رادیو زمانه > خارج از سیاست > مجله حقوق بشر > وزیر زن و حقوق زنان رادیو زمانه > خارج از سیاست > گزارش > وزیر زن و حقوق زنان | ||
وزیر زن و حقوق زنانسید سراجالدین میردامادیseraj.mirdamadi@radiozamaneh.comتلاش برای استیفای حقوق زنان و مبارزه با تبعیض جنسیتی از عمده دغدغههای فعالان حقوق بشر در ایران است. انتصاب اولین وزیر زن در جمهوری اسلامی ایران، از سوی محمود احمدینژاد، موجی از تبلیغات رسانههای وابسته به دولت را در راستای اهمیت دولت دهم به نقش و حضور زنان در عرصههای سیاسی - اجتماعی برانگیخت. در همین رابطه گفت و گویی کردهام با سوده راد، فعال حقوق زنان.
خانم راد، ارزیابی شما از این انتصاب چیست و به زعم شما، تا چه میزان میتوان ارزیابی مثبتی از این اقدام دولت دهم داشت؟ البته خانم وحید دستجردی از نظر این که در رشته خودشان کارشناس و یکی از سرآمدهای ایران هستند؛ شکی نیست والبته این باز میگردد به این که در ایران سالهاست تخصص زنان و زایمان در رشته پزشکی را مختص زنان کردهاند و نمیتوانیم مقایسه کنیم و ببینیم اگر یک آقایی در این رشته بود؛ همانقدر موفق میبود یا نه. در زمینه امور مدیریتی هم قبلاً سوابقی داشتهاند اما این که ایشان الآن شدهاند وزیر دولت کودتا، دو نکته است که نباید فراموش بکنیم و آن این است که این دولت، دولت نامشروعی است و کسانی که با این دولت همکاری میکنند و به آن خدمت و استراتژیهای آن را ادامه می دهند؛ باز هم جزو همان دولت کودتا هستند. حالا شاید پروفسور یا یک معلم خیلی ساده باشند و یا این که ایشان وزیر شدهاند و ما اولین وزیر زن بعد از جمهوری اسلامی را داریم. اما من یادم میآید در زمان آقای خاتمی، ایشان میخواستند وزرای زن داشته باشند که علما اجازه ندادند تا زنها به عنوان وزیر معرفی شوند و خدمت بکنند در نتیجه این منجر به حضور دو تن از خانمها در هیأت دولت شد که یکیشان خانم ابتکار در مقام ریاست سازمان محیط زیست بود که ایشان خدمات زیادی هم ارائه نمودند و حضور زنان در کابینه به همین اندازه باقی ماند و الآن این بحث پیش میآید که اگر حضور زنان در وزارتخانهها به عنوان وزیر نامشروع است پس برای چه در زمان آقای خاتمی نشد اما در زمان آقای احمدینژاد این اتفاق افتاد؟ از طرف دیگر آقای احمدینژاد در صحبتهای خودشان گفتند، زنان به آرزوی خودشان رسیدند که یک زن به مقام وزارت برسد و حقوق زنان را پس بگیرد که این حرف خنده داری است زیرا ایشان یکی از مردسالارانهترین زنانی است که ما میشناسیم. ایشان کسی بودند که با نگاه جنسیتی که به زن و مرد داشتند، میخواستند زن و مرد را در بیمارستانها از هم جدا کنند واین زیاد تعجبآور نیست و آقای احمدی نژاد میآیند و باز در چهارچوب همان سهمیهبندی جنسیتی در دانشگاهها، میگویند زنان ما بیمار هستند و بیشتر کادر پزشکی ما زنان هستند و برای درمان ایشان کادر پزشکی ما هم باید زن باشد زیرا زنان نمیتوانند بیماری خودشان را به مردان بگویند پس وزیر زن داشته باشیم که کسی مثلاً تماس بگیرد با خانم وحید دستجردی و بگوید من سرما خوردهام و شما بیایید مرا درمان کنید. این در همان چارچوب است. من میتوانم بگویم حضور وزیر زن در دولت کودتا مرا به یاد همان ٢٢ خردادی میاندازند که زنهای ما را زنها در میدان هفت تیر با باطوم زدند و زنها شده بودند عوامل این دولت مردسالار و حکومت مردمحور و پدرمحور، که بیایند زنان را سرکوب کنند بنا بر این، این موضوع هیچ ارزشی نمیتواند داشته باشد و بلکه میتوانم بگویم، متأسفانه یک استفادهی ابزاری از زن هم شده است که به عدهای «در باغ سبز» نشان بدهند؛ در صورتی که در واقعیت اصلاً اینطور نیست.
