رادیو زمانه > خارج از سیاست > موسیقی ملل > مرا ببوس، ترانه ای با 200 روايت | ||
مرا ببوس، ترانه ای با 200 روايتشهزاده سمرقندیبرنامه این هفته موسیقی ملل نگاهی دارد به سير تاريخی ترانه ای که گونه فارسی آن به نام «مرا ببوس» شهره عام و خاص است: بسه مه موچا. برنامه را در اينجا گوش کنيد درود بر شما، من شهزاده هستم با «موسیقی ملل» از رادیو زمانه. آهنگ بسه مه موچا Besame Mucho برایتان آشناست؟ حتما آشناست و یا زمانیبوده. مثل من که این آهنگ برایم آشنا بود و در واقع خاطراتی زیادی با آن داشتم، اما عنوان آن و خوانندهی اصلی آن را نمیشناختم. تا اینکه در یک شب بارانی در آمستردام سوار تاکسی شدم. راننده مرد میانسالی بود و به آهنگهای سالهای ۵۰ گوش میداد. تا اینکه نوبت به این ترانه رسید و من بیاختیار شروع کردم به زمزمهی آن «Besame Mucho»، و بخشی از خاطرات کودکیام دوباره به من برگشت. مادرم یادم آمد و اشکریختنهای او با این آهنگ و پدربزرگم، که همیشه با آهنگ آن سوت میزد و نگاهش به دورها میرفت. کنجکاویهایم را با این سوال شروع کردم: «خوانندهی این ترانه کیست؟». راننده گفت: «دلیدا»، و تمام روزگار «دلیدا» را برایم تعریف کرد. اما من عاشق این ترانه بودم، تنها این ترانه، ترانهای که حتا معنایش را نمیدانستم. شما ممکن است بدانید، اما من نمیدانستم. دليدا آوازخوانی است زاده مصر و ایتالیاییتبار. روز دیگر به چند مغازهی سی.دی فروشی سر زدم. در هیچیک از آلبوم «دلیدا» این آهنگ را پیدا نکردم. پرسیدم: «آهنگ « Besame Mucho» را از کجا میتوانم پیدا کنم؟». کسی نمیدانست که منظورم چه ترانهایست. از همکاران و آشناها هم همینطور، کسی نمیدانست. چندین بار مجبور شدم تکهای از این ترانه را بخوانم، اما کمک نمیکرد. آخر سر مردی میانسال گفت: «این ترانهی معروف آمریکای لاتین است که تقریبا ۲۰۰ خواننده آن را اجرا کرده. منظورت کدامشان هست؟». راستی نمیدانستم. رفتم سراغ گوگول و یک عالمی برایم آشنا و همزمان ناآشنا باز شد.
در حین تحقیق پیدا کردم که نویسنده اصلی این ترانه کنسوئلا ولاسکس «ConsueloVelazquez» بانوی آوازخوان و پیانونواز مکزیکیست. کنسوئلا در سن ۷۵ سالگی در مصاحبه ويژهای با يک خبرنگار روس میگوید که متن این ترانه را سال ۱۹۴۰ در اواخر سن ۱۵سالگی نوشته و همزمان بر آن آهنگ بسته است. ترانهی «Besame Mucho» همانسال در اولین مسابقه موسیقی که بار اول در آمریکا برگزار میشد، برنده جایزهی اول میشود. پس از این جایزه تا بحال ترانهی «Besame Mucho» به بیش از ۲۰۰ زبان زنده دنیا ترجمه و سروده شده است. ترجمهی «Besame Mucho» به فارسی میشود «مرا ببوس»، و ترجمهی دقیقترش میشود «مرا بسیار ببوس».
