعات تکنیکی این تلویزیون اطلاع ندارم؛ ولی حدس میزنم که میشود از طریق ماهواره باشد. هیچ صحبتی هم راجع به مجریان این تلویزیون شد؟ نه، نه. من خبر ندارم. چون این واخوری خیلی در دایره محدود برگزار شد و در مطبوعات و رسانهها انعکاس وسیع نیافت. ما از این نازکیهای کار، اطلاعات چندانی در دسترس نداریم. در مورد بودجه این تلویزیون صحبت شد. شما میدانید بودجه این تلویزیون چه قدر خواهد بود؟ در مورد بودجه هم چندان صحبت نشد، فقط یک توافقنامه عاید به تأسیس چنین تلویزیونی دادند و به امضا رسیده است. اما جهتهای مالی و تکنیکی آن هنوز، من گمان میکنم که در آن کار نشده است. به اندیشه من یک کمیسیون تحقیق پرداخت این مسائل را مورد بررسی قرار بدهد؛ کمیسیون مشترک از سه جانب. در داخل تاجیکستان از این پروژه جدید چگونه استقبال شد؟ چندان واکنش وسیعی نشد. در بین ضیاییون، خصوصاً سیاسیونی که تحصیلات زبانشناسی دارند با خشنودی پذیرفته شد؛ اما آحاد وسیع مردم از این اقدام اطلاع کافی ندارند. من گمان میکنم که بعد از تأسیس این تلویزیون مشترک، شاید افکار اجتماعی مردم به برنامههای این تلویزیون دوخته شود. |