شما فکر میکنید، مقاومت در برابر احقاق حقوق زنان، در بین بخشی از زنان اصولگرا قوی تر نیست؟ البته که اینطور است. متأسفانه ما این را داریم کما اینکه پیش از انتخابات ریاست جمهوری، «همگرایی زنان» از همهی کاندیداها خواست که بیایند حضور پیدا کنند و برنامه خودشان را برابر حقوق زنان بگویند و تنها کاندیدایی که نیامد شرکت بکند؛ کاندیدای فوق اصولگرا یعنی آقای احمدینژاد بود و ایشان کاری که کرد این بود که نهایتاً با همسرش حضور پیدا کرد. نمیدانیم این زنانی که در این چهارچوب بزرگ شده اند و رشد کردهاند؛ چطور ممکن است بایستند در برابر زنهای دیگر و حقهایی که برای آنها هم یکسان است. من مطمئن هستم سوده راد و مرضیه وحید دستجردی هر وقت بخواهند ازدواج بکنند و یا طلاق بگیرد و یا بخواهد حضانت فرزندی را بگیرند؛ باید یکی باشند. هرچند میدانیم پارتیبازی زیاد است اما این همچنان جای تعجب دارد که این زنانی که اصولگرا هستند و من نمیدانم به کدام اصول پایبند هستند؛ خودشان سد بزرگی میشوند. آقای احمدینژاد این مهره را گذاشتهاند که در برابر جنبش مدنی و بویژه کمپین بگویند شما یک وزیر زن دارید؛ بیایید از این طریق عمل بکنید و این در حالی است که ایشان نخواستند اصلاً جواب بدهند که برنامه ایشان در برابر حقوق زنان چیست؟ بنا بر این، این هم یکی از برنامههایی است که در چارچوب سرکوب زنان ما ارزیابی می شود. هر زنی در این دولت کودتا مشغول شود، در این فرایند سرکوب دخالت داشته و نه اینکه بیاید باطوم به دست بگیرد بلکه میخواهد از طرق دیگر این سرکوب را ادامه بدهد. اما علیرغم تبلیغات رسانههای وابسته به دولت، خود آقای احمدینژاد دلیل انتصاب یک وزیر زن را اینطور بیان کرده است: «ما دیدیم در اجتماع و در جلسات، مثلاً همین دوستان خودمان، نمایندگان محترم در مجلس، در کمیسیونها وقتی خانمها حضور دارند چگونه رفتار می کنند،؛ وقتی خانمها نیستند چگونه رفتار میکنند. ما خودمان در دولت وقتی خانمها نیستند بعضی صحبتهایی می کنند، شوخی میکنند و چهار تا حرفی هم کسی میزند و لطیفهای میگوید و وقتی خانمها هستند، همه، در چهارچوب و مؤدب میشوند. در خانه وقتی مادر هست رفتارها یک جوری است و وقتی مادر نیست رفتارها اصلاً جور دیگری میشود. این چیزی است که خدای متعال به وجود شریف زن عنایت کرده که هر جا میرود؛ پاکی اخلاق و متانت را با خود میبرد.»