معنای مختصر این ترانه را در دو جمله برایتان میآورم که میگوید، مرا ببوس/ مرا بسیار ببوس/ آنچنان گویی که فردایی نیست/ همچنان که این آخرین بوسهی ما باشد/ چون ممکن است فردا من از تو دور باشم/ چنان دور که نتوانی دیگر پیدایم کنی. «Besame Mucho» یا همان «مرا ببوس» زمانی سروده میشود که جنگ با فاشیسم به اوج خود رسیده بود و حملهی آن به اتحاد شوروی شروع شده بود که این ترانه در سر وقت خود رسیده بود تا تمام احساسات مردم را هنگام جدایی بیان کند. بسیاری از مردان که به دفاع از خاک وطن برخاسته بودند و آخرین ساعتهای وصال را با نزدیکان خود داشتند، این حس گنگ قلبهایشان را پر کرده بود که آیا از جنگ جان بسلامت خواهند برد، یا نه؟ ترانهی «Besame Mucho» یا «مرا ببوس» به داد همهی آنها رسیده بود و از زبان همه آنها میگفت: مرا ببوس! مرا سخت ببوس/ آنچنان گویی که فردایی نیست. این ترانه اجرايی هم دارد از مينا Mina آوازخوان معروف ایتالیایی که من او را از الگوهای «گوگوش» میدانم که اتفاقا همزمان با تولد ترانه «Besame Mucho» بهدنیا آمده است و یکی از بهترین اجراکنندگان این ترانه هست. کنسوئلا سرود و ترانههای دیگری هم سروده و آهنگ بسته است، اما هیچکدام به اندازهی «Besame Mucho» همهگیر و معروف نشدند. او در یکی از مصاحبههای خود میگوید که این ترانه مثل کودکیست که به وایه (بلوغ) رسیده باشد و از دست من خارج و دور است. من تنها در گوشهای میتوانم بنشینم و از موفقیت او فخر کنم. خانم ولاسکس به این سوال که از اینهمه اجراهای مختلف «Besame Mucho» از کدامیک خوشش میآید، جواب میدهد که همهشان را دوست دارم، همهشان دوستداشتنیاند. «Besame Mucho» با سبک بدون کلام یعنی اینسترومنتال بسیار اجرا شده است که زیباترین آنها جاز است. «باندا ماچوس» یک گروه محلی مکزیکی که این ترانه را در قالب جاز اجرا کردهاند. «Besame Mucho» را فرانک سیناترا، الا فيتزجرالد، لويی آرمسترانگ، الویس پریسلی»، «بیتلها» نيز اجرا کرده اند. خیلیها میدانند که شهرت «بیتلها» بعد از اجرای این ترانه به زبان انگلیسی شروع شد. قبل از آن کسی این گروه را جدی نمیگرفت. از شهرت این ترانه در روسیه گفتم. برگردم دوباره سر آن. «Besame Mucho» با اجرای گروه «Telefunka» که در سالهای ۶۰ شهرت زیادی داشتند در اتحاد شوروی نسخه روسی هم پيدا کرد. نویسنده این ترانه کنسوئلا از خاطرات خود در روسیه میگوید که وقتی وی در مسکو بعنوان هیات ژوری به یکی از مسابقههای موسیقی میرود، میبیند که همهجا، در کوچه و خیابان، حتا رانندگان تاکسی همه زیرلب این ترانه را زمزمه میکنند. وی دلیلش را میپرسد. میگویند که در سینماها فیلمی روسی بنام «Moskwa Slezam ne Verit» نمایش داده میشود که این ترانه در آن استفاده شده است. «ماسکو» به اشکها باور نمیکند، ازفلم های دوستداشته من است. بعد از این فیلم ترانه Besame Mucho را «الینا آلگراوا» از آوازهخوانهای جسور و تابوشکن روس اجرا میشود که میگوید: بس است! بس است! دیگر برایم «Besame Mucho» مخوان. تمام شهر ما به این آهنگ بهباد رفت. تمام جوانیام از دست رفت. پس بس کن و مرا خوشبختساز و دیگر هیچ حرفی از جدایی مگو! خب هیچ آهنگ فارسی به یادتان رسید که شبیه این باشد؟ من وقتی «Besame Mucho» را به فارسی ترجمه کردم، به ناخواست یاد ترانهی معروف «مرا ببوس» افتادم. «مرا ببوس» ممکن است که نسخهی فارسی «Besame Mucho» باشد که هم از نظر معنا و هم از نظر ریتم شبیه هماند. نمیدانم! باید شما ابراز نظر کنید، شما که سالها «مرا ببوس» را شنیدهاید و اکنون مثل من متوجه میشوید که ترانهای شبیه آن در ۲۰۰ زبان دیگر هم وجود دارد. برای من فرقی ندارد، من همه سبکها و شعرهای آن را دوست دارم. پیوندهای مرتبط |
نظرهای خوانندگان
ترانه بسیار زیبایی است. من فقط اجرای آندره بوچلی اش را دارم. کنجکاو شدم تا بقیه اجراها را هم بشنوم.
-- امیر ، Jan 19, 2007 در ساعت 07:58 PMراستی! مرا ببوس گلنراقی هم شبیه این آهنگه. ولی گویا خاستگاه متفاوتی دارن.
شنیده ام که مرا ببوس که به فارسی خوانده
-- شاپور ، Jan 20, 2007 در ساعت 07:58 PMشده آهنگ آن یونانی بوده....
Vigen in one of his concerts when singing this song 'mara beboos', in Persian, starts to sing that ' besame Mucho' part as well, this was one of the early tapes coming from outside iran after revolution. I belive many have heard that.
-- fereshteh shakib ، Jan 24, 2007 در ساعت 07:58 PMبا تشکر از خانم شهزاده.
-- بایرامعلی ، Apr 6, 2007 در ساعت 07:58 PMاین آهنگ را یکبار ویگن نیز به صورت انگلیسی اجرا کرده. ایکاش از آن هم یاد میشد
در مورد آهنگ مرا ببوس منهم فکر میکنم این آهنگ مرجع آن بوده
سپاس از این برنامه.جالب این است که بااین برنامه تمام آن افسانه پیرامون سرهنگ سیامک بر باد می رود.افسانه ای پیرامون وداع افسری از سازمان افسران جزب توده در واپسین شب پیش از اعدام،در روزهای پس از کودتا.افسانه ای که به جاودانگی این ترانه نزد ایرانیان یاری رساند.
-- علیرضا دولتشاهی ، May 30, 2007 در ساعت 07:58 PM