رادیو زمانه > خارج از سیاست > موسیقی ایرانی > ترانههای دست به دعا | ||
ترانههای دست به دعاشهزاده سمرقندی
بعد از حدود دو ماه سفر و سفرنامه نویسی دوباره به برنامه موسیقی ملل برمی گردم. هرچند از کوبا گفتنی ها زیاد است، اما چرا دلم را با آفتاب کشور غریب گرم کنم، در زمانی که سرزمین عزیز خودم در سرما و تاریکی به سر می برد. از خبرهای اخیر حتماً در جریان هستید که کشورهای عزیزمان با وجود ثروتهای زیاد زیر زمینی خود در ناداری و نیازمندی عمیق دست کوتاه از حل مشکل ماندهاند. میخواهم از موسیقی امروز تاجیک بگویم و تاثیر این همه مشکلات روزمره در ترانههای امروز آن. در این ۱۰-۱۵سال اخیر، تاجیکستان مدام رو به عقب بوده است و تنها رشد آن در تکافراد و روشنفکران پراکندهای بوده است که در کشورهای همسایه و دور تجربههای تازه اندوختهاند. اما کشور، در کل تنها کار مثبتی که انجام داده جلوگیری از ادامه جنگ داخلی آن بوده است. حالا جنگی در کار نیست. اما پیامدهای جنگ هنوز در تاجیکستان به چشم میرسد. از فرار روشنفکران و متخصصان از کشور تا کوچ مرد و زن و پیرو جوان به کشورهای دورو نزدیک برای به دست آوردن رزق و روزی و کمک به خانواده خود.
یادم نیست کی «دلیر نظر» این ترانه را سرود، ولی انگار همین دو سه روز پیش سروده باشد. غریبی دردِ سخت است ای برادر. وقتی به ویدیو کلیپ گروه گروه جوانان پامیری نگاه میکردم به یاد آن عکسهایی میافتادم که از شبهای بیبرق و خاندان سرد تاجیک در رسانهها میدیدم. به یاد آن خانوادههای تاجیکی بودم که در آپارتمانهای ۱۰-۱۵ آشیانه دور صندلی و یا به قول شما ایرانیان دور کرسی نشستهاند و تنها روشنای درگاهشان، نور شمع است. اگر این رپخوان های تاجیک با سبک دیگری میخواندند، برای مثال با سبک محلی، هیچ نشانی از امروزی بودن این تصویرها نداشتم. تضاد عجیبی ست، این سبک موسیقی پست مدرن و سبک زندگانی قرن گذشته در تاجیکستان. "مستر اسماعیل" از رپ خوانهای خوب تاجیکستان است. متاسفانه هنوز این سبک به رسمیت شناخته نشده و در مسابقههای رسمی و سالانه این کشور سروده و یا حتا بررسی نمیشود. اما در چند سال گذشته این سبک موسیقی در تاجیکستان از موثرترین ترانهها بوده و پیروان زیادی داشته است. مستر اسماعیل با ترانه "تاجیک بچه" بین جوانان تاجیک بیداری ایجاد کرد طوری که برخی را حتا از سفر به روسیه برای کار سیاه باز داشت.
نکتهای که در این ترانه گفته می شود برایم بسیار عجیب است. رپ در تاجیکستان هر چند لحن اعتراض آمیز خود را حفظ کرده است اما معنای ترانهها هنوز همان لحنِ قدیمی ست. مثلاً در این ترانه، رپرهای پامیری میگویند: زندگی همین است. با تلخی و شیرینی، با پستی و بلندی. یعنی مطرح شدن مشکلات کشور و یا روزگار برای ایجاد تغییرات نیست، بلکه برعکس برای تحمل کردن آن است. انگار جوانان همان راه پدران و مادران خودرا میخواهند ادامه دهند. یعنی با هر مشکل و کاستی روزگار بسازند و هیچ تلاشی برای بهبود و یا تغییر حال انجام ندهند. از این جاست که گاهی ناامید میشوم. ناامید از مردمی که در عمق سرما و تاریکی، یک فصل زمستان را پشت سر میکنند و دست اعتراض به سوی دولت بلند نمیکنند. انگار تحمل، وظیفه مردم ماست. در قرن گذشته بهترین کاری که انجام دادهاند، تحمل بوده است. همیشه در کودکی شنیدهام که سر سفره، پیران دست به دعا باز میکردند و صبر و طاقت و صلح و امانی از خدا میخواستند. این دعا کردن بر دل و جان مردم ما چندان جا خوش کرده که راههای دیگر از یادشان رفته، راههایی مثل اعتراض و یا طلب. اما برای مردمی که به دعا دل بستهاند هنوز این دعا نتوانسته آن ثروتی که زیر پای خود داریم روی کفمان بگذارد تا گاهی به روسیه، گاهی به ازبکستان و گاهی به ایران محتاج نباشیم.
|
نظرهای خوانندگان
این برنامه و نوشته آن چه ارتباطی با موسیقی ایرانی و یا حتی بحث موسیقی دارد. این یک جور دلتنگی برای تاجیکستان است و به عبارتی انشاگونه ای برای مشکلاتی که در این کشور وجود دارد. یعنی نه می توان آن را به حوزه اجتماعی نسبت داد و نه به حوزه سیاسی و نه به حوزه هنری. فقط برای آن که به حرف های نویسنده پوششی داده بشود از موسیقی هم استفاده شده. اما در مورد موسیقی رپی که استفاده کرده اید چرا نام آن را پست مدرن می گذارید؟
-- احمد ، Feb 15, 2008 در ساعت 04:59 PMدر جواب نطر آقای احمد باید گفت ،اینجا صحبت از موسیقی امروز تاجیک و تاثیر مشکلات روزمره در ترانههای امروزی آن هست و نه موسیقی ایرانی.
نظر نویسنده از بکار بردن صفت پست مدرن ، یکی ازویژگیهای موسیقی رپ از جمله ساختار شکنی ست که در بیشتر موسیقی هائی از این دست به چشم میخورد. اما ترانه های رپ در تاجیکستان هر چند لحن اعتراض آمیز خود را حفظ کرده اند اما معنای ترانهها هنوز همان لحنِ قدیمی و سنتی ست. این همان تضاد بین سبک موسیقی پست مدرن و سبک زندگانی قرن گذشته در تاجیکستان است که نویسنده به آن اشاره داشته.
-- سپیده ، Feb 16, 2008 در ساعت 04:59 PMمن ميگم چرا ما انقدر غصه ديگرانو مي خريم تو ايران كسي جرات نداره پانك بخونه تا مردمو اگاه كنه اما تا دلت بخواد پر از اهنگهاي جنسي
-- احسان ، Jun 6, 2008 در ساعت 04:59 PM