در ادامه برای اینکه بیشتر بدانیم اصولگرایان حاکم، چگونه به مقوله حقوق زنان و اصل تساوی حقوق زن و مرد نگاه میکنند؛ توجه شما را به سخنان آقای حسن رحیمپور ازغدی، تئوریپرداز جریان مذکور در این خصوص جلب می نمایم: «مقایسه زنان و مردان و مسابقه راه انداختن بین زنان و مردان در نقشهای خانوادگی و اجتماعی یک مقایسه غلط و یک مسابقه غلط است. غلط است زیرا در درجه اول به ضرر زن است . اینجا طبیعت زن و مرد و تفاوتهای طبیعی زنان و مردان نادیده گرفته میشود . اولاً این محصول یک غفلت فلسفی در انسانشناسی است و از آن مهمتر یک علت سیاسی - اقتصادی دارد و مربوط میشود به تاریخ رشد سرمایهداری در اروپا که خیلی در به هم زدن این تعادل مؤثر بوده است و آن عبارت و تحلیل مشهوری است که دورانت دارد در رابطه با تاریخ رشد سرمایهداری و تأثیرش در برهنه کردن زنان و بیرون کشیدن زن از خانواده. دورانت می گوید؛ یک اتفاقی افتاد در یکی دو قرن اخیر در اروپا که امروز جهانی شده است و امروز در همه جای دنیا و در تمامی خانوادهها و فرهنگها دارد تأثیرش را میگذارد زیرا آنها بر دنیا مسلط هستند. هم رسانهای، هم اقتصادی، هم سیاسی. و آن اتفاق این بود که نظام سرمایهداری صنعتی رشد می کرد و مدل اقتصاد اروپا از مدل فئودالی، زمین داری - مسیحی؛ اقتصاد فئودالی مسیحی داشت تبدیل میشد به نظام سرمایهداری سکولار و لازمهاش این بود که به کارگر ارزان که شورش نکند؛ نیاز داشت. مهندسین اجتماعی سیستم سرمایهداری به این نتیجه رسیدند که برای این مرحله از رشد سرمایهداری در اروپا، زن باید از خانه به کارخانه کشیده شود. زیرا زن نیروی کار ارزانتری است؛ زیرا قدرت بدنیاش از مرد کمتر است بنابر این در همه جای دنیا مزد کمتری میگیرد و چون نیروی کار ارزانتری است؛ از آن طرف قدرت سرکشی و شورش و خشونت مردانه هم ندارد بنابر این میگوید نیروی کار زن قابل کنترلتر است؛ در اروپا برای سرمایهداری و کارخانههای نساجی و نظام صنعتی در انگلیس که به عنوان شروع رشد سرمایه داری شناخته می شوند. دورانت می گوید؛ دورهای رسید که در غرب ما احساس کردیم مردان را باید به حاشیه بزنیم و زنان و کودکان را از خانهها بیرون بکشیم زیرا ایشان ارزانتر کار می کنند و راحتتر فرمان میبرند و بنابر این زنان و کودکان اولویت دارند و بعد به این نتیجه رسیدیم که این را نمی توانیم راست و روشن اعلام بکنیم؛ پس تحت پوشش حمایت از زن و آزادی زن و نجات زن از زندان خانه، نجات زن از شکنجه شکنجهگری به نام شوهر یا پدر، رهایی زن از مردسالاری اعلام کردیم. این عین عبارتیست که میگوید؛ ما تحت این عنوان شروع کردیم این کار را انجام بدهیم و بعد قانون نوشتیم برای این که زن از زیر مدیریت شوهر خارج بشود. قانونی نوشتیم که زنان پولشان مال خودشان باشد؛ دستمزدشان متعلق به خودشان است و شوهر حق ندارد از ایشان بگیرد. حالا اینها در نظام حقوق اسلامی که جزو مسلّمات است. یعنی بیش از هزار و اندی سال قبل، اسلام میگوید؛ زن حق مالکیت مستقل از پدر و شوهر را دارد اما این موارد برای غرب و اروپا سابقه نداشته است اینها حقوق مدرنشان است که مثلاً هفتاد - هشتاد سال، نود سال، صد سال است که به آن رسیدهاند. میگوید ما این کار را کردیم برای اینکه بتوانیم رابطه زن و شوهر را سست کنیم و استقلال اقتصادی ایجاد بشود برای زن در برابر شوهرش و تحت عنوان اینکه زن باید از زیر بار منت نفقه شوهر خارج بشود و "تو نان دربیار من نیستی و من نانخور تو نیستم " و " یکی من یکی تو"؛ تحت این عنوان ما رابطه بین زن و شوهر را سرد و سست میکنیم . جالب است که این قانون را فراکسیون کارخانهداران در مجلس عوام انگلیس برای نخستین بار تصویب کردند که اساساً نشان میدهد قبل از اینکه مسأله حقوق بشر و حقوق زن و این مسائل مطرح باشد؛ مسأله منافع سرمایهداران و کارخانهداران مطرح بوده است. کارخانههای نساجی انگلیس در منچستر و لندن. بزرگترین پروژه سرمایهداری خشن غرب، جداکردن زن از شوهرش و فرزندانش و خانوادهاش و بیپناه کردن او با شعار استقلال اقتصادی، بیدفاع و بیحرمت کردن زن با شعار آزادی، درجه دو کردن زن با شعار برابری زن و مرد، با شعار برابری زن بشود درجه دو . اصلا این تعبیر زن جنس درجه دو، این یک تعبیر مدرن غربی است و شما در هیچجا این تعبیر را متون دینی نمیبینید. اصلاً این درجهبندی ادبیات دینی نیست. ادبیات انبیاء نیست. جنسیت درجه یک،جنسیت درجه دو، اینها مفاهیم مدرن اروپایی است.» آشکار است که جناب رحیمپور ازغدی و جریان سیاسی که وی نقش تئوریپردازی ایشان را بر عهده دارد؛ اساساً تساوی حقوق زن و مرد و حقوق زنان را فریب نظام سرمایهداری غربی میدانند و نه یک حقیقت که تلاش برای رسیدن به آن مطلوب، یک ارزش انسانی محسوب شود. از سوی دیگر با پیشذهنیتهای مبتنی بر تنفر و انزجار از دنیای غرب و دستاوردهای آن به مقوله حقوق زنان ناشیانه میتازند و آنرا رد میکنند. فارغ از حق یا باطل بودن برداشتهای ایشان در باب حقوق زنان، بسیاری از آگاهان مسائل اجتماعی و کارشناسان تاریخ و فلسفه، غالباً منابع و ارجاعات جناب رحیمپور را فاقد اعتبار علمی و تحقیقاتی میدانند. |
نظرهای خوانندگان
من به زنان ایران هشدار می دهم که جمهوری اسلامی بیش از حقشان در اختیارشان گداشته است هم اکنون تنها ١٥ درصد زنان کار می کنند و تنها ٣ درصد مالکیت دارند یعنی ٨٥ درصد زنان پذران و مردان خود را استثمار می کنند از اینرو کار به جایی خواهد رسید که دیگر مردان ایرانی با زنان ایرانی ازدواج نکنند و وضعیت وخیمتر از این شود که هست . لذا حقوق زنان باید از طرحهای شعاری به طرحهای تعقلی برسد زنان ایرانی باید آموزشهای زیادی در این زمینه ببینند تا هویت زنانه را دریابند و تفاوت زندگی زنانه و زندگی مردانه که طبیعت انسان است با روابط اجتماعی مخلوط و ترکیب نکنند حقوق اجتماعی به این معنا نیست که هویت زنانه تبدیل به هویت مردانه ی زنان شود و این رابطه در خانواده نیز بازتاب یابد . زن به شوهرش می گوید من زندگی ام را وقف بچه ات کرده ام اینهم دستمزدم . زن به مرد می گوید از اینکه زن شده ام متنفرم و ... . اینها نشان می دهد جامعه به سمت تخریب و انحطاط است نه در جهت تعالی . و ازدواج با چنین زنانی یعنی همجنس گرایی . خلاصه خانمها مراقب باشند . از ما گفتن بود .
-- farhad-faryad ، Sep 17, 2009 در ساعت 08:36 PM